شهید صدر به مثابه مکتبی است که از زمان خودش جلوتر بود
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجتالاسلاموالمسلمین خسروپناه در نشست «مبانی، رویکردها و نوآوریهای کلامی شهید صدر» که به همت پژوهشگاه تخصصی شهید صدر و با همکاری بنیاد امامت و موسسه معنا برگزار شد، گفت: شهید صدر یک شخص نیست؛ یک مکتب فکری است که نوآوریها و نظریهپردازیهای فراوانی داشته و انصافاً شخصیتی بود که از زمان خودش جلوتر بود.
وی در تبیین این بحث در ابتدا خلاصهای از کتاب «پژوهشی درباره ولایت» را مورد اشاره قرار داد و به تحلیل روششناسی شهید صدر در این کتاب پرداخت.
تشیع یک اصل بود، نه یک پدیده عارضی
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: شهید صدر در کتاب «پژوهشی درباره ولایت» به چند نکته کلیدی اشاره دارد. یکی اینکه تشیع را نباید یک پدیدۀ ناگهانی شکلگرفته در طول تاریخ دانست. تشیع یک امر اتفاقی نیست که از طریق عبداللهبنسبا و فعالیتهای حزبی او یا به هر دلیل بهصورت تصادف و رَندوم ایجاد شده باشد. تشیع یک اصل بود، نه یک پدیدۀ عارضی در جامعۀ اسلامی.
وی افزود: اینکه شیعیان بهلحاظ تعداد و جمعیت کمترند، این اندکبودن نسبیِ افراد دلیل بر این نیست که بگوییم استثناست و اصل نیست. تشیع یک واقعیت استثنائی نیست؛ یک اصل است و زمینههایش از زمان نبی مکرم اسلام پدید آمد.
توضیح شهید صدر درباره خلط میان اصطلاح و شکلگیری محتوا
حجتالاسلام خسروپناه تأکید کرد: شهید صدر به این نکته اشاره میکند که اصطلاح شیعه و تشیع کِی بهوجود آمد و نباید این را با محتوای تشیع خلط کرد. برخی مواقع اصطلاح بعداً شکل میگیرد.
تبیین تشیع بهمثابۀ رهاورد طبیعی اسلام
وی تصریح کرد: شهید صدر تحلیل زیبایی را بیان میکند که تشیع رهاورد طبیعی اسلام است. رسول الله جامعه جاهلی را به جامعه اسلامی دعوت کرد. این رهاورد بزرگی بود و بعد از وفات پیامبر نیز باید استمرار پیدا میکرد.
استاد حوزه علمیه افزود: تمام ریشهها و زمینهها و بسترهای جاهلیت باید از بین برود و این زمان میبرد. نبی اسلام چند راهکار پیش رو داشت. یک راهکار این بود که سکوت کند و به همان هدایت و راهبری خودش بسنده کند. این کاملاً غلط بود؛ چون علائم فراوان عدم بلوغ امت مشاهده میشد. آنقدر عدم بلوغ آشکار است که خلیفه اول تصمیم میگیرد به نص خودش خلیفه دوم را تعیین کند. چطور خلیفه اول این را متوجه میشود اما نبی مکرم اسلام باید سکوت کند؟ اقدامات نبی اکرم نشان میدهد فرض اول، فرض غلطی است و سکوت نکرده. پس حتماً باید یک موضع ایجابی داشته باشد. این هم دو راه دارد. یک راه در قالب نظام شورایی است. اگر این بود، باید پیامبر امت را برای نظام شورایی آماده کند و جزئیات قانونی و مفاهیم فکری و مبانی نظری و قوانین اجرایی شورا را برای اداره جامعه بیان کند. اما اینها را مشاهده نمیکنیم.
حجتالاسلام خسروپناه افزود: اتکای امت به پیامبر هم در عرصه تعلیم است، هم تربیت و هم فرمانده نظامی و هم دولتمرد و حاکمی که اداره جامعه را به عهده دارد. اینها نشان میدهد پیامبر در قالب نظام شورایی موضع ایجابی نداشته است.
وی گفت: در نتیجه میماند یک فرض و آنکه پیامبر موضع ایجابی در مورد تعیین مصداق امام داشته باشد. آن هم تعیین امیرالؤمنین علیبنابیطالب(ع). تشیع به این شکل تحقق پیدا کرد.
برهان سبر و تقسیم
استاد حوزه علمیه با ذکر این مقدمه به بررسی روششناسی شهید صدر در این بحث پرداخت. او گفت: شهید صدر این بحث را مستند به حوادث تاریخی، با برهان سبر و تقسیم و بهصورت تحلیلی ارائه میکند. روش ایشان در کتاب «پژوهشی درباره ولایت»، یک روش برهانیتاریخی است؛ برهان سبر و تقسیم است. شهید صدر بدون اینکه آسیبی به بحث تقریب بزند و بخواهد تعابیر تندی نسبت به اهلسنت داشته باشد، این را بیان میکند.
برخورداری از وجدان رها، شرط پذیرش توحید
وی تأکید کرد: شهید صدر در آثار دیگرشان مثلاً کتاب مقدمه اعتقادی الفتاویالواضحه که با عنوان «اعتقاد ما» ترجمه شده، این بحث را مقدمتاً باز میکند و میگوید اگر انسانها با وجدان آزاد و رها بودند، سادهترین استدلال برای ایمان آوردنشان به خالق کافی بود. (أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخالِقُون) (طور: 3) اما این اندیشه مدرن مانع از وجدان آزاد و بیآلایش شده است.
حجتالاسلام خسروپناه افزود: در زمان ما دیگر جاهل قاصر وجود ندارد. اگر جاهلی هم هست، با وجود این امکانات، جاهل مقصر است. بعد که در این دو دهه اخیر توفیق داشتم گفتوگوهای مختلفی با رهبران و ادیان داشتم، دیدم جاهل قاصر هم کم نیست. آنقدر رسانه مقابل شبههپراکنی میکند که خیلی سخت است واقعاً انسان وجدان آزاد و رها داشته باشد.
*روش استقراء
استاد حوزه علمیه گفت: شهید صدر در استدلالی که برای اثبات وجود خدا آورده، از همان اسس المنطقیة یعنی روش استقرا استفاده کرده؛ از روش استقرایی توالدی نه روش اگوست کنت یا پوزیستویسم منطقی یا پساپوزیتویسم پوپر و…. یک روش استقرایی مبتنی بر توالد موضوعی و ذاتی است. یک روشی است که در بحثهای اعتقادی به آن پرداخته. پدیدههای هماهنگ را به عنوان دلیل ذکر میکند. برای بحث امامت ندیدم از این روش استفاده کند اما به نظر میرسد امکان استفاده هست.
روش ساختارگرایی جامعهشناختی
وی ادامه داد: یک روش دیگری شهید صدر در بحث حول المهدی دارد. تحلیل عقلایی میکند که آیا ممکن است کسی عمر زیادی داشته باشد؟ اصلاً چرا باید عمر زیادی داشته باشد و چرا ظهور نمیکند؟ از یک روش ساختارگرایی جامعهشناختی استفاده کرده. ساختارهای جامعه اسلام را تحلیل میکند. ما نگاه فردی داریم و میگوییم افراد آماده نیستند. شهید صدر یک بحث ساختاری و اجتماعی دارد.
لزوم تحلیل روشهای شهید صدر بر پایه مبانی فلسفی او
استاد حوزه علمیه افزود: ما وقتی روش ساختاری میگوییم، ساختارگرایی دورکیم به ذهن نیاید. آن مبانی خودش را دارد. روش استقرایی شهید صدر هم با بقیه فرق دارد و مبانی خودش را دارد.
روش کلگرایانه
وی همچنین به روش کلگرایانه به عنوان یکی دیگر از روشهای شهید صدر پرداخت و گفت: آخرین مطلب، رویکرد کلگرایانهای است که در بحث امامت دارد و میگوید باید امامان را یک کل به هم پیوسته ببینیم. این در مقابل رویکرد جزءگرایانه به امامان است. شبیه بحثهای مقام معظم رهبری در انسان 250 ساله است. خیلی هم زیباست.
حجتالاسلام خسروپناه اظهار داشت: شهید صدر امامان را در سه مرحله تصویر کرده. مرحله مصونسازی در برابر کجروی که از امیرالمؤمنین شروع شد تا امام سجاد. مرحله دوم، مرحله تشکیل یک جریان ایجابی است. بحثهای مذهب جعفری از امام باقر(ع) شروع شد. در ادامه مرحله اول، تشیع عمیقتر و تفصیلیتر میشود. در مرحله سوم، مرحله گسترش و آمادگی برای به دست گرفتن حکومت است که از زمان امام کاظم به بعد است./822/د۱۰۱/ف