۱۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۰:۱۵
کد خبر: ۵۶۶۷۷۲
یادداشت؛

پمپئو، هریتیج و رویارویی شکننده

سخنرانی مایک پمپئو در بنیاد هریتیج، ضمن تهدیدها شامل این جمله ناامید کننده برای هواداران سیاست‌های رادیکال وی بود: «تغییراتی که ما در رفتار ایران به دنبالش هستیم، شاید غیر واقع بینانه به نظر برسند، اما باید به یاد بیاوریم چیزی که ما دنبال می‌کنیم اجماعی جهانی است که قبل از برجام وجود داشت».
ترامپ  پمپئو

به گزارش خبرگزاری رسا، سخنرانی مایک پمپئو در بنیاد هریتیج، ضمن تهدیدها شامل این جمله ناامید کننده برای هواداران سیاست‌های رادیکال وی بود: «تغییراتی که ما در رفتار ایران به دنبالش هستیم، شاید غیر واقع بینانه به نظر برسند، اما باید به یاد بیاوریم چیزی که ما دنبال می‌کنیم اجماعی جهانی است که قبل از برجام وجود داشت». او همچون رسم و سنتی که پس از انقضای بوش پسر جریان داشت و بر اساس آن، سیاستمداران آمریکایی ملهم از روشنفکران چپ و اصلاح‌طلب پساهشتادوهشتی که هم اکنون در واشنگتن مشغول ارائه مشاوره هستند، مردم ایران را مورد خطاب قرار داد، و با بیانی بسیار نارساتر از پرزیدنت اوباما، کوشید تا خود را هم‌داستان با مردم ایران نشان دهند. ریطوریقا و زبان‌بازی ای که مطلقاً ماهرانه ادا نشد.

نام این موضع‌گیری به مثابه سخنگوی ناصح ملت ایران را «اشتباه محاسباتی» بگذاریم یا هر چیز دیگر، واقع آن است که آمریکا همواره در برآورد سطح پیچیدگی عظیم فرهنگی قلمرو فرهنگی فلات ایران در کنار حوزه فرهنگی بین‌النهرین با خطا مواجه بوده است، و مدام در این منطقه با دشواری‌های لاینحل مواجه گردیده، طوری که بی‌گمان، تصمیم دارد تا رفته رفته محترمانه «خاورمیانه/MiddleEast» را از اولویت سیاست خارجی خود خارج کند. بگذریم که در این مستطیل فرهنگی بزرگ که قدیمی‌ترین بستر تمدن‌های مولد بشری بوده است، بی‌تردید، پیچیده‌ترین کامپلکس هویتی و فرهنگی، متعلق به ایران است و کشف چم و خم‌های غامض آن، نه تنها با کپی‌برداری از اوضاع سر و ساده همسایگان عربی، بلکه حتی با جاسوسی‌های روشنفکران اصلاح‌طلب پساهشتادوهشتی نیز، قابل کشف نیست. مطلقاً قابل کشف نیست؛ این را می‌توان از هزیمت فاحش این روشنفکران در جریان زورورزی طولانی خود با حکمای قم و نجف ملاحظه کرد. این روشنفکران، نتوانستند در این هماوردی پیروز شوند و از این روست که اکنون در واشنگتن به سر می‌برند!

این فرهنگ، از جمله پر تجربه‌ترین فرهنگ‌های دنیای امروز است. فیلسوف مشرقی، داریوش شایگان که اخیراً در تهران و نه در واشنگتن درگذشت، از متن هویت و فرهنگ ایرانی به عنوان «چهل‌تکه» و چهل‌دوخته یاد می‌کند، که در این تعبیر، «چهل»، مطلقاً به معنای «فقط چهل» نیست، بلکه مطابق رسم و آیین مشرقی اشاره به کثرت بسیار بسیار دارد. با این وصف، برآورد حرکت بعدی این فرهنگ، برای اهالی همین فرهنگ هم دشوار است، چه رسد به وزیر آمریکایی یا مشاوران اصلاح‌طلب وی که از متن اصلی این فرهنگ به دور افتاده‌اند. برآورد آن‌ها ابداً دقیق نیست.

خوب است آقای پمپئو و رفقای هریتیج به رغم اطلاعات جاسوسی روشنفکران اصلاح‌طلب پساهشتادوهشتی بدانند که هر چند ظهور وسایل ارتباطی جدید از دهه 1990 تا کنون، مدام این توهم را در برخی ناظران مسائل ایران معارض با حرکت اسلامی ایجاد کرده است که این فرهنگ، «ملتهب» است، و می‌تواند سیلاب خوبی برای ماهیگیری غریبه‌ها باشد، ولی واقع آن است که این فرهنگ هیچ‌گاه بدون «التهاب» نبوده است، و رمز پیچیدگی عظیم آن نیز در همین است.

کسانی که گمان می‌برند با این قلمرو فرهنگی، آن هم با مقدورات توسعه امروزین آن می‌توان رویارو شد، دینامیسم حیرت‌آور آن را در رویارویی‌های نهایی نادیده می‌گیرند. آن‌ها نمی‌دانند که وقتی در موضوعی مانند انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، پیمان اتمی، چالش تلگرام، یا مسئله حجاب، یا هر موضوع دیگر، بنا بر یک رویارویی کامل عیار باشد، و وقتی تمام ظرفیت‌های فرهنگی ملت، از مراجع عظام قم و نجف گرفته تا زعمای مشهد، از تنوع فعالان حوزه فرهنگ عامه گرفته تا مردان آکادمیک، همه و همه به میدان بیایند، صحنه به شکل دیگری درخواهد آمد که از تصویر فعلی روشنفکران جاسوس پساهشتادوهشتی مقیم واشینگتن، به مراتب چندوجهی‌تر است.

فی‌الحال مواضع، دکتر علی مطهری نیز گاه و بی‌گاه نزد اصلاح‌طلبان سانسور می‌شود، ولی هر گاه این التهاب از یک موازنه پر گفتگو خارج شود و بخواهد به ابزار بهره‌برداری اجنبی تبدیل شود، آن‌گاه هر غریبه‌ای خواهد فهمید که اسیر چه «اشتباه محاسباتی» شده است؛ پس، طرف مردم ایران را گرفتن کار هر کس نیست!

نکته آخر این که، عرض و طول جامعه شبکه‌ای ایرانی نیز بر این پیچیدگی تاریخی افزوده است. بالاترین تراکم مهندس جهان در تهران، از همان دهه 1990، از اعضای فعال این میدان شبکه‌ای بوده‌اند و هستند. دشوار بتوان از خاک آمریكا و حتی با در دست داشتن بیگ‌دیتاهای این حضور فعال، برآورد کرد که آن‌ها در یک تلفیق بزرگ محلی به چه سمتی خواهند رفت، ولی تجربه‌های متعدد در این دوره نشان داده است که وزن و ثقل تاریخی این ملت، عملکردهای پیچیده را میسر ساخته است که فراتر از خوب یا بد، منجر به مدل‌های غامض رفتاری شده است.

الگوهای رفتاری پیچیده‌ای که نهایتاً کفه فرهنگ بومی و اسلامی و مقاوم را سنگین می‌کنند. ضرب این حضور پیچیده در اجتماع شبکه‌ای، با هویت غامض بومی و اسلامی، ترکیبی را ساخته است که در مقاطع مختلف، مقاومت خلاق مندرج در جمهوری اسلامی را تقویت کرده است، و گمان آن که این تلفیق بزرگ، به سمت منافع دشمنانی همچون آمریكا و بریتانیا میل کند، که با خاطرات فراموشی‌ناپذیر «شیطان بزرگ» نشان‌دار شده‌اند، فارغ از واقع‌نگری و پشیمان‌کننده خواهد بود./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: رسالت

ارسال نظرات