۲۸ مهر ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۶
کد خبر: ۶۲۴۴۲۵

اربعین؛ فراخوان جهانی برای وحدت در مقابل ظلم

اربعین؛ فراخوان جهانی برای وحدت در مقابل ظلم
اگر امام حسین(ع) برای مواجهه و مبارزه با انحراف قیام نمی‌کرد، تا روز قیامت دیگر مسلمانی جرأت نمی‌یافت علیه یک طاغوت ظالم، قیام و اعتراض کند.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیانات در دانشگاه امام حسین (علیه‌السّلام)، راه‌پیمایی اربعین را از مصادیق قوت دنیای اسلام و نه فقط شیعیان ذکر کردند و فرمودند: «امروز هم در دنیای پیچیده‌ی پُرتبلیغات و پُرهیاهویی که بر بشریّت حاکم است، این حرکت اربعین، یک فریاد رسا و یک رسانه‌ی بی‌همتا است. چنین چیزی وجود ندارد دیگر در دنیا: اینکه میلیون‌ها انسان راه می‌افتند، نه فقط از یک شهر یا یک کشور [بلکه] از کشورهای مختلف، و نه فقط از یک فرقه‌ی اسلامی [بلکه] فِرَق مختلف اسلامی و حتّی بعضی ادیان غیر اسلامی. این وحدت حسینی [است]. شما بدرستی گفتید: الحسین یجمعنا.» ۱۳۹۸/۰۷/۲۱

به همین مناسبت بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR دیدگاه اهل‌سنت درباره وحدت حسینی در راه‌پیمایی اربعین را بررسی می‌کند. در این مطلب یادداشتی از آقای دکتر شیخ تاج الدین الهلالی، دانش‌آموخته جامعة الازهر مصر، استاد فقه در دانشگاه‌های نقاط مختلف جهان و مفتی سابق مسلمانان استرالیا و نیوزلند، منتشر می‌شود.

 * اهل سنت چه دیدگاهی نسبت به پدیده اربعین دارند؟

یکی از لوازم فهم صحیح دینی این است که یک مسلمان از سالگرد وقایع تاریخی عبرت بگیرد و در آن تدبّر کند و از آن برای تقویت ایمان و عقیده‌ی خود توشه بردارد.

هیچ واقعه‌ی تاریخی در اسلام نیست که بیش از حادثه شهادت ابی‌عبدالله الحسین بر فرهنگ عزتمندی و فقه مردانگی و مقاومت و سربلندی ما بیفزاید، زیرا ما با احیای این مناسبت، دل‌های مرده‌ی خود را زنده می‌کنیم و چه خوب است که در جریان زندگی خود به یاد این حماسه‌ی اسلامی قرآنی و محمدی راستین باشیم که به خاطر آن امام حسین علیه‌السلام جان خویش را فدا کرد تا در روزگاری که اصول و مبانی قرآنی اسلام، ویران شده و سنّت نبوی زیر پا گذاشته شده بود و حکومتی طاغوتی و ظالم بر مسلمانان تحمیل شده بود، اسلام را از گمراهی و انحراف نجات دهد و برهاند.

اما متأسفانه گروه‌های اهل سنت از بُعد اعتقادی و فکری این مناسبت بی‌اطلاعند و البته در این زمینه تقصیری ندارند و این بی‌اطلاعی به خاطر حالت فکری تسنن اموی است که نسلی پس از نسل دیگر به ارث رسید و کینه‌های اموی هر چیزی را که نشانی از دوستی و سرسپردگی به اندیشه اهل‌بیت داشت را تحریم و ممنوع کردند و آن را موجب خروج و معارضه با نظام حاکم و طاغوتی خود دانستند و گاه مجازات چنین کاری اعدام و بریدن سر انسان‌ها بود.

از اینجا تاریخی سرشار از تزویر و توجیه‌های دروغین و فریب و نیرنگ و تحریف میان توده‌های مردم رایج شد و دیوارهایی میان مسلمانان و فرهنگ و اندیشه‌ی اهل‌بیتی تشکیل شد که هم تراز قرآن و کشتی نجات امت بودند.

اربعین نزد مسلمانان شیعه و پیروان مدرسه امامت مناسبتی است که در آن روز سرهای پاک شهدای کربلا از شام به کربلا بازگردانده شد تا نزد پیکرهای شهدا دفن شود یا اینکه روز بزرگداشت و اقتدا به حضرت زینب قهرمان کربلا است که همراه یتیمان اهل‌بیت در چنین روزی به زیارت قبر امام حسین علیه‌السلام آمد و روایت شده که آنها در چنین روزی یعنی بیستم ماه صفر در کربلا با جابربن عبدالله انصاری از اصحاب پیامبر ملاقات کردند. و به هر حال حادثه‌ی کربلا و روز اربعین همچنان نقطه‌ای درخشان و نورانی در دل و جان تمام مؤمنان شیعه و سنی تا روز قیامت باقی خواهد ماند.

 * مناسبت اربعین امام حسین (علیه‌السّلام) چگونه می‌تواند به نیرویی برای تقویت عزت و قدرت جهان اسلام و مقاومت مسلمانان در برابر نیروهای استکباری تبدیل شود؟

آنچه در کربلا رخ داد ظلم آشکاری بود که بر پیشانی تمام پیمان‌شکنان و خائنان نقش بست و تاریخ مسلمانان را مخدوش کرد و منحرفان را رسوا و خدای متعال را خشمگین کرد و تا روز قیامت لعنت‌های فراوان برای ظالمان خرید.

اما حادثه‌ی کربلا در مقابل به مسلمانان بزرگ‌ترین درس فداکاری و جان‌فشانی و ایثار و مواجهه با سختی‌ها و مشکلات و صبر در مقابل بلا و امتحان الهی را داد و مؤمن راستین کسی است که با مشاهده‌ی سختی‌ها در راه دین و رسالت خویش، بدون اینکه به نتیجه بنگرد، ایمانش تقویت گردد.

اگر امام حسین(علیه‌السّلام) برای مواجهه و مبارزه با انحراف قیام نمی‌کرد، آن ولایت عهدی باطلِ یزید، مشروعیت می‌یافت و تا روز قیامت دیگر مسلمانی جرأت نمی‌یافت علیه یک طاغوت ظالم، قیام و اعتراض کند.

اگر امام حسین(علیه‌السّلام) برای مواجهه و مبارزه با انحراف قیام نمی‌کرد، آن ولایت عهدی باطلِ یزید، مشروعیت می‌یافت و تا روز قیامت دیگر مسلمانی جرأت نمی‌یافت علیه یک طاغوت ظالم، قیام و اعتراض کند. پس قیام امام حسین برای سرکشی و گردن‌کشی و طلب دنیا نبود، زیرا صاحب هر گناهی ممکن است روزی از گناه خود توبه کند مگر جنایتی که در مورد اصول قرآنی و مبانی دین محمدی صورت بگیرد.

بله قیام امام حسین(علیه‌السّلام) قیامی بلند معنا با مبانیِ والا و محتوای عمیق بود، زیرا در آن روز مسیر کاروان شریعتِ جدّش در معرض انحرافی خطرناک قرار گرفت و بر امام به عنوان وارث راه محمدی و پرورده‌ی خانه نبوت واجب بود که قیام کند و جان خود را فدا کند تا دین جدش که خداوند آن را برای مردم پسندیده بود باقی بماند.

اما اگر در مفهوم حقیقی قیام حسینی تأمل کنیم می‌بینیم که این قیام در واقع دانشگاهی اعتقادی است که مؤسس آن ابی‌عبدالله‌الحسین فرزند شهید پیامبر است که شعارش «هیهات منّا الذّلّة» بود و این شعار که «مرگ در راه طاعت بهتر از حیات همراه با معصیت است» و این شعار که «اگر من مسلمان و در راه رضایت خدا بمیرم برایم اهمیتی ندارد». و این دانشگاه حسینی چند دانشکده دارد:

۱. دانشکده امر به معروف و نهی از منکر ۲. دانشکده جهاد و شهادت ۳. دانشکده فرهنگ عزت و فقه کرامت ۴. دانشکده تولی و تبری در قیام کربلا.

اینها مبانی فکری است که نیازمند پژوهش‌های دانشگاهی است که نتایج این پژوهش‌ها، دست امت اسلامی را در باتلاق پستی‌ها و پذیرش حکومت‌های پادشاهی بگیرد و آنها را به عرصه‌ی عزّت و کرامت و حقیقت و نور برساند.

گویی هنوز این صدای امام حسین است که در مقابل امت اسلام به سخن ایستاده و به عنوان مرشد و معلم امت می‌گوید:

ای امت اسلام ذلیل نشوید و بخروشید که امتی همچون شما اسیر نمی‌شود.

ستون خیمه اسلام ما با دعای یک پیرمرد در یک خرابه برپا نمی‌شود.

اسلام ما نوری است که راه ما را روشن می‌کند و آتشی است بر جان دشمنان.

اسلام ما این است که حسین جانش را فدا کرد تا دین ما را با دست و زبانش حفظ کند.

ای دنیا گواه باش که ما به غیر محمد اقتدا نمی‌کنیم.

 * تفسیر شما از نقش امام حسین(علیه‌السّلام) در تحقق وحدت اسلامی چیست؟

تردیدی نیست که بنا بر نصوص قرآنی و نبوی وحدت اسلامی امری ضروری و حیاتی و فریضه‌ای شرعی است و از لحاظ فقهی نیز اگر در تمام واجبات و تکالیف شرعی مانند نماز و روزه و زکات و حج بنگریم، می‌بینیم تمام اینها به یک هدف توجه دارد و آن همان وحدت اسلامی است. در نماز هنگامی که به نماز جماعت می‌ایستیم، همه به امامی اقتدا می‌کنیم که نماینده‌ی رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) است و نیت می‌کنیم و برای مأموم بودن و پیروی از امام در نماز نیت می‌بندیم و پس از آن در صف‌های متعدد و محکم پشت سر امام می‌ایستیم و در این صفوف دیگر جایگاه‌های اجتماعی و نژادی و قومی فرو می‌ریزد.

بنا بر نصوص قرآنی و نبوی وحدت اسلامی امری ضروری و حیاتی و فریضه‌ای شرعی است و از لحاظ فقهی نیز اگر در تمام واجبات و تکالیف شرعی مانند نماز و روزه و زکات و حج بنگریم، می‌بینیم تمام اینها به یک هدف توجه دارد و آن همان وحدت اسلامی است.

همان‌گونه که خداوند به ما فرمان نماز و روزه و زکات و حج داده، همین‌طور به ما فرمان وحدت اسلامی داده و امر به معنای وجوب است که فرمود: «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَلا تَفَرَّقوا»(۱) و فرمود: «إنَّ هذِهِ أُمَّتُکُم أُمَّةً واحِدَةً»(۲).

یکی از بدترین و فجیع‌ترین اموری که خدای متعال ما را از آن نهی کرده، ظلم است، که خدا آن را بر خود نیز حرام ساخته است و ظلم بندگان بر همدیگر را نیز حرام ساخته است، زیرا ظلم اگر ادامه پیدا کند، ویرانگر است و عدالت اگر رایج شود، موجب آبادانی است و مسئله‌ی ظلم مسئله‌ی اساسی و اصلی جهان معاصر در زمینه‌ی امت اسلامی است، زیرا یزیدیان امروز، عقیده و اندیشه‌ای را به ما تحمیل می‌کنند که ساخته و پرداخته‌ی مستکبران است و در زمینه‌ی جهانی و انسانی نیز همین‌طور است.

در این میان پیروان قیام حسینی به دنبال احقاق حق و از بین بردن باطل هستند و از این رو ما می‌گوییم انقلاب حسینی فقط فراخوان مسلمانان برای وحدت در برابر ظلم و سرکشی مستکبران نیست، بلکه فراخوانی جهانی است برای اینکه تمام کشورها و ملت‌های مستضعف در برابر ظالمان و مستکبران متّحد شوند و در یک صف در مقابل یزید کاخ سفید و شیطان زمان بایستند.

آری امت اسلامی عزت و کرامت خود را بازپس نخواهد و در جهانی که فقط قدرتمندان می‌توانند سخن بگویند حضوری نخواهد داشت مگر زمانی که مسلمانان متّحد و یکپارچه شوند. امت اسلامی اکنون بیمار است، اما رو به موت نیست و نمی‌میرد؛ مسلمانان ممکن است با هم اختلاف و درگیری‌هایی داشته باشند، اما امکانات زیاید برای وحدت و قدرت در اختیار دارند، زیرا خداوند و پیامبر و کتاب آسمانی و قبله مسلمانان یکی است و وحدت اسلامی به زودی محقق خواهد شد.

اگر ما مواضع امام حسین(علیه‌السّلام) را بررسی کنیم، می‌بینیم راه حسین بهترین راه وحدت اسلامی و بلکه جهانی است، چرا که پیامبر فرمود: «حسین از من و من از حسینم و خداوند دوستداران حسین را دوست بدارد». با تأمل در این روایت معنای «حسین از من است» روشن است اما جمله «من از حسینم» ارتباط دارد با این آیه که فرمود: «وَ ما أرسَلناکَ إلّا رَحمَةً لِلعالَمین»(۳) که باید نخست این آیه را فهمید تا معنای روایت روشن بشود./998/

 پانوشت:

۱) سوره آل‌عمران، آیه ۱۰۳

۲) سوره انبیاء، آیه ۹۲

۳) سوره انبیاء، آیه ۱۰۷

میثم صدیقیان
ارسال نظرات