مروری بر تحولات جنگ قرهباغ از ابتدا تا پایان نبرد
به گزارش خبرگزاری رسا، نبرد منطقه قره باغ که از روز ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ میلادی آغاز شده بود سرانجام با امضای معاهده آتش بس میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان که با وساطت دو کشور روسیه و ترکیه انجام گرفته بود به پایان رسید. جنگی که به قیمت کشته و زخمی شدن بیش از ۱۰ هزار نفر از قوای نظامی و غیر نظامیان دو کشور (که بخش عمده تلفات مربوط به ارمنستان است) با پیروزی قاطع طرف آذری به پایان رسیده و سرانجام پس از ۲۶ سال ارتش ارمنستان از مناطق اشغالی خاک جمهوری آذربایجان(مناطقی جدای از قره باغ) خارج شده و کنترل موقت منطقه قره باغ نیز به نیروهای صلح بان ارتش روسیه سپرده شد تا در فرصت مقتضی نسبت به تعیین سرنوشت ساکنان این منطقه با نظارت سازمان ملل متحد تصمیم گیری شود.
آخرین تمرین نظامی پیش از شروع جنگ
اگرچه در طول ۳۰ سال گذشته همواره درگیریهای کوچک و بزرگ در منطقه قره باغ میان ارتش دو کشور وجود داشته است اما آخرین مورد درگیریهای پیش از جنگ بزرگ اخیر از جهاتی منحصر به فرد و خاص بود.
در روزهای ابتدایی مرداد ماه سال جاری (میانه ماه جولای میلادی) رسانههای دو طرف از درگیریهای نسبتا سنگین در مناطق مرزی دو کشور در شرق قره باغ خبر دادند. ارتش جمهوری آذربایجان بدون استفاده از قوای پیاده و زرهی اقدام به حملات سنگین پهپادی و توپخانهای به مواضع ارتش ارمنستان در شرق و شمال منطقه قره باغ کرده بود.
نخستین بار نظامیان آذری از تسلیحات مدرنی که در سالهای اخیر از متحدان خود نظیر رژیم صهیونیستی خریداری کرده بودند استفاده کردند. در موج نخست حملات نظامیان ارتش جمهوری آذربایجان سنگرهای مرزی قوای ارمنی را با استفاده از موشکهای ضد زره سری Spike ساخت اسراییل هدف قرار دادند و سپس برای حمله به مواضع عمقی تر رقیب شروع به شلیک پهپادهای انتحاری کردند.
از سال ۲۰۱۰ به این سو ارتش جمهوری آذربایجان که به شکل سنتی کاربر تسلیحات ساخت شوروی سابق و روسیه بود دست به خرید گسترده تسلیحاتی از رژیم صهیونیستی زد که طیف وسیعی از پهپادهای شناسایی و انتحاری از مهمترین بخش های قراردادهای امضا شده میان دو طرف بود.
پهپادهایی نظیر هاروپ، هارپی، هرون، هرمس ۴۵۰ و ۹۰۰، اسکای استرایکر و اوربیتر۳ به تعداد بسیار زیادی توسط ارتش این کشور خریداری شده و نخستین بار به شکل گسترده در درگیری با ارتش ارمنستان مورد استفاده قرار گرفت.
در این موج درگیریها ارتش ارمنستان با استفاده از سامانههای پدافند موشکی و سیستم های جنگ الکترونیک خود حدود ۱۰ تا ۱۵ فروند پهپاد رقیب را سرنگون کرد و بدین وسیله خود را پیروز این موج از درگیری پراکنده میان دو طرف میدانست. البته قابل ذکر است که در تمام سالیان گذشته تقریبا تمامی حملات ارتش جمهوری آذربایجان به منطقه قره باغ توسط ارمنستان دفع شده بود اما اینبار تفاوتی بزرگ و عبرت آموز برای جمهوری آذربایجان داشت.
در واقع فرماندهان ارتش این کشور تنها یک تمرین نظامی و مانور واقعی را برای حمله ۲ ماه بعد خود انجام داده بودند تا نظامیان این کشور از آمادگی ذهنی کافی برای چگونگی نبرد با دشمن برخوردار باشند.
آغاز جنگ بزرگ قره باغ با فرماندهی میدانی ترکیه
کشور جمهوری آذربایجان از بدو تاسیس خود همواره در بسیاری از فاکتورهای حیاتی نسبت به رقیب خود ارمنستان برتری داشته است؛ از جمله در مبحث جمعیت و نیروی انسانی، قدرت اقتصادی و میزان تولید ناخالص ملی، ارتش بزرگتر با حجم و کیفیت نجهیزاتی برتر نسبت به رقیب، اما همواره در برابر ارتش ارمنستان در میدان نبرد ناکام بودند.
حلقه مفقوده و آنچه این کشور در میدان رزم به آن احتیاج داشت فرماندهی صحیح و حرفه ای قوا و استفاده از فاکتورهای برتری این کشور نسبت به ارمنستان بود. چیزی که به مدد ورود ترکیه به عنوان کشوری که ارتش آن عضو ناتو بوده و با بالاترین استانداردهای موجود نظامی به طراحی عملیات و مدیریت میدان نبرد میپردازد محقق شد.
تقریبا در نخستین روزهای موج آخر درگیری در مرداد ماه بود که رسانهها تصاویری از امضای قراردادهای همکاری نظامی میان ترکیه و جمهوری آذربایجان منتشر کردند که ظاهرا صادرات تکنولوژی پهپادی بخشی از مفاد این قرارداد بود. اما شاید کمتر کسی تصور میکرد تنها ۲ ماه بعد ارتش ترکیه با وارد کردن ۸ فروند پهپاد رزمی Bayraktar TB۲ به همراه سامانههای اخلالگر Koral و اعزام چند هزار مزدور تکفیری از سوریه و لیبی به قره باغ مدیریت و فرماندهی جنگی بزرگ برای بازپس گیری این منطقه را به دست گیرد.
در واقع اینبار دیگر خبری از اشتباهات بزرگ فرماندهان آذری و بر باد رفتن آرزوهای دیرینه برای پس گرفتن خاک اشغالی این کشور نبود و تقریبا در پایان هفته نخست جنگ، روند میدانی کاملا یکطرفه شده و ارتش ارمنستان بدون اینکه بتواند تلفات و خسارات خاصی به رقیب وارد کند تنها مشغول عقب نشینی تدریجی از این منطقه بود.
تحلیلی بر تاکتیکهای نظامی ترکیه برای کسب پیروزی
درس بزرگی که قوای متحد در درگیری قبل در برابر ارتش ارمنستان فرا گرفتند این بود که با توجه به تراکم شدید سامانههای پدافندی ارمنستان در محدوده کوچک قره باغ، امکان عملیات امن پهپادهای رزمی، شناسایی و انتحاری برای آنها وجود نداشته و نخست باید نسبت به ایجاد منطقه امن هوایی اقدام کردین منظور همزمان رادارهای هوابرد آواکس ارتش ترکیه و سیستم های مخصوص جمع آوری سیگنالهای راداری اقدام به کشف موقعیت مواضع پدافندی ارتش ارمنستان میکردند. سپس سامانه اخلالگر و جنگ الکترونیک Koral که در گذشته عملکرد درخشان خود در سوریه و لیبی را به نمایش گذاشته بود اقدام به اشباع و فریب دادن رادارهای پدافند ارتش ارمنستان میکرد.
در این هنگام پهپادهای شناسایی_رزمی بیرقدار از راه رسیده و با استفاده از بمبهای MAM_L لانچرهای پدافندی ارمنستان را نابود میکردند. برخی مواقع نیز پهپادهای بیرقدار در نقش شناسایی وارد منطقه نبرد میشدند و ارتش جمهوری آذربایجان با شلیک پهپادهای انتحاری Harop اقدام به نابودی پرتابگرهای سیستم پدافندی ارتش ارمنستان میکردند.
این تاکتیک از روز نخست جنگ تا آخرین ساعات نبرد به کار گرفته شد و با نابود کردن ۲۵ واحد پدافندی ارتش ارمنستان از تور ام ۲ تا اس ۳۰۰ و SA۸ عملکردی درخشان از خود بر جای گذاشت.
پس از کسب برتری کامل هوایی و سرکوب شدید پدافند موشکی ارمنستان، بایستی دومین مانع بزرگ برای پیشروی زمینی قوای متحد یعنی توان زرهی و توپخانهای ارتش ارمنستان از میان برداشته میشد که در درگیریهای سالهای اخیر و حتی هفته نخست جنگ بزرگ فعلی تلفات و خسارات شدیدی به ارتش جمهوری آذربایجان وارد کرده بودند.
در اینجا نیز پهپادهای انتحاری آذری و بیرقدارهای ترکیه با خیالی آسوده از آسمان امن ایجاد شده، شروع به شکار و قتل عام ادوات زرهی و توپخانهای ارمنستان کردند.
حجم تجهیزات نابود شده ارمنستان در ماه نخست نبرد آنقدر زیاد بود که تقریبا روزانه ۲ یا ۳ فیلم تبلیغاتی از سوی وزارت دفاع جمهوری آذربایجان تحت عنوان نابودی دهها تانک و نفربر و توپ دشمن منتشر میشد و در روزهای پایانی جنگ پهپادهای ترکیه که دیگر چیزی برای شکار برای آنها باقی نمانده بود اقدام به کشف و نابودی تجمعات نیروهای پیاده ارمنی میکردند!
در سوی مقابل اما ارمنستان فاقد یک متحد قدرتمند نظیر ترکیه برای حمایت و فرماندهی صحیح میدان نبرد بود. اگرچه به طور کلی ارتش ارمنستان نسبت به رقیب خود جمهوری آذربایجان حرفه ای تر و منسجم تر بوده و از آموزش و نظم بهتری برخوردار بود، اما ورود یک ارتش عضو ناتو و برتری تکنولوژیک رقیب به طور کامل صحنه نبرد را تغییر داده بود.
تنها متحد کشور ارمنستان یعنی روسیه نیز به دلایل مختلف از جمله اختلاف نظر شدید با نیکول پاشینیان نخست وزیر این کشور و این موضوع که به شکل قانونی و بر طبق قطعنامههای سازمان ملل ارتش ارمنستان اشغالگر بوده و این مناطق قانونا به جمهوری آذربایجان تعلق دارد، از مداخله مستقیم به سود متحد خود امتناع کرده و تنها در آخرین لحظات برای حفظ وجهه ارمنستان و نفوذ خود در منطقه قفقاز معاهده آتش بس و ایجاد نیروی حافظ صلح در قره باغ تا زمان تعیین تکلیف این منطقه را با همراهی ترکیه اجرایی کرد.
معاهده ای که بر اساس آن اگرچه هنوز منطقه قره باغ به شکل خودمختار بوده و جمهوری آذربایجان به آن تسلط ندارد اما موجب بازپسگیری بخش بزرگی از مناطق اشغال شده این کشور در جنگ سال ۱۹۹۴ همراه با اتصال منطقه تحت انزوای نخجوان به خاک اصلی این کشور از طریق کریدور برقرار شده با وساطت ترکیه شد.
رویایی که تحقق آن حدود ۳۰ سال به درازا انجامیده و شاید برای بسیاری از مردم جمهوری آذربایجان نیز به تدریج به دست فراموشی سپرده میشد اما این کشور با همراهی ترکیه موفق شد در کمتر از ۲ ماه رویای دیرینه بازپسگیری خاک اشغال شده خود را به واقعیت تبدیل کند.