پرسشی نو در موضوع بحران کرونا
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، اندک اندک دارد یک سال میشود که دشنهای کوچک، زخمی بزرگ را بر پیکر جامعه جهانی وارد کردهاست. این که میگوییم زخمی بزرگ قطعاً منحصر در کثرتِ تلفات بیماری نیست؛ هر چند مرگ یک نفر هم، قلب انسانهای عاطفهمند را میآزارد. سخن از عوارض فراوان مادی و معنوی است که از ناحیهیِ این بیماری گریبانگیرِ بشر شدهاست، معضِل بیکاری، رکود اقتصادی، دلتنگیها، روانپریشیها، برخی عادیشدنهای منفی، نظیر عادیشدن روابط بیواسطهیِ دوستان و حتی اقوام درجه یک. اضافه کنید به اینها تعطیلیِ مقطعی یا پیوستهیِ مراکز علمی، مراکز عبادی، هیئات، مجالس وعظ و خطابه، محافل مناجات و دعا و در صدر آنها، غم غربت حرمهای آلالله که در طول تاریخ، تشرف به آن بیوت نورانی، شفای دردهای جسم و جان مردم بودهاست. ماههاست که از سنگر نماز جمعهیِ تهران، دیگر ندای صلاح و سداد به اقطاب عالم طنین نمیافکند؛ و بغضی گلوگیر، مؤثرترین و خاطرهانگیزترین تریبون جهان اسلام را در دهههای اخیر خاموش کردهاست؛ این کم دردی است!؟ از سوی دیگر محدودیتهای نو به نو، و شُلکن سفتکُنهای ستادی و غیر ستادی، حکایت از حرکت خزنده و چراغ خاموش تئوریِ شیطانیِ نظم نوین جهانی دارد. و این همه در حالی است که درمان درد کهنه قاطبه ملتهای جهان یعنی فقر و فساد و تبعیض و در یک کلمه ظلم، که ریشه در بیتدبیریها، تمردها، تفرعنها، ترک فعلها و روحیهیِ استکباری حاکمان دارد ـ به شکلی حق به جانب ـ به فراموشی سپرده میشود. همه چیزمان شدهاست، کرونا؛ انگار هیچ کار و وظیفهای نداریم جز پرداختن به کرونا، آن هم به شیوهای فشل و منفعلانه.
وضع را به گونهای مدیریت میکنند که دیگر کسی پیگیر مسائل اصلیِ جهان و علی الخصوص جهان اسلام نباشد. دیگر کسی حواسش نباشد که دهها برابر خسارات و تلفاتی که ما از ناحیهیِ ویروس به ظاهر بیشعورِ کرونا میبینیم، قریب به یک دهه است که ملت مظلوم یمن، از ناحیه حملات وحشیانه و تحریمهای غیر انسانی میبیند. اضافه کنید حوادث فلسطین، عراق، افغانستان و جولان آمریکا و صهیونیستها در خیمهشب بازی عادیسازی روابط دول اسلامی با رژیم اشغالگر قدس. و دهها مسئلهیِ ریز و درشت دیگر.
در خوشبینانهترین حالت اگر بپذیریم که وجود دستهایی پنهان، با اغراضی خاص، در انتشار این ویروس، و برجستهسازیِ رسانهایِ آن منتفیست، لکن با یک حساب سرانگشتی، روشن میشود که زیان ما از این مسئله بسیار سنگینتر از حد تصور است. راستی چه جایگزینی برایِ دیپلماسی مردمی تظاهرات جهانی روز قدس و پیادهروی اربعین متصور است!؟ نزدیکی دو ملت ایران و عراق که خاری در چشم قدرتهای شیطانی سلطهگر است، در اربعین به اوج رسیده بود. آیا کسی میتواند ارزش قدرت رسانهایِ تصاویر و نوشتههای نصب شده بر کولهپشتی زائران میلیونیِ اربعین که با کمترین هزینه مادی، پیام انقلاب اسلامی را به بهترین شکل انتقال میداد، محاسبه کند!؟ ضرر ناشی از فقدانِ لحظههای توأمان با اشک و لبخند برخاسته از شور و عشق حسینی که در روابط متقابل ایرانیها و عراقیها موج میزد با کدام پروتکل قابلِ جبران است!؟ در بعد اقتصادی نیز قصهیِ این غصه، کم از بعد فرهنگی ندارد، کارخانههای تعطیلشده، کارگران از کار مانده، پدران خجل از زن و فرزند و بالاخره، قیمتهای لجام گسیختهیِ این روزها.
گیرم قبول کردیم تا این لحظه هیچ نوع کمکاری، تغافل، خیانت و سوء تدبیری از ناحیه صاحبمنصبان و زیرمجموعهشان رخنداده و چون اولین بار با چنین مسئلهای روبرو شدهاند این میزان از ناهماهنگی و کاستی قابل اغماض است؛ اما آیا نباید از خود پرسید که اگر خدای نکرده، در حالی که هنوز کرونا بساطش را "جمعنکرده"، شیاطین ویروس منحوسِ دیگری را تحمیل کنند آنوقت چه؟ آیا باز باید همین شیوه را ادامه دهیم و به دست خویش، خود را به فنا بدهیم!؟ چارهیِ کار چیست!؟
بیتردید تحلیل صحیح موضوع از سویی و استفاده از مدیران مؤمنی که توهم عقلانیت، ایشان را از مواضع خدمت دور نسازد، میتواند ما را به نقطهی روشنی در مسیر این مبارزهیِ پیچیده رهنمون سازد. همچنین استفاده از نظراتِ عالمان خبیر حوزوی و روشنگریهایِ مکرر آنان مبنی بر توجه دادن اذهان به لایههای پنهان موضوع، و استفاده از توان عناصر جهادی و استفاده از ظرفیتِ علمی دانشمندان دلسوز و نخبگان جوان کشور میتواند این تهدید را نیز به فرصت تبدیل کند. ان شاءالله آحادِ مردم ولایی ایران اسلامی همچون عرصههای دیگرِ انقلاب، با نصبالعین قرار دادن سخنان رهبر عزیز، در پیمودن مسیر پیشرفت و سعادت، موفق و سربلند باشند.
سعید نصراللهینسب
/1399/ج