شهید آیت الله دستغیب؛ مجاهد نستوه انقلاب
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، عاشورای 1332 هجری قمری مصادف با 1292 شمسی از راه رسیده بود و عالم غرق عزای سالار و سرور شهیدان بود که در خانواده علم و ایمان و سیادت در شیراز، فرزندی دیده به جهان گشود که «عبدالحسین» نام گرفت تا پیرو مکتب امام مظلومان(ع) باشد.
سید عبدالحسین، سالهای کودکی را در نزد آقا سید محمدتقی پدر خود که یکی از علمای مشهور عصر خود در شیراز بود، درس ایمان و بندگی خداوند آموخت و به سن مکتب که رسید، به فراگیری دروس مکتب که شامل قرآن، نصاب و خواندن چند کتاب منظوم فارسی بود پرداخت و سپس زانوی تلمذ نزد پدر زد و درس های ابتدایی حوزه علمیه را نزد پدر آموخت.
آغازین سال دهه دوم زندگی را می گذراند که داغ پدر، روح لطیف او را آزرده ساخت و سایه پدر از سرش رخت بربست و بعد از آن بود که به مدرسه خان شیراز وارد شد تا با علم آموزی و کسب معنویت، یاد و خاطره بزرگانی همچون صدرالمتالهین شیرازی و بسیاری از عالمان بزرگ در این مدرسه درس خوانده بودند را زنده کند.
برگ های تقویم بر روی سال 1314شمسی ایستاده بودند که سید عبدالحسین جلای وطن کرد و پس از فشارهایی که بعد از اعتراضات کشف حجاب رضاخانی از سوی حکومت ظلم و جور و استبداد بر او وارد شده بود، به سمت نجف که در آن زمان مرکز علم و فقاهت بود رهسپار شد و رحل اقامت در این شهر افکند.
شهید آیت الله دستغیب خود درباره هجرت به نجف می نویسد:«در زمان رضاخان قلدر ملعون، چند بار ما را زندانی کردند. بعد فشار آوردند که اصلاً باید از جرگه روحانیت بیرون بروی. بیست و چهار ساعت مهلت دادند که اصلاً بنده خلع لباس کنم و مسجدی و منبری نباشم؛ به ناچار فرار کردم و به نجف اشرف رفتم. این هم به خواست خدا وسیله خیری شد برای استفاده از محضر بزرگان.»
آیات عظام و علمای بزرگی همچون سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاء عراقی، آقا سید باقر اصطهباناتی، شیخ محمدكاظم شیرازی شخصیت علمی سید عبدالحسین را شکل دادند و این سید روحانی با تلاش پیگیر در طول هفت سال به مقام شامخ اجتهاد نایل آمد.
در کنار جهد و تلاش علمی، روح پاک سید عبدالحسین به دنبال منبع فیضی می گشت تا روح خود را در دریای معارف الهی سیراب کند و پس از تلاش های فراوان به محضر پر فیض عارف نامدار آیت الله محمدعلی قاضی تبریزی رضوان الله علیه راه یافته و به شاگردی در مکتب عرفانی این عارف بزرگ رسید.
بعد از اینکه این عارف بزرگ به دیدار حق شتافت، همچون پروانه ای بر گرد وجود آیت الله آقا شیخ محمدجواد انصاری همدانی می چرخید و ظرایف معرفت نفس را در محضر این عارف بزرگ آموخت و در طریق معرفت به درجه استادی رسید.
سال 1321 شمسی، فصلی نوین در تاریخ شیراز گشوده شد چراکه مجتهدی مهذب و وارسته که سالها در نزد بزرگترین علمای عصر خود درس علم و معرفت آموخته بود، باردیگر به وطن بازگشته بود تا منشأ تأثیرات علمی و معنوی در این شهر عالم خیز باشد.
در دوره ستمشاهی که مراسمات مذهبی و دینی در زیر چکمه های جلادان ساواک به خاک و خون کشیده می شد، مجالس وعظ و خطابه و مراسمات عزاداری آیت الله دستغیب شکوه فراوانی داشت و این مراسمات به محلی برای گردهم آیی انقلابیون تبدیل شده بود.
آن عالم وارسته منشأ خدمات فرهنگی و اجتماعی فراوانی شدند که از آن جمله می توان به بنیان گذاری و تعمیر بناهای دینی و رفاهی و آموزشی فراوان اشاره داشت که: تعمیر و بازسازی مسجد جامع عتیق شیراز، بازسازی مدرسه علمیّه حکیم دستغیب، تأسیس حوزه علمیه آیت اللّه دستغیب، تأسیس مسجدالرضا، تأسیس مجتمع خاتم الاوصیا، ساختن مساجد امام حسین و روح اللّه و فرج آل رسول و مسجد المهدی و احداث شهرک برای مستضعفان که پس از شهادت ایشان به شهرک شهید آیت اللّه دستغیب معروف شد؛ از جمله این خدمات ماندگار است.
در مسیر پیروزی انقلاب
آغاز فعالیت های انقلابی و ضد استبداد و ستمشاهی شهید دستغیب را باید از آغاز دوران جوانی ایشان و همزمان با روی کارآمدن رضا خان به ویژه در مسأله کشف حجاب دانست.
این عالم ربانی و مجاهد انقلابی با سخنرانی ها و روشنگری های خود و بیان احکام مربوط به حجاب، مبارزه علنی خود با حکومت رضاخانی آغاز کرد و در صف اول مبارزه روحانیان استان فارس در مخالفت با برنامه های دین ستیزانه رضا خان بود.
فشارهای فراوانی که از جانب حکومت وقت بر وی شد، سبب هجرت این سید روحانی به نجف شد و پس از بازگشت به دیار خود، روحیه انقلابی این مجاهد نستوه و خستگی ناپذیر بیش از پیش فزونی یافت.
شهید دستغیب همچون یاری وفادار به حمایت از نهضت اسلامی امام خمینی(ره) پرداخت و در صف مجاهدان و مبارزان انقلابی ایستاد و همراه و همگام با دیگر علما به مقابله با برنامه های ضد اسلامی رژیم ستمشاهی و مبارزه با نقشه های استعماری و تهاجمات فرهنگی دشمن پرداخت و بارها طعم زندان را چشید اما خللی در عزم او ایجاد نشد.
ماجرای جشن هنر شیراز که با هزینه هنگفتی از سوی دربار برگزار شد؛ یکی از رویدادهایی بود که سبب شد تا شهید دستغیب با صراحت و در حضور بیش از ده هزار نفری مردم اعلام کرد:«تاریخ شاهنشاهی تاریخ غیر اسلامی و حرام است» و مردم را تشویق به از بین بردن این تاریخ کرد و سرانجام آخرین بار به دلیل اعتراض به جنایات نظام در ماجرای ۱۷ شهریور به زندان افتاد و با اوج گیری مبارزات اسلامی ملت مسلمان ایران از زندان آزاد شد.
پس از انقلاب شکوهمند اسلامی
22 بهمن سال 57 سالروز پیروزی خون بر شمشیر و فصل نوینی در تاریخ ایران بود که مقدرات مردم ایران اسلامی را به دست آنها سپرد.
شهید دستغیب پس از پیروزی انقلاب به عنوان نماینده امام و امام جمعه شیراز در سنگر مقدس نمازجمعه به دفاع از آرمانهای امام و انقلاب پرداخت و هم چنین در ماجرای تدوین قانون اساسی به عنوان اولین نماینده مردم استان فارس به نمایندگی مجلس خبرگان انتخاب شدند و در جریان توطئه های جریان نفاق و طرفداران تفکر لیبرال، به دفاع تمام قد از ولایت فقیه و مبارزه با خط انحراف پرداخت.
آغاز جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، عرصه جدیدی از مجاهدت را در تاریخ ایران اسلامی رقم زد؛ شهید دستغیب نیز با حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل و تشویق جوانان به حضور در میدان های نبرد، نقش بی بدیلی در کمک به جبهه های جنگ و حضور جوانان مؤمن و انقلابی در صف جهاد ایفا کرد.
رهبر انقلاب در دیدار جانبازان و ایثارگران و خانواده های شهدای استان فارس در سال 87 درباره شخصیت این مجاهد شهید می فرمایند: «آن معنویتی که شخصیتی مثل شهید بزرگوار مرحوم آیتاللَّه دستغیب مظهر آن معنویت بود، از این خانواده و از این مرکز فیاضِ تمام نشدنی اهل بیت (علیهمالسّلام) سرچشمه گرفته است. این عمق انگیزهی دینی را نشان میدهد. این نورانیت، شخصیتی مثل شهید دستغیب میسازد و میپروراند و نفَس گرم آن شهید عزیز، در این منطقه این همه دل جوان و جوینده را شیدای معنویت میکند؛ دلهای جوانی که از همان روزهای اول به میدانهای جنگ رفتند... این نفَس گرمی که این همه جوان را در راه دفاع از اسلام، دفاع از استقلال ملی، دفاع از کشور و دفاع از بزرگترین حادثهی تاریخ ما - یعنی انقلاب اسلامی - اینجور به میدان کشانده بود، نفَس گرم مردان بزرگی مانند مرحوم آیتاللّه شهید دستغیب و دیگران، و پشت سر همه و قویتر از همه نفَس گرم امام بود. این یکی از آن شگفتی های بسیار برجستهی انقلاب ماست!»
مجاهدت علمی شهید دستغیب
شهید دستغیب همانگونه که عالمی مبارز و مجاهد بود، در مسائل علمی نیز با قلمی بی نظیر به تألیفات ارزنده علمی و اخلاقی پرداخت و آثار بی شماری از این عالم انقلابی به جا مانده که توجه به آنها می تواند سبب تقویت ایمان و اعتقادات توده های مردم، به ویژه نسل جوان شود.
کتاب های ارزنده ای همچون: گناهان کبیره، قلب سلیم، داستانهاى شگفت، کتاب توحید، کتاب معاد، کتاب ایمان، کتاب عدل، کتاب امامت، بندگى راز آفرینش، قلب قرآن، قیامت و قرآن، حقایقى از قرآن، اخلاق اسلامى، استعاذه، معارفى از قرآن، معراج و ده ها رساله، کتاب و مقاله دیگر حاصل عمری تلاش و مجاهدت علمی و شبانه روزی این مجاهد نستوه است.
عروج ملکوتی
منافقین کوردل که تلاش می کردند تا با ترور شخصیت های تأثیرگذار انقلاب، به زعم خود برای ادامه حیات انقلاب مشکل به وجود آورند، طرح ترور آیت اللّه دستغیب(ره) را تهیه کرده و زمان ترور را روز جمعه ۱۳ آبان ۱۳۶۰ تصویب کرد؛ امّا این برنامه ناکام ماند و آنها در پی فرصتی دیگر برآمده، نقشه یک ترور انتحاری را کشیدند.
لحظاتی پیش از عروج، فرزندشان سیدمحمدهاشم، نزد ایشان می رود. او می گوید: «حال آقا دگرگون بود و حواسشان سرجا نبود. گفتم: به خبرنگاری وقت داده ام تا خدمتتان برسد، روزش را مشخص کنید. ایشان با دست اشاره کردند: نه! دوباره گفتم: من قول داده ام. ایشان گفتند: نه! ایشان بر خلاف هر روز که بعد از نماز، قرآن می خواندند و ذکر می گفتند، آن روز پیوسته سر به سوی آسمان بلند کرده و می گفتند: «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه ِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ؛ اِنّا للّه وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ». در آستانه در ایستادند و شال کمرشان را محکم بستند و دوباره همان کلمات را گفتند. و دوباره به آسمان نگاه کردند. شهید جباری گفتند: «آقا ماشین حاضر است.» ولی ایشان پیاده راه افتاد و وقتی به پیچ کوچه رسیده بود، زنی به ایشان نزدیک می شود و یک باره صدایی مهیب برمی خیزد و آتش، کوچه را برمی دارد.
دیوار حیاط خراب شد و من زیر آوار ماندم، وقتی چشمهایم را باز کردم، سر آن منافق ملعون که قطع شده بود، جلوی پایم یافتم و دیدم پدرم، فرزندم، شهید عبداللّهی و دیگر شهدا در خون غلطیده اند.»
آری! این شهید خستگی ناپذیر و عالم انقلابی، پس از عمری مجاهدت در ساعت 11:25 روزجمعه 20 آذرماه 1360، در حالی که برای برگزاری نمازجمعه عازم مصلی بود در بین راه به دست منافقی کوردل به شهادت رسید و به آرزوی دیرینه خود که شهادت در طریق حق و تشکیل حکومت الله بود نائل گشت.
تشییع پیکرش با شکوه بسیار برگزار شد و پیکر پاک و مطهر این معلم اخلاق و مجاهد خستگی ناپذیر در آرامگاه خاندان دستغیب در جنب مرقد مطهر سید میراحمد به خاک سپرده شد.
پیام امام و رهبری در سوگ عالم مجاهد انقلاب
حضرت امام خمینی(ره)رهبر کبیر انقلاب در پیامی، شهادت آیت اللّه دستغیب را چنین تسلیت گفتند:«شهادت برای فرزندان اسلام و ذریّه پیامبر عظیم الشأن (ص)و اولاد فاطمه (ع)و یادگاران حسین (ع) در راه هدف و اسلام عزیز و قرآن کریم چیزی غیر عادی و پدیده ای غیر معهود نیست ... دستغیب را که معلم اخلاق و مهذّب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی بود، با جمعی از همراهانش به شهادت رساندند و خدمت خود را به ابرقدرت و ابر جنایت کار زمان ایفا کردند، به گمان آن که به ملّت رزمنده ایران آسیب رسانند و آنان را در راه هدف به سستی بکشانند. این کوردلان نمی بینند که در هر شهادتی و در هر جنایتی ملّتِ متعهد به اسلام و کشور، مصمم تر و در صحنه حاضرترند؟ ... این جانب این ضایعه بزرگ و فاجعه اسفناک را بر حضرت مهدی، ارواحنا له الفدا، و ملت شجاع ایران و اهالی معظم استان فارس و خانواده آن شهید تسلیت می گویم».
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای نیز پیامی به مناسبت شهادت آیت الله دستغیب صادر کردند که در بخشی از آن اینگونه آمده است: «این حادثه خونین برای آن مجاهد خستگی ناپذیر، مایه اجر و افتخار است و برای دست های پلید و جنایت کاری که این خون پاک را بر روی زمین ریختند، موجب روسیاهی و رسوایی و ننگ ابدی است. او از نخستین کسانی بود که در سخت ترین شرایط نام امام امّت را بر زبان جاری ساخت و با دستگاه ظلم وجور به مبارزه پرداخت. این چهره پارسا و پرهیزکار در بهترین بخش از عمر پربرکتش، بی اعتنا به زخارف دنیوی، همّت و نیروی خود را در راه استقرار حاکمیّت اللّه صرف کرد و به یاد خدا دلخوش بود ... چهره معظم و دوست داشتنی این مرد خدا محبوب ترین چهره در میان مردم فارس و مورد احترام عمیق مردم در سراسر ایران بود. هفتاد سال زندگی همراه با طهارت و تقوا و سال ها صرف عمر در راه اسلام و انقلاب از این مرد بزرگوار چهره ای ساخته بود مورد علاقه و احترام مردم»
شهید بزرگوار آیت اللّه سید عبدالحسین دستغیب شیرازی، الگوی کاملی در بهره گیری از صفات پسندیده و سجایای اخلاقی نیکوست که در سنگر جهاد و مجاهدت؛ مجاهدی خستگی ناپذیر، در سنگر علم و اجتهاد؛ عالمی نستوه و در سنگر فرهنگ و اجتماع؛ احیاگری انقلابی بود که هر لحظه از زندگی این معلم اخلاق و عالم مهذب درسی بزرگ و مسیری روشن را پیش روی رهروان طریق حق قرار می دهد./872/ی۷۰۲/ج
پی نوشت:
رویدادها، دبیرخانه مرکزی ائمه جمعه، چاپ اول، ۱۳۷۰ ش، ج۲، ص۱۵۳.