تفاوت حکومت شیعی و حکومت شیعیان/ ولایت فقیه تنها الگوی حکومت شیعی در دوران غیبت است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، حجت الاسلام غلامرضا بهروزی لک، رییس انجمن مطالعات سیاسی، در نخستین نشست از سلسله سمینارهای علمی ولایت فقیه که از سوی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار میشود، با اشاره به ضرورت تبیین و تعریف سیاست پیش از ورود به بحث ولایت فقیه به علت ارتباط ولایت فقیه با اندیشه سیاسی اسلام، گفت: در لغت سیاست به معنای تربیت و پرورش دادن است.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره به ارتباط میان سیاست و قدرت و حکومت و دولت داری، خاطرنشان کرد: سیاست بخشی از ارتباطات اجتماعی است که افرادی کنشگر در جایگاه آمر دیگران را به انجام کاری تشویق و ترغیب می کنند.
وی امر کننده، اطاعت کردن، اطاعت کننده، ابزار عامل و ابزار قدرت و اهداف اعمال قدرت را 5 رکن قدرت برشمرد و عنوان کرد: در جهان امروز رابطه قدرت گاهی دو سویه و گاهی چند سویه است، زمانی که آمران و مطیعان متعدد شوند پیچیدگی سیاست به خوبی مشخص میگردد.
سیاست خشونت با استفاده از ابزار تهدید و زور شکل میگیرد
حجت الاسلام بهروزیلک با اشاره به زور و جبر به عنوان نخستین لایه قدرت، اظهار کرد: اگر ابزار قدرت آشکارا باشد و تهدید را به همراه داشته باشد نخستین لایه قدرت معلوم و مشخص میگردد، زمانی که تهدید و فشار به صورت آشکار باعث شود تا دیگری از اوامر یک سیاست اطاعت کند سیاست خشونت شکل میگیرد.
رییس گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) اقتدار را قدرت تثبیت شده و نهادینه توصیف کرد و گفت: زمانی که قدرت نهادینه شده باشد آمر و مطیع از پیش تعیین شده هستند، در طول تاریخ شاهد هستیم بیشترین بحث پیرامون قدرت در همین زمینه اقتدار و قدرت نهادینه شده است، تلاشها همواره بر این بوده است که مشخص شود چه کسی باید امر و نهی کند.
وی با اشاره به وجود خشونت پنهان در قدرت نهادینه، تصریح کرد: لایهای از قدرت وجود دارد که در آن امر کننده مشخص نیست و از آنجایی که مطیع و امر مورد اطاعت مشخص است مطیع خیال میکند که به خواست و اراده خودش یک کنش اجتماعی را انجام میدهد. این نوع از قدرت هژمونیک یا قدرت نرم نام دارد که انقلابهای مخملی نیز نوعی از این لایه قدرت است.
غرب طرفدار قدرت برای قدرت است
رییس انجمن مطالعات سیاسی با انتقاد از نگاه غربزده برخی اندیشمندان به مسائل مختلف، خاطرنشان کرد: سیاست غرب ماکیاولیستی است، یعنی قدرت برای قدرت و منفعت، این مدل سیاسی که از اهداف غرب است تظاهر به هرچیزی اعم از قداست و معنویت را برای دستیابی به قدرت و تسلط بر جامعه مشروع میداند.
حجت الاسلام بهروزیلک با بیان اینکه نگاه اسلام و ائمه معصومین(ع) به قدرت با تفکر غربی متفاوت است، اظهار کرد: رابطه میان امر کننده و مطیع در نظام سیاسی ائمه معصومین(ع) نیز وجود دارد البته این دیدگاه با نگاه غرب کاملا متفاوت است، چرا که اگر قدرت صرفا برای قدرت باشد حاصل آن میشود سیاست به سبک یزید و معاویه که از نظر اسلام مردود است.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) نظم و امنیت را از اهداف سیاست برشمرد و افزود: در اندیشه اسلامی برقراری نظم و امنیت لازم است اما کافی نیست، رهبر معظم انقلاب فرمودهاند گاهی لازم میآید با قدرت برخورد شود تا که مردم به بهشت بروند. به همین دلیل است که احکام اسلامی دارای قاطعیت هستند.
وی با بیان اینکه رشد فضیلت و گسترش فضائل اخلاقی و کمال در جامعه از اهداف سیاست است، تصریح کرد: عدالت کف مطالبات از دولت است، دولت موعود از طریق عدالت معیشت و دیگر نیازهای زندگی مردم را تأمین میکند.
حکومت دینی و سیاست اسلامی در قرآن کریم وجود دارد
حجت الاسلام بهروزیلک با تأکید بر وجود مبنا و نص مبی بر اندیشه سیاسی اسلام در قرآن کریم، شبهاتی پیرامون ماهیت وجودی اندیشه سیاسی در اسلام را ناصحیح و فاقد اعتبار عنوان کرد و گفت: جریان سکولار اسلامی طی یک قرن اخیر ظهور و بروز پیدا کرده است، استدلال این جریان این است که سیاست کثیف و دین منزه از سیاست است و به همین دلیل رابطهای میان دین و سیاست وجود ندارد.
وی در ادامه افزود: اندیشمندی مصری به نام علی عبدالرزاق پس از اینکه حکومت عثمانی در پی القای خلافت بود، شبهاتی در زمینه تشکیل حکومت دینی توسط پیامبر اکرم(ص) مطرح کرد، وی منتقد تشکیل خلافت در دوران معاصر بود و با اقتباس از اندیشه سکولار غربی مسأله جدایی دین از سیاست در اسلام را مطرح کرد که نخستین جرقههای سکولاریسم در بین اهل سنت را ایجاد کرد.
رییس انجمن مطالعات سیاسی پیوند دین و امامت را موجب ایجاد ارتباط دائمی میان دین و سیاست در میان شیعیان دانست و اظهار کرد: در سکولاریسم اسلامی تلاش میگردد تا از متون دینی برای مسأله جدایی دین از سیاست دلیل آورده و به این موضوع دامن بزنند که این موضوع تفاوت سکولاریسم اسلامی با غربی را روشن میکند.
نقدی بر اندیشه های سکولار بازرگان
رییس گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) مهدی بازرگان رییس دولت موقت پس از انقلاب اسلامی را نخستین مطرح کننده سکولاریسم در میان شیعیان برشمرد و خاطرنشان کرد: در دهه 60 بازرگان هدف از بعثت انبیاء و پیامبر اسلام(ص) را مسائل اخروی و ایمان به خداوند عنوان میکند، وی از متون دینی برای عدم تشکیل حکومت دینی و اینکه پیامبر(ص) حق تشکیل چنین حکومتی را نداشته است دلیل می آورد.
وی به عمر کم و وجود تفاسیر غلط و تقطیع شده از متون اسلامی را از ویژگیهای سکولاریسم اسلامی عنوان کرد و افزود: تمام شبهاتی که بازرگان پیرامون مسأله ارتباط میان دین و سیاست و ولایت ائمه معصومین(ع) مطرح میکند دارای پاسخهای روشن و دقیق است. در طول تاریخ اسلام هم در میان اهل سنت و هم در میان شیعیان مسأله سیاست و ارتباط میان دین و سیاست وجود داشته است و حتی اندیشمندان غربی نظیر ژان ژاک روسو نیز بر این موضوع تصریح میکنند.
میان حکومت شیعی و حکومت شیعیان باید تفاوت قائل بود
حجت الاسلام بهروزیلک با تأکید وجود تفاوت میان حکومت شیعی و حکومت شیعیان از نظر تفکر و مبنای حکومت، تصریح کرد: اگر یک حکومت شیعی باشد در آن حکومت مبنای هرچیزی تفکر و اصول شیعه وجود دارد و بنای حکومت تفکر شیعی است، اما در طول تاریخ حکومت هایی بوده است که در حقیقت حکومت شیعیان محسوب میشود که برمبنای تفکر شیعی نبوده و میتوان قاجار و پهلوی و صفویه را از مصادیق آن مطرح کرد.
رییس انجمن مطالعات سیاسی به اعتقادات انجمن حجتیه پیرامون مردود بودن هرحکومت دینی پیش از ظهور و در دوران غیبت اشاره کرد و افزود: نخستین الگوی حکومت شیعی، حکومت اهل بیت(ع) است که ائمه معصومین(ع) به دلیل استبداد و ظلم حاکمان دوران خود نتوانستند تشکیل حکومت داشته باشند. تشکیل حکومت دینی توسط فقها یکی دیگر از الگوهای حکومت شیعی است.
وی با اشاره به نیابت عام فقها از امام زمان(عج) در عصر غیبت، اظهار کرد: نظریه دیگر این است که سلاطین با اذن ولی فقیه زمان، حکومت را در جامعه در دست بگیرند که در دوران صفویه شاهد چنین موضوعی هستیم. الگوی دیگر این است که غصب جایگاه حکومت تحمل شود و فقها و علما تلاش کنند با قوانین مشروطه ظلم و ستم سلطان را مهار و محدود کنند.
ولایت فقیه تنها الگوی حکومت در دوران غیبت است
حجت الاسلام بهروزیلک ولایت فقیه را تنها الگوی حکومت برخاسته از الگوی حکومت شیعی در دوران غیبت است، به مطرح بودن این نظریه از زمان ائمه معصومین(ع) اشاره کرد و گفت: مسأله ولایت فقیه موضوعی نیست که مربوط به عصر حاضر و دوران انقلاب اسلامی بوده است، بلکه موضوعی است که در طول تاریخ مطرح بوده و علمای بسیاری به آن پرداختهاند، امام خمینی نیز در کتاب ولایت فقیه خود همه روایات پیرامون ولایت فقیه را جمع آوری کردهاند.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با تأکید بر وجود احادیث و روایات معتبر از سوی ائمه معصومین(ع) پیرامون واگذاری حق ولایت به فقها، خاطرنشان کرد: اکنون پس از قرون متمادی چنین فرصتی برای فقها پدید آمده است تا بنابر مبنای تفکر شیع هدر عصر غیبت یک حکومت دینی تشکیل دهند، به همین دلیل است که باید به صورت دقیق و کامل در جامعه مسأله ولایت فقیه و سابقه تاریخی آن و مبنای علمی، فقهی و کلامی آن را مطرح کنیم.
وی رسیدن به حکومت ولایت فقیه را از طریق نقض دموکراسی را امری ممکن دانست و تصریح کرد: در غرب مسأله دموکراسی یا حکومت مردم وجه مشترک همه حکومتها است، غرب محور اندیشه دموکراسی را انسان محوری قرار داده است.
غرب قائل به ربوبیت خداوند نیست
رییس گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) به عدم قائل بودن غرب به ربوبیت خداوند اشاره کرد و افزود: در تفکر اومانیستی خداوند همه امور را به انسان واگذار کرده است و این برخلاف تفکر اسلامی است، چرا که اسلام برای خداوند ربوبیت قائل بوده و خداوند را همراه انسان در تمامی لحظات میداند.
وی با اشاره به وجود اصل سکولاریسم در تفکر دموکراسی غرب، عنوان کرد: سکولاریسم همیشه مخالفت با دین یا جدا کردن دین و سیاست از یکدیگر نیست، بلکه گاهی سکولاریسم طرفدار حکومت عرف و عوام بر جامعه و کشور است. نمیتوان حاکمیت عوام را پذیرفت چرا که باید کسی حاکمیت داشته باشد که دارای توانمندی و آگاهی بوده و اینطور نیست که همه توانایی حکومت را داشته باشند.
حجت الاسلام بهروزیلک با بیان اینکه عقل عوام و آحاد مردم برای تأمین زندگی بشر به ویژه زندگی سیاسی کفایت ندارد، اظهار کرد: تکیه بر عقل لازم است اما نمیتواند کافی باشد، چرا که عقل انسان دچار نقص بوده و به وحی و منابع وحیانی برای رسیدن به کمال نیازمند است.
رییس انجمن مطالعات سیاسی ادامه داد: ولی فقیه کسی است که توانایی خودگردانی با استفاده از کتاب و سنت را دارد، پس از دوران 250 ساله ائمه معصومین(ع) زمینه خودگردانی برای بشر تا زمان ظهور فراهم گردیده است و این ولی فقیه است که میتواند بر مبنای کتاب و سنت این موضوع را در دست بگیرد و مدیریت کند. ولایت مطلقه فقیه به معنای نقض اصول نیست بلکه در فروع حدود و اختیارات را ولی فقیه در دست دارد./1304/پ۲۰۰/ج