برای بالابردن سواد رسانهای چه کردیم؟
اشاره: رسانه را نمیتوان خنثی دید، چیزی که بستر انتقال پیام به حساب میآید در مدیریت اندیشه و فکر مخاطب تاثیر بسزایی دارد و میتواند جریانسازی فکری صورت دهد، بنابراین بررسی شیوه مدیریت رسانه و شبکههای اجتماعی نکته جدیتری است که باید بدان توجه کرد.
برای بررسی و تبیین موضوع ماهیت رسانهها خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا به گفتوگو با دکتر محمد علی روزبهانی فعال رسانهای و استاد دانشگاه پرداخته است. بخش اول از این گفتگو را تقدیم مخاطبین محترم میکنیم.
رسا ـ تعریف شما از رسانه چیست و آن را چگونه میتوان تعبیر و تعریف کرد؟
رسانه از رساندن میآید. رساندن داده و اطلاعات از یک فرستنده پیام به مخاطب و گیرنده، در یک سفر ارتباطی صورت میگیرد، ترجمهای از واژه مدیا است. خود media جمعی از medium است و مدیوم هم دارای تاریخی است. یعنی خود واژه، عنوان وساطت و واسطهگری را به همراه دارد. یعنی پیامی را از کسی به فرد دیگر رساندن. تعریف لغوی این است ولی اگر بخواهیم وارد ماهیت و معنا بشویم، بحث خیلی گستردهتر میشود.
رسا ـ بنابراین در یک نگاه تعبیر شما از ماهیت رسانه چیست؟
رسانه با این ابعاد از اوایل قرن 20 و دهه سی مطرح شد. از این واژه هم بیشتر برای رادیو، تلویزیون و روزنامه به کار برده میشد و این اصطلاح در جنگ جهانی دوم برای شنیدن اخبار نیز به کار میرفت. گرفتن اخبار و اطلاعات برای طرفین درگیری و مردمی که مخاطب این شبکههای رادیویی بودند، صحنه دیگری از جنگ را ترسیم میکرد.
البته به ویژه در جنگ جهانی دوم، تاثیرگذاری شبکههای خبری و رادیویی را پررنگتر میبینیم و اگر به معادل انگلیسی کلمه information توجه شود، Inform به معنای شکل دادن ترجمه میشود. رسانه در وجود خود، در حال شکل دادن افکار مخاطب با آن خبر و اطلاعاتی که به مخاطب میرساند، است.
از سال 1994 که اینترنت فراگیر و جهانی ایجاد شد، تا امروز که در شبکههای اجتماعی، تعاملی و وب وارد شدیم، این تصور تکنیکال آن است. پیدایش شبکههای ماهوارهای از دهه 1990 به بعد است و اتفاقاتی را رقم زد و بستر رسانهها نیز تغییراتی کرد.
مک لوهان جمله معروفی دارد که میگوید: «رسانه پیام است»، به این معنا که خود آن رسانه، ابزار ارتباطی و چیزی که پیامرسان است، همان روی پیام تاثیر میگذارد و اگر این را درک کنیم، فضای ما خیلی فرق میکند و دو نوع نگاه پدیدار میشود، یک نگاه اینکه رسانه به مثابه ابزار خنثی کاملا در اختیار ماست و مثل شبکه لوله کشی میتوانید آب طاهر برای مصرف کننده و مخاطبتان منتقل کنید و آن شبکه لوله کشی تاثیری روی کیفیت آن آب ندارد. ممکن است این شبکه دست بیگانه و طاغوت بیفتد و به این شبکه لوله کشی فاضلاب را منتقل کنند.
رویکرد دومی که به رسانه وجود دارد، این است که این شبکه لوله کشی و آبرسانی در مظروف خودش تاثیرگذار است و به همین خاطر اگر آب را هم در آن بریزند، ممکن است که آن آب را به مشروب تبدیل کند و آن را نجس نماید. یا از طرف دیگر اگر معتقد به رسانه اسلامی باشیم، از این طرف ممکن است که آب آلوده را وارد سیستم و شبکه کنیم و این لوله کشی و شبکهرسانهای ما به گونهای عمل کند که تا حد زیادی این آب را شفاف و طاهر کند.
این دو رویکرد یعنی شما برای رسانه از یک حیث رویکرد خنثی در نظر گرفتید و یک بار هم خود ابزار را تاثیرگذار بر پیام میدانید و این دونگاه و رویکرد رایج است و همین حرف را هم درباره تکنولوژی و هم به تبع آن راجع به رسانه میگویند.
رسا ـ با این تعاریف استفاده از رسانه با چه عنوانی صورت میگیرد؟
دو اتفاق در مورد ماهیت رسانه رخ میدهد، اگر رسانه را خنثی درنظر بگیریم، تابع نیت فرستنده پیام قرار میگیرد و اگر اراده کند، میتواند تا یک واقعیت را بپوشاند یا واقعیتی را نشان بدهد و این یک نکته است. اما اگر بخواهیم رسانه را دقیقتر بشکافیم، رسانه نوعی از صنعت فرهنگ است.
رسانه در بستر کجا اتفاق میافتد؟ به عنوان یک فرد اراده میکنید تا پیامتان را به چه کسانی بفرستید و اگر در زمان قدیم باشید، فرصتهای پیامرسانی در گذشته خیلی برابرتر است. به دلیل اینکه بستر رسانه در دنیای قدیم منبر و خطابه بود و اگر بلاغت یا فن بیان داشتید، میتوانستید پیامتان را منتقل کنید.
نظام توزیع امروز در دست کیست
یک کتاب در عرصه بود و میتوانستید کار کنید، زمانی خود کتاب صنعت میشود که شبکه توزیع داشته باشید. در کشور خودمان هر کتابی که بنویسید، خوانده میشود؟ آیا هر فیلم سینمایی که بسازید، در جهان امروز یا کشور خودمان حتی دیده میشود؟ همه این مسائل نشان میدهد که اگر فقط به عنوان یک بستر انتقال پیام و خیلی خام به رسانه نگاه کنید، به تحلیل واضح، خوب و صحیح نمیرسید.
رسانه در دل خودش صنعت است و زمانی که اسم آن را صنعت میگذارید، به تکنولوژی و سرمایه گره میخورد و زمانی که از رسانههای جهان سرمایهداری سخن میگوییم، به این معنا است که در دو افق جهان سرمایهداری واقعیت را به سمت خودش منعطف میکند. وقتی واقعیت به سمت چیز دیگری معطوف شود، به عبارت دیگر آن واقعیت شفاف نیست.
چگونه واقعیت به نفع سرمایهداری خمیده میشود؟ بعد از شهادت حاج قاسم، یک مواجهه رسانهای در عالم رخ اتفاق افتاد، یکی اینکه ایرانیها حاج قاسم را به مثابه قهرمان ملی خودشان میدانستند.
رسا ـ در موضوع شهادت حاج قاسم، شاهد یک رویارویی صریح رسانهای بودیم، نظر شما درباره ابعاد آن موضوع چیست؟
بله. حرف شما درست است اما سوال ایجاد میشود که جهان سرمایهداری و جهان تکنولوژیکی چه کار کرد؟ خیلی مستقیم و روشن شروع به بستن و پاک کردن پیچها نمود و مسیر اطلاعرسانی شما را قطع کرد. این مسئله میخواهد ایرانی یا غیرایرانی باشد، در مجموع اتفاق خیلی بزرگی بود.
وقتی تئوری رسانه میخوانیم، رسانه خودش را پنهان میکند. یعنی زمانی که تلویزیون نگاه میکنید، یا زمانی که آینه را میبینید، تصویر خودتان را شاهد هستید و شروع به آراستن و شانه زدن میکنید، یا اینکه به شیشه آینه نگاه میکنید تا با دستمال آن را پاک کنید، آن لحظه شما متوجه تصویر داخل آینه نیستید و متنبه میشوید که چیزی غیر از من هم هست و آن ابزار است.
چه زمانی فیلم را میتوان دید
وقتی به تلویزیون به عنوان رسانه نگاه میکنید، وارد دنیا و جهان آن فیلم میشوید، میخندید، افسرده میشوید و غصه میخورید. به خاطر اینکه داخل جهان آن فیلم شدید اما تا زمانی که دائما بگویید که این تلویزیون است، شبکه است و سیستم دیجیتالی کدها را به این شیشه ارسال میکند، هیچ وقت فیلم نمیبینید.
در موضوع رسانه هم زمانی که خود رسانه برای مخاطب به چشم نمیآید و مخاطب پیام را میبیند، البته زمانی که ابزار اطلاعرسانی را قطع میکنند، فرد مقداری به خودش میآید و دچار یک خودآگاهی میشود که مگر ابزاری خنثی در دست من نبود تا هرطوری که بخواهم، پیام خودم را ارسال کنم و این پیام رسانهها به من برسد، پس چطور میشود که بخشی از پیام یا جنس و فرمی از پیام شروع به قطع کردن اتصال و ارتباط میکنند؟ /882/ 402/
خبرنگار: امیررضا سلیمانی
https://www.farsnews.ir/news/13990223000922