یادداشت؛
ریشه ناکارآمدیها در نظام اسلامی
ناکارآمدی در نظام اسلامی کلیدواژهای است که بهعنوان راهبرد نظام سلطه جهت «فروپاشی از درون» در اختیار اقتصاد خوانهای اصلاحطلب قرار گرفته و هر از گاهی با آسمان ریسمان مغالطه گون و ادبیات غیرعلمی و پوپولیستی به ترور افکار عمومی میپردازند.
به گزارش خبرگزاري رسا، بیش از ۳۱ سال از پیام راهبردی حضرت امام خامنهای که در همان روزهای آغازین قبول مسئولیت امامت و راهبری نظام اسلامی و به مناسبت چهلمین روز ارتحال حضرت امام خمینی (ره) به عنوان نقشه راه انقلاب اسلامی، با تأکید بر چهار رکن اصلی صادر فرمودند میگذرد: «در این مرحله از انقلاب (پس از جنگ) هدف عمده عبارت است از ساختن کشور نمونه که در آن «رفاه مادی» همراه با «عدالت اجتماعی» و توأم با «روحیه و آرمانهای انقلابی» با برخورداری از «ارزشهای اخلاقی اسلام» تأمین شود. هر یک از این چهار رکن اصلی تضعیف و یا مورد غفلت قرار گیرد بقای انقلاب و عبور آن از مراحل گوناگون ممکن نخواهد بود».
با اجرای طرح تعدیل اقتصادی و آزادسازی قیمتها در دولت هاشمی و ثبت رکورد بی سابقه تورم ۵۰ درصدی، فشار شدیدی به طبقات محروم و مستضعف جامعه وارد شد و حتی کلید واژههای توحیدی حضرت امام (اقشار آسیبپذیر به جای مستضعفان و محرومان، دولتهای قدرتمند به جای دولتهای مستکبر و استعمارگر و...) دچار استحاله و تغییر لفظ شدند. حتی این جمله منسوب به مرحوم هاشمی نیز شنیده شد که «در فرآیند تعدیل، حتی اگر ۱۵ درصد از جمعیت کشور (که عموماً دهکهای محروم جامعه بودند) در زیر چرخهای توسعه له شوند، اشکال ندارد» که سخنان و مواضع و عملکرد هاشمی طی هشت سال سکانداری قوه مجریه مؤید انتساب فعلی این جمله به ایشان است.
بی تردید راه و روش و برنامه مرحوم هاشمی (تحقق توسعه ولو به قیمت قربانی شدن اقشار مستضعف و کاهش قدرت خرید مردم و ایجاد شکاف وسیع طبقاتی) بر خلاف «نقشه راه و اصول چهارگانه راهبردی رهبری» و «برخلاف برنامه اول توسعه» بوده و سنگ بنای عدول از اصول راهبردی انقلاب اسلامی و بروز ناکارآمدی در نظام اسلامی توسط کارگزاران سازندگی و مروجان لیبرال سرمایهداری غربی به زمین زده شده است و این روال همچنان طی سه دهه گذشته توسط غربگرایان با اصرار دنبال شده است. آسیبهایی که مردم و نظام اسلامی از ناکارآمدی، سوءمدیریت و اشرافیگری غربگرایان طی سه دهه گذشته دیدهاند به مراتب بیش از تحریمها و فشارهای ظالمانه امریکا و همپیمانانش بوده و سبب تخریب باورها، ایمان و اعتقادات مردم شده و به اعتماد مردم به نظام اسلامی آسیب زده است. تردیدی نیست که تبعیت غربگرایان از الگوهای غلط و ضد عدالت اجتماعی لیبرال سرمایهداری غربی علت اصلی ناکارآمدی در نظام اسلامی است که «سوءمدیریت»، «اشرافیگری» «ترویج سبک زندگی غربی»، «تحقیر توانایی ملی و داخلی»، «مفاسد گسترده اقتصادی»، «رانتخواری» و... از نشانههای آن و خروج بیش از ۱٤۰ میلیارد دلار از ثروت ملی توسط آقازادههای جریان غربگرا تنها یک نمونه از بلایای غربگرایی در ایران است. غربگرایان سعی دارند با ارائه ویترینی از مسائل و مشکلات جامعه (که بیشک خود عامل موجده آن بوده اند) در مغالطهای آشکار، درچارچوب نقشه راه امریکا و غرب، نظام اسلامی را ناکارآمد نشان داده و با سرپوش گذاشتن بر علل اصلی مشکلات، به مردم آدرس عوضی داده و با فریب افکار عمومی، مسیر باقی ماندن خود در قدرت را هموار و ناخواسته! به تکمیل پازل نظام سلطه کمک کنند.
رشد ۱۰ برابری قیمت کالاها در اردیبهشت ماه سالجاری نسبت به اردیبهشت ماه سال ۹۸ در کنار رشد نامتعادل و اندک حقوق و دستمزدها (که به تشدید فاصله طبقاتی و فقر عمومی منجر شده) تردیدی در ناکارآمدی و سوءمدیریت اصلاحطلبان بهعنوان منادیان غربگرایی در کشور باقی نمیگذارد.
ناکارآمدی در نظام اسلامی کلیدواژهای است که بهعنوان راهبرد نظام سلطه جهت «فروپاشی از درون» در اختیار اقتصاد خوانهای اصلاحطلب قرار گرفته و هر از گاهی با آسمان ریسمان مغالطه گون و ادبیات غیرعلمی و پوپولیستی به ترور افکار عمومی میپردازند. بهعنوان مثال چند اقتصاد خوان غربگرا و اصلاحطلب دور هم جمع شده و بر اساس آموزههای لیبرال سرمایهداری با مقایسه قدرت خرید مردم در سال ۹۸ نسبت به سال ۵۷ و افزایش ۹۰۰ برابری حقوق و دستمزد نسبت به افزایش ۳۰۰۰ برابری قیمت کالاها در ۴۰ سال گذشته ضمن تطهیر رژیم فاسد و طاغوتی شاهی، نظام اسلامی را متهم به ناکارآمدی میکنند و تحقیق! خود که در سال ۹۸ انجام شده را با هدف تحریک کارگران در روز ۱۱ اردیبهشت ۹۹ منتشر میکنند در حالیکه تحقیق این اقتصاد خوانها از اساس، غلط، غیرعلمی، فرار از پاسخگویی و مبتنی بر فریب مردم است.
اگر این اقتصاد خوانها اوضاع اقتصادی سال ۹۸ را با سال ۸۹ هم مقایسه میکردند قطعاً بی کم و کاست به همان نتایج تحقیق ۴۰ ساله رسیده و متوجه میشدند که مشکل اصلی کشور ما غربگرایی اصلاحطلبان و تبعیت آنان از مدلهای اقتصادی و مدیریتی لیبرال سرمایه داری غربی است که هر چهار اصل بنیادین و راهبردی نظام اسلامی: «رفاه مادی» همراه با «عدالت اجتماعی» و توأم با «روحیه و آرمانهای انقلابی» با برخورداری از «ارزشهای اخلاقی اسلام» را به مسلخ برده شده و برای مردم تنفر، فقر و تهیدستی و برای کشور فساد در امور و برای انقلاب اسلامی فرصتسوزی را به ارمغان آورده است.
مرور کارنامه مدیریتی ۳۰ ساله اصلاحطلبان غربگرا، تردیدی باقی نمیگذارد که تنها راه تحقق اصول چهارگانه مذکور، تحقق بیانیه گام دوم انقلاب و سپردن امور به جوانان مؤمن، باانگیزه، انقلابی، شجاع، دشمنشناس، بصیر، بااستقامت و مردمی بهعنوان صاحبان تفکر انقلابی و جهادی است./1360/
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات