قربانی کردن بیگناهان روش رژیم حاکم بر آمریکا در توجیه لشگرکشیهای بینالمللی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حدود دو دهه پیش کشورهای غربی به سردمداری ایالات متحده و آمریکا با بهانه نابود کردن تروریسم، به دو کشور افغانستان و عراق حمله کردند. هرچند کشورهای متجاوز همیشه برای تجاوز خود بهانههایی دارند، اما این بار، مهمترین بهانه برای حمله آمریکا و انگلیس به افغانستان و سپس عراق، حملات تروریستی به برجهای دوقلوی مرکز جهانی بود.
حملات تروریستی یازدهم سپتامبر به دلیل وسعت و عمق فاجعه و میزان بالای هراسافکنی در سطح عمومی، بهترین توجیه برای لشگرکشی آمریکا و انگلیس به خاورمیانه بود اما عدهای از وجدانهای بیدار در جهان غرب، اصل حملات را زیر سوال بردند چرا که در دل وقایع روز یازدهم سپتامبر سال 2001 در ایالات متحده، موضوعاتی نهفته است که تاکنون هیچ یک از رسانههای مورد حمایت ابرقدرتها به آن پاسخی نداده است.
رسانههای جریان اصلی جهان، یعنی همان رسانههایی که از سوی ابرقدرتها و متجاوزان تامین مالی شده و میشوند این افراد را متهم به طرفدرای از «تئوری توطئه» کرده و با این کار آنان قصد داشتند که به طور کلی چنین عقیده ای به حاشیه رانده شود. به هر ترتیب، هرچند افکار جهان با قدرت رسانهها کنترل میشود اما نمیتوان از دلایل و برهانهای افرادی که وقایع تروریستی یازدهم سپتامبر و وقایع بعد از آن نظیر حمله به افغانستان را زیر سوال میبرند به سادگی عبور کرد.
1. مقامات آمریکایی نتوانستند هیچ فردی را به جرم جنایت علیه بشریت در یازدهم سپتامبر، تعقیب، بازداشت، محاکمه و مجازات کنند.
طبق قوانین بین الملل، کشتار تعداد زیادی از مردم در تاریخ یازدهم سپتامبر سال 2001، به منزله جنایت علیه بشریت محسوب میشود. حکومتی که چنین جرمی در آن رخ دهد – در اینجا منظور ایالات متحده است – نسبت به جامعه بین المللی موظف است که افراد مسوول در این جنایت را تعقیب، بازداشت، محاکمه و مجازات کند.
مقامات ایالات متحده از سال 2002 عده ای معدود را با اتهام رهبری و کمک به وقوع حملات یازدهم سپتامبر، در زندان گوانتانامو زندانی کردهاند. در حالی که هویت این افراد مورد تردید بود، اعترافاتی که طبق ادعای مقامات آمریکایی از آنهان گرفته شده، پشت درهای بسته بوده و روند محاکمه آنان از سوی دادگاه نظامی انجام شده است؛ دادگاهی که از منظر هنجارهای بینالمللی حداقل شرایط برای انجام چنین روندی را حائز نیست.
مقامات آمریکایی مدعی هستند که فردی به نام زکریا (Zacarias Moussaoui) موسوی را به جرم عدم اطلاع رسانی به افبیآی پیش از عملیات تروریستی یازدهم سپتامبر زندانی کردهاند؛ اتهامی که این فرد، آن را انکار کرد. هیچ مدرکی در مورد دست داشتن زکریا موسوی در عملیات ترریستی یازدهم سپتامبر و یا مدرکی دال بر هرگونه اطلاع وی از مقدمات این عملیات، از سوی مقامات آمریکایی ارائه نشد. هیچ مدرکی در مورد این که وی حتی هواپیماربایان را بشناسد، ارائه نشد.
زکریا موسوی، فردی که طبق ادعای مقامات آمریکایی از وقایع یازدهم سپتامبر پیش از وقوع خبر داشت اما آن را به مقامات امنیتی خبر نداد
مقامات آمریکایی همچنین مدعی شدند که از سال 2003 فردی به نام خالد شیخ محمد (Khalid Sheikh Mohamed) را در گوانتانامو زندانی کرده اند و مدعی شدند که وی اعتراف کرده است که عملیات یازدهم سپتامبر و نیز سی عملیات تروریستی دیگر را رهبری کرده است. مقامات آمریکایی مدعی شدند که این فرد همچنین اعتراف کرده است که نقشه حمله به یک بانک در ایالت واشنگتن را نیز طرحریزی کرده است؛ بانکی که تا زمان حال که وی در گوانتانامو زندانی است، وجود نداشت. این فرد، که هویت وی هنوز در هالهای از ابهام است و ارتباط وی با یازدهم سپتامبر محدود به گفتههای وی در اعترافاتی مضحک میشود، تا کنون حتی مورد پیگیری قضایی نیز قرار نگرفته، چه برسد به آنکه محاکمه شود. هیچ کس به طور جدی انتظار ندارد که وی حتی به دادگاه آورده شود، بماند که این دادگاه حائز هنجارهای بینالمللی خواهد بود یا خیر.
خالد شیخ محمد، متهم اصلی معرفی شده از سوی مقامات آمریکایی برای وقایع یازدهم سپتامبر
2. مقامات آمریکایی وقتی تصمیم خود برای حمله به افغانستان را به اطلاع سازمان ملل رساندند، مدرکی دال بر این که عملیات تروریستی یازدهم سپتامبر هر گونه ارتباطی با کشور افغانستان دارد، ارائه نکردند. در واقع، چنین مدرکی هنوز هم از سوی مقامات آمریکایی ارائه نشده است. (نامه جان نگروپونته به رییس شورای امنیت سازمان ملل در هفتم اکتبر 2001)
3. دولت آمریکا دستور به هیچ تحقیقی با حداقل استانداردهای بینالمللی در مورد وقایع یازدهم سپتامبر را صادر نکرد: کمیسیون بررسی وقایع یازدهم سپتامبر، مستقل و بی طرف نبود و تحقیقات آن نیز جامعیت و شفافیت نداشت. در مورد عدم تطابق تحقیقات دولت آمریکا در مورد یازدهم سپتامبر با حداقل استانداردهای بینالمللی به کتاب «وقایع یازدهم سپتامبر و حق رسیدن به حقیقت» اثر الیاس دیویدسون مراجعه شود.
4. با آن که اسامه بنلادن به عنوان یک رهبرِ ترویست معرفی شد، مقامات قضایی آمریکا نتوانستند وی را به دلیل ارتباط با وقایع یازدهم سپتامبر متهم کنند. وی در رابطه با یازدهم سپتامبر، حتی متهم هم نبود. در ژوئن سال 2006، افبیآی تایید کرد که هیچ مدرک قابل قبولی مبنی بر ارتباط اسامه بن لادن با وقایع یازدهم سپتامبر در دست ندارد.
اسامه بن لادن، رییس القاعده و یکی از متهمان حملات تروریستی یازدهم سپتامبر
5. مقامات آمریکا مدرکی قابل قبول و شفاف مبنی بر این که افراد متهم به هواپیماربایی حتی سوار هواپیماهای ربوده شده، شده باشند، ارائه نکردند. به طور دقیقتر باید گفت که مقامات آمریکایی نتواستند لیست معتبری از مسافران را تهیه کرده تا بتوانند اسامی متهمان به هواپیماربایی را در آن جای دهند؛ این مقامات نتوانستند شاهدی برای حضور افراد متهم به هواپیماربایی در فرودگاهها و یا هواپیماهای ربوده شده، معرفی کنند. همچنین آنان نتوانسند فیلم معتبری از دوربینهای امنیتی برای تایید حضور این افراد در فرودگاههای هواپیماهای ربوده شده ارائه کنند؛ و سرانجام این مقامات نتوانستند هویت این افراد را از نظر دیانای تایید کنند.
6. مقامات آمریکایی سند شفاف و قانعکننده ای مبنی بر برخورد هواپیماهای مسافربری به برجهای دوقلو در تاریخ یازدهم سپتامبر ارائه نکردند.
در تاریخ 14 مارس سال 2008، افبیآی در نامه ای به دادگاه منطقه نوادا و با امضای وکیل پاتریک رز، تایید کرد که مدارکی دال بر جمعآوری و تشخیص بقایای هواپیمای سقوط کرده، وجود ندارد. وی بنابراین اعتراف کرد که افبیآی نتوانسته است به صورت رسمی تایید کند که بقایای یافت شده، متعلق به هواپیماهای ربوده شده است. با توجه به این مطلب، نمیتوان به این نتیجه رسید که هواپیماهای ربوده شده در این مناطق خاص سانحه یا برخوردی داشتهاند.
تصویری از برخورد یک هواپیمای مسافربری به برجهای دوقلو در نیویورک
7. مقامات آمریکا توضیحی برای ناپدید شدن بیش از هزار و صد فردی که به هنگام حوادث یازدهم سپتامبر در مرکز تجارت جهانی حضور داشتند، ارائه نکردند.
همانگونه که در فیلمها، تصاویر و توضیح شاهدان میتوان دید، بخشهای گستردهای از برجهای دوقلو در یازدهم سپتامبر نابود شدند. اما از هزار و صد تن انسانی که در مرکز تجارت جهانی حاضر بودند، حتی یک دندان، ناخن یا استخوان یافت نشد. (لااقل تا زمان چاپ مطلبی با عنوان «ارتباط با افرادی که عزیزان خود را از دست دادند» در نیویورک تایمز در تاریخ یازدهم سپتامبر سال 2011؛ مطلبی که به عنوان منبع این بند مورد استفاده قرار گرفته است). مقامات ایالات متحده هیچ گاه توضیح ندادهاند که چه چیزی میتواند موجب ناپدید شدن بیش از هزار و صد انسان آن هم بدون هیچ ردی شود. آنان طبق قوانین حقوق بشر، مسوول هستند که علت این ناپدید شدن را مشخص کنند.
8. مقامات ایالات متحده به آن دسته از خانوادههای قربانیان یازدهم سپتامبر که از حق خود برای پیگیری قضایی صرفنظر کردند، غرامت دادند. مقدار غرامت بیش از هفت برابر غرامتی بود که به خانواده آتش نشانان کشته شده در عملیات نجات یازدهم سپتامبر پرداخت شد.
خانواده های قربانیان یازدهم سپتامبر از محل صندوق غرامت آمریکا، تاسیس شده در در اکتبر 2001، به میزان متوسط 2.1 میلیون دلار، مشروط بر صرف نظر از حق پیگیری قضایی، غرامت دریافت میکردند. تا سال 2013 همسران آتش نشانانی که در عملیات نجات یازدهم سپتامبر حضور داشتند، طبق قانون منافع افسران امنیت اجتماعی، توانستند چیزی حدود 300 هزار دلار دریافت کنند؛ مبلغی که در سال 2001 بسیار کمتر بود. نود و پنج درصد از خانوادههای قربانیان یازدهم سپتامبر که به غرامت پرداختی از صندوق غرامت آمریکا راضی نشده و خواستار پیگیری حقوق خود از طریق دادگاه شدند، در توافقات پیش از دادگاه، به طور متوسط 5.5 میلیون دلار غرامت دریافت کردند.
یادبود قربانیان عملیات تروریستی یازدهم سپتامبر در محل برجهای دوقلو در نیویورک
9. در کمیسیون کشتار جمعی، مقامات ایالات متحده توضیحی برای مانورهای نظامی متعدد انجام شده در صبح یازدهم سپتامبر - شامل شبیهسازی عملیات هواپیماربایی - ارائه نکردند.
طبق گزارش رسانههای آمریکایی، مانورهای نظامی انجام شده در صبح روز یازدهم سپتامبر، موجب سردرگمی و تعجب پرسنل نظامی و غیر نظامی مسوول در امور ترافیک هوایی شد. به طور مثال ژنرال لری آرنولد از نیروی دفاع هوافضای آمریکای شمالی، در این باره گفت: تا پایان روز، بیست و یک گزارش مبنی بر احتمال هواپیماربایی دریافت شد. سرهنگ رابرت مار از بخش دفاع هوایی شمال شرقی آمریکا گفت که به وی گزارش 29 هواپیماربایی در سراسر آمریکا داده شده بود. مقامات آمریکایی توضیحی برای شکست آشکار در رهگیری هواپیمای ربوده شده در روز واقعه ارائه نکردند.
10. طبق گزارش رسمی وقایع یازدهم سپتامبر، تعداد زیادی از مسوولان آمریکایی که وظایف خود حین حادثه را به درستی انجام نداده بودند، ارتقا گرفتند. در سراسر دولت آمریکا حتی یک نفر در مورد مسائلی که پیش از عملیات تروریستی یازدهم سپتامبر به درستی انجام نشده بود، مسوول شناخته نشد.
به طور مثال ریچارد میرز فرمانده وقت پنتاگون، رالف ابرهارت فرمانده نیروی دفاع هوافضای آمریکای شمالی و چندین مقام نظامی و امنیتی مهم دیگر آمریکا که مسوولیت برقراری امنیت را برعهده داشتند، و در انجام این مسوولیت کاملا ناموفق بودند، به درجههای بالاتر نظامی و نیز جایگاه های مهمتر ارتقا یافتند.
نتیجه
حقایق ذکر شده در بالا، گزارش رسمی دولت آمریکا در مورد وقایع یازدهم سپتامبر را رد کرده و تایید میکند که رییسجمهور وقت آمریکا یعنی جرج دابلیو بوش، مظنون اصلی جنایت علیه بشریت است. در حالی که این حقایق برای ایراد اتهام جنایی علیه عدهای خاص کافی نیست، موجب دستیابی به این نتیجه کلی میشود که رژیم حاکم بر آمریکا ذاتی خطرناک دارد و طبقه سیاسی، رسانههای جریان اصلی و طبقه تحصیل کرده در جنایات این رژیم شریک هستند؛ این رژیم برای رسیدن به اهداف خود، از جمله لشگرکشی به خاورمیانه و تسلط بر حوزههای انرژی حاضر به قربانی کردن بیگناهان حتی از میان شهروندان غربی است.
علاوه بر وقایع یازدهم سپتامبر که بسیاری از ابعاد آن برای از وجدانهای بیدار در سراسر جهان مشکوک است، میتوان به مثالهای دیگری نیز برای قربانی کردن انسانهای بیگناه جهت توجیه حضور نظامی آمریکا و همپیمانان این کشور در مناطق مختلف دنیا اشاره کرد. از جمله وقایع اخیری که در این رابطه به چشم میخورد، حضور و گسترش تروریستها در کشورهای عراق و سوریه است. تروریستهای حاضر در کشور سوریه با برچسبهای مختلف نظیر میانهرو، تندرو، اسلامگرا و غیره، همگی به صورت مستقیم و غیر مستقیم یا از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی و یا از سوی همپیمانان مرتجع عربی آمریکا در منطقه، حمایت شدند تا بعد از قدرت گرفتن در منطقه، علاوه بر توجیه لشگرکشی های آمریکا، کشورها و گروههای ضدصهیونیستی در منطقه را به خود مشغول کنند تا از این طریق، امنیت رژیم صهیونیستی تامین شود./۸۴۷/ب۹۵۲/ف
امیر رحیمیان، پژوهشگر مسائل آمریکا