یادداشت؛
آیندهنگری کجای سیستم مدیریتی ورزش ایران است؟
سیستم ورزش ایران سالهاست که گرفتار امروز است و برنامهای برای فردا ندارد، کمتر مدیری را در این سیستم میتوانید بیابید که برای زیرمجموعهاش یک برنامه توسعه چند ساله داشته باشد و همه چیز در کارهای روزمره خلاصه نشود.
به گزارش خبرگزاري رسا، سیستم ورزش ایران سالهاست که گرفتار امروز است و برنامهای برای فردا ندارد، کمتر مدیری را در این سیستم میتوانید بیابید که برای زیرمجموعهاش یک برنامه توسعه چند ساله داشته باشد و همه چیز در کارهای روزمره خلاصه نشود. اعتراف علیرضا دبیر گویای همه چیز است؛ او روز شنبه گفت که فدراسیون کشتی حتی یک برگ برنامه هم به عنوان سند ندارد و نمیدانیم که به عنوان مثال در سال ۲۰۲۱ یا چند سال بعد، کشتی ایران باید چه جایگاهی داشته باشد و به کجا برسد.
البته تنها کشتی نیست که چنین وضعیتی دارد و این شرایط را در فدراسیونهای مختلف و حتی وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک هم میتوان مشاهده کرد. مدیرانی بر سر کار هستند که آیندهنگری جایی در برنامههایشان ندارد و سالهاست که مدیریت ورزش گرفتار روزمرگی شده است و تنها به برنامهریزیهای کوتاهمدت بسنده میشود و کمتر فدراسیونی است که برای رسیدن به اهداف بلندمدت و دور برنامهریزی داشته باشد. این در شرایطی است که در ورزش دنیا و در کشورهای صاحب سبک، برنامههای توسعه چند ساله و حتی چندده ساله یکی از مهمترین فاکتورهای یک سیستم مدیریتی است که بر اساس هدفها و جایگاههایی که میخواهند به آن برسند، طراحی و در مسیر اجرا قرار میگیرد.
چنین نمونههایی را در کشورهای مختلف میتوان دید که برای رسیدن ورزش کشورشان به جایگاه مورد نظرشان برنامههای ۱۰ و ۲۰ ساله یا حتی بیشتر را پیشبینی و در این مسیر حرکت میکنند. در چنین برنامهریزیهای بلندمدتی تغییر مدیران نیز خللی در اجرای این برنامههای راهبردی که مسیر توسعه ورزششان را مشخص کرده است، ایجاد نمیکند و هر مدیری که بر سر کار میآید همان برنامه را ادامه میدهد. البته شاید در زمینه جزئیات اجرا تفاوتهایی بین مدیران دیده شود، اما در زمینه کلیات اختلاف جایی ندارد. این هماهنگی سبب میشود اهداف بلندمدت در ورزش که میتواند در زمینههای مختلف مانند زیرساختها، ورزش حرفهای یا بخشهای دیگر باشد در دسترس قرار بگیرد و یک رؤیای دست نیافتنی نباشد.
با این حال در ورزش کشورمان اهداف بلندمدت محلی از اعراب ندارد و اکثر مدیرانی که سر کار میآیند تنها به برنامهریزی برای برنامههای روتین و روزانه اکتفا میکنند و این روند سبب میشود که به گفته رئیس فدراسیون کشتی، این رشته ورزشی در ۵۰ سال گذشته، حتی یک برگ سند هم برای اینکه در آینده قرار است کشتی به کجا برسد، نداشته باشد. این در شرایطی است که کشورمان برای رسیدن به جایگاههای بالاتر در ورزش جهان در حوزههای مختلف به برنامههای بلندمدت نیاز دارد، برنامههایی که برای رسیدن به اهداف مدنظر صبر و استمرار میخواهد، مانند طی شدن پروسه تربیت یک قهرمان برای رسیدن به مدال المپیک که در کمترین حالت یک برنامه ۱۰ ساله نیاز دارد.
این در شرایطی است که در سیستم مدیریتی ورزش کشورمان رو آمدن یک قهرمان، نه بر اساس یک برنامهریزی هدفمند، بلکه بیشتر یک جرقه بوده است و مدیران کمترین نقش در تربیت یک قهرمان مدالآور را داشتهاند. این مسئله را میتوان در حوزههای دیگر هم دید، مانند حوزه زیرساختها یا صاحب نفوذ شدن در سازمانهای بینالمللی و تصمیمگیرنده ورزش دنیا مثل کمیته بینالمللی المپیک یا فدراسیونهای جهانی، مسئلهای که ورزش کشورمان ضربات زیادی بابت نداشتن جایگاه در این بخشها خورده است.
با وجود چنین خسارتهایی، اما ورزش در این زمینه نیز یک برنامه هدفمند و چند ساله برای کسب کرسیهای بینالمللی ورزشی نداشته و همه چیز در رایزنی و لابیهای مقطعی خلاصه شده است. روندی که البته نتیجهای نیز دربر نداشته تا با توجه به نداشتن یک برنامه هدفمند در این زمینه به جایگاهی که میخواهیم نرسیم. چنین وضعیتی از عدم آیندهنگری مدیران ورزش کشورمان سرچشمه میگیرد که رسیدن به هر هدفی را فوری و در کوتاهمدت میخواهند و برای آنها آینده تنها در امروز خلاصه شده است.
برای توسعه ورزش و رسیدن به موفقیتهای بیشتر در عرصههای مختلف مانند ورزش قهرمانی، زیرساختها، مدیریت و سلامت جامعه آیندهنگری و برنامههای چند ساله توسعه باید جایگاه ویژهای در سیستم مدیریتی ورزش پیدا کند و مورد توجه قرار گیرد. برنامههایی که با رفت و آمد مدیران، اجرای آن متوقف نشود تا ورزش به چشماندازی که ترسیم شده، برسد و مانند امروز نباشد که به گفته رئیس فدراسیون کشتی، این رشته ورزشی که امید اول مدالآوری کشورمان در المپیک است، حتی یک برگ برنامه هم برای آینده نداشته باشد./1360/
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات