۰۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۱
کد خبر: ۶۹۰۹۵۰
در رثای علامه حسن زاده؛

طایر قدسی

طایر قدسی
در رثای عالم ربّانی و سالک توحیدی، فقیه ولایی و انقلابی، علامۀ ذوفنون حضرت آیت‌الله حسن‌زادۀ آملی رضوان‌الله‌علیه شعری از محمدتقی عارفیان تقدیم می شود.

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در رثای عالم ربّانی و سالک توحیدی، فقیه ولایی و انقلابی، علامۀ ذوفنون حضرت آیت‌الله حسن‌زادۀ آملی رضوان‌الله‌علیه شعری از محمدتقی عارفیان فتقدیم می شود.

متن این شعر به این شرح است:


طایر قدسی

علامۀ اندیشمند و ذوفنون رفت
محبوب نیکومنظر مهتاب‌گون رفت

در عشق، پیری از تبار پاک‌بازان
در علم، مردی از شمار راسخون رفت

از معدن صدق و صفا یاقوت احمر
از خیمۀ اندیشه و دانش ستون رفت

آهی جگرسوز از زمین تا آسمان‌ها
با نالۀ "إنّا إلیهِ راجعون" رفت

دیدم گریبان چاک کرد از هجر او عقل
پیوسته از چشمش به‌جای اشک خون رفت

رفت از "اُولُوالألباب" نستوهی خردورز
مصداق "قومٌ یَعقِلون"، "هُمْ مُهتَدون" رفت

سرمستی از صهبای "لا خَوْفٌ عَلَيْهِم"
آبادی از جام "وَ لا هُمْ يَحْزَنُون" رفت

هم عارفی، هم شاعری، هم فیلسوفی
هم کاردانی در روایات و متون رفت

مصباح علم و نجم دین، شمس هدایت
در عقل و نقل و در ریاضی ذوشُجون رفت

آن عالم ربّانی اهل ولایت
آن سالک توحیدی آیینه‌گون رفت

با رفتنش از خیل سربازان رهبر
تنها نه یک سردار، گویی صد قشون رفت

آن طایر قدسی که رضوان بود جایش
از تنگنای تیرۀ دنیای دون رفت

سوی نیستان رفت آن نای الهی
صد ناله از داغش ز نای ارغنون رفت

از داغ آن شیرین‌دهان نغزگفتار
فریاد فرهاد از نهاد بیستون رفت

تنها نه در این دوره نادر بود و فاخر
فخر زمان فخر زمین فخر قرون رفت

لَختی ز عمرش در پی الفاظ قرآن
باقی همه در فهم معنا و بطون رفت

آن مهر روزافروز تابانی که می‌شد
ما را به‌سوی علم و تقوا رهنُمون رفت

خون شد دل ایرا و ایران از فراقش
آن زندۀ جاوید با "رَیب‌ُالمَنون" رفت

محمدتقی عارفیان، ۱۴۰۰/۰۷/۰۶

برخی از تعابیری که در شعر آمده، از پیام تسلیت حضرت امام خامنه‌ای روحی‌فداه، و نوشتۀ حضرت علامه شَعرانی رضوان‌الله‌علیه خطاب به حضرت علامه حسن‌زادۀ آملی رضوان‌الله‌علیه وام گرفته شده است.

ارسال نظرات