۲۸ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۵
کد خبر: ۵۲۶۶۱۷
سرمقاله؛

نهضت خدمت رساني از شعار تا عمل

روحاني، دولتي را كارآمد مي داند كه در چارچوب اهداف كلان حركت كند و كمترين هزينه را داشته باشد. آيا امروز تصويري از عملكرد چهارساله دولت در مورد حركت در چارچوب اهداف كلان نظام وجود دارد؟!
رییس جمهور در جلسه هیأت دولت

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه رسالت، ۱- دولتي را سراغ نداريم كه حداقل در ظاهر، ادعاي خدمت رساني به مرم نداشته باشد. 2- خدمت رساني و رضايت مندي پايه مشروعيت دولت و نظام است. 3- توفيق يك حكومت در خدمت رساني به كارآمدي آن حكومت وابسته است. وقتي دولت كارآمد يا دولت كارآ در ميان نباشد، سخن از خدمت رساني در آن جامعه عبث است. 4- دولت كارآمد به دولتي اطلاق مي شودكه قادر باشد در چارچوب اهداف كلان حركت كند. دولت كارآمد دولتي است كه كمترين هزينه را مصروف سازد. كارآمدي دولت پيش شرط اول خدمت رساني است . 5- دومين پيش شرط خدمت رساني يك دولت، سلامت اداري است. اگر نظام اداري دچار بيماري و فساد باشد قادر به خدمت رساني نيست. 6- سومين پيش شرط خدمت رساني اين است كه در جامعه ، تشتت دودستگي ، تهمت زدن، رودروي يكديگر ايستادن و آبرو بردن از يكديگر معمول نباشد. در يك جو متشنج و در فضايي كه همه اذهان و افكار و فرصت ها صرف درگيري و چنددستگي است خدمت رساني سخت و گاه غيرممكن است.
7- راه حل اساسي براي خدمت رساني چيست؟ اگر دولت بخواهد به مردم خدمت كند، اولين گام بايد اين باشد كه دولت رژيم لاغري بگيرد. دولت فربه قدرت حركت ندارد و نمي تواند خدمت‌رساني كند.
8- اگر شعار ، خدمت رساني باشد اما در بودجه بندي سالانه هر سال ارقام مربوط به بودجه‌ جاري بر بودجه عمراني سبقت بجويد، اين يك شعار توخالي است.
9- در حال حاضر روند توسعه كشور با دو معضل مواجه است؛ فرار سرمايه و فرار مغز. هر دوي اينها براي ما خطرناك است.
10- بايد اختلاف نظرها را حل كنيم. در بحث خدمت رساني يك مسئله حائز اهميت، رسيدن به اجماع در نظرات است. اين همان «تدبير امور» است.
****
اين ده فرمان و نکته کليدي را در مورد خدمت رساني به مردم و كارآمدي دولت، دقيق بخوانيد. كلمه به كلمه اين ده فرمان مربوط به رئيس جمهور خودمان حجت الاسلام والمسلمين جناب شيخ حسن روحاني است. وي اين مطالب را در كتاب «انديشه هاي سياسي اسلام» جلد سوم در فصل اول تحت عنوان «نهضت خدمت رساني از شعار تا عمل» آورده است. اين كتاب پاييز 88 از زير چاپ بيرون آمده است. يعني دومين دوره دولت آقاي دكتر محمود احمدي نژاد! يعني دكتر روحاني 4 سال قبل از رسيدن به رياست جمهوري در باره اين مفاهيم كليدي حكومت داري فكر مي كرده است. اكنون بايد ديد او در مقوله خدمت رساني به همين رهنمودهايي كه خود براي هر دولتي فرض دانسته، عمل كرده است؟

روحاني، دولتي را كارآمد مي داند كه در چارچوب اهداف كلان حركت كند و كمترين هزينه را داشته باشد. آيا امروز تصويري از عملكرد چهارساله دولت در مورد حركت در چارچوب اهداف كلان نظام وجود دارد؟

به زودي تفريغ بودجه سال 95 از سوي ديوان محاسبات در مجلس قرائت مي شود. تفريغ بودجه سال‌هاي 92 ، 93 ، 94 كه در مجلس قرائت شد چنين تصويري را كه خود او مبناي كارآمدي و خدمت رساني مي داند، نشان نمي دهد. حركت در چارچوب سياست‌هاي كلي نظام كه قرار بود توسط مجمع تشخيص مصلحت رصد شود همين وضعيت را دارد. 4 سال از برنامه پنج ساله پنجم توسعه در همين دولت يازدهم عملياتي شد. در آنجا هم چنين تصويري وجود ندارد. اكنون زمان اجراي برنامه ششم است. با  آنكه  ماه‌هاست اين برنامه به تصويب رسيده است، دولت آن را به دستگاه‌ها ابلاغ نكرده و گاهي گوشه و كنار شنيده مي شود رئيس دولت گفته است برنامه ششم را قبول نداريم و به آن عمل نمي كنيم.

دومين پيش شرط خدمت رساني، داشتن يك نظام اداري سالم و عاري از فساد است . چهار سال كه دولت پشت سر گذاشت اخباري كه از فساد اداري در رسانه‌ها واتاب داده شد چنين تصويري را نشان نمي‌دهد. حقوق هاي نجومي براي اولين بار در تاريخ دولت هاي گذشته باعث شرمندگي و آبروريزي شد و هنوز هم دولت از اين پديده فساد و اشرافي‌گري نتوانسته خود را خلاص كند.

سومين پيش شرط اساسي خدمت رساني، رژيم لاغري  و كاهش تصدي‌گري است. هزينه‌هاي دولت طي چهار سال گذشته سه برابر شده و اين در حالي است كه هزينه عمراني تغيير چنداني نكرده است.

حجم نقدينگي سه برابر شده است اما هيچ نشاني از هدايت اين نقدينگي به سمت و سوي توليد وجود  ندارد . فرار مغزها و سرمايه ها به عنوان يك معضل همچنان كشور را رنج مي دهد. دولت پاسخي براي آن پيدا نكرده است. از همه مهم تر موضوع اجماع در مورد امر رفاه ، توسعه و خدمت رساني به مردم به بوته فراموشي سپرده شده است.

قرار بود تدبير شود و راه حل هاي ملي و نيز عزم ملي براي مشكلات پيدا شود. اما منتقدين دلسوز و دوستان مشفق دولت و رئيس جمهور هر بار مسئله‌اي را مطرح مي كردند با عباراتي همچون بي‌سواد ، بي‌دين ،حسود ، افراطي ، بي‌شناسنامه ، متوهم ، بزدل ، عقب مانده ، عصر حجري، هوچي‌باز، نواخته شده و به جهنم حواله شدند. رئيس دولت طبيعي است با اين ادبيات نمي توانست و نمي‌تواند اجماع ملي پديد آورد. لذا او توفيقي در حل اختلاف نظرها به دست نياورد. اين عدم توفيق، هم در مواجهه با رقيبان و هم در مواجهه با دوستان خود در دولت به ويژه در حوزه اقتصادي بيش از هر چيز ملموس است.

اگر بخواهيم دولت را نصيحت كنيم نبايد با زبان خود اين شفقت و نصح را بيان كنيم، چون مشمول مراحمي مي شويم كه در گذشته شديم. لذا مجبور شديم همان مطالب خوبي را كه او 4 سال پيش براي پيش شرط‌هاي مقبوليت و مشروعيت و كارآمدي دولت آورده مورد بازخواني قرار دهيم تا در 4 سال دوم خدمت رساني از ديدگاه ايشان دور نماند./۱۳۲۵//۱۰۳/خ

ارسال نظرات