کنکاشی در حمایت همیشگی اما مشروط رهبر انقلاب از دولتها
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، هفته دولت، فرصتی است که به یک سؤال پرتکرار و عمومی بپردازیم. منطق حمایت رهبر معظم انقلاب از دولتها چیست؟ این سؤال در یکی دو سال اخیر بیشتر و پس از آشوبهای بنزینی مطرح شده و حتی در بین بسیاری از انقلابیون نیز رواج دارد. این مقاله پرسش به این پاسخ را جستجو میکند.
حمایت از دولتها، حمایت همیشگی؛ اما مشروط
ابتدا بخشی از بیانات امام خامنهای را مرور میکنیم:
کسی را که مردم انتخاب کنند و رئیسجمهور قانونی کشور شود، همیشه مورد احترام و تکریم و حمایت جامع رهبری در همهٔ دولتها بوده؛ بعد از این هم باید باشد. 11/2/1384
من این را صریحاً به ملّت عزیزمان عرض میکنم - قبلاً هم گفتم - من از همهٔ دولتها در دوران مسؤولیت خودم حمایت کردم؛ از این دولت هم حمایت میکنم. هر جا هم لازم باشد تذکر میدهم؛ البته چک سفید امضاء هم به کسی نمیدهم. 1/1/94
همهٔ دولتهایی که بعد از انقلاب سر کار آمدند، دولتهای منتخب مردماند و بنده در همه این دورهها - آنوقتی که مسؤولیت داشتم - از همه این دولتها حمایت کردم. 16/4/1393
دأب بنده این است که همیشه از دولتها که بر سرکار هستند حمایت میکنم، امروز هم حمایت میکنم، بعد از این هم ان شاء الله تا زنده هستیم همین خواهد بود. 22/3/1396
وجه تمایز نظام اسلامی از دیگر نظامها
نظام اسلامی ایران وجوه تمایز زیادی با دیگر نظامهای مردمسالار دارد؛ اما دو وجه آن از همه مهمتر است.
یک- «آزادی و اختیار در انتخاب نوع حکومت و مسؤولان» و «رشد و ارتقاء عمومی» مردم در بستر حوادث و وقایع، از مهمترین وجوه تمایز نظام اسلامی با دیگر نظامهاست. در دیگر نظامهای دموکراتیک عموماً احزاب تصمیمگیرندهاند و با فرایند تعریف شده اشخاصی را برای تصدی مناصب مختلف آماده و معرفی میکنند و از او حمایت میکنند. در نظام اسلامی در بیشتر اوقات و بهخصوص در انتخاب رئیسجمهور انتخاب مردم نوعاً انتخابی متفاوت بوده است و در اول انقلاب رهبری با نظر کارشناسان و در ادامه با رأی مردم این کار انجام شده است. پیام ششم فروردین امام که نشان میدهد با انتخاب بازرگان به نخستوزیری و بنیصدر به ریاست جمهوری و منتظری به قائممقامی مخالف بودهاند شاهد این ادعاست.
همچنین رأی مردم در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس در دوران رهبری معظم انقلاب نیز گویای این واقعیت است. برای امام و رهبری، بسیار راحت بوده و هست که با سازوکاری جلوی تأیید صلاحیت فرد یا افرادی گرفته شود اما چنین اتفاقی نمیافتد حتی بالاتر از آن امام خامنهای مردم را- حتی کسانی که به انقلاب اعتقادی نداشته ولی ایراندوست هستند- به مشارکت در انتخابات دعوت میکنند در حالی که معلوم است نتیجه انتخاب چندان دلچسب نیست اما رأی مردم و حضور مردم و بالاتر و والاتر از آن رشد و ارتقای مردم در بستر انتخابات و برآمدن و قامت کشیدن افکار عمومی از پسِ حادثهها، برای امام انقلاب مهمتر است اگرچه مستلزم هزینههای سنگین و دشوار هم باشد. البته این فهم و درک راهبردی که مبتنی بر آموزههای قرآنی و برگرفته از سیره پیامبر و ائمه هدی علیهمالسلام است برای بسیاری از ما سخت و ناگوار است.
دو- نظام مردمسالاری دینی در ایران، چهره جدیدی از حکمرانی را پیش روی جهانیان قرار داده است که تاکنون تجربه نشده است. البته در برخی کشورها، چیزی شبیه نظام ما با سازوکارهای خاص خود وجود دارد، اما حقیقت این است که نظام انقلابی ایران، ترکیبی بدیع و نو از جمهوریت و اسلامیت را جلوهگر ساخته است. در این نظام، ولایت فقیه بهعنوان عالیترین مقام حاکمیت در رأس حکومت قرار دارد و سه قوه مجریه و مقننه و قضائیه بر اساس یک توزیع قدرت قانونی، ذیل آن قرار میگیرند. پس از بروز اشکالات فراوان در مناسبات بین نخستوزیر و رئیسجمهور در دهه 60 در اصلاح قانون اساسی که در سال 68 انجام شده و به تأیید مردم رسید. پُست نخستوزیری حذف شده و کلیه اختیارات اجرایی به رئیسجمهور واگذار گردید. این امر موجب شد تا برخی اشکالات دیگر رخ بنمایاند.
در این میان رهبری از سویی باید از رأی و انتخاب مردم پاسداری کند و از دیگر سو مراقب باشد تا دولتها و روسای آنها به ورطه خودکامگی و خودرأیی نیفتند، چراکه از سویی رأی اکثریت مردم و از دیگر اختیارات وسیع و گسترده قانونی، چنین زمینهای را فراهم میآورد. جمع بین حمایت و نظارت و تنظیم روابط بین قوا با هم از سویی و مناسبات دولت با رهبری کاری بس سخت و دشوار است که بحمدالله رهبر انقلاب اسلامی بهخوبی از عهده آن برآمدهاند. توجه به این دو نکته در تبیین و چرایی حمایت رهبری از همه قوا بهخصوص دولتها بسیار مهم و راهگشا است.
با توجه به این دو مبنای اصلی («رشد و ارتقاء عمومی از بستر انتخاب آزادانه» و «جمع بین صیانت از رأی و انتخاب مردم و جلوگیری از خودکامگی دولتها») چند نکته زیر نیز قابل توجه و دقت است:
اول- حمایت از دولتها حمایت از رأی مردم و انتخاب مردم است. رهبر انقلاب بر این باورند که «بدون رأی مردم و بدون حضور مردم و بدون تحقق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی سرپا نمیشود و نمیماند»
توجه داریم که رهبر انقلاب خواست مردم و تحقق خواست مردم را «عمود خیمه نظام اسلامی» میداند که بدون آن این خیمه فرو میافتد! بدین جهت است که میبینیم که رهبر انقلاب هزینههای این حمایتها را در همه دولتها از دولت آقای هاشمی تا دولت کنونی پرداخته است. بهعنوان مثال حمایت ایشان از دولت کنونی در مذاکره - علیرغم یقین ایشان از بینتیجه بودن آن- و نیز حمایت از دولت در قضیه بنزین دو نمونه عینی آن است.
دوم- نکته دیگر حمایت ایشان از سازوکارهای قانونی و قانون است. وقتی در یک فرایند قانونی شخصی بهعنوان رئیسجمهور یا وزیر رأی میآورد باید مورد حمایت واقع شود. یا آنگاه یک طرح در مسیر قانونی خود تصویب شده و اجرایی میشود باید مورد حمایت قرار گیرد. «قانون» خطّ قرمز رهبری در هدایت جامعه است. به همین دلیل است که ایشان بارها و بارها با صلابت و قاطعیت جلوی بیقانونیها ایستادهاند. نمونه آن درباره حمایت ایشان از رأی مردم و روند قانونی آن در سال 88 است و آنگاه که در سال 92 رئیسجمهور منتخب کمتر از یک درصد از نصاب لازم رأی آورده بود ایشان با تقاضای بازشماری آراء مخالفت میکنند و بر تداوم روند قانونی صحه میگذارند.
سوم- سومین نکته؛ «امنیت کشور» است که جزو محکمات نظام و کشور محسوب میشود. عدمحمایت از دولت یا استیضاح دولت قطعاً به هرج و مرج و ناامنی منجر میشود؛ مانند مخالفت چندباره ایشان در سالهای اخیر با استیضاح رئیسجمهور است. پرواضح است که کنار زدن رئیسجمهور در شرایط سخت کنونی به خلأ قدرت منجر خواهد شد. از سویی معاون اول باید سه ماه عهدهدار قوه مجریه شود. از دیگر سو موافقان و مخالفان رئیسجمهور به میدان و خیابان میآیند و دشمن نیز وارد عرصه میشود و از سوی دیگر دولت نیمبند باید هم به رتق و فتق امور بپردازد و هم زمینه را برای انتخابات آماده کند که خود این موضوع گرفتاریهای فراوان دارد. در چنین شرایطی که مردم دست به گریبان دشواریهای معیشتی خود هستند باید دلمشغول ناامنیها و آشوبها نیز باشند.
چهارم- نکته مهم دیگر نگاه «کلان و راهبردی رهبر انقلاب اسلامی به صحنه دشمنی دشمنان» و چنگالها و دندانهای تیز شده آنان برای هجوم رسانهای و روانی و امنیتی و سیاسی است. با این مبنا رهبر انقلاب اسلامی، یک گزاره راهبردی را دائماً تکرار کردهاند و آن اینکه؛ «نوک حمله خود را به سمت دشمن بگیرید.»
بهعنوان نمونه؛ همه میدانیم که رهبر حکیم انقلاب اسلامی از نحوه عملکرد دولت در ماجرای برجام رضایت چندانی نداشتند با این همه شدّت حمله ایشان در اینگونه ماجرا به بدعهدی دشمن و آمریکا بوده است.
پنجم- «درک عمیق و راهبردی رهبر انقلاب اسلامی» از اینکه در نگاه عموم مردم، تفاوت چندانی بین دولت و نظام نیست. در واقع بسیاری از مردم بین دولت و نظام تفکیک قائل نمیشوند. ازاینرو افراط در انتقاد بدون رعایت اطراف و جوانب آن را موجب بیاعتمادی و کاهش اعتماد عمومی به اصل نظام میدانند.
ششم-در همه دولتها هستند کسانی که «با بهانهجوییهای مختلف و شیطنتهای رسانهای» درصدد هستند تا مخالفت رهبری را موجب بسته شدن دست و پای دولت و جلوگیری از اجرای وظیفه کامل او قلمداد کنند. بسیاری از این عناصر همواره کوشیدهاند تا با فرافکنی به مقصرتراشی بپردازند تا از پاسخگویی فرار کنند. حمایت از دولتها در واقع خنثیسازی بسیاری از این طراحیهای شینطنتآمیز است.
با حمایت منطقی از دولتها، نه دولتها و حامیان آنها بهانهای برای فرافکنی و مقصر تراشی نداشته و نخواهند داشت. اکنون دولت یازدهم و دوازدهم هیچ بهانهای از این دست ندارد؛ زیرا بیشترین حمایتها را در دشوارترین شرایط، رهبر انقلاب اسلامی از ایشان داشتهاند.
هفتم- نکته مهم دیگر؛ «چشمهای تیز و چنگالهای گشوده دشمن» و پیادهنظام و سوارهنظام رسانهای او در القاء حاکمیت دوگانه، جنگ قدرت، دعوای نهادهای انتخابی و انتصابی و اختلاف دولت و رهبری یا دولت با دیگر قوا و... هستند. نباید به آنها میدان داد و به اخبار آنها ضریب خبری داده شود. باید جدول دشمن تکمیل شود و باید دست دشمن در همه عرصهها خصوصاً در این عرصه خالی باشد.
هشتم- نکته دیگر اینکه؛ برای رهبر انقلاب راحتترین کار این است که در هر سخنرانی دو سه انتقاد از دولتها را ابراز دارد و آنها را مورد حمله و نقد و اعتراض قرار دهد! طبیعی است اینگونه بیانات به تعبیر خودمانی؛ دلها را خنک کند. موجب تشفّی خاطر میشود. افکار عمومی را راضی میکند؛ اما حاشا و کلّاً که یک رهبر فقیه عادل و متقی از منصب نیابت امام زمان علیهالسلام با درک عمیق و راهبردی از صحنه داخل و خارج و دوستیها و دشمنیها، بخواهد چنین کند و برای خوشایندها سخنی را بر زبان جاری کند.
نهم- با این همه ایشان بارها گفتهاند که این حمایتها بدون قید و شرط نیست. ایشان در سخنرانی اول فروردین 96 در حرم امام رضا علیهالسلام فرمودند:
«من این را صریحاً به ملت عزیزمان عرض کنم - قبلاً هم گفتم- من از همه دولتها در دوران مسؤولیت خودم حمایت کردم، از این دولت هم حمایت میکنم. هر جا لازم باشد تذکر میدهم. البته چک سفید امضاء هم به کسی نمیدهم».
بر این مبنا رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بسیاری موارد هم در بیانات عمومی به دولتها تذکر دادهاند و هم به فرموده خودشان در جلسات کاری خصوصی تذکرات صدچندان و با عتاب و خطابِ دلسوزانه داشتهاند و در مواردی هم از یک اقدام یا چند اقدام، یک موضع یا مواضعی نیز تمجید کردهاند. لذا نباید عدهای گمان کنند، رهبری باید در هر موقعیت و هر زمان انتقادات خود را علنی کرده و در مجامع عمومی آن را مطرح کنند.
دهم- میماند یک نکته؛ و آن اینکه آیا با این نکاتی که گفته شد؛ جایی برای نقد و انتقاد صاحبان تریبون و اهالی رسانه و نخبگان در انتقاد از دولت و دیگر قوا نمیماند. چون در بیان هر انتقاد یکی از موارد پیشگفته وجود خواهد داشت. لذا باید سکوت کنیم و هیچ نگوییم و دم فروبندیم و چشم بر اشکالات ببندیم. این با آنچه از رسانهها - که باید صدای رسای مردم باشند- تفاوت دارد؟
پاسخ این است که؛ خیر. دراینباره ما یک گزاره راهگشا و راهبردی در مواجهه با دولتها و قوای دیگر و همه مسؤولان در همه سطوح داریم و آن؛ «راهبرد دفاع واقعبینانه و نقد منصفانه» بهعنوان یک راهبرد همیشگی و دائمی است که همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده و هست./9314/ی703/ب1
هادی رحیمی