کرونا و مسأله علم دینی
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی مجازی با موضوع “کرونا و مسئله علم دینی“ توسط قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه، دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ به صورت مجازی تحت نرم افزار ادوب کانکت برگزار شد، رویکردهای مختلف در دینی بودن علم بررسی و طب به عنوان یکی از علومی که در مسئله شیوع کرونا با چالشهایی به لحاظ دینی بودن یا مدرن بودن و توانمندی آن قرار گرفته است، مورد توجه قرار گرفت.
دکتر رمضان علی تبار، ارائهدهنده این نشست علمی با اشاره به اینکه رویکردهای مختلفی درباره معیارهای علم دینی وجود دارد گفت: برخی اساساً مخالف علم دینی هستند و علم را صرفاً تجربی میدانند و علم دینی را معادل همان نقل ووحی تلقی میکنند. بنابراین علم دینی را به معنای علم برگرفته از نقل و وحی میدانند و چون معتقدند نقل قابلیت تجربی بودن را ندارد بنابراین علم دینی نداریم.
عضو شورای مرکزی قطب فلسفه دین اسلامی افزود: اما موافقان علم دینی طیف وسیعی را شامل میشود. برخی علمی را که برگرفته از وحی و سنت باشد دینی میدانند. این رویکرد را میتوان رویکرد نصمحوری و نقلبسندی خام (نقلمحوری حداکثری یا نصگرایی افراطی) نامید. مثلا میگویند طب اسلامی، یا طب روایی یا طب قرآنی و منظور طبی است که برگرفته از وحی و سنت، یا روایات و یا قرآن باشد. برخی دیگر معتقدند اگر باورهای اصلی و محوری در یک علم دینی باشد آن علم دینی است. یعنی پیشفرضها و مبانی جهانبینی دینی باشد. برخی دیگر دینی بودن مؤلفههای رکنی علم را معیار دینی بودن علم میدانند.
عضو گروه منطق فهم دین پژوهشگاه در ادامه به دیدگاه خود اشاره کرد و آن را دیدگاهی دستگاه معیار معرفی نمود و افزود: بنده معتقدم دینی بودن علم را نباید صرفاً در ماده آن یعنی منابع آن علم جستجو کرد. به نظر بنده باید روح حاکم بر آن علم مورد نظر واقع شود. اگر روح حاکم بر یک علم دینی باشد آن علم دینی است و در غیر این صورت دینی نیست. بنابراین صرفاً به منبع یا صرفاً به روش یا حتی منابع و روش و مجموعهای از مؤلفهها ملاک دینی بودن علم نیست. توحیدمحوری و قرارداشتن در مسیر غایت نهایی دین (امتدادهای دین در علم)، دینیبودن علم به لحاظ منشأ (معطی) حیقیقی آن (مثلا در علم طب توجه به اینکه طبیب حقیقی کیست و شفای حقیقی از کجا حاصل میشود و…)، واحدبودن معیار برای دینیبودن هر علم با تفاوت در عناصر و مؤلفهها، و نگاه سیستمی به عوامل و مؤلفههای دینی اعم از عوامل بیرونی و درونی (نفی نگاه جزیرهای) از نکاتی است که در دینی بودن علم باید به آن توجه شود. بنابراین باید توجه داشت که دینیبودن هر علمی به حسب خودش است یعنی در عین اینکه وحدت معیار داریم، تفاوت در مؤلفهها هم وجود دارد. یعنی ممکن است در دو علم متفاوت به یک اندازه از منابع دینی استفاده نشده باشد اما هر دو علم را دینی بدانیم چون روح حاکم بر آنها دینی است. بنابراین دینیبودن فقه و اخلاق با دینیبودن طب متفاوت است.
علیتبار در ادامه با توجه به رویکردها و معیارهای یادشده، به بهانه شیوع کرونا، مسأله دینیبودن طب و علم پزشکی در مقایسه با طب موجود را مورد توجه قرار داد و گفت: از مسائلی که شرایط کرونایی ممکن است در علمشناسی به ویژه در حوزه علم سکولار و علم دینی مطرح کند، میزان کارآمدی آن دو است. این مسأله درباره علم طب نیز صادق است. امروزه مدلهای مختلفی از طب؛ نظیر طب مدرن، غربی، شرقی، طب سنتی، طب بومی و طب مذهبی (اسلامی، روایی، قرآنی) مطرح است. کرونا نشان داد که علوم موجود در مواجهه با پدیدهها و بیماریهای جدید، دارای نقاط ضعف و محدودیتهاییاند. طب جدید به رغم جامعیت نسبی و تمام ابزارها و امکانات مدرن نتوانست به خوبی در برابر چالش کرونا پیروز شود و محدودیتها و کاستیهای آن برملا شد. طب سنتی، مجموعهای از دانستهها و مهارتها بر پایه باورها و تجربههای بومی در فرهنگهای مختلف است که در این چالش، به تنهایی نتوانست مشکلی را حل کند. اما طب به اصطلاح اسلامی که در حقیقت طب نقلی یا طب نقلمحور است نیز به جهات مختلف (مبانی، منابع و روش) دارای ضعفها و کاستیهای فراوانی است که اینجا در صدد نقد مدلهای مختلف طب به ویژه طب نقلی نیستیم. اما میتوان گفت؛ اولاً هر سه مدل، دارای محدودیتها و کاستیهاییاند و ثانیاً هر کدام، به نحوی، سکولارند، لذا هیچکدام طب مطلوب دینی نیستند؛ زیرا طب مدرن، از یک سو خود نیز مدعی سکولاربودن است و از سوی دیگر، هر چند مدعی جامعیت است؛ اما نقاط ضعف اساسی آن در همین جامعیت است و به دلیل سکولار بودن، جامعیت لازم را نداشته و تنها به حوزه سلامت جسم و ابعاد مادی توجه دارد که در همان زمینه نیز بسیار آسیبپذیر است. طب سنتی نیز با طیف وسیع آن، نیز همین مشکل را دارد؛ اما طب به اصطلاح اسلامی، مدعی دینی و اسلامیبودن است و دقیقاً از همین ناحیه، دارای آسیب و محدودیت جدی است؛ زیرا اسلامیبودن را تنها در منبع نقل و روایات و همچنین بهرهگیری از چند روش ناقص خلاصه کرده است؛ در حالیکه علم بر اساس چند روایت؛ نه تنها اسلامی و دینی نیست بلکه حتی علم نخواهد بود. در این باب حتی اگر به قرآن، روایات و سیره معصومین (ع) مراجعه کنیم، نمیتوان، دینیبودن طب را به بهرهگیری از روایات خلاصه نمود. منابع دینی ما حتی منابع نقلی، نه تنها اکتفا به نقل را تأیید نمیکنند بلکه ما را به منابع و روشهای دیگری نظیر عقل، تجربه و مشاهده و… ارجاع میدهند؛ بنابراین، هر سه الگوی طب (مدرن، سنتی و اسلامی) تا حدودی سکولارند و هر کدام، به بخش خاصی اکتفا کردند. بنا بر این خلأ طب مطلوب احساس میشود.
وی در ادامه به ویژگیهای طب مطلوب اشاره کرد و گفت: طب مطلوب دو ویژگی رکنی دارد: جامعیت و سکولارنبودن. جامعیت، ناظر به منابع، ابزارها و روشهاست و سکولار نبودن (دینیبودن) نیز افزون بر عناصر یادشده، به مبانی، اهداف، غایات و کارکردهاست. هر دو ویژگی به یک تعبیر، یک چیزاند.
علیتبار در جمعبندب مباحث خود گفت: بر اساس دیدگاه برگزیده، معیار اصلی دینیبودن طب، به امتدادهای دین و جهانبینی توحیدی در آن بر اساس غایت نهایی دین میباشد. معیار کلی را میتوان در عوامل مؤلفههای مختلفی نشان داد. عوامل و مؤلفهها عبارتند از: دینیبودن موضوع، محمول، عالِم، معلوم، روش، ابزار، منبع، فایده و کاربرد، هدف و غایت، مبانی، پیشفرضها، پیشانگارهها، زمان، مکان، جغرافیا، فرهنگ، تمدن و امثال آن. برخی از این عوامل مربوط به «علم» و برخی مربوط به «عالِم» و برخی دیگر مربوط به «معلوم» (موضوع و متعلق) میباشند. این عوامل و مؤلفهها را میتوان در دو دسته کلی: عوامل و مبادی بیرونی و مؤلفههای درونی تقسیم نمود. مؤلفههای درونی علم عبارتند از: موضوع، مسائل، منطق و غایت؛ و عوامل بیرونی، خود به دو دسته عوامل معرفتی و غیرمعرفتی تقسیم میشوند. عوامل معرفتی، همان مبادی علماند و عوامل غیر معرفتی عبارتند از: عوامل جامعهشناختی و عوامل روانشناختی. عوامل اجتماعی عبارتند از: زمان، مکان، جغرافیا، فرهنگ، تمدن و امثال آن. عوامل روانشناختی، به ویژگیهای عالمان، مؤسسان، بانیان و نظایر آن، اشاره دارد.
طب مطلوب در مواجه با چنین بیماریهایی، چون جامعیت لازم را دارا میباشد و دارای متافیزیک توحیدی و الهی است، میتواند شبهات نظری و عملی ناظر به طب را نیز حل کند. چون ضمن پذیرش نظام علی-معلولی، نقش خداوند، عامل حقیقی بیماری، مسأله سنتها (ابتلا، امتحان، عقاب و…)، شفا و شفادهنده (حقیقی و معدّه) عوامل فراطبیعی و طبیعی، نقش انسان مشخص و معلوم است.
شبهات مختلفی در ارتباط با شیوع کرونا مانند:
– ضرورت پزشکی و درمان به جای مذهب و دعا،
– ضرورت ساخت بیمارستان به جای حرم و امامزاده،
– فراگیری کرونا و تبیین گناه و امتحان… (همه که گناهکار نیستند)
– علم تنها راه جلوگیری از بلایا است نه دعا و مذهب (اشاره به تعطیلی امور مذهبی….)
– ویروسها عوامل طبیعی و مادیاند و ربطی به دعا و مذهب ندارد،
– حرمها دارالشفا نیستند (مسأله ویروس و ضدعفونی کردن و…)
مطرح شد که در اینجا فرصت پاسخگویی به این شبهات نیست ولی در طب مطلوب همه این شیهات پاسخ خود را مییابند./1350/د102/ق