وقتی سلبریتیها آزادی بیان را به بازی گرفتند
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، عنوان سلبریتی مدتی است که در ادبیات رایج جامعه، مورد استفاده قرار میگیرد. نزدیکترین معادل فارسی برای این اصطلاح وارداتی، افراد شناخته شده است. این شهرت و شناختهشدگی، منحصر در صنف خاصی نیست، اما عمده سلبریتیها در جامعه ایران را میتوان در هنرمندان، ورزشکاران و سیاستمداران متمرکز دانست.
این قشر خاص، توانایی دارد که در موضوعات مختلف فرهنگی، اجتماعی و ... برای برخی از لایههای اجتماعی بهعنوان لیدر، نقشآفرینی کنند. گاهی فعالیت اینها در موضوعات غیرتخصصیشان که سررشتهای ندارند، تأثیرات منفی در جامعه میگذارد و هزینههای سنگینی را به بار آورده است. بهعنوان مثال میتوان به تبلیغ داروهای ترک دخانیات، توسط یک بازیگر اشاره کرد که در سالهای اخیر، مشکلاتی را به وجود آورد.
سکولاریسم، سلبریتی و بازی سیاسی
تلاش مرموزی در دهههای گذشته، جلوهای سکولار از فضای زندگی سلبریتیها را برای مخاطبان، مخابره کرده است. این تبلیغات تا جایی پیش رفته که آنان را از بدنه مردم انقلابی، ایرانی و مسلمان دور نموده و همزمان آنها را بهعنوان الگوی جامعه معرفی کرده است.
با نگاه تمدنی، میتوان جایگاه اجتماعی سلبریتیها را ارمغان تمدن غرب دانست. بازیگران، خوانندهها، نقاشان، نویسندگان، قهرمانان ورزشی و ... بهعنوان طلایهداران تمدن غرب محسوب میشوند که قدرت تأثیرگذاری و نفوذ آنها با هدف مدیریت تمایلات انسانی پیریزی شده است. این تفکر به تدریج در کشور ما نیز نفوذ کرده، اما یک قانون نانوشته در جامعه ایران وجود دارد که سلبریتیها باید در نقش افراد لائیک و اپوزیسیون سیاسی شناخته و به مردم معرفی شوند.
فضای مجازی و رفتار سلبریتیها
با گسترش نفوذ فضای مجازی و در دسترس بودن آن برای بخش قابل توجهی از جامعه، همهروزه شاهد انتشار رفتارهای ساختارشکنانه برخی سلبریتیها هستیم. این رفتارها عموماً در تعارض آشکار با مسائل دینی، انقلابی و خرده فرهنگهای ملی هستند که فضای روانی جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند. در مواردی نیز نتیجه عملکرد ناصحیح این افراد تجسم واقعی به خود گرفته و جان و مال مردم را تحت تأثیر قرار میدهد.
با این حال، برخی از سلبریتیها به دلایل مختلف مانند اعتقادات، تجارب شخصی و... رفتارهای متعارض با چهره سکولار و ضدانقلابی دیگر سلبریتیها را از خود بروز میدهند. البته نمیتوان اصالت، عقلانیت، تقیّد و بصیرت غالب افراد این گروه دوم را منکر شد.
هزینههایی که برای انقلابی بودن باید پرداخت
گاهی اظهار نظر و پیام انقلابی یک فوتبالیست در شادی پس از گل، هجمه گسترده دیگر سلبریتیها و معاندان داخلی و خارجی را به دنبال داشته و حتی نام این بازیکن از تیم ملی حذف میشود.
گاهی بازی و ایفای نقش یک بازیگر در قالب نیروی انقلابی در فیلمی که به جریان فتنه پس از انتخاب سال 88 میپردازد، موجب بیمهری و به حاشیه رفتن او در فضایی سینمای ایران میشود.
گاهی حضور یک بازیگر زن در مراسم اربعین و انتشار پیامهای مذهبی توسط او در فضای مجازی، سرنوشتی مشابه را برای این بازیگر در فضای کاری خود به دنبال دارد.
گاهی موضعگیری سیاسی و یا طرفداری از کاندیدای انقلابی توسط برخی از سلبریتیها دستاویزی برای تخریب شخصیت او در فضای مجازی و حقیقی میشود.
گاهی تغییر پوشش و انتخاب حجاب برتر، توسط یک بازیگر زن، موجبات توهین، تخریب شخصیت و حتی ضرب و شتم او را فراهم میکند.
گاهی حضور یک بانوی ورزشکار بر روی سکوی قهرمانی با حجاب کامل، نتیجهای مشکوک مانند حذف او از تیم ملی را در پی خواهد داشت.
باید فکری به حال این غفلت کرد
شاید شکستن این جریان تخریبی و قوی که طی سالیان طولانی و در سایه غفلت متولیان فرهنگی و رسانهای در کشور شکل گرفته، کار آسانی نباشد. شناخت ماهیت واقعی این جریان نیازمند تلاش فراوان و حمایتهایی باشد که نهادی در کشور خود را متولّی آن نمیداند؛ به همین خاطر لازم است از روشهای دیگر مانند «تبدیل تهدید به فرصت» استفاده کرد.
در تمام این راهکارها رسانه ملی و دیگر فعالان عرصه رسانهای که تعلّق خاطر به اسلام و انقلاب دارند، میتوانند نقش بازی کنند. البته توجه به اصول تبلیغات مانند عدم ایجاد حساسیت و ترویج غیرمستقیم باید مدنظر متولیان رسانهای باشد. امید است که با تدابیر اینچنینی فضای متداول در میان سلبریتیها رو به اصلاح بگذارد تا آزادیخواهان و انقلابیون به راحتی بتوانند شعار «من انقلابیام» سر دهد و در کشور انقلابی ایران از انقلابی بودن خود نهراسد. /880/ی702/
محمد حسنی، طلبه سطح چهار حوزه علمیه