اندر بلاغت یک پوزخند!
به گزارش خبرگزاری رسا، بعضی ها پندهای خیرخواهانه پیامبران در مورد «تکریم» انسان و برحذر داشتن از مکر شیطان را به سختی باور می کنند اما «پوزخند شیطان» را زودتر وجدان می کنند! چون زبان «تحقیر» را بهتر می فهمند!
پندهای پیامبرگونه امام خمینی (ره) و رهنمودهای حکیمانه مقام معظم رهبری که منبعث از قرآن کریم و سیره معصومین علیهم السلام است، غیر قابل اعتماد بودن شیطان بزرگ را در همه مراحل زندگی فردی و اجتماعی خصوصا مذاکرات و معاهدات، بارها گوشزد کرده و مسیر دستیابی به پیروزی و سربلندی را منحصر در تبعیت از سنت تغییر ناپدیر الهی معرفی و بر ضرورت جهاد دائمی با جبهه باطل، همواره تأکید کرده اند.
اما برخی از چهره ها که روزگاری در صفوف انقلابیون دیده می شدند اکنون (بر اساس بیان صریح آیه 52 سوره مائده) به خاطر دنیاطلبی بیشتر و برای کسب موفقیت وعزت خارج از مسیر سنت الهی، به دشمن امید بسته و در این مسیر دچار سراسیمگی شده اند. هم اینان نجوا به راه انداخته بودند که به جای اینکه با شاخ گاو روبه رو شوید، از شیر گاو استفاده کنید و اگر بعضی مسئولین نظام کوتاه بیایند و اجازه دهند، ما مذاکره می کنیم و تحریم ها را برمی داریم! و کشور را نجات می دهیم! آن چنان رونق اقتصادی ایجاد می کنیم که همه در رفاه خواهند شد! دیگر کسی به یارانه نیاز نخواهد داشت و... «ما زبان آنهارا بلدیم»! غافل از اینکه آمریکا به طمع دوشیدن پای میز مذاکره می آید نه دوشیده شدن. این گاو، سرکش تر از آن است که به خاطر همزبانی وهمدلی به شما سواری بدهد تا چه رسد مجال دوشیدن شیر!
در روش های تربیتی گاهی اوقات نهی زبانی کودک از خطر، نه تنها بازدارنده نیست که باعث تحریک بیشتر کنجکاوی او برای تجربه خودسرانه آن می شود. بنابر این توصیه شده که گاهی اجازه داده شود خطر تضعیف یا مهار شده را با نظارت والدین تجربه کند تا در غیاب آنها مرتکب رفتار پر خطر نشود.
شاید به همین دلیل و در پاسخ به همان نجواها، مذاکره محدود و مشروطی تجویز شد تا ساده اندیشان نسبت به دشمن، چند گامی در این مسیر بردارند و به اتفاق طرفدارانشان میزان پایبندی طرف مقابل به معاهدات را ببینند. شاید تجربه عملی به دست آمده از عهدشکنی آنان، موجب ارتقاء فهم سیاسی و ایمان به مبانی اعتقادی در نحوه سلوک با دشمن شود. همان راهبردهایی که در بیان قرآن به صراحت، نیات دشمنان اسلام را توصیف کرده و مسلمانان را از مکر آنان برحذر داشته است. (1)
رَجُلی که سال های قبل و بعد انقلاب همین مبانی را تبلیغ و ترویج می کرد اما وقتی که خود مکنت و دولتی پیدا کرد در بزنگاه ابتلاء الهی، ناباوری خود نسبت به همان مبانی را به نمایش گذاشت! و از «نکونامی» عبور کرد!اگر چه پدیده برجام از اینکه 5 سال یک کشور بزرگ را به خاطر امید واهی بستن بعضی مسئولین اجرایی به کمک و دستگیری بیگانگان، از ادامه پیشرفت متوقف کرد، خاطره ای تلخ و غم انگیز است و هدر رفتن فرصت هایی گرانبها از ملتی بزرگ و آبرومند، خسارتی جبران ناپذیر به نظر می رسد، اما از جهت دیگر به خاطر اینکه تجربه موفقی برای ارتقاء آگاهی عمومی و رشد فهم سیاسی نسبت به رفتار دشمن شد، دستاوردی بزرگ به حساب می آید و بی انصافی است اگر همین یک دستاورد برجام بخواهد انکار شود. چرا که بسیاری از افراد ساده اندیش یا غافل را هوشیار و بیدار کرد و سال ها تبلیغات رسانه های دشمن در تحریف حقایق برای افراد بی اطلاع و کم تجربه را نیز بی اثر کرد.
اکنون آنچه که ارزش درج در کتب درسی دانش آموزان برای انتقال به نسل های آینده را دارد همین دستاورد است نه صرف امضای معاهده نامه و جشن و پایکوبی برجامی در خیابان های پایتخت به خاطر هیچ!
اینکه چرا و چگونه یک دولت دچار اشتباه محاسباتی شده و خود را در معرض تحقیر و پوزخند دشمن قرار می دهد؟ و اینکه چرا در اقدامی پیشدستانه و شتابزده و قبل از راستی آزمایی طرف مقابل، نماد بالندگی علمی دانشمندان هسته ای کشور زیر خروارها بتن دفن می شود؟! اینکه چگونه عوامل دوتابعیتی و مرتبط با دشمن به هیئت های
مذاکره کننده یا سطوح بالای دولتی راه پیدا می کنند و چرا باید یک ملت در سپردن سرنوشت کشور خود به افراد بیشتر دقت کند؟ و... نیازمند تأمل است.
ای کاش بعضی از مسئولین محترم ما در دوره تحصیلات ابتدایی خود شعر پندآموز «جوجه نافرمان» پروین اعتصامی در کتاب فارسی را به خاطر سپرده بودند و هشدارهای ابلاغ شده قبل از پذیرش برجام را نادیده نمی گرفتند. مسئول بلندپایه ای که صریحاً اظهار می دارد چرا نمی شود به آمریکا اعتماد کرد؟ انسان را به یاد فرازهایی از شعر پندآموز این شاعره فهیمه می اندازد:
جوجه گفتا که مادرم ترسوست
به خیالش که گربه هم لولوست!
گربه حیوان خوش خط و خالی است
فکر آزار جوجه هرگز نیست!
این سطرها به این امید نگاشته شده اند که در آینده، جماعتی دیگر، کشور را معطل آزمودن دوباره آزموده ها نکنند.
پی نوشت:
1- مائده، آیه 51/ بقره، آیه 120/ممتحنه، آیه 2/ آل عمران، آیه 118
/۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: رسالت