هشدار آقامجتبی تهرانی در خصوص تخریب شخصیت امام توسط دشمنان
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، مرحوم آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) در یکی از سخنرانیهای خود، در خصوص تلاش دشمنان برای برخورد با امام خمینی (ره) هشداری به جوانان داد که در ادامه میخوانید:
امام خمینی (ره) از امام حسین (ع) بالاتر نیست او شاگرد مکتب حسین (ع) است. حسین (ع) را در تاریخ به عنوان یک شورشی معرفی کردند، برروی این نکته فکر کنید، امروز نیز البته برخی همین را میگویند. این خبیثها پس فردا امام (ره) را نیز همینگونه معرفی میکنند.
تصور نکنید با این افراد تا زمانی که زنده هستند، برخورد میشود بلکه تا زمانی که خط آنان ادامه دارد، مبارزه علیه آنها صورت میگیرد. سالها بعد از شهادت علی (ع)، معاویه دستور داد بالای منبرها او را لعن کنند زیرا هنوز خطش باقی بود.
باید عبرت بگیریم، دشمنان این کار را خواهند کرد و اول مجامع فرهنگی را هدف میگیرند و با عنوانهای خوبی مثل سمینار، کنفرانس و ... به آن میپردازند. این اعمال عادی نیست بلکه دستهایی پشت پرده ولو با ۱۰ واسطه وجود دارد اما بدانید والله قسم اگر این شخصیت در تاریخ کوبیده شود، اسلام کوبیده خواهد شد و قرنها بگذرد مسلمانان امکان قد علم کردن ندارند.
من احساس خطر کردم و امروز این حرفها را میزنم تا روز قیامت، خدا به من نگوید مجتبی، تو که فهمیدی چرا بیان نکردی؟ من با بیان این حرفها به خدا خواهم گفت، من حرفم را زدم.
آن اسلحهای را که امام (ره) به دست جوانان داد بنا دارند بگیرند زیرا نسل جدید قطعاً از نسل گذشته تبعیت میکند، اسلحه برخواهد داشت و علیه دشمنان اسلام قیام میکند بنابراین آنان به دنبال این هستند تا مانع اسلحه برداشتن این نسل شوند و جایش سوت سوتک در دانشگاهها به دست آنها میدهند.
ای جوانها، متوجه باشید کلاه سر شما میگذارند تا از خط اسلام و امام (ره) دور شوید. اینها را نگاه نکنید که عکسی از امام میگذارند و زیرش مینویسند که فلان چیز را گفت، اینها درحال سمپاشی هستند تا زهر خود را بریزند. هدف آنان این است، تا زمانی که افکار، نظریات، شعاع حرکت امام (ره) وجود دارد، با او مقابله کنند./د102/ف
منبع: فارس
یکدم برون ز فکر حرام و حلال باش..!
،
دنیاست بی خیال، تو هم بی خیال باش!
این داس را برای علف تیز کرده اند
با نفس زخم خورده ی خود در جدال باش
اصلا گناه دختر تنهای تو چه بود؟
یک لحظه فکر یافتن این سوال باش
او تشنه محبت و لبخند و مهر بود
او بی گناه بود... در این احتمال باش
شاید که باد روسری اش را کشیده بود
شاید که عکس... دور از این قیل و قال باش
از مادرش بپرس چرا خانه خسته است
سرزنده مثل آب و هوای شمال باش
مانند سیب باش و بگو دختر عزیز
نارنج سرخ خانه ی من ! پرتقال باش!
تفریط را ببین و از افراط دور شو
پابند عقل باش و پی اعتدال باش
دنیای اعتدال همان سیب باغچه ست
نه بیشتر رسیده بمان و نه کال باش
گیرم که مثل بیدی، آتش گرفته ای
در آتشت بسوز و نه کم از زغال باش
دنیا جمال دارد و عشق جلال، نه!
جانان من تو جمع جمال و جلال باش!
ای مرد روستایی! دنیا عوض شده ست
ای مرد در گذشته، کمی اهل حال باش!
شاهین نه ، لاشه خوار به نشخوار آمده ست
ایمن ز زوزه های بد این شغال باش
فتوا مده که ناجی این دختران تویی
ای قورباغه خان کچل لو ! تو لال باش!