گام به گام با ولایت پیشگان در کوی علوی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اهواز، ملا باسم کربلایی در نوحه معروف «یا یوم اشوف اعتابک» خطاب به امیرمؤمنان عبارت «طول علی غیابک مشتاگ اشم ترابک و ارجع ازورک یا حیدر آنی الهویتک لاتظن نسیتک» را بیان می کند و شاید پیاده روی (مسیره) پرشور اهالی کوی علوی بهترین مصداق بر کلمات فوق باشد برای آنانی که افکار نادرستی در سر می پروراندند؛ آنانی که در شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی به دروغ ولایت ناپذیری و گرایش جوانان منطقه به وهابیت را تبلیغ می کنند غافل از آنکه جوانان کوی علوی شامگاه گذشته علی علی گویان در خیابان ها حرکت کرده و روز غدیر را به زن و مرد و پیر و جوان تبریک می گفتند.
شهرداری منطقه ۶ اهواز به مناسبت تاجگذاری امیرالمؤمنین علی در روز غدیر، شامگاه گذشته پیاده روی «مسیره» کوی علوی از مسجد فاطمه الزهرا تا مسجد اباعبدالله الحسین را با یاری روحانیت محل و بسیج ترتیب داد. بنا بر پیامکی که به دست مان رسید اعلام شد پیاده روی بعد از نماز مغرب و عشاء و آن از هم جلوی درب مسجد فاطمه الزهراء خیابان مدرسه آغاز می شود.
بخت با من یار بود که فاصله زمانی محل زندگی ام تا مسجد فاطمه الزهرا(س) به ۱۰ دقیقه نمی رسد و ساکن همان محل هستم؛ بنابراین به محض اطلاع عزم خود را جزم و به سوی مسجد روانه شدم. به محض ورود به مسجد جویای چند روحانی نام آشنا بودم به این امید که جزئیات دقیقی از مسیر پیاده روی در اختیارمان قرار دهند اما پیدا نشدند.
بهرحال شرکت کنندگان در مسیره جلوی درب مسجد جمع شدند سرکت کنندگانی که ۹۰درصدشان جوان بود، شرکت کنندگانی که بیرق های سفید و قرمزی در دست داشتند که روی شان لبیک یا علی، علی و نعم الامیر، یا علی به همراه ذوالفقار تقش بسته بود.
پیاده روی آغاز شد نخستین شعاری که در بدو پیاده روی سر داده شد، یا علی بود. اصولا تا یا علی نباشد کارها انجام نمی شود و حرکتی صورت نمی گیرد؛ شرکت کنندگان هم آغاز پیاده روی خود را مزین بنام علی کردند، مردان جلوتر از زنان با لباس های محلی حضور داشتند.
ساداتی که چفیه بر سر یا بر کتف انداخته بودند جوش و خروش بیشتری داشتند و وقتی پرسیدم که شور و شعفت برای چیست، می گوید روز غدیر روز آقایی سادات است روزی که پدرشان علی(ع) خلیفه الله شد. با گفتن همین جمله دوان دوان به صف سادات جوانی پیوست که در کنار روحانیت، پیش قراول جمعیت بودند.
ما هم گاهی اول و گاهی آخر پیاده روی بودم تا شاید از این طریق بتوانم بهتر جزئیات را مشاهده کنم؛ ناگفته نماند در کوی علوی به ویژه خیابان فرحانی مغازه های بی شمار لباس سنتی عربی وجود دارد به گونه ای که در آینده نه چندان دور، در صورت توجه مسؤولان مربوطه می تواند به قطب جذب توریست و گردشگر در این منطقه محروم تبدیل شود از این رو بود که بیشتر جوانان شرکت کننده با لباس عربی حضور پیدا کرده و فریاد علی مولا سر می دادند؛ بگذریم از نورافشانی های طول مسیر و پخش شیرینی و انداختن شکلات بر سر شرکت کنندگان.
بهرحال پیاده روی که آغاز شد یزله ها، هوسه ها، شعرسرایی ها و مداحی ها آغاز شد. افتخار به ولایت علی، بیان شأن و منزلت حضرت علی، آرزوی نابودی وهابیت، یادآوری رشادت های علی و بیعت دوباره با علی از محوری ترین شعارها بود، در طول مسیر هم زنان با شنیدن نام ابوالحسنین، هلهله کنان تاجگذاری امیرمؤمنان را به سیده نساء العالمین تبریک می گفتند.
حضور پررنگ جوانان و اهتمام به برگزاری پیاده روی از نکات قابل تأملی است که گویای مثمر ثمر بودن فعالیت های فرهنگی روحانیت در منطقه کوی علوی است، جوانانی که خود همه کار بودند نظم را در طول مسیر حرکت پیاده کرده، هدایت ماشین ها برای هر گونه مزاحمت و احتمال بروز حادثه را بر عهده گرفته و با آبپاش های بر دوش در هوای گرم و خاکی اهواز سعی در کاهش مصائب شرکت کنندگان داشتند، شرکت کنندگانی که همه چیز را به عشق علی(ع) به جان خریدند.
همانطور که گفته شد حرکت از درب مسجد فاطمه الزهرا در خیابان مدرس آغاز شد و پس از آن وارد خیابانی شدیم که به زبان محلی ها معروف به کیان بود، در آنجا نیز گروهی به شرکت کنندگان پیوستند و از آنجا که خیابان عریض و طویلی بود، بسیاری فرصت را غنیمت شمرده و به فیلمرداری با تلفن های همراه پرداختند. رانندگانی که در ماشین ها و زنانی که در درب خانه هایشان نیز حضور داشتند در شادی شریک شدند، راننده ها با نظم خاصی شروع به بوق زدنی کردند از همان بوق زدن هایی که در عروسی ها متداول است.
در ادامه مسیر وارد خیابان آزادی کوی علوی شدیم ناگفته نماند مسیر پیاده روی به گونه ای بود که پس از ورود به خیابان آزادی باید از بازارچه عبور کرده و سپس وارد خیابان فرحانی می شدیم و از آنجا به خیابان مشعلی و در نهایت مسجد اباعبدالله الحسین.
در خیابان آزادی که وارد شدیم دسته دیگری از جوانان که منتظر بودند با بیرق های قرمز، سبز و سفید که همگی مزین بنام علی، حسین، مهدی و اباالفضل به سوی ما آمدند، در این لحظه ناخودآگاه یاد رویارویی لشکرکشی امپراتوری ها در هنگامه جنگ افتادم به واقع هم در اینگونه شد. عوام الناس همچون نبردهای معروف روم باستان دایره وار یزله خوانان را احاطه و نظاره گر بودند، یزله خوانان و پاسخ یزله های همدیگر را دادند ور در ادامه یزله خوانان و عوام پای کوبان بر زمین به رجزخوانی برای کوردلان و منکران ولایت علی پرداختند و آن چنان گرد و خاک و هلهله و صلوات ها اتفاق افتاد که ابیات شعر«بشد تیز رهام با خود و گبر ... همی گرد رزم اندر آمد به ابر» و «برآویخت رهام با اشکبوس .... برآمد ز هر دو سپه بوق و کوس» را به یادها انداخت.
ورود در بازارچه کوی علوی سرآغاز برنامه های دیگری بود نخستین شعار سر داده در بدو ورود به بازارچه لبیک یا علی بود آن هم با دست های گره کرده برافراشته شده در این مسیر چند جوان ضمن گفتن عبارت های ساعدکم الله و منصورین از مردم برای حضور در ایستگاه های برپا شده دعوت و در وسط جمع، آب و شربت خنک توزیع کردند؛ آن جلوتر هم چند نوجوان مرتب نورافشانی و آتش بازی به راه می انداختند.
نکته قابل توجه آن است که شعارها به تناوب محل تغییر پیدا می کرد، در طول خیابان فرحانی شهادت بر ولایت علی، لبیک یا علی و حیدر بایعنا تنظیم شده بود. در هر ۵ دقیقه هم جوانی که بقچه ای را در بغل داشت مشتی شکلات بالای سر مردم می انداخت و به هنگام برخورد به ماشین ها حس و هوای باران دریغ شده از آسمان اهواز را تداعی می کرد.
وضعیت نامناسب فاضلاب و هوای خاکی و گرمای طاقت فرسا هر چند اذیت کننده اما مانع نشد تا خیابان ها چراغ افشانی و اسپند در ایستگاه ها روشن و عاشقان نیایند و جوانان عاشق علی در میدان کردونی دور افتخار نزنند و شعار «لو حیدر لو بطل دینی، مو صاحی الناکر حیدر» سر ندهند.
در طول مسیر گاهی به همراه مردم می دویدم و گاهی می ایستادم آن هم برای جبران فاصبه ایجاد شده میان شرکت کنندگان اما اوج هنرنمایی برای جمع شدن مردم را در میدان کردونی دیدیم آنجا که چند جوان پینشهاد کردند تا هم دور افتخاری در این فلکه مرکزی زده شود و هم اینکه جمعیت بپیوندد.
برای انعکاس چنین رویداد بزرگی تنها موبایل ها زحمت کشیدند خبری از شبکه های تلویزیونی و خبرگزاری ها و عکاسان نبود، کوی علوی ها برای انعکاس ولایتمداری شان موبایل به دست شروع به فیلمبرداری کرده و در جا به گروه های واتساپی و تلگرامی می فرستادند و مدام اشاره به جمعیت داشتند.
پیش از ورود به خیابان مشعلی بار دیگر شعرا جمع شدند و هر کدام به نوبت ۲ تا ۳ بیت درباره مولای متقیان تقدیم حاضران کردند و سپس به همراه جمعیت، خروشان در خیابانی که از امکانات روشنایی چندانی بهره مند نبود، وارد شدند.
بچه های مسجد اباعبدالله الحسین کوی علوی همه چیز را آماده کرده بودند در اول خیابان پارچه نوشته بزرگی نصب کرده بودند که بر روی آن عبارت «نرحب بقدوم ضیوفنا الی مسجد اباعبدالله الحسین» درج شده بود، نزدیکی های مسجد را فرش گذاشته بودند و حدیث «والله لو عرف الناس فضل الیوم(عیدالغدیر) بحقیقته لصافحتهم الملائکه فی کل یوم عشر مرات» از امام صادق(ع) را بر درب مسجد نصب کرده بودند. ساکنان پیرامون مسجد هم به پخش آب و شربت پرداختند.
در ساعت ۲۲:۱۵ بخش دوم برنامه های عید غدیر در مسجد اباعبدالله الحسین آغاز شد؛ ناگفته نماند پیاده روی کوی علوی ساعت ۲۰:۳۰ آغاز و در ۲۲ پایان یافت.
بخش دوم برنامه پیاده روی با قرائت آیات مربوط به اکمال دین از سوی قاری جوان حاتم سواری آغاز شد و سپس سید محمود موسوی طلبه حوزه علی بن ابی طالب به عنوان سخنران در جایگاه حضور پیدا کرد و بر بیعت دوباره اهالی کوی علوی با امام علی(ع) و فاطمه الزهراء(س) تأکید کرد حاضران هم با شعارهای لبیک یا علی و لبیک یا زهرا بیعت دوباره انجام دادند و عقد اخوت دیگری بستند.
در نهایت توانستم بچه های بسیجی را ببینم و پیدا کنم و یک خداقوت جانانه به آنها بگویم؛ بچه هایی که از دور اوضاع را کنترل می کردند و همه چیز را به جوانان منطقه سپرده بودند، روحانیت محل نیز همانطور بود خود در جشن حاضر و ناظر جوانانی بود که خودجوش مسؤولیت برگزاری چنین پیاده روی را متقبل و به بهترین شکل ممکن انجام دادند.
در پایان باید گفت؛ سپردن کارها به جوانان جواب داد و اهالی کوی علوی شامگاه گذشته در حد وسع و توان و علی رغم نداشته ها، محرومیت ها و بیکاری جوانان به عشق علی(ع) پای کار آمدند و به راستی ثابت کردند که نامگذاری منطقه سکونتی شان به کوی علوی، اقدامی شایسته و بایسته است البته شهادت شیخ صیمری در دفاع از ولایت خود سندی دیگر بر ولایت پذیری ساکنان کوی علوی است./۹۴۵۶/پ201/ب1