تمدن اسلامی و علوم انسانی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی در یادداشتی به مؤلفه های مهم تحقق تمدن نوین اسلامی پرداخته و رسالت حوزه و دانشگاه را در این عرصه مهم ارزیابی کرده است که در ذیل تقدیم خوانندگان محترم می شود.
تحقق تمدن نوین اسلامی فرآیندی است از مؤلفهها و راهکارها که بدون فراهم شدن آنها دستیابی به آن آرزو میسر نیست.
تحول در علوم انسانی و بازخوانی آن و نیز بومیسازی و کاربردی کردن آن یکی از راهکارهای منطقی است که باید نهادینه شود تا بتوان گامهایی بهسوی تمدن دینی و اسلامی برداشت و بررسی بایدها و نبایدهای این تحول بر مبنای عقل و شرع، یک تکلیف و یک ضرورت فرهنگی و انقلابی است.
انقلاب اسلامی ما یک حقیقت و واقعیت سهبعدی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. آیا به آن اندازه که در مقولههای سیاست و اقتصاد سخن گفتهایم و در عمل به آن سمتوسو رفتهایم، در مقوله فرهنگ گامهایی برداشتهایم؟
جواب آن است که اگر چنین میبود، موضوع «مظلومیت فرهنگی» از زبان دیدبان انقلاب، مقام معظم رهبری مطرح نمیشد.
انصاف آن است که باید کاری کرد کارستان، خروج از فرهنگ بدآموز غربی و جایگزین شدن فرهنگ دینی یک ضرورت است که بدون انقلاب فرهنگی و تحول فرهنگی امکانپذیر نیست.
انقلاب اسلامی در عرصه اصلاح ساختارهای سیاسی، یک خیزش بزرگ و همراه آن یک رویش مبارک را آغاز کرد و در جبهه حق برای رسیدن به آرمانهایش روح امید دمید و نقطه عطفی در تقابل جبهه و جریان حق با باطل به راه انداخت، این انقلاب که از متن ارزشهای الهی الهام گرفت، توانست عقلانیت را در کنار معنویت بنشاند و مدیریت راهبردی جامعه بشری را در برابر نظام استکباری به نمایش بگذارد.
در زمینههای اقتصادی نیز با قطع ریشههای وابستگی و بسترسازی عدالت در جامعه، گامهای شایستهای آغاز شده و درصدد گسترش آن است، لکن در مقوله فرهنگ و تحول فرهنگی و علوم انسانی سوگمندانه هنوز در آغاز راه است و تحول و دگرگونی همهجانبه در عرصه فرهنگ تخصصی و علوم انسانی و اجتماعی و دیگر بخشها صورت نداده است.
بعد از سه دهه از عمر انقلاب، هنوز همان ادبیات ترجمهای غرب بر دانشگاهها و ادارات ما حاکم است.
ایجاد تغییر در علوم انسانی متعارف که چتر خود را بر همه ابعاد و اجزای زندگی بشر گسترده است و پایه توسعه کشورهای غربی شده است، از وظایف مهم و محورهای کلیدی انقلاب فرهنگی و تحول همهسویه آن است.
در علوم انسانی رایج، رابطه انسان با آسمان قطع شده و انسان یکبعدی و زمینی تربیت میشود. تفکر و اندیشه سکولار، جانمایه علوم انسانی غرب است، با این ساختار فرهنگی نمیتوان به جامعه توحیدی و معرفتی راه یافت.
با کمال تأسف باید گفت که داستان ما همان داستان «سنگ را بستن و سگ را رها کردن است». در کلاس درس و در محیط دانشگاهها، به دانشجویان علومی را تدریس میکنیم که بر مبانی معرفتشناختی نسبی گرایانه و شک گرایانه و جهانبینی مادی و گاه الحادی و سکولار غرب تنظیم شدهاند و به کسی هم اجازه کمترین نقد را نمیدهیم و رهآورد غرب را تا مرتبه وحی تعالی دادهایم، آن هم برای دانشجوی تازه واردی که هنوز خالی الذهن است، نه برای آن استاد و یا دانشپژوهی که به حد نصاب تضارب آراء رسیده باشد و بتواند سره را از ناسره باز شناسد.
فریاد جلودار کاروان علم و اندیشه ناب انسانی و اسلامی، مقام معظم رهبری، این است که کرسیهای نواندیشی در دانشگاهها راهاندازی شود تا قدرت تحلیل و تمییز نسل علمی کشور بالا رود، نه آنکه ذهنهای آنان انباری باشد از کالاهای فرهنگی غرب بدون غربال و بدون بومی کردن و موازنه ایجاد کردن.
ضرورت ارائه الگوی زندگی اسلامی
وقوع انقلاب اسلامی در عصر جدید، یک زلزله جهانی به شمار میرود و این انقلاب نهتنها حیات دوباره اسلام را به دنبال داشت؛ بلکه در کمال ناباوری در دنیایی که مذهب را افیون مردم و ملتها میدانست، بهعنوان کانون و هسته مولد، در نظام موازنه عالم ظهور دارد.
ساختارشکنی سیاسی، نخستین گام این انقلاب عظیم بود؛ اما این گام بزرگ آنگاه به قله خواهد رسید و به بلوغ خود دست پیدا خواهد کرد که به ساختارشکنی فرهنگی و تحول در علوم منجر شود و فکر و اندیشه خود را تولید کند تا بر اساس آن الگوی اداره جدید و زندگی جدید را ارائه دهد:
«این تحولی که میگوییم باید به وجود بیاید، این حرکت رو به جلو در کجاست؟ در همه مناطق مربوط به زندگی و جامعه. قوانین، تحول پیدا میکند و باید روزبهروز بهتر و کاملتر شود، در فرهنگ و اخلاق عمومی مردم روزبهروز بایستی تحول بشود و پیشرفت حاصل گردد. در نظام علمی و آموزشی کشور، حتی در حوزههای علمیه بایستی انسانهای با فکر و شجاع و روشنبین روزبهروز با روشهای جدید، کارهای جدید، فکرهای جدید و آرمانهای جدید را دنبال کنند.» (1)
بخش دیگری از جامعه که نقش حیاتی در ارائه این الگوی زندگی فردی و اجتماعی دارند و همت آنان میتواند راهگشای بسیاری از معضلات و مشکلات باشد، دانشگاهها و دانشجویان و اساتید است:
«باید مغز متفکر استاد و دانشجوی ما بسیاری از مفاهیم حقوقی، اجتماعی و سیاسی را که شکل و قالب غربی آنها در نظر بعضی مثل وحی منزل است و دربارهاش نمیشود تشکیک کرد، در کارگاههای تحقیقاتی عظیم علوم مختلف حلاجی کنند، روی آن سؤال بگذارند. این جزمیّت را بشکنند و راههای تازهای را پیدا کنند ... امروز کشور ما از دانشگاه این را میخواهد.» (2)
زوال تمدن غرب و ساخت تمدن اسلامی
آنچه در این مقطع از تاریخ وظیفه ما را دوچندان ساخته است، ظهور و بروز تا کارآمدی تمدن مادی غرب و دلزدگی بشر از این تمدن و گرایش و اقبال آن بر معنویت است.
تمدن غرب چون بر پایه ستیز با معنویت بنا نهاده شده است، دوام و ثباتی نخواهد داشت و دیر یا زود، از درون فرد خواهد ریخت:
«تمدن غربی بر پایه ستیز با معنویت و طرد معنویت بنا شد. این خطای بزرگ کسانی بود که تمدن و حرکت علمی و صنعتی را در اروپا شروع کردند، به علم اهمیت دادند، اما با معنویت به جنگ برخاستند، این بدو انحراف بود، لذا این تمدن مادی و دور از معنویت هر چه بیش میرود، انحرافش بیشتر میشود، هم خود آنها و هم همه بشریت را با میوه-های زهرآگین خود تلخکام میکند.» (3)
وظیفه انقلابی و دینی ما در این برهه از تاریخ آن است که به ارائه تمدن اسلامی و بازسازی آن بپردازیم، امروز نظام اسلامی ما، هویت، هدف و توانایی نظام غربی را مورد سؤال قرار داده است، به همین جهت آنها و بشریت احساس میکنند که به نقطه پایانی نزدیک میشوند؛ ازاینرو به دنبال یک جایگزین هستند و چه جایگزینی بهتر و ماندگارتر از تمدن اسلامی:
«سرنوشت حتمی عبارت از این است که تمدن اسلامی یکبار دیگر بر مجموعه عظیمی از دنیا پرتو خود را بگستراند، خطی که نظام اسلامی ترسیم میکند، خط رسیدن به تمدن اسلامی است.» (4)
لایههای مهم تمدن اسلامی
یک تمدن وقتی به وجود میآید و رشد میکند و بالنده میشود که تمام لایههای تمدنی خود را بهصورت متوازن و هماهنگ دارا باشد. علوم - بهویژه علوم انسانی- ساختارهای اجتماعی و محصولات اعم از محصولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، سه لایه از لایههای مهم و بنیادین در شکلدهی هر تمدن هستند و در این میان مهمترین لایه «علوم تمدن ساز» و انسانساز است.
مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند: «برای ایجاد یک تمدن اسلامی مانند هر تمدن دیگر، دو عنصر اساسی لازم است: یکی (تولید فکر) یکی (پرورش انسان)، فکر اسلامی مثل یک دریای عمیق است، یک اقیانوس است ... سیر در این اقیانوس عظیم و رسیدن به اعماق آن و کشف آن از کتاب و سنت، همه اینها استفاده میشود، کاری است که همگان باید بکنند، تولید فکر در هر زمانی متناسب با نیاز آن زمان از این اقیانوس عظیم معارف ممکن است.» (5)
اگر درزمینهٔ تولید علم بر اساس معیارهای دینی جلو رفتیم، میتوانیم بر دنیا تأثیرگذار بوده و رسالت انسانی خویش را به انجام برسانیم:
«ایران اسلامی باید ثابت کند که امروز هم پرورشگاه نبوغها و استعدادهای علمی منحصر به فرد است ... امروز دوران آزادی و بیداری ملت و به برکت انقلاب اسلامی باید عقبماندگی جبران شود، دانشگاهها باید تلاش علمی و تحقیقی خود را با روحیه انقلابی و نشاط اسلامی دنبال کنند.» (6)
حوزه و دانشگاه دو بال پروازند، با وحدت و همسویی میتوانند هم فکر تولید کرده و هم انسان تربیت کنند. به دیگر سخن، انسانسازی و جامعه پردازی بر اساس ارزشهای اسلامی، دو رسالت بزرگ حوزه و دانشگاه است. امید آن که این پرواز اوج بگیرد و به قله برسد و بشریت را بهسوی تعالی همهسویه رهنمون شود.
نهاد نماز جمعه و امامان جمعه در هر منطقه و مرکزی که هستند باید جلودار این حرکت عظیم باشند، مشوق مولدان فکر و اندیشه باشند و با نفس قدسی خویش، فضای معنوی را بگسترانند تا انسانهای شایسته و با کفایت، خودباور و خداباور تربیت شوند.
تریبون نماز جمعه جایگاه رفیع و الهام بخشی است که میتواند تأثیرگذار بر «تولید علم» و بر «تربیت نیروی انسانی» باشد. امام جمعه بهعنوان محور امور فرهنگی در ایجاد فضای تحول فرهنگی و گسترش ارزشهای دینی، نقش بنیادی دارد.
شایسته است امامان جمعه در پاسخ به ندای رهبری نظام که فرمودند: باید علوم انسانی را از قرآن بگیریم، جلودار و پیشتاز باشند و زمینههای این تحول و بازنگری در کتابهای درسی و روابط انسانی و فرهنگ عمومی را آماده سازند تا در آیندهای نهچندان دور، شاهد دانش بدون ترجمه و تقلید از غرب باشیم و آنچه خود داریم از بیگانه تمنا نکنیم و دستاوردهای علمی آنان را در پالایشگاه حوزه خودی، پالایش کنیم و راه میانبری که رهبری معظم فرمودند را در مسیر تمدنسازی پیش گیریم./9314/ی۷۰۲/س
پاورقیها
1. بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 23/2/70.
2. بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 9/12/79.
3. حدیث ولایت/ ج 9 / ص 74.
4. همان.
5. حدیث ولایت / ج 8 / ص 260.
6. همان / ج 4 / ص 265.