۲۹ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۲
کد خبر: ۷۹۸۲۰۴
حجت الاسلام والمسلمین واعظی:

علوم انسانی اسلامی با اصلاح مبانی شکل می‌گیرد، نه با انقلاب روشی

علوم انسانی اسلامی با اصلاح مبانی شکل می‌گیرد، نه با انقلاب روشی
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در تشریح «منطق علوم انسانی دینی» تأکید کرد: اسلامی‌سازی علوم انسانی به معنای کنار گذاشتن روش‌های عقلانی و تجربی نیست، بلکه باید مبانی انسان‌شناختی و پیش‌فرض‌های سکولار اصلاح شود تا آموزه‌های دینی بتوانند در کنار روش‌های علمی در تولید نظریه نقش‌آفرین باشند.

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شب گذشته در همایش ملی فلسفه «منطق فهم دین» که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، با طرح موضوع «منطق علوم انسانی دینی» گفت: سؤال اصلی در این بحث این است اگر ما به علوم انسانی اسلامی معتقد شدیم چه اتفاق روشی رخ می دهد؟ آیا این علوم مستلزم یک انقلاب در روش های مرسوم در علوم انسانی است؟ می توان با حفظ ساختار رایج به علوم انسانی دینی روی بیاوریم؟ با این پرسش های اصلی پرسش های فرعی نیز بیان می شود. اول اینکه علوم انسانی چیست و چند رسته داشته و پسوند اسلامی در کدامین رسته ها زمینه دارد و در آخر این علوم انسانی اسلامی چه اقتضائات روشی دارد؟

وی در پاسخ به پرسش ها گفت: من به تفسیر موسع از علوم انسانی معتقد هستم یعنی هر گونه مطالعه روشمند در خصوص انسان، شئون انسانی و امور انسانی را علوم انسانی می دانم. هنر، رفتار و نتیجه فعالیت انسان است و مطالعه راجع به هنر علم انسانی است و همچنین رفتار و مناسبات اجتماعی که علوم انسانی نیستند اما مطالعه در خصوص آن ها علم انسانی است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: خروجی مطالعات علوم انسانی توصیفی بوده و یا هنجاری هستند. علوم انسانی در حوزه هایی دانش انسانی تولید می کند و در حوزه هایی هنجار بیان می کند. دانش توصیفی تولید شده در علوم انسانی طیفی از دانش ها است برای مثال کلیه مطالعات وضعیت شناسانه مطالعات انسانی است و همچنین مطالعات در خصوص علل و عوامل تبیین است و مطالعات آسیب شناسانه توصیفی است.

وی با بیان اینکه یکی از شئون انسانی مباحث سیاسی است، تصریح کرد: فلسفه مضاف یک بخش نیز توصیفی و بخشی دیگر هنجاری هستند. بخشی از مطالعات که مربوط به «هست» ها است اکثرا توصیفی هستند. بخش دوم مطالعات علوم انسانی هنجاری بوده و خروجی آن الزامات و چگونگی تنظیم مناسبات، است. بخش هایی از فلسفه سیاسی بایدها و نبایدهای حوزه مناسبات سیاسی و مطلوبیت های حوزه هنجاری است؛ کلیه مطالعات علوم انسانی که معطوف به رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب مباحث توسعه ای علمی است. بنابریان علوم انسانی طیف گسترده ای از مطالعات را شامل می شود و هر یک از این توصیف و هنجارها گستره بالایی دارد.

وی در ادامه پاسخ به پرسش ها گفت: وقتی از علوم انسانی دینی سخن می‌گوییم، مقصود ما فراهم آوردن مجالی برای حضور و مداخله محتوایی آموزه‌های توصیفی و هنجاری دین در فرایند مطالعات روشمند انسان‌شناختی است. اگر علوم انسانی را مطالعه روشمند انسان بدانیم، علوم انسانی اسلامی یعنی باز کردن مسیر برای ورود معرفت دینی به این مطالعات؛ معرفتی که هم توصیف از انسان ارائه می‌دهد و هم هنجار و ارزش.
 
استاد واعظی با بیان اینکه این تلقی از علوم انسانی دینی بر دو پیش‌فرض تکیه دارد، گفت: 1. اسلام دینی معرفت‌بخش است و درباره انسان و جهان انسانی آموزه‌های معتبر دارد. 2. فرایند تولید دانش در بخش عمده‌ای از شاخه‌های علوم انسانی، مانعی برای به‌کارگیری این آموزه‌ها ایجاد نمی‌کند؛ یعنی روش‌ها و چارچوب‌های موجود ذاتاً ضدّ دین یا مانع دخالت معرفت دینی نیستند.
 
وی در پاسخ به پرسش «آیا علوم انسانی اسلامی به انقلاب روشی نیاز دارد؟» خاطرنشان کرد: به نظر من، علوم انسانی اسلامی نیازمند انقلاب روشی و کنار گذاشتن کامل روش‌های عقلانی، تجربی یا آماری نیست. مراد ما از اسلامی‌سازی علوم انسانی، تبدیل روش عقلی به نقلی یا حذف روش‌های علمی رایج نیست. هدف، برهم زدن ساختار روش‌های متعارف نیست؛ بلکه گشودن این ساختارها به سمت آموزه‌های اسلامی است. یعنی در همان چارچوب روشی موجود، اجازه دهیم که معرفت دینی نیز وارد شود و در تولید نظریه نقش ایفا کند.
 
حجت الاسلام والمسلمین واعظی با بیان اینکه در تمام شاخه‌های علوم انسانی، وصف «دینی» ضرورت ندارد، بیان داشت: برای مثال، در مطالعات وضعیت‌شناسانه که هدف آن ترسیم واقعیت اجتماعی است، روش‌های تجربی و متعارف کافی است و ما اصراری به دینی‌سازی نداریم، اما در حوزه‌هایی مانند فلسفه هنر، فلسفه فرهنگ، فلسفه سیاست و انسان‌شناسی فلسفی، زمینه برای دخالت آموزه‌های دینی بسیار گسترده است.
 
وی به‌عنوان نمونه به کتاب لویاتان اثر هابز اشاره کرد که یکی از مهم‌ترین منابع شکل‌گیری تفکر سیاسی مدرن است و سپس افزود: این کتاب سرشار از پیش‌فرض‌های انسان‌شناسانه مادی و ماتریالیستی و نگاه بدبینانه به انسان است و تلاشی آشکار برای کنار زدن دین از عرصه عمومی در آن دیده می‌شود.
 
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم گفت: همان‌طور که هابز با استفاده از فلسفه و استدلال عقلی نظریه سیاسی خود را بر مبانی ماتریالیستی بنا کرده است، ما نیز حق داریم با بهره‌گیری از روش عقلی، اما بر اساس مبانی اسلامی، فلسفه سیاسی و نظریات انسانی دیگری ارائه کنیم.
 
وی در تبیین مشکل علوم انسانی اضافه کرد: مشکل ما با علوم انسانی موجود، مشکل روشی نیست. ما با روش‌های عقلانی، تجربی، استدلالی و آماری مخالفتی نداریم؛ بلکه مشکل اصلی در مبانی فلسفی، انسان‌شناختی و ایدئولوژیک این علوم است؛ مبانی‌ای که غالباً غیرتوحیدی و مبتنی بر نگاه‌های سکولار یا اومانیستی است. هدف ما این نیست که روش‌های فقهی را جایگزین روش‌های علمی کنیم؛ بلکه می‌خواهیم هرجا در فرایند تولید دانش، نیاز به تحلیل مفهومی، مبنایی یا هنجاری باشد، آموزه‌های معرفت‌بخش اسلامی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
 
حجت الاسلام والمسلمین واعظی در پایان خاطرنشان کرد: اگر دیگران بر اساس مبانی اومانیستی به تحلیل انسان و جامعه می‌پردازند، ما نیز حق داریم بر پایه مبانی اسلامی همین کار را انجام دهیم. بنابراین، علوم انسانی اسلامی را نباید به معنای انقلاب ماهوی و براندازی کامل روش‌ها فهمید؛ بلکه مقصود، اصلاح مبانی، بازاندیشی در پیش‌فرض‌ها و هدایت تحلیل‌ها بر اساس جهان‌بینی توحیدی است.
ارسال نظرات