نقش علم الحدیث در شکوفایی تمدن نوین اسلامی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب اسلام سال 1370 در پیام به کنگرۀ حج بیان کردند پیامبر عظیم الشّأن با یاران مخلص خود، سیزده سال همهی سختی ها را به جان خریدند و مرارت ها را تحمل کردند، تا نهال اسلام ریشه دوانید و در اینجا بود که پس از سال های مصیبت بار زندگی در شعب ابی طالب، پس از شکنجۀ فراوان یاران نزدیک، پس از راهپیمایی طولانی و پُرمشقت و بی حاصل رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در میان قبایل مکه و طائف، بیعت عقبه با اهل یثرب واقع شد و هجرت پُربرکت به مدینة الرسول (صلّی الله علیه و آله) پیش آمد و دولت اسلامی تشکیل شد.
همچنین رهبر معظم انقلاب سال 1373 در دیدار با فرماندهان سپاه بیان داشت:شما در طول تاریخ، قدرتی را جز قدرت سیاسی اسلام سراغ ندارید که از قلب اروپا تا قلب شبه قارّه، یک کشور واحد شده باشد و قدرت ماندگاری بر آن حکومت کند! دوران قرون وسطای اروپا، دوران جهالت و بدبختی برای اروپاست. اروپاییها قرون وسطی را «دوران سیاهی و تاریکی» مینامند. همان قرون وسطایی که در اروپا تاریکی و سیاهی بود، دوران تشعشع علم در کشورهای اسلامی، از جمله ایران است. اصلاً دربارهی قرن چهارم هجری که دوران تشعشع علم است کتابها نوشته و تحقیقها کردهاند. چنان قدرت سیاسی، چنان قدرت علمی، چنان دنیاآرایی، چنان کشور داری و چنان استخدام تمام نیروهای زنده و سازنده و فعّال بشری، بر اثر چه چیز بهوجود آمد؟ بر اثر تعالیم اسلام. مسأله، فقط این است. اسلام یک درس را به مسلمین تعلیم کرد و آن درس هر روز که در بین مسلمین باشد، نتیجهاش درخشش و تلألؤ و علوّ معنوی و مادّی است.آن درس درسِ مجاهدتِ خالصانه و مخلصانه است. هرجا که مجاهدت خالصانه و مخلصانه باشد، نتیجهاش درخشش و تلألؤ خواهد بود. منتها مجاهدت خالصانه و مخلصانه، ممکن است برای خدا انجام گیرد، ممکن هم هست برای غیرِ خدا انجام گیرد. اگر برای خدا انجام گرفت، همیشگی، ماندگار و زایل ناشدنی است؛ اما اگر برای غیرِ خدا انجام گرفت، ماندگار نیست.
در اسلام، علم حدیث، علمی است که توسط آن اقوال و افعال و احوال یا تقریر پیامبر اسلام و امامان شناخته میشود و چون احادیث رسیده ازایشان، شامل گفتههای آنان هم میشود شامل گفته و نیز نام وسائطی است که کلام مزبور را از وی روایت کردهاند. میتوان گفت که علم حدیث علم به قوانینی است که به وسیلهٔ آن احوال سند و متن حدیث شناخته میشود
وظیفه اصلی علم حدیث، شناخت روایت معتبر از غیر معتبر است.
علم حدیث در عصر زرین اسلامی، از گیراترین دانشهای آن روزگار بهشمار میرفته؛ گسترش و آموزش آن در مدرسههای سده های میانه، به فراگیری علوم رایانه در روزگار نوین همانند شدهاست، همیّت علم حدیث و علوم پیرامونی آن تا آنجا بود که برخی محدثان مانند ابن حجر عسقلانی جز آن را «علم» تلقی نمیکردند.
تمدن اسلامی و شکوفایی آن در عصر حاضر، از موضوعات مهم جامعه اسلامی است که امروزه برخی ازاندیشمندان و متفکران جهان اسلام، شکوفایی آن را راهی برای حل بحران جوامع بشری به ویژه جهان اسلام می دانند. بدون شک، آموزه ها و روایات اهل بیت (ع) همان گونه که در تثبیت پایه های تمدن اسلامی نقش داشته است،امروز نیز می تواند در شکوفایی آن نقش مهمی ایفا نماید. نقش روایت در این موضوع زمانی قابل بررسی است که نگاه ما به روایات، نگاه تمدنی باشد. مراد از نگاه تمدنی، آن است که میزان تاثیرگذاری اخبار و روایات در تمدن اسلامی و بشری در عرصه های علوم، فنون، هنر، ادبیات و دیگر مظاهر تمدن، مورد بررسی قرار گیرد. این نگاه در پژوهش های علمی آن گونه که شایسته است، مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته است، نگاه قدسی دینی و نگاه میراثی به روایات هرچند بسیار خوب است، اما باید دانست نگاه تمدنی به روایات می تواند نگاه اولی واولویت دار مسلمانان به روایات باشد. جستار حاضر، مطالعه ای کیفی است که با مطالعه اسناد، بانک های اطلاعاتی، مقالات و کتب تمدن، کتب روایی و رجالی شیعه با رویکرد تمدنی به روایات و آموزه های اهل بیت (ع) شکل گرفته و براساس تحلیل محتوا، انسجام یافته است. براساس یافته های این مقاله، آموزه های اهل بیت (ع) تمدن اسلامی را جامع ترین تمدن دانسته اند که بر پایه توحید و یکتاپرستی و گزاره های مرتبط با آن استوار است. شکوفایی این تمدن مرهون رشدو توسعه سه پارامتر فرهنگ، قدرت و ثروت است. روایات با تاکیدی که بر روح و جوهره تمدن اسلامی دارند، با تربیت افراد نخبه و کارآمد در این حوزه و حاکمیت اخلاق بر تمام نظام ها و خرده نظام های جامعه، در شکوفایی تمدن نوین اسلامی نقش دارند. روایات در شکوفایی تمدن نوین انسانی دارای دو نقش بالفعل و بالقوه هستند و آنچه در شکوفایی تمدن نوین اسلامی مهم است توجه به نقش بالقوه روایات و تلاش علمی به منظور به فعلیت رساندن آن هاست که در این نوشتار هر دونقش به ویژه نقش بالقوه روایات اهل بیت علیه السلام مورد توجه قرار گرفته است.
تعریف کاملی که از حدیث میتوان ارائه داد، تعریف شیخ بهایی(ره) میباشد ایشان در تعریف حدیث میگوید: حدیث یا سخن معصوم(ع) یا فعل معصوم و یا ناقل و حاکی از معصوم(ع) است.
اگر ما دوره قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را از نظر عقیدتی و کلامی جدا کنیم، میبینیم، دوره پیش از انقلاب، دوره شبهات فلسفی، عقیدتی به معنای پایههای اصیل و اصلی دین بود، اما بعد از انقلاب و با موجی که از انقلاب به کشورهای عربی رفت و در معارضه با آن جریانهای کجروانه وهابیت، ناصبیگری و قرآن بسندگی، پایهریزی و ... شروع به رشد کردند و الان اکثر شبهات متوجه مبانی دین نیست، بلکه این شبهات متوجه مبانی مذهب یا عقیدههای روبنایی مثل توسل، شفاعت، کفایت دین برای اداره جهان و شبهات سیاسی و تاریخی میباشد و اتفاقا حدیث در این مباحث، میتواند بیشترین پاسخ را به این شبهات بدهد.
اگر در قسمت شبهات کلامی، گفته شود باید از علم فلسفه و کلام برای جوابگویی استفاده نمود، امروزه که بیشتر شبهات شامل مباحث روبنایی، نظیر شبهات تاریخی، سیاسی و تفسیری است، حدیث بهتر میتواند در این زمینه پاسخگو باشد و توصیه من به طلاب و فضلا این است اگر میخواهند به شبهات وهابیت، شبهات روشنفکران غربزده و شبهات مستشرقین پاسخ دهند، یکی از بهترین راهها رجوع به حدیث میباشد.