حوزه علمیه نتوانسته خود را با ظرفیت های انقلاب اسلامی همراه کند
اشاره:
حوزههای علمیه از دیرباز به دنبال پیاده کردن فقه در جامعه بودهاند؛ این پیاده کردن شریعت در جهت تعالی انسانها با بن بستهایی روبرو بوده است؛ گاهی حاکمان هر عصر از دخالت روحانیت در جامعه جلوگیری میکردند و گاهی تمایل مردم به قبول این احکام کم و زیاد میشده است.
از سویی فقها نیز که در بیشتر زمانها راهی برای ورود به حکومت و حکومتداری نمییافتند به تعلیم و تعلم فقه فردی بسنده میکردند و فرا رفتن تحقیقات خود از آن حد را بی جهت میدیدند. و شاید همان فقه در حد مطلوبی از جامعه آن زمان بود.
اکنون با انقلاب اسلامی و تحول اوضاع لازم است که احکام فقهی در عرصههای گوناگون اجتماعی و حکومتی بتواند جامعه را به نحو مطلوبی اداره کند؛ اما آن قلب و انقلابی که در حکومتداری ایران رخ داد هنوز در حوزههای علمیه رخ نداده است.
حجتالاسلام عبدالمجید اشکوری، استاد حوزه و دانشگاه حرکت حوزههای علمیه از وضع موجود به وضع مطلوب را انقلاب در این حوزهها میداند و حوزهای که در این مسیر گام برمیدارد را حوزه انقلابی میداند.
خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا برای اینکه با تعریف کامل حوزه انقلابی آشنا شود و ظرفیتها و آسیبهای رسیدن به آن را جویا شود، مصاحبه تفصیلی با این استاد حوزه و دانشگاه ترتیب داده است که متن کامل این گفتوگو در زیر آمده است.
رسا ـ تعریف حوزه انقلابی از نظر حضرتعالی چیست؟
در ترکیب حوزه انقلابی با دو واژه حوزه و انقلابی مواجه هستیم؛ ارتکاز ذهنی همه از واژه حوزه یا حوزه علمیه، افرادی است که معارف دینی را کسب میکنند، یا مراکزی که معارف دینی را آموزش میدهند.
موضوع دوم انقلابی بودن است؛ از انقلابی بودن تعریفی در حوزههای جامعهشناختی ارائه میشود که «تغییرات بنیادین همراه با سرعت و رفتار رادیکال، تند و خشن» است؛ که با حوزه انقلابی ارتباطی ندارد و حوزه انقلابی به این معنا نیست.
حوزه انقلابی حوزهای است که از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب با روش صحیح حرکت کند؛ انقلابی بودن این است و حوزه اینگونه انقلابی میشود؛ در کنار این اصطلاح، جامعه ایرانی به این نتیجه رسیده است که باید بر اساس عقلانیت شیعی اداره شود.
خود این عقلانیت شیعی مؤلفههایی دارد؛ بنابراین میخواهد این مؤلفههای عقلانیت شیعی را در تمام ساحتهای زندگی دخالت دهد و در تمام عرصههای زندگی یعنی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و مانند اینها حضور پیدا کند.
حوزههای انقلابی حوزههایی هستند که به دنبال پشتیبانی از این عقلانیت شیعی هستند؛ حوزه انقلابی حوزهای است که میخواهد وضعیت موجود خود را به وضعیت مطلوب تغییر دهد، برای اینکه حضور عقلانیت شیعی را در تمام ساحتهای زندگی پشتیبانی کند. این تعریف حوزه انقلابی است.
رسا ـ حوزه علمیه قم انقلابی یا طلبه انقلابی پرور است؟
حوزههای شیعی به این سمت حرکت کرده است؛ از ابتدای شکلگیری جریان شیعی، متناسب با شرایط زمانی و مکانی همواره به دنبال این بوده است که وضعیت موجود را به وضعیت مطلوب تبدیل کند.
اما دورههایی به این تفکر شیعی اجازه نمیدهند که نظریه خود یعنی عقلانیت شیعی را به جامعه معرفی کند؛ از اساس نمیگذارند که آنها را بشناسند و درباره این عقلانیت شیعی ایجاد اعتماد کند و مورد قبول مردم و اجتماع قرار گیرد تا این عقلانیت شیعی تمام ساحتهای زندگی مردم را اداره کند.
مقاطعی از زمان و مکان به شما اجازه نمیدهند که عقلانیت شیعی را مطرح کنید؛ مانند بعضی از مناطق سوریه در وضعیت کنونی که حتی اگر بفهمند که شیعه هستید شما را شهید میکنند؛ یک زمانی وضعیت حوزههای علمیه ما این طور است.
امام موسیبنجعفر داخل زندان هستند؛ اجازه ارتباط با کسی ندارند، چه رسد به اینکه مبانی شیعی را ارئه دهند؛ ائمه بعدی نیز همینطور هستند؛ از این رو است که امام صادق (ع) و امام باقر (ع) حوزه مخفیانه درست میکنند که یک حوزه عمومی، همراه با تقیه بسیار بسیار شدید است.
دورهای هم شیخ مفید و صفویه هست که محقق کرکی به ایران میآید و قصد میکند تا حوزههای علمیه را شکل دهد؛ یعنی همواره این تحول تا به امروز ادامه داشته است که این حوزههای علمیه توانستهاند قدرت سیاسی را بر اساس عقلانیت شیعی به دست بگیرند.
همواره این تحول متناسب با زمان و مکان بوده است؛ ازاینرو هیچ موقع نیست که حوزه ما حوزه غیر انقلابی باشد. بدنه حوزه همیشه انقلابی بوده است؛ یعنی میخواسته با روش صحیح، متناسب با شرایط زمانی و مکانی ایجاد تحول کند.
برخی مواقع به دلیل موانعی که وجود داشته این تحولات به کندی و مواقعی این تحولات سرعت زیادی داشته است تا تحولاتی را ایجاد کرده است. برای مثال ما یک تحولی را در زمان زندیه و اوایل قاجاریه داریم که این تفوق جریان اصولی بر حوزههای علمیه بر جریان اخباری است.
این تحول بزرگی است که اتفاق افتاده است؛ خودش یک انقلاب بزرگ است که به انقلاب اسلامی منتهی میشود، از اینرو همیشه حوزههای شیعی، حوزههای انقلابی بوده است.
حالا ممکن است که عواملی در آن وجود داشته باشند که این عوامل انقلابی نباشند؛ ولی اصل حرکت حوزه و بدنه حوزه با آن تعریفی که ارائه کردیم به سمت انقلابیگری بوده است.
رسا ـ به کار بردن فقه حکومتی در عرصه اجتماع را با حوزه انقلابی مرادف گرفتید؟
از اساس به همین معنا است؛ وقتی شما انقلاب میگویید، به فکر این هستید که یک وضعیت موجود و یک وضعیت مطلوب داریی؛ وقتی میخواهید وضعیت موجود را به وضعیت مطلوب تبدیل کنید، کار انقلابی البته همراه با سرعت انجام میدهد؛ حوزهای که در حرکت برای تبدیل وضعیت موجود به وضعیت مطلوب است، حوزه انقلابی است.
انقلابی این است که در راستای هدف نهایی ساخت تمدنی بر اساس عقلانیت شیعی باشد؛ همان که حضرت امام خمینی (ره) آن را «اسلام ناب» مینامد. این عقلانیت شیعی، قصد حضور در تمام ساحتهای زندگی را دارد، ابزارها و ساختارهای متناسب خود را تولید و روابط را بر اساس این عقلانیت تنظیم و شکلدهی میکند؛ وقتی این اتفاق بیافتد یک تمدن اسلامی شکل گرفته است.
آنکه قصد دارد این کار را انجام دهد، حوزههای علمیه هستند؛ حوزههای علمیه میبینند که وضعیت موجودشان با وضعیت مطلوب برای رسیدن به این هدف متفاوت است؛ وقتی که برای رسیدن به وضعیت مطلوب تلاش میکند و سرعت میگیرد، «انقلابی» میشود.
این حوزه انقلابی که در گذشته غیر ساختارمند نبود، امروز ساختار دارد؛ با مشاهده بعضی مشکلات ساختاری و متناسب نبودن این ساختار با نیاز کنونی، ساختار حوزه را تغییر میدهید تا متناسب با شرایط روز برای دستیابی به هدف شما باشد؛ اینجا حوزه انقلابی میشوید.
البته دغدغه همه همین است ولی رسیدن به اینکه تغییرات صحیح چیست؟ با چه روشی آن تغییرات ایجاد شود؟ گاهی موقعها با کندی و با موانعی روبرو میشود، این طبیعت رفتار انقلابی است؛ هیچ رفتار انقلابی بدون مانع نیست.
رسا ـ سرعت این تغییر و تحولات و یا مقدار انقلابی بودن در حوزههای علمیه کافی است؟
در حوزه انگیزههای انقلابی بالا است، ولی سرعت حوادث بیش از سرعت ما و حتی ظرفیتهای امکاناتی ما است. برای مثال شما به یکباره با جریانی روبرو میشوید که کل عالم از شما اسلامشناس میخواهد که هم زبانشناس باشد و هم عقلانیت شیعی را خوب درک کرده باشد، هم بتواند انتقال دهد، هم بخواهد مدیریت کند، تولید چنین افرادی به این سادگی نیست؛ این کار هم زمانبر است، هم وقت میبرد، هم امکانات لازم دارد.
گاهی اوقات شما با مشکلات امکاناتی روبرو میشوید، من اینطور عنوان میکنم که ظرفیت و بزرگی انقلاب اسلامی خیلی بیشتر از ظرفیتهای ما شده است و ما الان این مشکل را داریم.
این انگیزه در حوزههای علمیه ما وجود دارد که وضعیت موجود را با سرعت به وضعیت مطلوب تبدیل کند اما حوزههای علمیه متناسب با ظرفیت انقلاب اسلامی نتوانستهاند خود را تطبیق دهند، این تغییر خیلی کار میبرد و به این سادگی نیست که بخواهیم به این سرعت این کار را انجام دهیم.
برای عبور از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب کارهای سنگینی باید انجام دهیم؛ گاهی اوقات به دلیل موانع و بسیاری از موضوعاتی که وجود دارد کندی هم داریم؛ اما انگیزه انقلابیگری در بدنه حوزه وجود دارد. از اساتید سطح بالا گرفته حتی طلبههایی که سال اول و دوم حوزه هستند و یک مطالبهگری هم از ساختار حوزه در درون حوزه وجود دارد؛ که سریع به این سمت حرکت کن.
رسا ـ در خیلی از موارد انقلابیگری را در ساختار و بدنه حوزه علمیه میبینیم، خیلی ساختارهای اجتماعی را حوزه مبنی بر عقلانیت شیعی ترسیم کرده است اما متأسفانه از طرف حکومت یا دولت به کار برده نمیشود، برای مثال قوانین بانکداری و چگونگی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه و ساختارهای اقتصادی فرهنگی. این روند باعث دلسردی و از موانع موجود در مسیر حوزویان نیست؟
اینها موانع سر راه هستند؛ اگر موانع نبود، انقلابیگری معنا نداشت؛ این امور طبیعی است، نباید انتظار داشته باشیم که همه فضا و مکان آماده باشد تا حرکتی انجام دهیم.
حاکمیت فقط و فقط قوه مجریه نیست؛ قوه قضائیه هم هست؛ قوه مقننه هم هست؛ ولایت هم هست؛ همه اینها مددکار حوزه هستند.
به دلیل شرایطی که وجود دارد، حتی آنها که میخواهند مانع شوند و به سریان عقلانیت شیعی اعتقادی ندارند و در دولتهای ما نفوذ میکنند و پنهانی هم تلاشهایی میکنند که جلوی حوزههای علمیه را در عرصههای مختلف بگیرند، در فضای نظام حاکمیتی ما ناچار از همراهی با حوزه هستند.
برای مثال الان بسیاری از این بودجههای مراکز پژوهشی را چه کسی تأمین میکند؟ الان حوزههای ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارند، در خیلی از جاهای دیگر حضور جدی دارند و اینطور نیست که بگوییم دولتها هیچ کاری نمیکنند و یک مانع بزرگ هستند که از اساس هیچ اجازهای برای حرکت به حوزههای علمیه نمیدهند.
عالم و جامعه محل تزاحمات افکار است، ما هم با موانعی روبرو میشویم، اما ظرفیتهایی که انقلاب اسلامی ایجاد کرده است، خیلی وسیعتر برای حوزههای علمیه است؛ خیلی خیلی وسیع است که ما باید از این ظرفیتها استفاده صحیح کنیم و به کار خود سرعت بخشیم؛ باید از این طرف نگاه کنیم و بگوییم که با این ظرفیتی که انقلاب اسلامی برای حوزهها ایجاد کرده است، میتوانیم برای حرکت سریعتر در ایجاد تحولات گسترده استفاده کنیم.
رسا ـ مهمترین آسیبهایی که از موانع حرکت سریعتر انقلابی حوزههای علمیه به شمار می آید را بفرمایید.
ما مشکلات مختلفی داریم؛ نخستین مشکلات ما مشکلات ساختاری است، یعنی آیا این ساختارهای موجود با هدف انتقال از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب متناسب است؟ مشکلات ساختاری بعضی اوقات مانع میشود؛ گاهی مواقع ساختار غلط و با نقاط ضعف باعث ناکارآمدی میشود.
به طور مثال در ساختار شما همه بخواهند نظر بدهند و شما باید نظرهای مختلف را جمع کنید، و در اینجا فصل الخطاب نداشته باشید، یک ساختار درست کنید که بگویید هیچ کس اینجا فصل الخطاب نیست، و نظرات این آقایانی که با هم اختلاف دارند باید در نظر نهایی جمع شود و کار این ساختار باید اجماعی باشد.
وقتی اینطور شد، این ساختار نمیتواند تصمیمگیریهای جدی انجام دهد؛ در هر کاری دو نفر مخالفت میکنند، دو نفر موافقت میکنند، بعد میگویند که به این دست نزنید و یک ترسی در مدیران اجرایی برای کارهای تحولی است؛ پس ما مشکلات ساختاری داریم.
گاهی مواقع مشکلات ذهنی است؛ یعنی درک نکردن صحیح وضعیت موجود، درک نکردن صحیح وضعیت مطلوب، درک نکردن صحیح از مسئولیتها که چه مسئولیتهایی به ما داده شده است و چه کاری باید انجام دهیم و درک نکردن صحیح مسیرها.
همه این مشکلات ذهنی در حوزهها وجود دارد و مانع گام مؤثر جدی شما میشود؛ برخی هنوز نمیدانند که حکومت، قدرت، جهان تشیع، جایگاه انقلاب اسلامی چیست و چه نسبتی با حوزه تمدنی پیدا میکند و چه کارهایی در حال اتفاق است. اگر این نباشد، آن حوزه تمدنی در عالم چکار میکند؟ چه اتفاقاتی رخ میدهد؟ این موضوعات بسیار بسیار جدی است.
جایی صحبت میکردم، گفتم انقلاب اسلامی بازدارنده جنگ جهانی است؛ لیبرالیسم در نهایت به جنگ ختم میشود، لیبرالیسم جنگ جهانی اول و دوم را به وجود آورد؛ از اساس لیبرالیسم به فاشیسم ختم میشود، آنکه جلوی جنگ جهانی بعدی را در دنیای معاصر گرفته است انقلاب اسلامی است.
این یک ذهنیت است؛ اگر کسی این ذهنیت را نداشته باشد که انقلاب اسلامی چنین وضعیتی دارد از این لحاظ مشکل دارد؛ ما مشکلات ذهنی بسیار بسیار شدیدی داریم؛ این خود یک مانع است.
گاهی مواقع مشکلات ادبیاتی داریم؛ تجربهای دارم که با برخی از اهل سنت صحبت میکردم بعد از ده دقیقه، صحبتمان به دعوا میکشید؛ مشکل از من بود که از جایی ورود میکردم که صحبت به دعوا منجر میشد؛ بعدها یاد گرفتم که به یک ادبیات نیازمند هستم تا برای انتقال همین مفهوم ادبیات خاصی استفاده کنم که از کجا وارد شوم و به کجا ختم کنم.
مشکلات رفتاری هم وجود دارد؛ برای مثال سادهزیست نبودن طلبهها یک نمونه از مشکلات رفتاری است؛ وقتی میگوییم حوزهها سکولار شدهاند، یعنی از آن عقلانیت شیعی جدا و رفتار دیگری را انتخاب میکنند. راحتطلبی، مدرکگرایی و همه اینها در کنار هم دست به دست هم میدهد؛ پس مشکلات رفتاری هم در راه انقلابی شدن حوزه وجود دارد.
پس هم مشکلات ساختاری داریم، هم مشکلات رفتاری و هم مشکلات انگیزشی داریم. همه اینها دست به دست هم میدهد؛ بنابراین بدون مانع نیستیم؛ همه اینها به عنوان موانع سر راه است.
حالا باید تلاش کنیم که با روشهای درست این مسیر را هموار کنیم. یعنی باید مشکلات ساختاری خود را حل کنیم و حل کردن مشکلات ساختاری و شناختی نیازمند روش مندی است؛ یعنی باید بنشینیم و فکر کنیم که ساختار متناسب را چگونه ایجاد کنیم تا این وضعیت را تغییر دهیم که نیازمند فکر و تأمل زیاد است؛ این فکرها و تأملات میشود، اما سرعت آن متناسب نیست.
رسا ـ بحث و جریان نفوذ را چگونه ارزیابی میکنید؟
نفوذ امری طبیعی است که همیشه بوده است؛ بویژه در شرایط فعلی که شرایط خیلی پیچیدهتر است؛ با پیچیدگیهای رفتاری کار میکنند؛ این که گفته شود دستگاههای جاسوسی نظام استکباری به دنبال نفوذ در حوزههای علمیه نیست، این خیلی سادهانگارانه است؛ جاسوس بودن در این حوزه چیز دیگری است، اما اکنون دشمن به دنبال برنامهریزی برای نفوذ فکری و رسیدن به آن در حوزه علمیه است.
غیر مستقیم آدمهایی تربیت میکنند که لباس روحانیت به تن داشته و داخل بدنه حوزه باشند، اما با عقلانیت شیعی فکر نکنند، عقلانیتشان لیبرال باشد؛ حتی وقتی سراغ دین میروند، میخواهند یک تفکر لیبرالی را ارائه کنند؛ حتی برای این کار برنامهریزی هم میکنند یعنی با پیچیدگیهای بسیار زیادی آدمها را تربیت میکنند، به این آدمها شخصیت میدهند و به عنوان یک متفکر دینی به جامعه معرفی میکنند؛ او را تبلیغ و افکارش را ترویج میکنند؛ به این روش نظام محاسباتی افراد را دستکاری میکنند.
شما طلبه یا مسئول حوزوی انقلابی هستی، مسئولان قوای مجریه و مقننه را نمیگویم، یعنی شما مسئول حوزه، یک مدرسه هستی، مکانی برای فعالیت حوزوی داری، انقلابی هم هستی، میخواهی بر اساس تفکر شیعی این کار را انجام دهی، اما روی دستگاه محاسباتی شما کار میکنند که متناسب با او یک موضعگیری سیاسی کنی، از تغییرات بنیادین گرفته تا موارد خرد، بر این قسمت سرمایهگذاری میکنند.
گاهی وقتها یک پژوهش یک تحقیق ضروری را انجام نمیدهید؛ دستگاه پیچیدهای این کار را انجام میدهد، به صورت جدی و شبانهروزی به دنبال این هستند که به نحوی جلوی این حرکت را بگیرند و متوقف کنند.
در این مسیر چهرههای علمی حوزههای علمیه را تخریب میکنند؛ برای مثال اگر آیات جوادی آملی یا مصباح، یک موضع اشتباه بگیرند، بر اساس همین یک موضع اشتباه چنان دستگاه محاسباتی افراد را تحت تأثیر قرار میدهند که دیگر سراغ هیچ حرفی از این اشخاص نروند؛ یعنی این شخصیت را حتی در بین انقلابیان و کسانی که به این نظام معتقد هستند تخریب میکنند.
آنها میدانند که باید رهبران فکری را تخریب کنند، بنابراین وقتی یک اشتباه را میگیرند، با استفاده از تمایلات، با نفوذیها و ده واسطه، کاری میکند که افراد حتی در مقابل اینها موضع بگیرند و دستگاه محاسباتی اینها را نسبت به این افراد به هم بریزند تا جلوی قدرت نفوذ این فکر و نشر آن حتی در حوزههای علمیه در ساحت جامعه گرفته شود.
رسا ـ در آینده چه وضعیتی از نظر انقلابیگری خواهیم داشت؟
روند رو به رشد است، ما دو بخش داریم؛ یک موقع ظرفیتهایی که انقلاب اسلامی برای حوزهها ایجاد کرده است و ظرفیتهایی که برای جلو رفتن حوزههای علمیه ایجاد شده است؛ وقتی به ظرفیتها نگاه میکنیم، این امیدوارانه است؛ وقتی آسیبشناسی میکنیم که چه آسیبهایی داریم، وقتی آن آسیبشناسی را انجام میدهیم موانع را در این حوزه آسیبشناسی مورد بررسی قرار میدهیم، احساس ناامیدی میکنیم که باید حواسمان به این باشد. نه این و نه آن باید باشد.
آدمهای عاقل کسانی هستند که ظرفیتها و آسیبها را با هم میبینند و بعد میخواهند با روش صحیح برنامهریزی کنند که وضعیت موجود را به وضعیت مطلوب تبدیل کنند؛ این کمالی که برای حوزههای علمیه وجود دارد و حوزههای علمیه شیعی، همواره در این مسیر کمال و رشد قرار داشتند تدریجی است، در هر مرحلهای که قرار میگیرد، مطلوب نیست.
یعنی میگوید که این مرحله، مرحله بعدی، و تکرار میشود و این مراحل کمالیه برای حوزههای علمیه وجود دارد و هر مرحلهای که بالا میرود، ظرفیت آن برای رفتن به مرحله بعدی هم بیشتر میشود. بنابراین در آینده ظرفیت حوزههای علمیه برای تداوم حرکت تکاملی بیشتر است.
رسا ـ رهبر معظم انقلاب بر انقلابی ماندن حوزههای علمیه تأکید داشتند؛ تحلیل حضرتعالی از کلیت سخنان رهبری درباره حوزه چیست؟ رهبری به حوزه چگونه نگاه میکنند؟ اعلام خطر میکنند یا میخواهند در همین وضعیت فعلی باقی بماند؟
کار رهبری تشویق است؛ یعنی تشویق جامعه برای حرکت رو به جلو، هشدار دادن و حرکت دادن؛ یعنی جامعه را جلو میبرد؛ رهبر معظم انقلاب به اوضاع نگاه میکنند و میگویند که تا اینجا آمدید برای مرحله بعدی باید چنین کارهایی را انجام دهید و حفظ آن روحیه جهادی هم مهم است.
یعنی تلاش خالصانه و به کارگیری توان، با یک روحیه جهادی، با انگیزه این کار را انجام دهند؛ این را حضرت آقا از حوزههای علمیه طلب میکنند، میگویند که مراقب باشید که سکولار نشوید، سکولار شدن یعنی اینکه از عقلانیت شیعی و حضور دادن آن در تمام ساحتهای زندگی غفلت نکنید.
باید بدوید تا این اتفاق بیافتد، به این مرحله رسیدهاید، یک مرحله بالاتر، به این مرحله هم قانع نشوید، مرحله بالاتری وجود دارد و این را باید با یک روحیه جهادی و تکلیفگرایانه و با انگیزههای خیلی قوی و صحیح و اراده و همت صورت گیرد.
رسا ـ اگر پیشنهادی برای حرکت سریعتر حوزههای علمیه در مسیر انقلابیگری دارید در خدمت هستیم.
اولویت ما مقداری ساختار است؛ یعنی حوزه یک ساختاری لازم دارد و این ساختار یک مقدار نیازمند فصل الخطاب است. یعنی مدیر حوزه باید قدرت فصل الخطابی را پیدا کند./836/ج
گفت وگو از محمود لطیف