سینمای جهان در خدمت انتخابات
به گزارش خبرگزاري رسا، انتخابات یکی از جذابترین موضوعات برای سینماست و یک تم عمومی دارد که در آن، فیلم با طرف ضعیفتر یک رقابت همراه میشود و غلبه غافلگیرکنندهاش برطرف مقابل را نشان میدهد. در پس نمایش چنین روندی میشود بسیاری از عمیقترین مسائل اجتماعی را بیان کرد. یکی در هندوستان، به چپاولگری بانکها و فئودالها نقد میکند و دیگری در انگلستان، بیدارشدن فاشیسم در لایههای پنهان جامعه را نمایش میدهد. یکی در شیلی، اولویت «شادی اجتماعی» بر «آمار یا آمارسازیهای پر رونق اقتصادی» را نمایش میدهد و دیگری در آمریکا، پوپولیسم شدیدی که باعث میشود یک ابله تمامعیار، توسط شهرت خوانندگی بتواند جایگاه ویژهای در سیاست یک کشور بهدست بیاورد را به سخره میگیرد. در ایران اما عموما به این نوع قصهها توجه نشده است. تنها یک فیلم سینمایی داریم که کاملا به انتخابات پرداخته و آنهم بیشتر از اینکه مایه مباهات باشد، باعث شرمندگی است. غیر از «ایران برگر» که به موضوع انتخابات میپرداخت و آن را اصطلاحا چیزی شبیه جنگ حیدری و نعمتی نشان میداد، بعضی از سریالهای تلویزیون هم در بخشهایی از خودشان به این موضوع پرداختهاند. آنچه در ادامه میآید، تصاویری از فیلمهای سینمایی در نقاط مختلف دنیاست که با موضوع انتخابات ساخته شدهاند.
تغییر بازی/ آمریکا / 2012
پخش این فیلم از شبکه اچبیاو، با واکنش منفی سارا پالین و مککین همراه بود. داستان فیلم پیرامون انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۸ ایالات متحده آمریکاست. سارا پالین بهعنوان نامزد حزب جمهوریخواه برای معاونت رئیسجمهوری آمریکا درکنار جان مککین، سناتور ایالات متحده از آریزونا در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۰۸ آمریکا رقابت میکرد. یکی از مهمترین نقدهایی که رسانهها درمورد حضور پالین در انتخابات مطرح میکردند، تجربه ناکافی او برای قرار گرفتن در این تورنمنت سیاسی بود. فیلم سینمایی «تغییر بازی»، سارا پالین را بهعنوان چهرهای دوستداشتنی نمایش میدهد که تنها مشکلش این است که برای ورود به کاخسفید آماده نیست. فیلم سینمایی تغییر بازی، براساس کتابی با همین نام ساخته شده است. این کتاب نوشته جان هیلمن، خبرنگار و ستوننویس روزنامههای نیویورکمگزین بههمراه مارک هالپرین، تحلیلگر سیاسی مجله تایم است. نویسندگان در این کتاب به نکاتی از پشت پرده انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا (۲۰۰۸) اشاره کردند که میتواند تا حدودی رقابت ظاهری کاندیداها را زیر سوال ببرد. هیلمن و هالپرین اعتقاد دارند تمام حوادث و اتفاقات قبل از انتخابات درجهت پیروزی اوباما پیش رفته و حتی تلفنهای شخصی مککین و اوباما برای استخدام معاونان خود؛ سارا پالین و هیلاری کلینتون بازی تبلیغاتی برای بالابردن جنجالهای انتخاباتی بوده و درحقیقت همهچیز پردهای رنگآمیزیشده از یک سناریوی از پیش تعیین شده است. نویسندگان با استناد 300 مصاحبه با افرادی که در متن این داستان قرار داشتند، سوالات متعددی در چگونگی پیروزی اوباما و کنارهگیری هیلاری و پیوستن او به اوباما بعد از انتخاب وی بهعنوان رئیسجمهور سیاهپوست آمریکا مطرح میکنند که در جریان پاسخها مشخص میشود این انتخابات نیز در ادامه بازی دائمی افراد معدودی پشت پرده کاخسفید بوده است. کتاب «تغییر بازی» در سال ۲۰۱۰ در رأس فهرست کتابهای پرفروش غیرداستانی نیویورکتایمز قرار داشت.
نه / شیلی/ 2012
«نه» یک درام تاریخی تولید شده در سال 2012 به کارگردانی پابلو لاراون و محصول کشور شیلی است. این فیلم نامزد اسکار غیرانگلیسیزبان هم بود. پس از 15 سال دیکتاتوری نظامی و مواجهه با فشارهای قابل توجه بینالمللی، دولت شیلی از عموم مردم این کشور میخواهد تا در رفراندوم ملی سال 1988 رأی دهند و مشخص کنند که آیا ژنرال آگوستینو پینوشه باید برای هشت سال دیگر در قدرت بماند یا اینکه باید یک ریاستجمهوری دموکراتیک آزاد وجود داشته باشد؟ در این انتخابات، رنه ساوهرا، یک مشاور تبلیغاتی موفق، از طرف جنبشی موسوم به «نه» برای مشاوره درمورد تبلیغات انتخاب میشود. برگزاری کمپین انتخاباتی برای رقابت با دیکتاتور خونخواری مثل پینوشه آسان نیست. آگوستینو پینوشه در 1973 با کودتای خونباری علیه سالوادور آلنده و به کمک آمریکاییها سر کار آمد. او کاخ ریاستجمهوری را به توپ بست و آلنده را کشت. او همچنین استادیوم ورزشی ناسیونال را به شکنجهگاه تبدیل کرد و بسیاری از مخالفان را در آنجا به قتل رساند. مشخص است که در چنین شرایطی شرکت در رقابتهای انتخاباتی مأیوسکننده و حتی ترسناک است. حالا دو کمپین انتخاباتی شکل میگیرد. کمپین «آری» یعنی موافقان و کمپین «نه» یعنی کسانی که مخالف حضور مجدد پینوشه در قدرت و موافق دموکراتیکشدن سیستم اداره کشور شیلی هستند. از کمپین نه، هنرمندان کشور شیلی استقبال کردند. روش آنها نمایشهای خیابانی و تبلیغات در قالب برنامههای شاد است. این کارزار تاریخی در 27 شب تبلیغات تلویزیونی صورت میگیرد که در آن هر طرف، هر شب 15دقیقه برای ارائه دیدگاههای خود وقت دارد. طی آن یک ماه، کمپین نه که توسط اکثریت جامعه هنری شیلی ایجاد شده، با یک سری نمایشهای سرگرمکننده و روشنگرانه که جذابیت اجتماعی بالایی داشت، نظرات جامعه را جلب کرد و باعث امیدواری شد. درعوض، تبلیغات کمپین بله، که فقط روی دادههای مثبت اقتصادی و حمایت تعداد کمی از افراد خلاق تاکید دارد، نتوانست نظرات عمومی را جلب کند. اگرچه دولت سعی دارد با ارعاب بیشتر و سانسور آشکار، کمپین نه را سرکوب کند، رنه و تیم او از همین رفتارها بهنفع خود در بازاریابی انتخاباتی استفاده میکنند و همدلی عمومی بهسمت آنها تغییر جهت میدهد. درنهایت کمپین نه پیروز میشود و این فیلم با تصاویر واقعی تاریخی پینوشه، واگذاری قدرت به رئیسجمهور تازه منتخب پاتریسیو آیلوین به پایان میرسد.
رنگستلام / هندوستان/ 2012
یک فیلم هندی که توسط سوکومار کارگردانی شد و از آثار مطرح هندوستان در سال 2018 بود. «چیتیبابا» یک روستایی تا حدودی ناشنوا، بداخلاق و ساکن دهکدهای بهنام Rangasthalam است. او با آبدادن به مزارع توسط موتوری که متعلق به دوستش کلی رانگامما است، درآمد خود را بهدست میآورد و توسط یکی دیگر از اهالی روستا بهنام ماهش یاری میشود. چیتیبابا بههمراه والدین و خواهرش زندگی میکند، درحالیکه برادرش کوماربابا برای کار در خلیجفارس عزیمت کرده است. چیتیبابا عاشق راملاشمی، یک دختر کشاورز است که در ابتدا از کمبود شنوایی خود بیخبر است. این روستا توسط یک دولت محلی، بیرحمانه مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. این دولت محلی به بهانه وامهای بدون پرداخت و نرخ بهره افزایشیابنده، اراضی کشاورزان را از آنها میگیرد. کوماربابا که به رنگستلام برگشته، از وقایع ناراضی است. اراضی راملاشمی، پدر دختری که چیتیبابا به او علاقهمند است، بهدلیل عدم پرداخت وام، توسط این دولت محلی مصادره میشود. او و کوماربابا استدلال میکنند که وام پرداخت شده است و این حسابها مبالغی جعلی و متقلبانه را نشان میدهند.کوماربابا با حمایت مردی بهنام داکشینا مورتی، نامزد سمت ریاست بر رنگستلام میشود. در طول سالهای متعدد هیچکس جرأت نداشت رقیب رئیس فعلی در این انتخابات شود. کوماربابا و چیتیبابا به مرور زمان از طرف روستاییان حمایت میشوند. آنها ابتدا باید قبول کنند برای شورای شهر نامزد شوند تا نهایتا بخشدار را مشخص کنند. تعداد معدودی از روستاییان نامزد دریافت این جایگاه میشوند. با این حال، رانگامما به چیتیبابا هشدار میدهد که بسیاری از افراد، از جمله همسرش، در شرایط اسرارآمیزی هنگام مخالفت با هوپاتی، بخشدار فعلی، مرده پیدا شدهاند. چیتیبابا سپس میفهمد باهوپاتی همه آنها را به قتل رسانده است و برای برادرش کوماربابا احساس خطر میکند. او از هوپاتی رشوه میگیرد و سعی میکند روستاییان را وادار کند تا نامزدیهای خود را پس بگیرند. با این حال، پس از اینکه کوماربابا تهدید کرد خودکشی میکند، چیتیبابا نظر خود را تغییر داده و پول را به هوپاتی باز میگرداند. سرانجام کوماربابا به قتل میرسد، اما راه او ادامه پیدا میکند و مردم دهکده نهایتا خانم رانگامما را بخشدار میکنند. البته فیلم همینجا تمام نمیشود و درمورد قتل کوماربابا غافلگیریهای دیگری هم دارد.
برگزیت/ 2019/ انگلستان
تونی هینز که این فیلم را کارگردانی کرده، یکی از مهمترین کارگردانهای قصهگوی تلویزیونی در دنیاست. در فیلم تلویزیونی برگزیت که به ماجرای خروج انگلستان از اتحادیه اروپا طی یک فرآیند رایگیری در سال ۲۰۱۶ میپردازد، هینز بار دیگر سراغ موضوع تکنولوژی و تاثیر آن بر زندگی انسانهای مدرن رفته است. این موضوع تقریبا تبدیل به امضای هینز در کارهای تلویزیونیاش شده است؛ چنانکه پیش از این در سریال «شرلوک هلمز»، یک شخصیت محبوب و قدیمی داستانهای کلاسیک پلیسی، به دنیای تکنولوژی پا میگذاشت و البته در «آینه سیاه»، به نقد تاثیرات تکنولوژی بر ارتباطات انسانی پرداخته شده بود. حالا در فیلمی که بهوضوح موضوع آن سیاسی است، همچنان عامل اصلی اتفاقات، تاثیرات استفاده غلط از تکنولوژی بر زندگی انسانها نمایش داده میشود. موضوع اصلی فیلم، کارزار دو طیف در جناح محافظهکار انگلستان راجعبه خروج یا عدم خروج از اتحادیه اروپاست و این فیلم همراه با یکی از محافظهکاراننو، به نقد از زاویههای اطراف میپردازد. فیلم با دومینیک کامینگز که نقش آن را بندیکت کامبریج بازی میکند، همراه میشود. او مسئول تبلیغات کمپینی است که موافق خروج از اتحادیه اروپا هستند. در تیتراژ فیلم، تصویری از چرچیل با حاشیه صوتی گوینده اخبار تلویزیون پخش میشود که در ائتلاف با سایر نیروهای متفقین، جنگجهانی را به سرانجام رسانده است. این فیلم با نمایش چنین صحنههایی به روند شکلگیری و جاافتادن فرآیند جهانیشدن اشاره میکند و ریشه اصلی آن را اتفاقات پس از جنگجهانی دوم میداند. سپس باز هم صدای یک گوینده خبر میآید. او میگوید «ژنرال دیگال با پیوستن به بازار جهانی مخالفت کرد.» مشخص است که درحال نگاهی گذرا به طیشدن این روند و شکلگیری اتحادیه اروپا هستیم. سپس تصویر و صدای مارگارت تاچر و بعد دیوید کامرون نمایش داده میشود. جیمز گراهام، فیلمنامهنویس این کار، ابتدا نخستین پیشنویس طرح اولیه را با محوریت دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس هنگام رایگیری برای برگزیت نوشته بود، اما پس از مدتی این ایده عوض شد و دومینیک کامینگز، مدیر کمپین رسمی گروه حمایتکننده از برگزیت، در محوریت ماجرا قرار گرفت. این فیلم قبل از کمپین مجدد برگزیت در سال جاری ساخته شد که در آن کمپین «آری» با رای شکنندهای پیروز شده بود. دومینیک کامینگز در این فیلم هم مطابق آنچه در واقعیت اتفاق افتاده، به شکل آشکاری سعی در بیدارکردن احساسات فاشیستی طیفی از انگلیسیها دارد که معمولا رای نمیدهند.
باب رابرتز / آمریکا/ 1992
فیلمی به کارگردانی و بازیگری «تیم رابینز» است که خواننده آهنگهای فولکلوریک را نشان میدهد که به موقعیت یک سناتور ارتقا مییابد، این فیلم اگرچه حالتی طنزگونه دارد ولی بسیاری از اتفاقات واقعی را شامل میشود. اتفاقاتی که اینک میتوان بهطور جدی در تبلیغات و پیکارهای انتخاباتی دونالد ترامپ مشاهده کرد. اتفاقات این فیلم مربوط به انتخابات پنسیلوانیا 1990 است. رقابتی که یک سوی آن «باب رابرتز» بهعنوان سناتور محافظهکار جمهوریخواه قرار دارد و طرف دیگر یک کاندید دموکرات. این فیلم از زاویه دید فیلمبردار در تعقیب باب رابرتز، ساخت شده است. رابرتز در فیلم به سراسر ایالات متحده آمریکا سفر کرده و آهنگهایی راجعبه مصرفکنندگان موادمخدر، افراد تنبل و پیروزی ارزشهای سنتی خانوادگی بر سر طغیان دهه 1960 اجرا میکند.درحالیکه منتقدان، پرداخت شخصیت باب رابرتز را نزدیک به شخصیتهای واقعی سیاسی همچون جورج دبلیو بوش دانستند، اما تیم رابینز، کارگردان این فیلم گفته است این فیلم میتواند وضعیت هرسیاستمدار خاص در سیستم سیاسی آمریکا باشد. بخش عمدهای از این اظهارات رابینز درمورد نقش رسانهها در مبارزات انتخاباتی است.اگرچه در زمان اکران فیلم انتقادهایی درمورد نگاه کارگردان مطرح بود که چرا با رویکرد طنز سیاسی و اشاراتش به سرکشی ریگان در دهه 1960، مبنای فیلمش را برای دهه 1990 قرار داده است ولی سالها بعد با آمدن دونالد ترامپ و شیوه ورود این شومن به دنیای سیاست مشخص شد، فیلمش بیشتر یک پیشگویی از نظام سیاسی آمریکا بوده است./1360/