گزارشی از چهارمین نشست تخصصی «نقد روشهای سکولار در تاریخنگاری»
به گزارش خبرگزاری رسا، چهارمین نشست تخصصی «نقد روشهای سکولار در تاریخنگاری» روز سهشنبه، مورخ 7 بهمن ماه سال 1399 در مؤسسه بعثت برگزار شد. در این نشست از استاد مهدی طائب، استاد درس خارج حوزه علمیه قم دعوت به عمل آمد و ایشان در جمع برخی از اساتید و فضلای حوزه سخنانی را مطرح نمود.
استاد طائب، ابتدا اهمیت تاریخ و تاریخنگاری را بیان کرد و گفت: اگر کتابی بخواهد ارزشیابی شود و مشخص گردد که چه مطالبی برای مؤلف آن مهم بوده است، به مسئلهای که نویسنده، بیشتر به آن پرداخته است مراجعه میشود. با مراجعه به محتوای قرآن کریم متوجه خواهیم شد که یکسوم تا دوپنجم مطالب قرآن، «نحن نقص علیک أحسن القصص» و تاریخ را در برمیگیرد. در نتیجه، آنچه که در نظر خداوند متعال، یعنی پدیدآورنده قرآن از اهمیت بیشتری برخوردار است، تاریخ میباشد.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم، با استناد به آیات 44 و 64 سوره مبارکه نحل، رسالت پیامبر اکرم(ص) را تبیین قرآن برای اجرایی نمودن آن دانست.
ایشان با تأکید بر این مطلب که اقل و اعظم مأموریت حوزهی علمیه نیز تبیین قرآن کریم است، ادامه داد: اگر حوزهی علمیه در خط تبیین قرآن قدم برمیدارد، باید دوپنجم معارف حوزه، تاریخ باشد. شاید در یک زمانی اینطور بوده است اما به مرور زمان، منسی شده است. حوزه قرار بود بیان جامع باشد اما بر اثر ستمها، فشارها، بالا و پایینها و... درونگرا شده است. در نتیجه، بیاناتش از قرآن نیز رنگ و بوی درونگرایی گرفتهاند و به فقه و برخی نقاط محدود گردیدهاند. حتی بر اثر درونگرایی، نتوانستند فقه را به سطح جامعه بیاورند و جز در موارد معدودی، فقه و بازار، هر کدام راه خود را میروند.
حجتالاسلام والمسلمین طائب، حوزه علمیه قم را برونگراتر از حوزه نجف دانسته و با اذعان به این مسئله که در دوران پس از پیروزی انقلاب، وظیفه حوزه، پیادهسازی فقه در سطح جامعه است، گفت: حوزه برای تبیین اسلام، به شرح دادن و روایت کردن تاریخ نیاز دارد.
همچنین در طول سخنرانی خود، اشاره کرد «فقه زمانی حکومتی میشود که فقه، تاریخی شود.» علاوه بر این، با بیان اینکه «کسی که میخواهد تاریخساز باشد، باید تاریخدان هم باشد.» بر ضرورت و اهمیت جایگاه استراتژیک تاریخ و احیای تاریخنگاری در حوزه علمیه تأکید نمود.
این پژوهشگر تاریخ، در ارزیابی فعالیت اساتید تاریخ، همچون علامه عسکری، سید جعفر مرتضی عامی، سید مهدی پیشوایی و آقای یوسفی غروی، اقدامات آنان را مشکور دانست اما تعداد اندکشان را نماد مظلومیت تاریخپژوهی و کمتوجهی به این مسئله را عامل مهجوریت و عدم تبیین حرکت دوپنجم قرآن معرفی کرد.
ایشان در ادامه، راهکار خود را ارائه نمود: روند احیای تاریخنگاری در حوزه باید طوری باشد که اگر شخصی فقیه هست، بپرسند تاریخ هم میداند یا نه. آیا در کنار فقه، تاریخ را هم دیده است یا خیر؟
استاد طائب در جهت اثبات بیتوجهی حوزه به تاریخ، اذعان داشت که امثال آقای شیخ جمال خوانساری و آیتالله وحید خراسانی، مرحوم روحانی و... در عین تسلط بر تاریخ، در حوزه تجلی تاریخی پیدا نکردند.
ایشان به مورخ بودن امامخمینی(ره) اشاره کرد و همچنین یکی از علل برتری فقهی امام خامنهای بر سایر فقها را نیز تاریخدانی ایشان برشمرد.
صاحب کرسی درس تاریخ، با بیان اینکه تاریخ قرآن در عین حال کلام، کلام قرآن در عین حال فقه و فقه قرآن در عین حال عرفان است، مطالب قرآن را به هم پیوسته خواند.
ایشان عدم فقاهت مورخان و مجزا نوشتن تاریخ را عامل رویآوری شیعیان به منابع تاریخی بعضا تحریفشده اهل سنت دانست که موجب دور شدن محصلان از قرآن است. در حالی که قرآن سیره واقعی حضرت رسول اکرم(ص) میباشد.
در نظر استاد، این مسئولیتناپذیری متصدیان امر تاریخ در حوزه، ناشی از قرار نداشتن تاریخ در جایگاه حقیقی خود است. همچنین در ادامه اذعان کرد: نداشتن کتاب تاریخ بهتر از ارائه تاریخ تحریفشده به جامعه و منحرف کردن مردم است.
مؤلف کتاب تبار انحراف، در ضمن آوردن مثالی از تحریف تاریخ پیامبر اسلام توسط جریان باطل گفت: این به خاطر این است که هنوز متصدیان امر تاریخ در حوزه، متوجه نشدهاند که تاریخنگاری، یک حرکت سیاسی متفکرانه در جهت مهجور ساختن قرآن است... میخواهم عرض بکنم که ما به دلیل تسامح، تاریخ را در حوزه به دست کسانی دادهایم که فقیه، مفسر، اصولی و کلامی نیستند. اشکال کار این جاست.
ایشان در ادامه بحث خود، تاریخنگاری کنونی را متأثر از تاریخنگاری اموی و عباسی دانست. همچنین کتب مسترقین را نیز صورت نو و بهروز همان منابع تحریفشده بیان کرد.
حجتالاسلام والمسلمین طائب، با اشاره به اینکه نهایت تاریخنگاری تحریف شده، استحاله اندیشه جوانان است، یکی از آثار این روش را این دانست که اعتقاد مردم نسبت به اهلبیت(ع) تضعیف خواهد شد.
ایشان در تتمه بحث، راهکارهایی را جهت تاریخنگاری صحیح ارائه نمود: اول اینکه مسئولین حوزه حواسشان باشد. دوم اینکه به انتقاد منتقدان توجه و رسیدگی کرده و برای آن ارزش قائل شوند.