یادداشت؛
هوشیاری در برابر دسیسه احتمالی اروپا
اروپا در ادامه سیاست مزورانه خود و بر اساس بند ۳۶ و ۳۷ برجام، میکوشد ایران را به نقض توافق هستهای متهم و پرونده کشورمان را به شورای امنیت بکشاند.
به گزارش خبرگزاری رسا، روزنامه حمایت در یادداشتی به قلم ابراهیم کارخانهای با اشاره به بدعهدی اروپا در اجرای برجام، آورده است:
یکم: پس از کاهش تعهدات برجامی و افزایش سطح غنیسازی اورانیوم، تروئیکای اروپایی به نیابت از قاره سبز، پرده دیگری از سناریوی زیادهطلبی خود را به نمایش درآورد. در طرحی که فرانسه دوشنبهشب، در نشست وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا ارائه کرد، از جمهوری اسلامی خواستهشده که «فوراً» تمام اقداماتش در راستای کاهش پایبندی خود به تعهدات برجامی را متوقف کند!
اروپاییها پیش از تصمیمات اخیر کشورمان، کارشکنیهای آمریکا را مانع اجرای تعهداتشان میدانستند، اما پس از اینکه جمهوری اسلامی سطح غنیسازی اورانیوم و ذخایر آن را افزایش داد، به جای بازخوانی وعدههای بر زمینمانده خود و عمل به آنها، توپ را در زمین ایران انداخته و گستاخانه از کشورمان میخواهند که به برجام پایبند باشد!
دوم: اگر برجام یکمصوبه و معاهده بین المللی است – که هست- باید مفاد آن توسط آمریکا و همه کشورهای عضو این سازمان رعایت شود و اینکه آمریکا و اروپا آن را در عمل نقض کرده و از سوی دیگر، از ایران میخواهند که به آن پایبند باشد، نهایت وقاحت غرب بهاصطلاح متمدن و قانونگرا را نشان میدهد.
در ادامه همین سیاست مزورانه، اروپا بر اساس بند ۳۶ و ۳۷ برجام، میکوشد که ایران را به نقض توافق هستهای متهم کرده و پرونده کشورمان را به شورای امنیت بکشاند که اگر این اتفاق بیفتد، همه تحریمها اعاده خواهند شد، اما مسئله اینجاست که مصوبه شورای امنیت به جهت بدعهدیهای مکرر اروپا و آمریکا اساساً وجود خارجی ندارد که اتهام بهاصطلاح تخلف ایران به آن استناد شود!
در اینجا وظیفه دستگاه دیپلماسی بسیار حساس است، چراکه مصالح ملی ایجاب میکند قدرتمندانه از طرفهای اروپایی استنطاق کند که وقتی با وضع دهها تحریم پسا برجامی، مصوبه شورای امنیت را پایمال و نابود کردهاند، بر اساس کدام مستمسک قانونی میخواهند جمهوری اسلامی را به نقض عهد متهم کنند؟!
سوم: آمریکا از برجام خارجشده، اروپا تمام الزامات خود را به بوته فراموشی سپرده و نهتنها به وعدههای خود در برنامه اقدام جامع مشترک عمل نکرده، بلکه خود را ملزم به رعایت تحریمهای کاخ سفید نموده است.
در مقابل، برخی از مقامات کشورمان از پایبندی جمهوری اسلامی به برجام به میزان عمل طرف مقابل به تعهداتش خود سخن به میان آوردهاند، این در حالی است که اروپا ثابت کرده، هیچ تعهدی در برابر وعدههای خود ندارد.
راهکار آن است که جمهوری اسلامی نیز متقابلاً همه تعهدات خود را متوقف و اعلام کند که به دلیل بیاعتمادی به غرب، بازگشت ایران به اندازه بازگشت اروپا به «تعهداتش» خواهد بود. در استفاده از کلمات باید دقت کرد، چراکه مشکل انفعال اروپا در برجام، پیش از اینکه به بیعملی آنها بازگردد، در این واقعیت ریشه دارد که به صورت مبنایی، اعتقادی به هیچ تعهدی ندارند و هر آنچه میگویند، جز مشتی وعده و وعید و اظهارات فریبکارانه برای نگهداشتن ایران در توافق هستهای نیست.
تعهد که باشد، اقدام هم خواهد بود و چنانچه این دو را عملی کردند، نوبت به مطالبات ایران بر اساس گامها و اقدامات متناظر فرامیرسد؛ سیاستی که چهار سال پیش از سوی رهبر حکیم انقلاب به دلیل عهدشکنی به مسئولین ذیربط توصیه شد.
چهارم: روزنامه والاستریت ژورنال روز جمعه فاش کرد که آمریکا از شرکای اروپایی خود خواسته است که در مقابل افزایش سطح غنیسازی از سوی ایران، «مکانیسم ماشه» را که موجب از سرگیری تحریمهای گسترده علیه ایران میشود را فعال کنند. از طرفی، «فدریکا موگرینی»، رئیس دستگاه سیاست خارجی اروپا دوشنبهشب مدعی شده که هیچیک از طرفهای برجام، اقدامات اخیر ایران را مصداق نقض جدی برجام نمیدانند و در نتیجه، هیچیک از آنها تاکنون برای فعالسازی مکانیسم ماشه تمایلی نشان ندادهاند.
نکته اینجاست که اقدامات اخیر ایران بر اساس بند ۳۶ قانونی است، اما اروپا آن را «نقض» برجام میداند؛ نقضی که از نظر آنها بهاصطلاح، فاحش نیست. طبیعی است که با دستفرمان اخیر اروپا در خصوص اصرار بر بازگشت کشورمان به تعهداتش در عین بیتوجهی به خواستههای ایران و طرح مسائل فرابرجامی، کار بهجایی خواهد رسید که با برداشتن گامهای بعدی جمهوری اسلامی، نهایتاً به اجماعی در خصوص «نقض جدی» برجام خواهند رسید و مکانیسم ماشه را فعال کرده و خواسته آمریکا را محقق خواهند کرد.
پنجم: در بند ۳۷ برجام که مکانیسم ماشه در آن تشریح شده، رویه به این صورت است که چنانچه یکی از طرفین از نقض عهد طرف مقابل به کمیسیون مشترک برجام شکایت کند، شورای امنیت سازمان ملل موظف است که طی ۳۰ روز برای تداوم لغو تحریمها قطعنامهای را به رأی بگذارد و اگر ظرف مدت معینشده، این قطعنامه به تصویب نرسد، همه تحریمها به صورت خودکار اعمال خواهند شد.
نکته اینجاست که با سیاستهای هماهنگ اروپا و آمریکا، کار بهجایی خواهد رسید که قطعنامه ادامه لغو تحریمها، رأی نخواهد آورد و بدتر اینکه چین و روسیه نیز مجاز به وتو کردن بازگشت تحریمها نخواهند بود! چاره چیست؟
آیا باید دست روی دست گذاشت تا دومینوی مکانیسم ماشه و عدم تصویب قطعنامه ادامه لغو تحریمها کلید بخورد و شاهد بازگشت تحریمهای غیرقانونی شورای امنیت باشیم؟ راهحل، اما ساده است.
جمهوری اسلامی پیش از فرا رسیدن این مرحله، ضروری است که پیشدستانه، خود را از تلهای که اروپا در مسیر ایران کار گذاشته، خارج کرده و در صورت کلید خوردن این سناریوی حریف، به صورت رسمی از برجام خارج شود. درنتیجه، ایران دیگر بخشی از توافق هستهای نیست که شامل مکانیسم ماشه شود و متعاقب آن، آمریکا و اروپا به فکر رأیگیری در شورای امنیت برای اعمال مجدد تحریمها، خارج از فرایند برجام خواهند افتاد.
در این صورت است که دست چین و روسیه برای وتوی قطعنامه تحریمی جدید باز میشود و جمهوری اسلامی با این تاکتیک میتواند خود را از تحریمهای سازمان ملل برهاند. پیششرط موفقیت این شیوه، البته همت دستگاه دیپلماسی در «میدان عمل» و تمهید مقدمات آن برهه است که میتواند از هم اکنون کلید بخورد.
دستاوردی که جمهوری اسلامی از دوره آغاز گفتگوهای هستهای تاکنون به دست آورده، این است که هر جا با قاطعیت و از موضع قدرت، دست به اقدام زدهایم، توانستهایم که حریف را چندین گام به عقب رانده و تهدید را به فرصت تبدیل کنیم و هر زمان که به طرف مقابل فرصت دادیم، ضربه خوردیم؛ لذا با ملاحظه موضوعات پیشگفته، میتوانیم مانع از تکرار تجربیات گذشته شویم، دندان طمع دشمن را بکشیم و درس دیگری از اقتدار و استقلال جمهوری اسلامی به بدخواهان این مرز و بوم بدهیم. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: حمایت
ارسال نظرات