بلوغ زودرس یک تهدید اجتماعی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، شخصیت انسان، برخلاف سایر موجودات عالم دارای ابعاد مختلفی است اعم از: بُعد اقتصادی، بُعد عقلی، بعد اجتماعی، بعد علمی و... ابعادی که با رشد و نمو انسان تکامل پیدا کرده و به حد کمال میرسند. این به کمال رسیدن را عرفا بلوغ مینامند. اگر بخواهیم این نکته را مصداقی توضیح بدهیم باید گفت که وقتی انسانی از لحاظ عقلی به حدی رسید که بتواند صلاح کار خود و حتی اطرافیانش را به درستی تشخیص بدهد به بلوغ عقلی رسیده است. حال اگر همین اتفاق برای انسانی بیافتد که از لحاظ سنی کودک و یا نوجوان به حساب بیایید عرف از آن استقبال میکند. به عبارت سادهتر اگر بچهای در کودکی به بلوغ عقلی، اقتصادی، علمی و... برسد عرف نه تنها از آن استقبال میکند بلکه برای رسیدن فرزندان جامعه به این نقطه تلاش هم می کند. پس بلوغ زودرس برای کودکان و نوجوانان، در خیلی از ابعاد وجودیشان چیز ناپسندی نیست.
اما، از آنجایی که امروزه در جامعۀ ما لفظ بلوغ، معمولاً برای بلوغ جنسی به کار میرود؛ کلمۀ بلوغ زودرس، بار معنایی خوبی را در عرف به همراه ندارد چرا که این نوع بلوغ، اتفاقی ناهنجار به شمار میآید که بعضاً عواقب خطرناکی مانند: استرس دائمی، فساد جنسی، مرگ و... را به دنبال دارد.
لذا ناگفته پیداست که باید از عوامل بروز پدیدهای به نام بلوغ جنسی زودرس، در جامعه جلوگیری کرد. پدیدهای که متاسفانه، روز به روز برشدّت و حدّت آن افزوده میشود؛ و بدتر از آن این است که اطلاعات درستی از پیامدهای این اتفاق در دست خانوادهها وجود ندارد. اطلاعاتی که اگر در جامعه رواج پیدا کنند، به پیشگیری ویا حتی درمان این اتفاق، بسیار کمک خواهد کرد.
دانش افزایی، اولین گام
بنابراین اولین قدم برای این دانش افزایی و تکمیل اطلاعات، دانستن عوامل بلوغ جنسی زودرس است. عواملی که بعضاً خود خانوادهها، خواسته یا ناخواسته از ایجادکنندهها و یا تشدیدکنندههای آن هستند. غافل از آنکه با رفتارهای غلط خود آیندۀ پردردسری را برای فرزندانشان به ارث میگذارند.
عامل آزادی جنسی
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که، بعضی از این عوامل آنقدر پیش پا افتاده و ساده هستند که با کمی فکر، یا با کمی جستجوی سطحی در اینترنت و شبکههای مجازی میتوان به آنها دسترسی پیدا کرد. به عنوان مثال عاملی که هم عقل به آن اذعان دارد و تاثیرش را بر این پدیده میپذیرد و هم در احادیث و مبانی دینی ما قابل جستجو و پیگیریست[1]؛ مواجهه بچهها با صحنهها و رفتارهای جنسی و پرخطراست. البته ناگفته نماند که این مسأله از لحاظ علمی نیز اثبات شده است. به عنوان نمونه، مؤسسۀ تحقیقاتی APA، در بررسیهایی خود در این زمینه، به این نتیجه رسیده است که در جوامع غربی، رسانه های جمعی، اینترنت، فیلم، تلویزیون و غیره به دلیل نشان دادن جاذبههای جنسی برای کودکان و نوجوانان، اولین عامل ایجاد بلوغ جنسی زودهنگام در این قشر جامعه است؛ لذا فرهنگ نگاه ابزاری به جنس مؤنث را از کودکی در ذهن مخاطبان این قشر، شکل میدهد. از همین رو، پسرها با الگو گرفتن از صحنههایی که قبلا مشاهده کردهاند، به دنبال استفادۀ ابزاری از دخترها هستند و دخترها نیز برای عرضۀ بیش از پیش خود، به مکانها و ابزارهایی رو میآورند که مناسب سن آنها نیست؛ و همین اتفاق اولین نشانۀ بلوغ پیش از موعد است. همچنین این موسسه تحقیقاتی از پیامدهای مخرب بلوغ جنسی زودرس در درازمدت خبر میدهد که عواقبی همچون از هم پاشیدن کانون خانواده و ناتوانی در برقراری روابط سالم را دربر دارد.
بنابراین یکی از عوامل مهم ایجاد کنندۀ این اتفاق، تبعیت از رویکرد غرب در مورد مسائل جنسی کودکان و نوجوانان است. به این معنا که تئوریسینهای سبک زندگی غرب میگویند: ما باید برای کنترل بهداشت جنسی فرزندانمان، و مصون داشتن آنها از خطرات و صدمات جنسی که بعضاً به خاطر اطلاع نداشتن از این مسائل برای آنها ایجاد میشود، آنها را در دیدن روابط جنسی پدر و مادر و یا حتی فیلم هایی از این قبیل، آزاد گذاشته و در این باره با آنها سخن بگوییم که در ضمن آن تمام جزئیات این نوع رابطه را فرا گرفته و به هدفی که گفته شد برسند. رویکردی که ممکن است در ظاهر منطقی و عاقلانه به نظر برسد اما در واقع بیبندوباری و زندگی حیوان گونه را برای کودکان و نوجوانان جامعه به ارمغان میآورد.
دلیل اثبات شدۀ این مدعا، جوانان همین جوامع غربی هستند که با تئوری ذکر شده رشد کرده و اکنون از منجلاب فساد جنسی رهایی ندارند و علت آن هم روشن است. بیان این مسائل برای کودک نابالغ، که تصویری از این مسائل در ذهن خود ندارد؛ باعث میشود او به جهت نداشتن آمادگی جسمی لازم برای این مسائل، در وجود خود احساس کمبود کرده و برای جبران این کمبود وارد دنیایی بشود که با انسانیتش مخالفت دارد. و همین، باعث فساد جنسی او در آیندۀ نه چندان دور خواهد شد.
عامل هورمونی
همچنین دیگر عامل مهم در بحث بلوغ جنسی زودرس، رشد هورمونها در بدن کودکان و نوجوانان است که به خاطر خوراک و شرایط آب و هوایی محل زندگی آنها به جود میآید. عاملی که شاید خود انسان در به وجود آمدن آن دخیل نباشد اما میتواند با کمی دقت و مطالعه آنها را مدیریت کند. مثلاً میتوان با مدیریت تغذیه و به حداقل رساندن استفاده از خوارکیهایی که باعث افزایش هورمونها در بدن نوجوانان میشود. همچنین با تهیۀ پوشاک مناسب با شرایط اقلیمی محل زندگی برای آنها، از تاثیرات غذایی و اقلیمی بر رشد هورمونها در بدن جلوگیری کرد.
به بیانی دیگر، سبک زندگی خود را با دستورات دین مبین اسلام همراه کرده و از خوراک و پوشاک مورد تایید معصومین صلوات الله علیهم اجمعین استفاده کرده و با این کار از ضررهای سبک زندگی غربی در امان ماند؛ سبک زندگیای که بلوغ زودرس یکی از کمترین عواقب آن است.
دوست ناباب
از دیگر عوامل بلوغ زودرس؛ عامل دوستیهای کنترل نشده و بعضا خارج از مبانی دینی ماست. به عنوان مثال، دوستی کودکان و نوجوانان با جنس مخالف و یا دوستی آنان با کسانی که از لحاظ سن بزرگتر هستند؛ عامل مهمی در گرایش کودکان و بلاخص نوجوانان، به سوی مسائل جنسی است.
راه نجات
از این نوع عوامل چند مورد دیگر نیز می توان ذکر کرد؛ اما چیزی که در همۀ این عوامل مشترک است همان توجه نکردن به دستورات اسلام و جدا شدن از سبک زندگی متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی جامعۀ ماست. چرا که حقیقت آن است که عمل به دستورات دین مبین اسلام جامعه را از مبتلا شدن به بلاهایی که جوامع غربی با آن دست و پنجه نرم میکنند مصون می دارد. برای نمونه میتوان خوراکی را که مورد تایید دین ماست و خوراکی را که غرب به عنوان غذای سریع یا همان فست فود ارائه میدهد، مقایسه کرد.
تاثیرات این دو بر بدن انسان خیلی با یکدیگر متفاوت است. مثلاً غذاهای فست فود، اگر چه زود آماده می شوند اما دارای مقادیر زیادی کالری هستند که چون بدن به آن میزان کالری در روز احتیاجی ندارد و چون به گفته متخصصان تغذیه این نوع غذاها اعتیاد آور هستند. عامل بروز چاقی و رشد هورمونها در بدن هستند. برخلاف غذاهای سنتی که کالری مورد نیاز بدن را تأمین و انسان بعد از استفادۀ از آنها احساس سنگینی ندارد؛ البته اگر به روش سنتی طبخ شده باشد.
همچنین امر به رعایت حجاب، برای دختران نابالغی که خوب و بد را میفهمند، در اسلام کار پسندیدهای به شمار میآید. پسندیده بودنش هم برای این است که عمل به این دستور، باعث ایجاد حریمی برای دختر و کنترل روابط پسران هم سن و سالش با او میشود. و اصلا همین کنترل میتواند از بالغ شدن پیش از موعد او جلوگیری کند.
خلاصه آن که دین مبین اسلام دین کاملی است که عمل به آن باعث محفوظ ماندن انسان از بلاها خواهد شد و به تعبیر امیرمؤمنان علی علیه السلام«صیانه المرء علی قدر دیانته» حفظ شدن انسان به مقدار دیانت اوست./901/ ی۷۰۲/س
حجت الاسلام حسین رحیمی
[1] قال رسول الله ص: وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ أَنَّ رَجُلًا غَشِيَ امْرَأَتَهُ وَ فِي الْبَيْتِ صَبِيٌّ مُسْتَيْقِظٌ يَرَاهُمَا وَ يَسْمَعُ كَلَامَهُمَا وَ نَفَسَهُمَا مَا أَفْلَحَ أَبَداً إِذَا كَانَ غُلَاماً كَانَ زَانِياً أَوْ جَارِيَةً كَانَتْ زَانِيَةً
قسم به کسی که جانم در دست اوست، اگر مردی با همسرش جمع شوند و در آن اتاق کودکی بیدار باشد و آن دو را ببیند و کلام و نفس زدن آن دو را بشنود ابداً به رستگاری نمی رسد. اگر آن کودک پسر باشد زناکار و اگر دختر باشد زانیه می شود.