از بی تفاوت بودن فیلم فجر نسبت به تحولات روزگار تا سوژه سوزی در این جشنواره
به گزارش خبرگزاری رسا، سعید مستغاثی «کارشناس سینما و رییس سابق انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران» در نشست نقد و تحلیل فیلم های سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر که به همت مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در نگارستان اشراق برگزار شد، اظهار داشت: در چهلمین سال انقلاب جشنواره فیلم فجر که سی و هفتمین سال خود را طی می کند، مهم ترین جشنواره کشور است و بخش بین الملل آن یکی دو سال است که جدا شده و تا اندازه ای توانسته خود را به عنوان مهم ترین جشنواره حفظ کند.
وی با بیان این که جشنواره فیلم فجر نسبت به تحولات روزگار خود بیتفاوت است، افزود: در واقع هیچ جشنواره ای در دنیا مثل جشنواره فجر نیست که نسبت به تحولات و چالش های مملکت و دنیای روزگار خود بیتفاوت باشد و هر سال سه چهار پنج فیلم است که فیلم های قابل اعتنایی می باشند و حتی به مسائل مختلف می پردازد و نه تنها به مسائل ملی، دینی و ایرانی اعتنایی ندارند، بلکه با سینما هم ارتباطی ندارند و نمی توان بسیاری از این فیلم ها را به لحاظ ساختاری، فیلم به حساب آورد و بسیار عقب افتاده هستند.
* جشنواره فیلم فجر از غیر استاندارترین جشنواره های دنیا است
رییس سابق انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران با بیان این که وظیفه جشنوارههای فیلم انتخاب فیلم های تولیدی است، تصریح کرد: مشکل جشنواره فجر به همان ابتدا بر می گردد و در واقع این جشنواره یکی از غیراستاندارد ترین جشنواره های دنیا است؛ از این جهت که اولاً زمانی این جشنواره دستمایه قرار گرفت برای این که نوعی فیلم سازی را در سینما راه بیندازند و موج سازی کنند و بگویند که ما به این نوع فیلم ها جایزه می دهیم، پس این نوع فیلم ها را بسازید، در صورتی که معمولاً وظیفه جشنوارهها این نیست، بلکه وظیفه شان انتخاب فیلم های تولیدی است.
وی با انتقاد از داوری در جشنواره فیلم فجر گفت: راهکار این است که اگر میخواهید که در بیست یا بیست و سه رشته جایزه دهید، باید حالت آکادمیک پیدا کند یعنی برای جشنواره شاخه تدوین، بازیگری، فیلمنامه و کارگردانی افراد متخصص در هر رشته ای بیایند و قضاوت کنند. چطور میشود که یک داور با فاصله پنج شش روز در 20 رشته روی این فیلم ها قضاوت کند و گمان کنم هیچ بنی بشر و نابغه ای نتواند این کار را انجام دهد و این مسأله، یکی از موارد غیر استاندارد این جشنواره است که هیچگاه حل نشده است و سبب می شود که داوری های این جشنواره اغلب غیر تخصصی و سؤال برانگیز باشد.
مستغاثی تصریح کرد: در جشنواره های دنیا این طور نیست که نامزد معرفی شود و افراد معرفی کننده نامزد، رأی بدهند؛ چیزی که در جشنواره اسکار وجود دارد، به این صورت است که عده ای نامزد ها را معرفی می کنند و گروه دیگری بهترین ها را انتخاب می کنند.
* ناگفته های جشنواره فیلم فجر
وی با اشاره به ناگفته های جشنواره فیلم فجر پرداخت و افزود: مثلاً به هیئت داوران می گویند که به فلان فیلم جایزه ندهید چرا که مسأله ایجاد می کند و ما این فیلم را در اکران حمایت می کنیم یا با زبان بی زبانی میگویند که فلان فیلم را بیشتر حمایت کنید و دبیر جشنواره می گوید که اگر این فیلم را انتخاب کنید، بهتر نیست؟ البته در دوره ای که ما عضو هیئت داوران بودیم، شاه حسینی که دبیر جشنواره بود، کمترین دخالت را کرد اما دیگر دوره ها را که دیدم، دوره هایی بوده که چنین نفوذی وجود داشته است.
رییس سابق انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران اظهار داشت: مثلاً فیلمی در رده فیلم نامه و کارگردانی نامزد نشده بود، اما جایزه بهترین فیلمی را می گرفت مانند دانش آموزی که تمامی نمراتش زیر 10 باشد، اما معدل را 20 اعلام کنند، در صورتی که این کار شدنی نیست.
در این نشست، محمد حسنی «رییس مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم» اظهار داشت: باید به بهانه پرداختن به برخی از مسائل و اختلاف نظرها بتوانیم برخی از مسائلمان را تبیین کنیم؛ اختلاف نظری که درباره فیلم های «ماجرای نیمروز 2» یا «شبی که ماه کامل شد» یا «سرخ پوست» وجود دارد، بهانه ای برای گفت و گو در این رابطه شود.
وی دولت را سیاستگذار خوب برای جشنواره فیلم فجر ندانست و گفت: این جشنواره، جشنواره ای است که همچنان نشان می دهد که دولت سیاستگذار خوبی برای سینما نبوده و نیست و فقط اداره می کند.
* انقلاب اسلامی در جشنواره فیلم فجر نماینده ندارد
رییس مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تصریح کرد: به نظر می رسد که انقلاب اسلامی در جشنواره فیلم فجر نماینده ندارد و از سوی دولت و حاکمیت جریان شده باشد؛ دو سه جا هستند که فیلم های را تولید می کنند که گاهی اوقات سبب آبرو ریزی می شود و گاهی هم اسباب آبرو می شود که خوشبختانه امسال یکی و نصفی فیلم به این صورت داشتیم و قابل اعتنا بود. اوضاع به حدی بد شده که سه چهار فیلم خوب ببینیم، خدا رو شکر می کنیم.
* فیلم «سرخ پوست» فیلمی با صحنه های اضافی
مستغاثی با اشاره به فیلم «سرخ پوست» گفت: قبل از بررسی هر فیلمی باید دید که آیا اصلا فیلم است یا نه؟ این فیلم می توانست یک فیلم ده پانزده دقیقه ای نسبتاً خوبی باشد؛ این فیلم بر اساس داستان یک خطی شروع میشود و پیش می رود و بخش هایی از این فیلم به تکرار و ملال بسیار میرسد، یعنی اگر بخش هایی از این فیلم که اضافی هم بود را حذف کنیم، اتفاقی در فیلم نمی افتد و در این فیلم ماجراهای اضافی زیادی دارد.
حسنی به بیان داستان فیلم «سرخ پوست» پرداخت و تصریح کرد: به نظرم این فیلم به لحاظ سینمایی و فیلم نامه غیر از این که آب به آن بسته شده، به لحاظ سینمایی قابل تأمل بود؛ آقای فراستی که از این فیلم تعریف میکند، این فیلم را توضیح دهد که کجای این فیلم به زندان سال 46 ربط دارد و باید در این خصوص و پرسش های مربوط به این فیلم توضیح داده شود.
* انتقاد از بهترین فیلم جشنواره فجر
وی با بیان این که در فیلم «شبی که ماه کامل شد» اسلام تکفیری معرفی می شود، افزود: در خصوص فیلم «شبی که ماه کامل شد» ساخته نرگس آبیار سؤالی مطرح است که صحنه اول فیلم در بازار چابهار است و دختری که بعدها می فهمیم که قمیِ تهران نشین است، به بهانه ای با پسری آشنا می شود و در این جا معلوم نیست که دختر در آنجا چکار می کند آیا درس می خواند و کاری انجام می دهد؟ مشخص نیست؛ گذشته از ایرادات فرمی و فیلمنامه ای، مشکلی که ما در این فیلم می بینیم، این است که تنها یک اسلام یعنی اسلام تکفیری معرفی می شود و اگر این فیلم ترجمه شود، سازمان های مقابل با جریان اسلام و ایران این فیلم را حمایت و توزیع میکنند چرا که حرف های همان ها را مطرح می کند و اسلام درست را معرفی و ترسیم نمی کند.
رییس مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی ضمن بیان انتقادی در خصوص چهره سازی در فیلم «شبی که ماه کامل شد»، اظهار داشت: جریان مقابل وقتی که می خواهند جریانی را بکوبند، چهره ای کریح از آن می سازند و حرف های منتقدین خودشان را در دهان آن جریان یا فرد می گذارند، اما در تلویزیون و سینمای ایران که بخواهند چنین کاری را انجام دهند، بر عکس عمل می کنند؛ در این فیلم، چهره عبدالمالک و عبدالحمید ریگی چهره شان کریح است، اما خودمان آن شخصیت را لطیف می کنیم و چهره سمپاتیک رسانه ای را به عنوان بازیگر این نقش انتخاب می کنیم.
وی افزود: آبیار در مصاحبه ای گفت که من برای تصویر کشیدن اسلام افراطی این فیلم را ساختم که چگونه زندگی ها را خراب می کند؛ سینمای غرب نیز مثل این فیلم اسلام افراطی را به تصویر می کشد، و به لحاظ ساختاری این فیلم اشتباه است.
مستغاثی تصریح کرد: آبیار می گوید که این فیلم راجع به ریگی نیست، در اینجا سؤالی مطرح است که چرا دوربین را وارد اردوگاه ریگی می کنید و چرا ریگی در این فیلم سخنران می شود و بیانیه صادر می کند و کسی نیست جوابش را بدهد.
وی گفت: این فیلم، سوژه سوزی بود و همان کاری که سال گذشته با فیلم «تنگه ابوقریب» کردند که گفتند فیلم دفاع مقدسی بود و جایزه دادند، در حالی که تنگه ابوقریب یک فیلم دفاع مقدسی نبود و فیلمی جنگی بود و فیلمهایی از هویت تهی را جایزه می دهند و سیستمی جدید در دولت اعتدال است.
حسنی اظهار داشت: مرجع تقلید سینمای انقلاب اسلامی نداریم و تنها، شهید آوینی بود که شهید شد؛ کسی نمی تواند خود را مرجع تقلید سینمای انقلاب اسلامی بداند.
وی گفت: اگر به بنده بگویند که یک فیلم از جشنواره فیلم فجر 97 را چند بار می توانی ببینی، حتماً فیلم ماجرای نیمروز(2)«رد خون» را می بینم؛ این فیلم برای ما لازم است و انگار رؤیای خودمان را در حوزه هنر و سینما می بینیم. این فیلم به لحاظ انسجام سینمایی یک کمی ضعیف تر از فیلم ماجرای نیمروز(1) بود.
مستغاثی تصریح کرد: سینمای ایران با ساخت فیلم «رد خون» بدهی 30 ساله خود را به یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران را به نوعی ادا کرد.
وی گفت: اهمیت این موضوع را حتی امروز هم مشاهده می کنیم که همین منافقین در نشست ورشو پایکوبی می کنند و جلسه می گذارند و آیا وحشیگری ها و جنایات این ها توانسته به سمع و نظر نسل امروز برسد، همه یادشان رفته است.
رییس سابق انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران تصریح کرد: در سال های آغاز دهه 60، روزی بیست عملیات ترور در شهر انجام می دادند و ساخت فیلمهایی چون ماجرای نیمروز می تواند تأثیرگذار باشد و خیلی بیشتر از ماجرای نیمروز(1) مورد بایکت قرار بگیرد و این که در جشنواره ای این فیلم را نامزد نکنند، مهم نیست ولی این که نامزد کنند و جایزه ندهند، به معنای تحقیر است.
* «رد خون» فیلمی بصیرت دهنده به مخاطب
حسنی با بیان این که فیلم «رد خون» به مخاطب بصیرت می دهد، اظهار داشت: فیلمی که به مخاطب بصیرت و تفسیر می دهد و ذهن مخاطب را باز می کند، فیلم «رد خون» است و این فیلم بایکت می شود و این خیلی بد است و بعد می بینید که فیلم «شبی که ماه کامل شد» چندین سیمرغ دریافت می کند.
مستغاثی در پاسخ به سؤالی مبنی بر این که آیا فیلم «رد خون» می تواند نماینده سینمای انقلاب باشد؟، تصریح کرد: نیروی ارزشی تا جایی که فیلم ارزشی بسازد، محترم است؛ اگر کارگردانی انقلابی به انحراف برود، دیگر قابل دفاع نیست و تا جایی قابل دفاع است که در خدمت انقلاب باشد و فیلم «رد خون» ساخته مهدویان در خدمت انقلاب است و مهدویان مهم نیست که طرفدار کدام حزب باشد، اثر ساخته شده مهم بوده و این فیلم در جهت انقلاب است.
* فیلم قسم فیلمی منصفانه درباره قصاص
حسنی اظهار داشت: فیلم قسم را فیلم خیلی بدی نمی دانم، به نسبتی که این مقدار علیه آن حمله شد که علیه قوه قضائیه و حکم قسامه است و به نظر بنده در تقویت قسامه بود.
مستغاثی گفت: با ساخت این فیلم، برای اولین بار بود که به قصاص نگاه می شد. فیلم نسبتاً منصفانه ای درباره قصاص است و تنابنده «کارگردان این فیلم» تجربیاتش از سریال پایتخت را در این فیلم آورده و استفاده کرده است و مسأله قسامه را برای اولین بار مطرح می کند و پایان فیلم مقداری غافلگیر کننده است.
* فیلم «دیدن این فیلم جرم است»، بغضی فروخفته است
مستغاثی تصریح کرد: این فیلم حداقل در ایده پردازی اش، ایده خوبی دارد، و خیلی هم در شروع، اواسط و ماجرای گروگان گیری و بازداشت، فیلم آژانس شیشه ای را به یاد می آورد اما این فیلم نمی تواند از پس ایده بر بیاید یعنی در صحنه های داخلی از عهده روابط برآمده اما نه جغرافیایش مشخص میشود و نه مردم در آن حضور دارند و ماجرا کمی سر در گم است چرا که فیلم ساز در دو سوم فیلم، ماجرا را شخصی می کند و شکل گیری ماجرا یک شکل گیری چندان منطقی و علت و معلولی نیست و بعد ماجرا شخصی میشود و دو سوم فیلم که می گذرد، فرمانده پایگاه بسیج مدام بر روی زن و بچه اش تأکید می کند که به خانواده اش تعرض شده و باید از خانواده اش دفاع کند و پس از گذشت دو سوم از فیلم، در قضیه مذاکره می گوید که گذشتم و به وطن ارتباط می دهد.
وی گفت: اصل ماجرا، ماجرای درست و نفوذ آقازاده ها و اشرافی گری است اما این ماجرا در یک سری روابط در هم پیچیده سر در گمی می سوزد و یک پایان باز بی ربط و بی منطقی دارد.
حسنی اظهار داشت: این فیلم، وضعیت ما بوده و فیلم مذکور، یک بغض فروخفته است و افرادی را دیدم که پس از دیدن این فیلم، برای فیلم بعدی نماندند و گفتند که با دیدن این فیلم حالمان خوب است و نمی خواهیم حالمان را با دیدن فیلم دیگر خراب کند و این فیلم بغضی است که می شکند و فریاد می شود.
* فیلم «تختی» فیلمی شعاری
مستغاثی تصریح کرد: فیلم «تختی» یکی از کارهایی بود که می توانست خوب باشد. متأسفانه سازنده این فیلم بهرام توکلی است این کارگردان فیلمی هم با نام مارادونا ساخت که فیلم بهتری بود و گفت که بچه دار شدم و نگاهم به زنگی عوض شده و آمدم این فیلم را ساختم و در فیلم تنگه ابوقریب تفکر سیاه اندیشی اش را در فیلم آورد و در فیلم تختی همینطور است که فیلم یک فیلمی مشحون از آن سیاه اندیشی ها به علاوه یک فیلم شعاری است که اگر این کار را یک فرد حزب اللهی راجع به شهید بهشتی یا شهید مطهری می ساخت، در بوق و کرنا بود و تختی در این فیلم یک فرد کاملاً تخت و انسان بسیار مثبتی و مهربانی است که حتی یک مقدار هم عصبانی نمیشود و در این فیلم مثل یک قدیس است و تنها یک صحنه از کشتیهای او در فیلم دیده می شود که صحنه را به خوبی آماده کرده اما دیگر قهرمانی های او را فقط می شنویم. در این فیلم این فرد قدیس، یکدفعه به خودکشی کشیده می شود و افرادی که در آنجا بودند می گفتند که چگونه می شود که خودکشی کند، آن هم بدون هیچ گونه یأس، ناامیدی، گلایه و دعوایی. این فیلم، فیلم خیلی شعاری است که بی خودی بزرگ است و به طور کلی فیلم قابل قبولی نیست.
حسنی گفت: مخاطب با دیدن این فیلم سرگردان می ماند که با کدام تختی(تختی مردم یا تختی تحقیقات مستندنگاری کاراگاهی) مواجه است. فیلم بی هویتی است.
* برقرار کردن ارتباط حسی مخاطب در فیلم «23 نفر»
وی ظهار داشت: در اوایل فیلم «23 نفر»، درگیری دیده می شود تا وقتی که وارد اردوگاه می شود و زندانی ها برای این که تیمم کنند، لباس های گرد و خاکی خود را می تکانند تا خاک تیمم درست کنند، این لحظه ای بود که ارتباط حسی مخاطب را برقرار کرد و وارد جهان آنها می شود و آنها را وارد جهان ذهنی خود می کند؛ سپس فیلم شیرین می شود و چند صحنه طنز ایجاد می شود./1324/د101/ج