سعد و نحس ایام؛ خرافه یا واقعیت؟
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، آیا واقعاً بعضی از روزها یا ماهها، نحس و شوماند و بعضی دیگر سعد و خیر؟ آیا این سخنی که از پیامبر اکرم(ص) درباره ماه صفر گفته شده است، که «من بشّرنى بخروج صفر بشرته بالجنّة؛ هر کس مرا به پایانیافتن ماه صفر بشارت دهد، او را به بهشت بشارت میدهم» بر نحسی و شومی این ماه دلالت نمیکند؟
در پاسخ به این سؤالات عرض میکنیم:
اولاً، از نظر عقلی، روز از آن جهت که روز است، سعد یا نحس ندارد. هیچ روزی از جهت روز بودن با روزهای دیگر تفاوت ندارند. روز غدیر از آن جهت که یکی از روزهای سال است با روزهای قبل و بعد از غدیر و با روز چهارشنبه آخر ماه صفر هیچ تفاوتی نمیکند. همه روزها از نظر روز بودن یکسانند.
ثانیاً، از نظر تجربی نیز تا به حال در هیچ تحقیق علمی معتبری، سعدی یا نحسی هیچ روزی اثبات نشده است. اساساً اثبات تجربی چنین مدعیاتی اگر نگوییم محال است در غایت دشواری است.
ثالثاً، از نظر قرآن هم روزها و شبها از آن جهت که روز و شب و قطعهای از زماناند، سعد و نحس ندارند. سعد و نحس مربوط به مظروف آنهاست و نه ظرف. یعنی سعد و نحس مربوط به حوادثی است که در ایام خاصی رخ داده است و نه مربوط به خود آن ایام. در قرآن کریم در دو جا صفت «نحس» برای روز یا روزهای خاصی ذکر شده است که هر دو مربوط به روزهایی است که عذاب الهی بر قوم عاد نازل شده بود:
فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً صَرْصَراً في أَيَّامٍ نَحِساتٍ (فصلت، ۱۶)
إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً صَرْصَراً في يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِر (قمر، ۱۹)
یعنی نحسی آن ایام خاص به دلیل نحسی مظروف آنهاست و نه نحسی خود آن روزها از آن جهت که روز بودند.
رابعاً، اغلب روایات مربوط به سعد و نحس ایام از نظر سندی نامعتبرند و بسیاری از آنها از مجعولاتاند. روایت شوم بودن ماه صفر قطعا از جعلیات است. میرداماد در الرواشح السماویه با صراحت تمام آن را از ساختههای زنادقه میداند.
به نظر میرسد اصل مسأله چیز دیگری بوده است اما به دست جاعلان و سودجویان و فریبکاران و دعانویسانی که از جهل مردم ارتزاق میکنند، به آن شکل درآمده است. توضیح آنکه در پارهاي از منابع اهل سنت حديثي از رسول خدا(ص) نقل کردهاند که فرموده باشد: «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ (از ماههای رومی، مصادف با خرداد شمسی) فَلَهُ الْجَنَّةُ». در عين حال، حتي پارهاي از اهل حديث و ظاهرگراياني مثل احمدبن حنبل نتوانستهاند با مضمون اين حديث کنار بيايند و آن را تأييد کنند؛ به همين دليل گفتهاند که اين حديث هيچ اصل و اساسي ندارد. او گمان کرده است که این حدیث ناظر به نحس بودن ماه آذار است. در حالی که اگر قرائن مقامي صدور چنين سخني را ميدانست، قطعاً چنين حکمي نميکرد. #شيخ_صدوق از ابنعباس علت صدور چنين سخني را به اين صورت نقل ميکند که:
«پيامبر روزي با اصحاب خود در مسجد قبا نشسته بود و به آنان گفت: نخستين فردي که اکنون بر شما وارد ميشود از بهشتيان است. برخي از اين افراد چون اين سخن را شنيدند بيرون رفتند تا شتابان باز گردند و به سبب اين خبر از بهشتيان شوند. پيامبر اين را فهميد و به آنان که مانده بودند فرمود: اکنون چند نفر بر شما در ميآيند که هر يک از ديگري سبقت ميجويد؛ از ميان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه آزار تمام ميشود اهل بهشت است. پس آن گروه بازگشتند و وارد شدند و ابوذر نيز با آنان بود. پيامبر به آنان فرمود: ما در کدام ماه رومي هستيم؟ ابوذر پاسخ داد: اي پيامبر خدا آذار تمام شد. پيامبر گفت: اي ابوذر اين را ميدانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتي هستي ...»
حجت الاسلام احمد حسین شریفی