۱۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۴
کد خبر: ۵۵۲۹۶۳

انتشار رمان "تاب طناب دار"

رمان «تاب طناب دار»، به قلم مهدی پناهیان روایتی عاشقانه در دل رویدادهای سال ۸۸ است که نشر عهد مانا منتشر کرده است.
تاب

به گزارش خبرگزاری رسا، نشر مانا رمان «تاب طناب دار» را به قلم مهدی پناهیان منتشر کرد.

رمان «تاب طناب دار»، به قلم مهدی پناهیان روایتی عاشقانه در دل رویدادهای سال ۸۸ است که نشر عهد مانا منتشر کرده است.

رمان «تابِ طناب دار» داستانی مملو از گره و اتفاق‌های گیرا است که مخاطب را گاهی در فضایی سیاسی و گاهی در فضایی دور از سیاست و درگیر با احساساتی نهفته در قلب شخصیت‌ها پیش می‌برد.

«تابِ طنابِ دار» رمانی است با سه شخصیت اصلی؛ شخصیت‌هایی متضاد در فکر و عقیده و در جناح‌بندی سیاسی که هر کدام از آن‌ها روایتی خاص خود را دارند. روایت‌هایی که هرکدام نشان از حرف‌ها و درد دل‌های بخشی از جامعه در ابعاد گوناگون دارد. از جوان دانشجویی که درگیر به‌ثمر نشاندن تلاش‌های خود و دوستانش در ستاد سبز دانشجویی است تا شخصیت دیگری که داستان ورودش به ماجرایی خطرناک را روایت می‌کند.

تنوع روایت و شخصیت در کتاب موجب شده تا مخاطب بدون وجود رد پایی از نویسنده، خود از بین روایت‌های مختلف تصمیم گیرندۀ چالش‌های پیش روی داستان باشد. از طرفی در میان گره‌ها و چالش‌های داستانی، هر سه شخصیت درگیر عاطفه‌ای شخصی به دور از فضای سیاسی می‌شوند و برای رسیدن به مراد عاطفی خود تلاش می‌کنند و در اوج هیجان داستان، هر سه شخصیت باهم تلاقی می‌کنند و صحنه‌ای عجیب و جذاب را خلق می‌کنند.

«لنز دوربین شده بود چشم‌های کمال که از آن فاصله هم می‌توانستم داغی نگاهش را روی صورتم حس کنم. چشمکی زدم و همراه با لبخندی شیطانی دستم را بالا آوردم. کف دستم را بوسیدم. لبانم را غنچه کردم و بوسه‌ام را فوت کردم سمت دوربین. بعد به داخل ساختمان اشاره کردم و با عشوه تا جلوی درِ ساختمان رفتم… ایستادم و مثل وقتی که دو نفر کنار درِ اتاقی بایستند و برای ورود به هم تعارف بزنند، به دوربین که حالا برایم چشمان داغ کمال بود، اشاره کردم. دستانم را بالا آوردم و رو به دوربین، دهانم را باز کردم و گفتم: بفرمایید!»/925/ د 103/ش

ارسال نظرات