۰۴ دی ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۴
کد خبر: ۶۳۱۹۵۹
یادداشت؛

رعشه به جان دروغ‌گویان

رعشه به جان دروغ‌گویان
از همان ۱۶ آذري که مهلت ثبت‌نام نامزدهاي انتخابات مجلس يازدهم به پايان رسيد و مشخص شدمحمدباقر قاليباف، تنها چهره ملی نامزد نمایندگی مجلس است، معلوم بود دشمنان عنود و حتي دوستان حسود، آن سوژه‌اي که منتظرش بودند را به دست آورده‌اند.

به گزارش خبرگزاری رسا، سيد محمد بحرينيان در یاداشتی در روزنامه ی رسالت نوشت: از همان ۱۶ آذري که مهلت ثبت‌نام نامزدهاي انتخابات مجلس يازدهم به پايان رسيد و  مشخص شدمحمدباقر قاليباف، تنها  چهره ملی نامزد نمایندگی مجلس است، معلوم بود دشمنان عنود و حتي دوستان حسود، آن سوژه‌اي که منتظرش بودند را به دست آورده‌اند تا با حمله به چهره و کارنامه او، عملکرد غيرقابل‌پذيرش خود را توجيه کنند.

در ۶  و نيم سالي که از دولت بي‌تدبيري و نااميدي مي‌گذرد،‌ همواره يکي از شخصيت‌هايي که در محاسبات جنگ رواني دولت، «دگر» تعريف مي‌شد، قاليباف بود و حتي پس از پايان دوران مسئوليتش در شهرداري تهران، چيزي از حجم تخريب عليه او کاسته نشد.

آخرين شاهد مثال هم، حرف عجيب حسين مرعشي، سخنگوي حزب کارگزاران سازندگي در مصاحبه با روزنامه شرق است که به‌احتمال عدم تائيد صلاحيت قاليباف در انتخابات مجلس و ضرورت پاسخگويي او به ابهامات پرداخته است. دراين‌باره، گفتني‌هايي هست:يک. گوبلز، وزير تبليغات هيتلر، طراح شگردي در عمليات رواني به نام «تاکتيک دروغ بزرگ» بود. گوبلز اعتقاد داشت دروغ بايد آن‌قدر بزرگ باشد که شنونده با خود تصور کند هيچ‌کس اين‌قدر وقيح و گستاخ نيست که دروغي به اين بزرگي گفته و چنين واقعيت شفافي را تحريف کرده باشد، بنابراين در صحت اصل حرف، ترديد نمي‌کند، از همين رو، وقتي ارتش نازي، به‌سختي شکست مي‌خورد، در تبليغاتش حقايق را وارونه مي‌کرد.

اين ماجراي برخي جريان‌هاي سياسي کشور ماست، در تمام اين سال‌ها، نه‌تنها قاليباف را تخريب کرده‌اند، بلکه بي‌شرمانه، پررنگ‌ترين نقاط کارنامه او را در رسانه‌هايشان، منفي و نقطه‌ضعف جلوه داده‌اند. در سال ۹۶ که شهرداري آبادترين تهران ممکن به دستشان افتاد، گفتند ما «شهر سوخته» تحويل گرفته‌ايم، به‌جاي آن‌که پيگير طلب شهرداري تهران از بودجه دولت باشند، هرروز رقمي چند ۱۰ هزارميلياردي را به‌عنوان بدهي شهرداري اعلام کردند، عددي که حتي،‌ در مصاحبه افراد مختلف متغير بود و هرروز زيادتر مي‌شد،‌ هر صبح و شام، قاليباف را با اتهام اهداي املاک نجومي نواختند، اما خود حسيني مکارم که در ليست دريافت‌کنندگان همين اموال بود، بر صندلي معاونت شهردار نشاندند و حتي مدتي، قباي سرپرست شهرداري به تنش دوختند، در ماجراي تلخ پلاسکو، قاليباف را به استعفا دعوت کردند، حال‌آنکه براي ده‌ها ساختمان ناايمن و مشابه پلاسکو در چند سال اخير، قدمي برنداشته‌اند و ساير سازمان‌ها را متولي دانسته‌اند، بزرگ‌ترين دستاوردشان در اين چند سال، افتتاح چند پروژه کوچک و کاشت ۷۵۰ اصله درخت در خيابان وليعصر تهران بوده اما ابرپروژه‌هايي از قبيل بوستان ياس، بوستان ولايت، باغ کتاب، باغ پرندگان، نمايشگاه شهر آفتاب، تکميل رينگ بزرگراهي تهران، پل طبيعت، افزايش چندين برابري سرانه فضاي سبز، سرانه ورزشي، فرهنگي و هنري، پرديس‌هاي سينما و تئاتر، احداث نزديک به ۳۰۰ کيلومتر خط مترو و ساخت تونل‌ها و بزرگراه‌هاي چندطبقه در دوران قاليباف را ناديده مي‌انگارند.

​​​​​​​همين حالا، شوراي شهري که به قول برخي سياسيون، در حال بازي اسم و فاميل است و هرازگاهي، تنها نام چند کوچه و خيابان را عوض مي‌کند و براي جلب نظر هنرمندان، نام برخي معابر را به نام آن‌ها تغيير داده، يک‌بار هم موردتمجيد بزرگي از اهل هنر قرار نگرفته، اما در دوران شهرداري پيشين، کمتر هنرمند نام‌آوري هست که رضايت و حمايت خود را از اقدامات مديريت شهري در حوزه ترويج و پشتيباني از فرهنگ و هنر در تهران، اعلام نکرده باشد.

دو. به جد معتقدم که شوراي محترم نگهبان، با رد صلاحيت برخي از چهره‌هاي جريان‌هاي اصلاح‌طلب و کارگزاران، بزرگ‌ترين خدمت را به اين دو جريان کرده است. استدلال هم ساده است، شوراي نگهبان با حذف برخي از نامزدهاي اين دو جريان در انتخابات رياست جمهوري و مجلس، اين مستمسک و بهانه را به دست آن‌ها داده که ما همواره قرباني نظارت استصوابي بوده‌ايم و چه طرح‌ها و راه‌حل‌ها و خلاصه، چه حرف جديدي در اداره امور کشور داريم اما عده‌اي نمي‌گذارند. خوشبختانه، انتخابات شوراي شهر که شوراي نگهبان در آن نقشي ندارد و نظارت چنداني بر آن نيست، روشن‌ترين مثال نقض فرضيه پيش‌گفته است.

جريان‌هاي اصلاح‌طلب و کارگزار، با گزينه‌هاي حداکثري خود وارد انتخابات شوراي پنجم شدند و ازقضا، همين آقاي حسين مرعشي و غلامحسين کرباسچي، از مؤثرترين افراد در بستن ليست اصلاحات بوده‌اند، اما خروجي آن و انتخاب هر ۲۱ فرد اين جريان‌ها چه بوده؟ چندين شهردار و سرپرست شهرداري که يکي همين حالا به علت قتل همسر جوانش پشت ميله‌هاي زندان است و ديگري به خاطر قانون منع به‌کارگيري بازنشستگان کنار گذاشته شد. خروجي عدم نظارت شوراي نگهبان و انتخاب چهره‌هاي حداکثري اصلاحات و کارگزاران، شوراي شهري بوده که حتي هيچ‌يک از حاميانش، حاضر نيست مسئوليت آن را بپذيرد و در ناکارآمدي و جنگ قدرت بين اعضا، به شوراي اول که منحل شد و ازقضا آن‌هم اصلاح‌طلب بود، تنه مي‌زند.

شايد تا چند سال قبل مي‌شد برخي دوستان را دعوت کرد که جانب اخلاق و مروت و انصاف را رعايت کنند، اما با اين دروغ‌هاي بزرگ و وارونه نمايي‌هاي عجيب، من شخصا به اصلاح اين جماعت اميدي ندارم. جناب مرعشي! شما حامي دولتي هستيد که رئيس‌اش با خنده مي‌گويد من همان صبح جمعه هم‌زمان با مردم فهميدم بنزين گران شده، شما حامي دولت و مجلسي بوده‌ايد که مرزهاي ناکارآمدي و تنبلي را فرسنگ‌ها جابه‌جا کرده، هر کس يادش نباشد، اهالي رسانه که به خاطر دارند شما در انتخابات ۹۶، رئيس ستاد آن نامزدي بوده‌ايد که قرار بود با حضور در مناظره‌ها و سپس انصراف به نفع حسن روحاني، کاري کند که کمتر دست رئيس‌جمهور در مناظره‌ها بلرزد و کم‌اطلاعي او از امور کشور، به چشم آيد. بايد به آقايان گفت اگر شمارا باانصاف و اخلاق، کاري نيست، حداقل به خاطر اعتبار دنيايتان هم که شده، اين‌چنين مردم را ساده و بي حافظه تصور نکنيد و به شعور مخاطب احترام بگذاريد./1360//101/خ

منبع: رسالت
ارسال نظرات