آغاز مدگرایی؛ چشم و همچشمی همسر فتحعلی شاه در سفر به خارج
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، مُدگرایی پدیدهای اجتماعی در جوامع است که موافقان و مخالفان بسیاری دارد، عده ای می پذیرند و عده ای آن را نقد می کنند و مخالف آن هستند. این موضوع در ابعاد مختلف قابل بررسی است تاثیر آن در اقتصاد، فرهنگ، سبك زندگي، مؤثر است و با توجه به ابعاد تأثیرگذار آن، جامعه و تمدن را به نوعی به سمت و سویی هایی می کشاند که برای برخی جوامع سودهای سرشاری را به بار دارد و برای برخی دیگر از کشورها زیان های اقتصادی فراوانی به همراه دارد که در دسته دوم بیشتر نوعی مقابله صورت میگیرد که آثار وخیم را همیشه به همراه دارد.
واژه مُد در در لغت به معناي سليقه، اسلوب، روش و شيوه است و در اصطلاح؛ راه و روشی موقت و قابل تغییر است که براساس ذائقه افراد تغییر پیدا می کند و به نوعی نگرش افراد را نیز در جامعه تحث تأثیر قرار میدهد و هنجارسازی می کند، البته از نوع هنجارهای موقتی و زودگذر. در این میان جامعه شناسان مد را رفتار جمعی نوظهور میدانند که همانند رسم تثبیت نشدهای است.
اسلام و مُدگرایی
در واقع اسلام مدگرایی را نقد نکرده اما اگر مُد با ارزش های انسانی و اسلامی در تضاد باشد آن را نکوهش می کند. از این رو مُد هم میتواند جنبه منفی داشته باشد هم جنبه مثبت و اگر با ارزش های ملی مذهبی همراه باشد نه تنها ضد ارزش نیست، بلکه ارزشمند است. البته در این میان سفارش های جدی از ائمه برای نوع لباس، طرز لباس، رنگ لباس، جنس لباس و بسیاری دیگر از موارد داشته است که امروزه علوم جدید نیز آنها را تایید می کند، از جمله اینکه لباس نازک و بدن نما نباشد که این کار باعث تحریک می شود و در واقع نوعی سرکوب و عذب بودن جوانان را به همراه دارد و خود باعث اضطراب می شود و بسیاری از ناباروری ها از لباس های تنگ به وجود آمده است.
ریشهیابی مُدگرایی
اگر مُدگرایی به منظور تغییر و تحول انسان باشد می توان گفت؛ مُدگرایی در ذات انسان وجود دارد. به عبارتی انسان همواره خواهان بهتر شدن است و رسیدن آمال و آرزوها است. اما اگر مُدگرایی نوعی تبلیغ کردن و تقلید کردن باشد، آن هم در امورات شخصی و اجتماعی بدون تفکر و توجه به ارزشها و هنجارها، یک نوع بیماری اجتماعی به شمار می آید. در واقع فرق انسان با حیوان این است که انسان دارای قوه تفکر است و با شعور خود بسیاری از اموراتش را انجام می دهد. بعضاً در این میان در بین افراد جامعه دیده می شود که وقتی از او سؤال می شود که مثلا چرا این کار را کردی، جواب می دهد که مُد است یا فلانی انجام می دهد منم انجام می دهم و این یعنی نداشتن عقبه فکری و بهره گیری از قوه تفکر در انسان. معمولاً برای تقلید کورکورانه از اصطلاح «طبع بز» یاد می شود، یعنی پیروی بدون فکر و بدون اینکه فردی قدرت تصمیم گیری قوی داشته باشد. بُزها وقتی به صورت گله ای نمی توانند از صخره عبور کنند و یا از رودخانه عبور کنند، کافی است یکی از آنها عبور کند که ناگهان دیگران به تبعیت از آن یک «بُز»، عبور می کنند و یا از صخره می پرند.
بنابراین شاید مهمترین عامل برای مُدگرایی تقلیدکورکورانه باشد که بدون پشتوانه فکری انسان دست به انتخاب می زند.
البته در این میان برخی «پدیده»ها به مرور به عرف تبدیل می شوند که البته خالی از نقد نیست، اما باید گفت در عرف نقش «عقل»، «قوه تفکر» و «انتخاب همراه با شعور» در آن نقش دارد؛ مثلا اینکه بشر در ابتدا لباسی نداشته و به مرور دست به اختراع لباس زده و به این نتیجه عقلانی رسیده که لباس پوشیدن دارای مزایایی است که در صورت نبود آن آسیب هایی می تواند برای افراد در بر داشته باشد اما اینکه انسان آنقدر قابل تغییر و توجه به مُد داشته باشد، باید گفت؛ این دیدگاه نوعی بی ثباتی در فکر، رفتار و شخصیت افراد می تواند باشد.
در اینجا باید اشاره کرد که توجه به زیبایی ظاهر در دین مبین نیز جایگاه ویژه ای دارد اما باید مراقب بود که از حالت طبیعی خارج نشود و اگر جنبه افراطی به خود گرفت طبعاً آثار روحی، روانی، شخصیتی، اجتماعی، فکری و حتی اقتصادی را هم برای فرد به وجود خواهد آورد و هم برای جامعه آسیب هایی خواهد داشت و افزایش «تنش اجتماعی» شاید تنها «یکی» از نتایج آن باشد.
بنابراین گرایش افراطی و مدپرستی در جوامع، به خصوص جامعه ای با فرهنگ ایرانی اسلامی ایران خطرات جبران ناپذیری دارد، چرا که هر «پدیده» ای که به وجود می آید، فرهنگ خاص خود را داراست و اگر بخواهد در دیگر فرهنگ ها رسوخ کند، بی شک تنش هایی را به بار خواهد آورد.
تاریخچه مُدگرایی در ایران
مُدگرایی از قدیم نیز وجود داشته، این پدیده از زمان قاجار با ازدیاد سفرهای غربی ها به ایران، سفر دانشجویان ایرانی به غرب، مسافرت هایی که سفرای ایرانی به اروپا داشته اند، گسترش یافته است. در واقع شروع مدگرایی زمانی بوده که همسر فتحعلی شاه قاجار در یک مهمانی با «الیزابت مک نیل» همنشین می شود. در آن مهمانی «الیزابت مک نیل» لباسی ساتن سفید و تزئین شده با چینهای توری و همچنین روپوشی قرمز ابریشمی بر تن داشت که با لباس خانم های درباری و همچنین جواهرات آنها متفاوت بود و به نظر می رسد، اولین جرقه توجه به مُد و لباس زده شد. البته گسترش آن شاید به دوران سلطنت ناصرالدین شاه برسد که دخترش «تاج السلطنه» که در اروپا تحصیل کرده بود برای نامزدی و عروسی خود، لباسی از ابریشم صورتی و ساتن سفید پوشید که با «تور سر» به سبک عروسهای اروپایی در آمده بود. همچنین، زنان درباری نیز برای اولین بار لباسهایی یقه باز به سبک دهه ۱۸۷۰ میلادی پوشیدند. در واقع می توان اوج تغییر لباس های سنتی که به شلوارهای کوتاه، دامن با شلوارهای تنگ و یا جوراب های نازک را در اواسط قرن 19 دانست.
کشف حجاب از نوع «سخت»
با روی کار آمدن رضاخان، که تاکید بر مدرنیته داشت «کشف حجابی اجباری با شیوه خشن» شکل گرفت که به صورت نظامی می خواست اجرایی شود و حادثه مسجد گوهرشادها در بر داشت که نباید عامل تخریبی آن را با توجه به جامعه و فرهنگ ایرانی نادیده گرفت. همچنین از سال ۱۳۲۰ به دلیل افزایش ارتباطات با کشورهای غربی سیر تحول لباس در ایران و هماهنگ شدن آن با لباسهای خارجی بیشتر شد. در دهه ۲۰ شمسی پیراهنهای جلو بسته یا جلو باز با یقه انگلیسی بزرگ و سرشانههای پهن و کمرهای تنگ و چسبان در ایران مورد استفاده قرار گرفت. در دهه ۳۰ تنوع سبک لباس بیشتر شد و در دهه بعدی دامنهای چیندار و پلیسه، کت و شلوارهای پاچه گشاد، دو پیله و... از سبکهای طراحی لباس مرسوم بودند. در دهه ۵۰ سبک طراحی فرانسوی که شامل دامنهای ماکسی و مینی بود و همچنین انواع کت و دامن و جلیقه وارد ایران شدند. مد و لباس ایرانی در دهه ۵۰ تحت تاثیر دهه ۷۰ میلادی غرب، دچار یک تحول بزرگ شد. «مجلات و ژورنالهای غربی» سهم زیادی در مدگرایی جامعه داشتند، از سوی دیگر گروه های پانک، هیپی ها، آرایش موی مخصوص بیتل ها و... جوانان شهرنشین ایرانی را تحت تاثیر قرار داده بود و تاکنون نیز ادامه داد.
کشف حجاب از نوع «نرم»
اما؛ امروزه باید از تلاش غرب در ترویج فرهنگ مُدگرایی نام برد که در واقع «کشف حجابی از نوع نرم» هست و با اجبار نظامی صورت نمی گیرد و بیشتر افکار را اغوا می کند؛ به عبارتی با «زیبا جلوه دادن» لباسها، «استفاده از روانشناسی رنگها و ترکیب بندی رنگی» و همچنین «تبلیغات وسیع» با توجه به ابزارهای قوی رسانه ای مانند ماهواره و فضای مجازی توانسته است، بدون «درگیری نظامی» و «حضور فیزیکی» بسیاری از ارزش های اسلامی را نزد مردم کمرنگ نماید و اقتصاد خود را از این طریق پر رونق کند.
در واقع فرهنگ مُدگرایی یعنی فرهنگ «مصرف انبوه» که با توجه به اشباع بازهای داخلی کشورهای غربی، تولید انبوه از آن کشورها سراریز شده و به کشورهای دیگر از جمله ایران وارد می شوند که به نظر می رسد؛ مهمترین دلیل توجه غرب به مُدگرایی را باید، «مصرف انبوه» از نظر اقتصادی، «وابستگی فکری به غرب از منظر فرهنگی» و «تضعیف خودباوری از نظر علمی، سیاسی، تکنولوژیکی کشورهای کمترتوسعه یافته» برشمرد.
سرعت ارتباطات و نسبت آن با مُدگرایی
امروزه با وجود رسانههاي جمعي و نفوذپذیر مانند؛ تلوزيون، راديو، ماهواره، مجلات، عكس، پوستر، گسترش فضای مجازی، وجود شبکه هاي اجتماعي مانند اينستاگرام، تلگرام، واتس آپ، وایبر و بسیاری دیگر از وسایل ارتباطی، باعث شده که «کنترل زمان» از دست بسیاری از افراد خارج شود و ساعت های زیادی از وقت افراد را اتلاف کند. بنابراین با توجه به سرعت انتقال اطلاعات در عصر مدرنیته و چالشهای فکری و عقیدتی که در پسامدرنیته برای کشورهای کمتر توسعه یافته به بار آورده، باید گفت؛ همین روند به خودی خود مروج مُدگرایی بوده و با توجه به «داده های زیاد و ناقص» از سلیقه ها، طرز تفکرها و تولیدات نگرش های مختلف از طریق فضای مجازی، از یک سو و «عدم پردازش مغز» با توجه به نبود مطالعه و پشتوانه فکری و تأمل از سوی دیگر، باعث شده اضطرابهای بسیاری برای افراد به وجود آورد و از آنجایی که انسان موجودی اجتماعی است و در ارتباط با دیگران است، به نوعی سعی دارد خود را تخلیه کند و از بار تنش های فکری شخصی بکاهد، که این مسأله به اجتماع نیز سرایت می کند و نوعی اضطراب اجتماعی به وجود می آورد.
بنابراین می بینیم؛ اگر قبلاً مُدگرایی صرفاً در لباس بود، امروزه این تقلید بدون فکر در راه رفتن نیز راه یافته، به گونه ای که از مدل راه رفتن «کَتی؛ cat» یا گربه ای نیز در راه رفتن برخی خانم ها دیده می شود و همچنین راه رفتن «تلوتلویی» برخی آقایان در جامعه می توان اشاره کرد.
همچنین از مُدگرایی در لوازم آرایشی و استفاده آن توسط زنان ایرانی باید گفت؛ متأسفانه بیشترین هزینه برای لوازم آرایشی و استفاده از این وسایل را زنان ایرانی دارند و فاجعه عظیم تر، اینکه؛ هزینه خرید یک سال کتاب ایرانی ها برابری می کند با خرید یک روز زنان ایرانی!
در واقع این گونه «مُدگرایی» و «مصرف گرایی انبوه» با ظهور اینترنت در دهه ۸۰ افزایش یافته، به طوری که قبلاً بیشتر افراد لباسی را سال های می پوشیدند، اما با تبلیغات رسانه ها یکباره تغییر کرد که البته با رشد و گسترش اینترنت این رویکرد متحول شد به گونه ای که با یک گوشی یکصدهزارتومانی، امروزه هم می توان تلویزیون داشت، هم رادیو، هم ماهواره و هم در فضای مجازی بسیاری از سایت ها و عضو خیلی از شبکه های اجتماعی شد.
از این رو نقش «سرعت» را در همه امور غیرقابل انکار می توان دانست. این سرعت حتی تغییر نگرش ها را نیز شامل می شود، و وقتی تغییر نگرش به راحتی زیاد شد، تغییر ذائقه ها را در بر دارد و وقتی ذائقه ها به راحتی تغییر پیدا کرد، تغییر سبک زندگی نیز به سهولت صورت می گیرد و در اینجا «حلال ترین مغضوب الهی» یعنی طلاق، خیلی سخت نمی شود و جشن های طلاق به امری عادی در جامعه تبدیل می شود، که در پی آن فرهنگ، آرمان ها، ارزش ها و اعتقادات دینی رنگ می بازد و نفوذ و رخنه دشمن در قلب ها صورت می گیرد و اگر این اتفاق افتاد، دیری نمی پاید که انسان به اوج بردگی انسانی خود می رسد و دیگر هیچ فکری از خود نداشته و در نتیجه تولیدی نمی تواند داشته باشد و همه تولیدات فکری نیز مصنوعی می شود و با توجه به دسترسی سهل مدل ها توسط ابزاری یکصد هزارتومانی، مُدگرایی خود مُد می شود./۹۰۱/ی۷۰۲/س
هادی ترکی پژوهشگر فرهنگی
منابع
کتابچه کهنه یا نو؟! ، بررسی پدیده مد و مدگرایی در حوزه لباس و پوشش، تامین محتوا؛ تحریریه مرکز دیدار، مرکز دیدار.
مجله پیام زن، شماره 196، تیر1387، عنوان؛ واقعیت مد و مدگرایی.
تاریخچه مدگرایی در ایران/ از نگاه به غرب تا نگاه به سنت، سایت هنر آنلاین، کد خبر: 54525