۱۵ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۳
کد خبر: ۶۸۱۸۶۷

در قیام ۱۵ خرداد جریان مذهبی و مرجعیت، تنها وارد میدان شدند

در قیام ۱۵ خرداد جریان مذهبی و مرجعیت، تنها وارد میدان شدند
تبریزی، محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: در قیام ۱۵ خرداد جریان مذهبی تنها وارد میدان شد، جریان اسلام خطا و اشتباه نهضت مشروطه را تکرار نکردند.

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در تاریخ نهضت اسلامی ایران سال ۱۳۴۲ دارای اهمیت فراوانی است چراکه نهضت و قیام امام خمینی از همان سال آغاز شد. بسیاری از علما و مردمی که به دفاع از این قیام برخاستند تا مرز شهادت پیش رفتند و جمعی هم به شهادت رسیدند.

در فروردین سال ۴۲ سخنرانی افشاگرانه امام راحل در مدرسه فیضیه که به مناسبت سالروز شهادت امام صادق (ع) مراسمی از سوی آیت الله گلپایگانی با حضور گسترده طلاب و مردم انقلابی قم برپا شده بود بر ارکان رژیم پهلوی لرزه انداخت و ابعاد جدیدی در مبارزات علیه ظلم و طاغوت ایجاد و جریان نهضت اسلامی را شتاب بیشتری داد، به همین منظور با قاسم تبریزی، محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه آن را می‌خوانید:

*چه اتفاقاتی منجر به قیام ۱۵ خرداد شد؟ خاستگاه، انگیزه‌ها و اهداف قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ چه بود؟

عواملی که سبب قیام پانزده خرداد شد برنامه و طرح آمریکا برای دگرگونی و تغییر سیستم فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی کشور ایران بود، این طرح را جان اف کندی پیشنهاد کرده بود، در آن زمان آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی به عنوان مرجع تقلید مانع این امر شد و آن‌ها جرأت نکردند اقدام جدی انجام دهند اما پس از رحلت آیت‌الله بروجردی و آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی آنها تصور کردند که عرصه برای چنین اقداماتی خالی شده است به خصوص که مرجعیت یعنی آیت‌الله سیدمحسن حکیم نیز در عراق بود.

این طرح زمان دولت اسدالله اعلم تحت عنوان لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی تصویب شده بود و باید در دوره علی امینی اجرا می‌شد اما چون جریان انگلیسی و آمریکایی با هم درگیر بودند لذا نتوانست کاری انجام بدهد و این لایحه روی میز علی امینی بود تا اینکه زمان اسدالله اعلم به اجرا درآمد؛ از این‌جا تمام علما و مراجع به‌عنوان اعتراض در مقابل این حرکت قیام کردند در حقیقت قیام مرجعیت و روحانیت تحت عنوان نهضت اسلامی از مهر ۱۳۴۱ تا آذر ۱۳۴۱ سبب شد که در نهایت دولت این لایحه را منتفی اعلام کند اگرچه آنها شفاهی این مساله طرح کردند اما امام راحل فرمودند که باید به صورت مکتوب و رسمی اعلام شود.

پس از آن شاه تحت عنوان «انقلاب شاه و مردم یا انقلاب سفید» طرح شش‌ماده‌ای را در بهمن ۱۳۴۱ به رفراندوم گذاشت در حالی که طبق قانون اساسی موضوع رفراندوم غلط بود، به دنبال آن علما و مراجع رفراندوم را تحریم کردند و همین امر سبب شد اکثر مردم در رفراندوم مشارکت نکنند، شاه در دو سفر خود به همدان و قم نسبت به مراجع، علما، حوزه‌های‌علمیه و دین توهین کرد پس‌از آن امام راحل و برخی از علما عید ۱۳۴۲ عزای عمومی اعلام کردند.

افزون بر این در دوم فروردین ۱۳۴۲ مصادف با ۲۵ شوال همزمان با شهادت امام صادق (ع) رژیم برای ایجاد ترس و ارعاب بین روحانیت و حوزه‌های علمیه وارد مبارزه شد در مجالس سوگواری کماندوها و عناصر ساواک وارد برنامه می‌شدند و به واعظ و مردم حمله می‌کردند، به شخص آیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی که در حوزه علمیه فیضیه مراسمی تشکیل داده بود حمله کردند، برخی را با ضرب و جرح زخمی و برخی را به قتل رسانده و شهید کردند، با این همه جنایت ساواک به بیمارستان‌های قم دستور داده بود مجروحان را نپذیرند، به تعبیر امام رژیم حرکت مغول‌وار انجام دادند در و پنجره‌ها را شکستند، کتب، قرآن، ادعیه و …را از قفسه‌ها به زمین انداختند، این مسئله سبب تقابل و رویارویی کامل مرجعیت، روحانیت و جریان مذهبی با رژیم پهلوی شد. از شوال تا محرم عموماً موضوعات منابر بیانیه‌های امام راحل درباره مظالم مدرسه فیضیه و جنایات شاه بود، به‌خصوص که ساواک و دولت مطرح کرد که شاه دستور داده ما این عملیات را انجام بدهیم.

در محرم امام به طلاب، وعاظ و روحانیون فرمودند که در منبر حین بیان مصائب اهل‌بیت (ع) مصائب مدرسه فیضیه را نیز مطرح کنید، امام راحل خود نیز قصد سخنرانی داشتند و ساواک بر این موضوع اطلاع داشتند، طبق اسناد ساواک دولت از اول محرم به استاندارها و فرماندارها اعلام کرده بود که هر روحانی، واعظ و امام‌جماعتی علیه دولت و قضایای مدرسه فیضیه صحبت کرد او دستگیر کرده و به تهران بفرستید، سرلشکر حسن پاک‌روان رئیس ساواک این دستور را به ساواک‌های استان‌ها انتقال داد، این مساله در کتاب ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک در ۹ جلد توسط مرکز اسناد تاریخی آمده است.

آن‌ها می‌دانستند که امام راحل قصد سخنرانی دارد بنابراین سعی کردند به نوعی توسط افرادی امام را منصرف کنند اما امام مصمم بودند که سخنرانی کنند بنابراین روز عاشورا در مدرسه فیضیه صحبت کردند. پیش‌از آن از برخی وعاظ به‌خصوص در تهران سه شرط برای وعظ گذاشته بودند یکی اینکه نگویند اسلام در خطر است، دوم علیه اسرائیل و سوم بر علیه شاه صحبت نکنند.

امام راحل هر سه موضوع را مطرح کردند و فرمودند که اسلام در خطر است، ایشان حمله به مدرسه فیضیه، مفاسد اجتماعی، فعالیت بهائیت به عنوان ابزار صهیونیست و یهود در ارکان دولتی، ارتباط شاه و اسرائیل، ایران با عنوان مستعمره اسرائیل را مطرح کردند و شاه را نصیحت کردند و هشدار دادند که «از عمر تو ۴۳ سال گذشته مقداری به فکر خود باشید فریب اطرافیان را نخورید، اسرائیل، غرب، آمریکا و انگلیسی هیچکدام به درد تو نمی‌خورند از پدر خود عبرت بگیر زمانی‌که پدر تو را از کشور ایران بیرون کردند مردم شادی کردند کاری نکن که وقتی تو را هم از این کشور بیرون می‌کنند مردم شادی کنند».

به هر طریق امام راحل در قیام ۱۵ خرداد مظالم و جنایات شاه را مطرح کردند پس از این صحبت بلافاصله ساواک نیمه شب امام راحل را دستگیر کردند، ابتدا ایشان را به زندان پادگان بی‌سیم در خیابان شمیران شریعتی و پس از آن به زندان قصر انتقال دادند، پس‌از ۱۹ روز دهم به پادگان عشرت‌آباد آوردند. در پادگان عشرت‌آباد یک شب تا صبح کسی را در کنار سلول امام شکنجه دادند که ایشان را تهدید کرده و دچار ترس کنند اما کاری از پیش نبردند، تصمیم گرفتند همان کاری که روشنفکران و غرب‌زدگان در عصر مشروطه با شیخ فضل‌الله نوری انجام دادند با امام راحل انجام دهند و ایشان را اعدام و روحانیت را منزوی کنند بنابراین حکم اعدام امام راحل را صادر کردند، به دنبال این تصمیم تمام علما و مراجع از تهران، یزد، اصفهان، خوزستان، مشهد و سایر شهرها اعتراض و در تهران مجتمع شدند که ایشان مرجع تقلید بوده و طبق قانون اساسی مصونیت، امنیت و حرمت دارد، هیچکس حق محاکمه ایشان را ندارد و باید آزاد شود، این اجماع مراجع و علما کارساز شد، به خصوص وقتی که آیت‌الله العظمی سید محمدهادی میلانی از مشهد حرکت کرد ساواک از ترس هواپیمای ایشان را برگرداندند که به تهران نرسد، اما آیت‌الله میلانی از راه زمینی و مخفیانه خود را به تهران رساندند، به این شکل اجماع مراجع و علما سبب شد که آنها نتوانند امام را اعدام کنند، بر این اساس امام راحل را ۱۱ مرداد به حبس خانگی بردند تا اینکه در پانزده فروردین ۴۳ هنگام دولت منصور آزاد شد.

*نقش و جایگاه روحانیت شیعه در جامعه ایران و میزان پیروی مردم از آن جایگاه در آن روزگار چه وضعیتی داشت؟

در قیام ۱۵ خرداد جریان مذهبی تنها وارد میدان شد، جریان اسلام از مرجعیت تا همه اقشار مردم خطا و اشتباه نهضت مشروطه و جریان ملی شدن صنعت نفت را تکرار نکردند، هیچ جریان یا حزب غیراسلامی در این قیام شرکت نکردند حتی در مخالفت با آن بیانیه، مصاحبه یا اظهار نظر نکردند، که البته این مساله به نفع ما بود که یک قیام کاملاً اسلامی، دینی و مردمی صورت گیرد.

قیام ۱۵ خرداد نقطه عطف در تاریخ ایران شد، به این معنا که جریان اسلامی در قیام ۱۵ خرداد در تقابل مستقیم با استبداد، استعمار و استکبار قرار گرفت، یعنی علما و مردم با قیام علیه شاه به عنوان حاکمیت استبداد، علیه استعمار انگلیس و استکبار اسرائیل و آمریکا به عنوان مثلثی شوم قدرت در ایران ریشه دوانده بود برخاستند.

رژیم پهلوی حریم و حرمت اسلام، حوزه‌های علمیه و مرجعیت را که برای مردم کشورمان بسیار اهمیت داشت زیر پا گذاشت، در وقایع پیش از قیام ۱۵ خرداد چهره ضد اسلامی شاه و حاکمیت او مشخص شد، آمریکا به عنوان استعمار غالب که از سال ۳۲ با کودتا بر کشور ما مسلط شد نفت و ارتش را در اختیار گرفت، بیش‌از ۳۵ هزار مستشار بر این مملکت تحمیل و آغاز به غارت کرد، اقتصاد و سیاست ما را از بین برد، حریم فرهنگ و سنت اسلامی ما را مورد هجمه قرار داد.

از دیگر عواملی که سبب قیام ۱۵ خرداد شد مطرح کردن جریان اسلامی توسط امام راحل بود اگرچه جریان استبداد پهلوی و استعمار انگلیسی و آمریکایی در هم قیام ۱۵ خرداد نقش داشتند اما در قیام ۱۵ خرداد توسط امام راحل اسلام به‌عنوان ایدئولوژی، فرهنگ، تمدن و سیستم حکومت اسلامی مطرح شد. در واقع امام راحل با قیام ۱۵ خرداد نشان دادند که اسلام دین سیاست و حکومت است و اسلام باید حکومت کند. در قیام ۱۵ خرداد همه تحت رهبری و راهبری حضرت امام راحل بودند، و دیگر اینکه ایمان و اعتقاد مردم پشتوانه قیام پانزده خرداد امام راحل شد و از آنجا احیا اسلام آغاز شد.

رژیم پهلوی در مبارزه با اسلام، دین و اعتقادات مردم را به خطر انداخته بود، بر همین اساس قیام ۱۵ خرداد به‌عنوان حرکت مستمر با وجود اینکه زندان، تبعید، شهادت و مشکلاتی را برای یاران امام راحل و جریان مذهبی به وجود آورده بود تا سال ۵۷ ادامه پیدا کرد. همچنین سلطه آمریکا، صهیونیست و انگلیس و عوامل آن‌ها مثل فراماسونرها، بهایی‌ها، دراویش و سایرین بر ملت مسلمان ایران سبب شد که احیا اسلام ناب محمدی (ص) به عنوان دین پاسخ‌گوی نیاز مردم مورد توجه قرار گیرد و بر این نظریه که دین را افیون جامعه، طرف‌دار ظالمان و سرمایه‌داران می‌دانستند خط بطلان بکشد، بنابراین با قیام ۱۵ خرداد و پس از آن پیروزی انقلاب اسلامی بنا بر فرمایش حضرت امام اسلام احیا شد اسلام ناب محمدی (ص) به منطقه اطراف کشورمان صدور پیدا کرد.

درباره قیام ۱۵ خرداد و انقلاب اسلامی امام راحل همواره بر اسلام و حاکمیت قانون اسلامی تکیه کردند، ایشان در کتاب ولایت‌فقیه مطرح می‌کنند که اسلام دین قانون است و بر مملکت اسلامی باید قانون الهی حاکم باشد، حکومت ولایت‌فقیه نیز همان حکومت و اجرای قانون خداوند است.

*قیام ۱۵ خرداد چه ویژگی‌هایی داشت؟

از ویژگی‌های قیام ۱۵ خرداد مردمی بودن آن بود که بر احزاب، گروه‌ها و جریانات غربی و شرقی، عوامل نفوذی متکی نبود. مردم متدین کشورمان به رهبری مرجعیت و ولی‌فقیه قیام ۱۵ خرداد را آغاز کردند بدون اینکه به شرق یا غرب وابستگی داشته باشند، در دنیا انقلاب‌های زیادی توسط امپریالیسم‌هایی نظیر انگلیس، فرانسه، آلمان، بلژیک و هلند به خصوص آمریکا مدیریت می‌شدند و رهبران آنها وابسته به بلوک شرق یا غرب بود.

امام راحل در سخنرانی و بیانیه بر علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون فرمودند آمریکا، شوروی و انگلیس یکی از دیگری پلیدتر است لذا غرب را مورد حمله قرار دادند، همه قدرت‌های استعمارگر پلید هستند، آنها دنبال غارت منافع مسلمانان هستند. قیام ۱۵ خرداد امام راحل برای احیا حاکمیت اسلام بود در این مسیر همه مصائب و مشکلاتی که از سوی دوستان نادان همچون افراد قشری، متحجر، اخباری‌ها و چه از سوی دشمنان ایدئولوژیکی مثل مارکسیسم، لیبرالیسم، سکولاریسم، ناسیونالیسم و اومانیسم وارد می‌شد را تحمل کردند. امام راحل بر قیام خود ایمان داشتند و مصمم به ادامه آن بودند.

*چه عواملی سبب شد قیام امام و مردم که در ۱۵ خرداد آغاز شده بود با پیروزی انقلاب اسلامی به نتیجه مورد نظر برسد؟

از عواملی که سبب شد قیام ۱۵ خرداد با انقلاب اسلامی به پیروزی برسد عمل صالح امام راحل بود، ایشان همچون برخی رجال سیاسی عمل‌گرا نبودند، پراگماتیسم را قبول نداشتند، اسلام نیز چنین است خداوند در سوره والعصر از مؤمنان عمل صالح را درخواست کرده است، اسلام هر عملی را نمی‌پذیرد بلکه عمل صالح که در مسیر خدا و برای او باشد را می‌پذیرد.

امام راحل برای خدا قیام کردند، متأسفانه برخی از مسئولان که در ابتدا هم انقلابی بودند اما به دلیل اینکه خالص برای خدا کار نمی‌کردند به کژ راهه و بیراهه می‌روند، اما امام راحل از همان ابتدای قیام ۱۵ خرداد تا به هنگام رحلت خود به تمام برای خداوند خالصانه قیام کردند، امام راحل افزون بر اینکه مرجع تقلید، فیلسوف، عارف، مفسر قرآن و فقیه جامع‌الشرایط و کامل بودند در عصر ما به عنوان نظریه‌پرداز اسلامی مطرح شدند، یکی از نظریه‌های ایشان شناخت اسلام، شناخت جهان و استعمار و راه برون رفت از استبداد و استعمار است که همچنان در دنیا برجسته است، اگرچه غرب تلاش می‌کند در قبال این مساله سکوت کند اما مستضعفان و آزادگان جهان به مرور از آن آگاه می‌شوند که این نظریه امام یک روش راهبردی و کاربردی برای آزادی از استبداد و استکبار است، که همچنان در جهان به عنوان یک روش با توجه به تجربه جمهوری اسلامی ادامه دارد.

بسیاری از قیام‌های قیام‌کنندگان در جهان وابسته به غرب، اسیر نفسانیات یا حداقل سطحی بود و فریب توطئه‌های استعمار و استکبار را می‌خورد اما امام راحل با شناخت تاریخ اسلام و جهان قیام کردند، ایشان می‌فرمودند تاریخ معلم انسان‌ها است و شناخت تاریخ انسان را از خطاها، افراط و تفریط بازمی‌دارد به خصوص که شناخت این تاریخ با الهام از سیره پیامبران (ع) و بر اساس سیره و سنن اهل‌بیت (ع) باشد. امروز شخصیت‌های انقلابی باید از امام راحل الگو بگیرند و بر اساس معیارهای اسلامی وحدت داشته باشند و کفار را دوست و سرپرست خود نگیرند یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب از لبخند کفار فریب نخورند و به تعبیر امام راحل بدانید که غرب دشمن شما است.

پس از قیام ۱۵ خرداد امام راحل بحث ولایت‌فقیه را در نجف تکمیل کردند، امام راحل با هدف و برنامه قیام ۱۵ خرداد را آغاز کردند ایشان نیامده بودند که فقط شاه را نصیحت کنند بلکه قیام ایشان برنامه داشت کما اینکه فرمودند من سینه خود را برای مسلسل‌های شما آماده کردم و به والله تا به حال نترسیدم و می‌فرمودند همانگونه که امام حسین (ع) جان خود را برای اسلام فدا کرد ما هم باید فدا کنیم همانگونه که اهل‌بیت (ع) و پیامبران در راه خدا با فرعونیان جنگیدند ما نیز باید بجنگیم، امروز باید برنامه و روش حضرت امام راحل به عنوان سرمشق زندگی فردی و اجتماعی ما باشد به خصوص دولتمردان باید برای ادامه و استمرار عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت قانون در این کشور حرکت کنند.

*چه منابعی را به جوانان برای مطالعه درباره قیام ۱۵ خرداد معرفی می‌کنید؟

منابع زیادی برای مطالعه درباره قیام پانزده خرداد وجود دارد که من ۸ مورد آن را معرفی می‌کنم، «امام در آئینه اسناد ساواک ۲۲ جلد یک تا سه مؤسسه نشر آثار امام»، «پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک مرکز اسناد تاریخی در نه جلد»، «واقعه فیضیه به روایت اسناد ساواک مرکز اسناد تاریخی در نه جلد»، «قیام پانزده خرداد از دکتر جواد منصوری در دو جلد»، «خاطرات پانزده خرداد چاپ سازمان تبلیغات اسلامی»، «هفت هزار روز تاریخ ایران در دو جلد از غلامرضا کرباسچی»، «علمای مجاهد اثر استاد محمدحسن رجبی که در مورد یاران امام هم در این کتاب بحث‌های خیلی خوبی دارد»، «نهضت روحانیون چاپ جدید آن در پنج جلد از حجت‌الاسلام علی دوانی»، «زندگینامه سیاسی امام‌خمینی اثر استاد محمدحسن رجبی»، «نهضت امام‌خمینی اثر حجت‌الاسلام سید حمید روحانی». البته منابع دیگر نیز وجود دارد به خصوص صحیفه امام راحل در ۲۲ جلد که توسط تنظیم و نشر آثار امام خمینی منتشر شده است.

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
علی خان زاده از کاشمر
Iran, Islamic Republic of
۱۵ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۶:۰۲
سلام بر شهیدان 15 خرداد
1
0