جریانات انحرافی مهدویت و سربازی استکبار جهانی
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، سوء استفاده از اعتقاد به منجی و مهدویت عمری به درازای این اعتقاد در میان ادیان و مردم دارد و در برهههای مختلف از تاریخ عده ای به انگیزههای مختلف سعی بر آن داشتند تا با سوء استفاده از عقاید و احساسات مذهبی و فریب مردم راهی برای رسیدن به اهداف خود پیدا کنند. البته این سوء استفاده ها خود مؤید صحت اعتقاد به مهدویت است چرا که به قول معروف تنها برای کالای ناب و خالص است که موارد تقلبی و ساختگی در بازار به وجود میآید.
واکاوی علل و عوامل پیدایش مدعیان دروغین مهدویت و گرایش بخشی از مردم به آنها در مسیر مبارزه با جریانهای انحرافی بسیار موثر است؛ عدم آگاهی لازم در خصوص مباحث مربوط به معنویت منجی و آخرالزمان از جمله خلاهای موجود است که مدعیان به خوبی از آن استفاده میکنند؛ البته همان طور که مردم وظیفه دارند تا اطلاعات خود را در این زمینه بالاتر ببرند وظیفه اصلی بر دوش نهادهای مرتبط با این موضوع است که با فعالیت های خلاقانه و ابتکاری و استفاده از ابزارهای نوین دانش جامعه را در این زمینه ارتقا ببخشند
عامل دیگری که یاری گر مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ بوده، فقر و نابسامانی های اجتماعی و اقتصادی موجود در جامعه است؛ این احساس نیاز به منجی که بتواند عدالت حقیقی را در جامعه محقق کند، در فطرت تمامی انسانها وجود دارد و این احساس در وضعیت اقتصادی نامناسب تشدید میشود؛ محمد علی باب با استفاده از همین حربه در دوران قاجار فرقه بابیه را ایجاد کرد و توانست اقبال زیادی را به سمت خود ایجاد کند. فرقه بابیه در نهایت منجر به شکل گیری فرقه نحط بهائیت شد؛ انگیزه های اقتصادی برای سوء استفاده از عقاید مردم نمونههای تاریخی دیگری نیز دارد که از جمله آنها میتوان به تلاشهای فرق واقفیه برای انکار امامت امام رضا (ع) و تصاحب اموال موسی کاظم(ع) اشاره کرد.
اما عوامل شکل گیری فرقه ها به انگیزه های فردی خلاصه نمیشود بلکه به جرأت میتوان گفت استکبار جهانی برای مقابله با انقلاب اسلامی و جریان های اصیل اسلامی به حمایتهای گوناگون مادی و معنوی از جریانهای انحرافی میپردازد به عنوان مثال میتوان به فرقه قادیانیه در هندوستان اشاره کرد؛ فرقهای که مقابل آزادی خواهی مردم این کشور ایستاد و توجیه گر استعمار انگلیسی ها در هندوستان بود.
در حال حاضر جریان احمد الحسن در عراق نیز بخش قابل توجهی از انرژی جریانات شیعی را به خود معطوف کرده تا از این طریق اذهان مردم از اقدامات استکباری آمریکا منحرف شود.
باورهای غلط مانند تطبیق نشانه های ظهور با رویداد ها و شخصیت های عصر حاضر نیز نقش فراوانی در ایجاد و شکلگیری جریانهای انحرافی داشته است؛ سوء استفاده، تقطیع و ساخت روایات از دیگر ابزارهایی است که مدعیان دروغین مهدویت از آنها بهره میبرند در یک نمونه تاریخی دولت عباسی با همین ابزار به تحریف عقیده مهدویت پرداخت و وانمود کرد که مهدی موعود از فرزندان عباس است؛ نمونههای نزدیکتر نیز وجود دارد که فرقه های بهائیت بابیت و احمدالحسن هستند که تفاسیر نادرست و انحرافی از آیات و روایت را ارائه می دهد..
یکی از جریان های انحرافی که در طول سالهای اخیر تلاش گستردهای برای ایجاد عقاید باطل در میان مردم انجام داده فرقه احمد الحسن است؛ این جریان با تخریب جایگاه مرجعیت دینی در عصر غیبت کبرا به دنبال حذف مرزبانان فکری و فرهنگی از عرصه جامعه است این در حالی است که منابع عقلی و دینی یکی از مهم ترین ملاک های نجات در آخرالزمان را، رجوع به اهل علم میداند و در این زمینه نیز آیات و روایات فراوانی وجود دارد؛ در حقیقت جریان احمد الحسن را یک جنبش سیاسی دانست که به دنبال ایجاد اختلاف فتنه و انحراف در کشورهای شیعی است.
جریان دیگری که بررسی اقدامات و نحوه برخورد علما و رهبران انقلاب اسلامی با آنها بسیار میتواند راهگشا و درسآموز باشد ماجرای انجمن حجتی است؛ این جریان با ایجاد شبهات و نشر عقاید منحرف به دنبال تخریب اعتقادات مردم در خصوص مهدویت بود؛ یکی از اساسی ترین اصول این انجمن بر پایه عدم دخالت دین در عرصه زندگی و سیاست شکل گرفته بود و همین سبب شد تا با پیروزی انقلاب اسلامی این فرقه انحرافی پرچم مخالفت را برافراشته کند؛ اقدامات عملی انجمن حجتیه سبب شد تا امام خمینی(ره) بشدت با این تفکر مبارزه کرده و از رشد و پیشرفت آنها جلوگیری کند از دیگر انحرافاتی که توسط انجمن حجتیه در میان مردم تبلیغ می شد، میتوان به لزوم فراگیری فساد در جامعه برای ظهور امام زمان اشاره کرد؛ همه این حرفات ناشی از کج فهمی سران این فرقه بود که انقلاب اسلامی با کشاندن دین به عرصه اجتماع خط بطلانی بر عقاید انحرافی آنها کشید.
به نظر میرسد با توجه به اهمیت مسئله مهدویت و سرمایه گذاری فراوان دشمنان بر روی آن، حوزه های علمیه و نهادهای فرهنگی باید در راستای سیاست گذاری ها و فعالیتهای خود به مسئله یابی و تولید پاسخ های نو در قالب های جدید اهتمام بیشتری داشته باشند.
امروز گفتمان رقیب انقلاب اسلامی با سرمایهگذاری روی تولیدات فرهنگی و هنری مانند فیلم و انیمیشن میدان مبارزه را به درون خانه ها و حریم شخصی کودکان و نوجوانان کشانده است این تولیدات دارای پشتوانه آکادمیک قوی است و مبارزه با آن نیاز به همدلی هم افزایی نهادهای فرهنگی همچون حوزه علمیه، دانشگاه و صدا و سیما و سایر نهادهای مرتبط دارد.
استکبار در در پس پرده تولیدات فرهنگی خود به دنبال ارائه مدل های کاذب مهدویت در جهت القای این تفکر به مخاطب این است که دین و مهدویت باید از صحنه زندگی مردم خارج شود و دین نمیتواند نجاتبخش آنها در دنیای ظلم و ستم باشد در حالی که تجربه چهل و چند ساله انقلاب اسلامی، بیانگر آن است که اگر به درستی به محتوای اسلام ناب عمل شود، دین تنها راه نجات بشر در دوره کنونی خواهد بود.