اجحاف در حق قهرمان ملی در جشنواره فیلم فجر
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، جشنواره فیلم فجر به پایان رسید و سیمرغهای آن میان فیلمهای سینمایی بهنحوی اهدا شد که تمام سلایق راضی باشند اما غافل از اینکه در عین حال مهمترین عنصر سینمای ایران در تمام این سالها یعنی قهرمان باز هم نادیده گرفته شد.
جشنوارهها به فیلمها طراز میدهند و سینمای کشور ما نیز مانند همه جای دنیا بعد از انتخاب فیلمهای برتر تا میزان قابلتوجهی دنبالهروی آنان خواهد شد. انتخاب یدو میتواند برای سینماگران کودک و نوجوان چشمانداز جدیدی را رقم بزند که باید آن را در فضای جشنواره فیلم کودک و نوجوان و سینمای آن دنبال کرد.
فیلم بیهمهچیز و یدو پرسیمرغترین فیلمهای جشنواره بودند که البته یدو باتوجه به اینکه دو جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را از آن خود کرد در طراز بالاتری قرار گرفت. یدو فیلم کودک و نوجوان دفاع مقدسی و تقریباً با همان لحن و فرم فیلمهای کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است، چیزی که بهدرستی مهدی جعفری روی سن جشنواره هنگام دریافت جایزه خود به آن اشاره کرد و فیلم خود را با خضوع با فیلمهایی مانند باشو غریبه کوچک مقایسه کرد.
یدو قهرمان دارد و البته قهرمانش آرمان و تفکر دارد، چیزی که در سینمای ما مدتی است گم شده است و باید آن را دریافت. البته در سینمای بزرگسالانه ما یدو برای اینکه قهرمان را به آن بازگرداند حتی اگر در جشنواره فیلم فجر هم بیاید توان لازم را ندارد که البته این برای فیلمی در گونه کودک و نوجوان هیچ عیب نیست.
بنابراین اگر داوران و دبیر جشنواره درصدد آن بودند که نگاه آرمانی را در سینمای کشور طراز دهند باید کنار فیلم خوب یدو توجه جدیتری را به فیلمهایی که قهرمان ملی و وطنی داشتند در نظر میگرفتند که میان فیلمهای امسال مشخصاً فیلمی مانند منصور این شایستگی را داشت.
انتخاب منصور و حداقل نامزدی محسن قصابیان در جشنواره میتوانست جریان سینمای ضدقهرمان ایران را قهرمانی کند و امیدی باشد برای ظهور و بیرون آمدن قهرمانان ملی جمهوری اسلامی ایران از زیر خاک سانسور، البته این تنها فیلم منصور نبود که مقهور شد بلکه تکتیرانداز ساخته علی غفاری نیز دچار همین سانسور شد و جزو آثاری بود که کمترین میزان نامزدی را داشت و تنها در بخشهای فرعی یک سیمرغ نصیبش شد. جایزه نگاه ملی نیز که توسط دبیر جشنواره به این فیلم اهدا شد در تمام ادوار جشنواره بیشتر برای خالی نبودن عریضه و پرکردن ویترین دولتها است.
اما نهتنها قهرمانان ملی مورد توجه قرار نگرفتند بلکه انتخاب بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم روشن کاملاً بهعکس این جریان حرکت کرد و احتمالاً سال آینده شاهد خودسوزی بازیگران نقش اول مرد برای کسب سیمرغ خواهیم بود!
منصور قهرمانی ملی و تاریخی دارد که شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم بر آن مانند امروز ایران است؛ تحریم و تلاش برای خودباوری. عنصری که سینمای خوابآلودی ما حتی به آن فکر هم نمیکند و تنها با ادای دردمندی برای جامعه خود را شبیه دلسوزان ملت میکند، چیزی که در شرایط فعلی ایران که تحت تحریمهای ظالمانه قرار دارد میتوانست به مردم و همینطور قشر علمی و تخصصی کشور راه پیشرفت را نشان دهد، همان چیزی که رهبری گفته بودند که سینما این توان را دارد تا پیشرفت را نشان مردم دهد اما جشنواره فیلم فجر از انتخاب آن صرفنظر کرد.
منصور قهرمانی بهبزرگی شهید ستاری دارد و داستانی پرفرازونشیب از تلاش این انسان غیور برای ساخت و خودکفایی در صنعت هواپیمایی کشور، فیلمی ملی ـ میهنی که در چند سکانس آن اشک از چشمان مخاطب سرازیر میشود و حس وطندوستی در او اوج میگیرد، چیزی که سال قبل در قهرمان فیلم روز صفر چندان چشمگیر نبود امسال در منصور بال پرواز داشت.
آیا داوران جشنواره فیلم فجر نگاهی به سینمای غرب و شرق عالم دارند؟ فیلمهای ملی ـ میهنی که غرور را در رگهای مخاطبین خود جاری میکند و احساس عشق و حب به وطن را در وجود آنان سرشار میکند؟
اما گویا منصور با این قهرمان بزرگ و داستان استوار و بازیهای خوب بازیگران آن که همگی باورپذیر و جذابند، حتی مستحق آن نبود که در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد شود. محسن قصابیان بیتردید ستارهای بود که در آسمان بازیگران مرد فیلمهای فجر میدرخشید اما بهعلت آنکه گویا نباید ایدئولوژی در جشنواره و سینمای ایران رنگوبوی جدی پیدا کند و یا شاید از ترس آنکه انتخاب او داد طرفداران فیلمهای ضدایدئولوژیک را درآورد در نطفه خفه شد و تمام.
اینگونه درحالی که مدیران سینمایی فکر میکردند جوایز مهندسیشده میتواند نظر جریان انقلابی را به خود جلب کند، دستآخر باز هم تیرشان به هدف اصلی نخورده و همچنان قهرمان جریان سینمای متعهد مهجور و مظلوم است./998/