امام حسن عسکری؛ سیاستگذار زیست تمدنی
به گرارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، امام حسن عسکری(ع) حُسنختام حیات طیبه انسان 250 ساله است. انسان 250 سالهای که در باطن حرکت کلی و کلان ائمه یازدهگانه (ع) هدف حاکمیت توحید در جوامع انسانی و ایجاد تمدن اسلامی را دنبال میکرد. یکی از مهمترین مؤلفههای تحقق تمدن اسلامی، فراهم آمدن زمینهها و شرایط زیست تمدنی یعنی تقویت حداکثری پیوندهای اجتماعی و عبور از فردگرایی افسارگسیخته است.
فردگرایی، آسیبی جدی برای تمدنها
فردگرایی یعنی اصالتبخشی بهفرد در برابر جامعه و تقدم منافع فردی نسبت بهمنافع اجتماعی، رکن مهم تئوریک در نظام لیبرال - سرمایهداری و یکی از مصیبتهای چند سده اخیر در جهان است که بهمثابه فرهنگ و سبک زندگی مدرن دائماً ابعاد گستردهتری از زیست انسانها را احاطه کرده است. فرد گرایی نه فقط آزادی را بر عدالت ترجیح میدهد و قانون را در حد نگهبان آزادیهای فردی تقلیل میدهد، بلکه روز بهروز با بسط حریم خصوصی، بر ارتفاع دیوارهای زندگی مردم و دور شدن انسانها از همدیگر میافزاید. این فردگرایی که من مایلم از آن بهفردگرایی افسارگسیخته تعبیر کنم، علاوه بر ایجاد انواع ترس و ناامنی در جامعه و یا گسترس مصرفزدگی و انهدام محیط زیست، بسیاری از پیوندهای اجتماعی را از بین برده است.
اگر در گذشته، نوع دوستی، عشق بهجامعه و کشور، شفقت و مهربانی نسبت بهسایرین، گذشت و ایثار و امثال اینها ارزش تلقی میشد و جامعه را بههم پیوند میداد، امروز این موارد در اثر گسترش فردگرایی بهمذبح برده شده و عملاً بروز و ظهور خود را در زندگی اجتماعی انسانها از دست داده است. شما شاید این روزها صحنه بیتفاوتی کثیری از مردم بهفردی که مثلاً در خیابان بهکمک نیاز دارد و از مردم استمداد میکند را دیدهاید. این صحنه در مجتمعهای مسکونی و برجهای بزرگ هم فراوان مشاهده میشود که همسایه بهکلی از همسایه خبر ندارد. در چنین شرایطی بهطریق اولی همبستگی اجتماعی در جهت تحقق اهداف و آرمانهای مهم بهشوخی شباهت دارد و اگر هم همبستگیای شکل بگیرد، بسیار شکننده است. با این ملاحظه، یکی از پیشنیازهای ورود بهمسیر تمدن نوین اسلامی، مقابله با فردگرایی است.
چیستی تمدن و زیست تمدنی
وقتی صحبت از تمدن میشود، نزدیکترین واژه بهآن، فرهنگ است. این دو با یکدیگر سنخیت و هماهنگی دارند. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم که «چگونه فرهنگ بهتمدن تبدیل میشود؟»، باید گفت که اگر راهی را در نظر بگیریم، فرهنگ ابتدای آن و تمدن انتهای آن است. در حقیقت تمدن نمونهی عالی فرهنگ است. شهید مطهری تعبیری دارند که تمدن، جنبه مادی فرهنگ و فرهنگ، جنبه معنوی تمدن است، این تعبیر شهید مطهری است. اگر بخواهیم جمله ایشان را تفسیر نموده و بسط دهیم، میتوان گفت: وقتی فرهنگ ظهور و جلوهی اجتماعی پیدا میکند، تمدن میشود.
ما در مناسبات اجتماعی هم میتوانیم معنای این کلام را جستجو کنیم؛ مثلاً در فرهنگ خانواده فرهنگ «مَحرم و نامحرم» داریم که این جلوهی تمدنی خود را در شهرسازی نشان میدهد، بهگونهای که وقتی ما در خانهسازی و شهرسازی همین فرهنگ را نشان دهیم، خانههای ما بهسبک خاصی ساخته میشود یا مثلاً یکی از مسائل فرهنگی ما، پاکیزگی و طهارت است، این وقتی در شهرسازی وارد میشود و میخواهد شهر اسلامی بنا بشود، حمام ساخته میشود که محلی برای غسل و پاکی است. همان فرهنگ است ولی ظهور اجتماعی پیدا کرده است. یعنی، همان فرهنگ در روابط اجتماعی و زندگی اجتماعی دیده میشود. بنابراین فرهنگ ظهور اجتماعی پیدا میکند، این، تمدن میشود.
به همین نسبت، زیست تمدنی یعنی فراهم بودن اقتضائات و رفع موانع برای برقراری پایدار سبک زندگی فردی و اجتماعیای که دارای مؤلفههای حیات توحیدی را دارد. در ادبیات قرآن، اصلیترین و محوریترین مؤلفههای حیات توحیدی نیز «آرامش»(عدم خوف) و «نشاط»(عدم حُزن) است. برای مطالعه بیشتر درباره این دو مؤلفه، بررسی آیات قرآن کریم با کلیدواژه قرآنی «لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» اکیدا پیشنهاد میشود.
دغدغه زیست تمدنی در منظومه فکری ائمه
در فرمایشهای حضرات معصومین و بهطور مشخص امام عسکری(ع) الگوی نفی فردگرایی و تقویت حداکثری پیوندهای اجتماعی در راستای تحقق زیست تمدنی بسیار چشمگیر است. بهعنوان نمونه آنحضرت در تفسیر بیان الهی «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا»(بقره: 83) فرمودند: «یعنى با همه مردم، چه مؤمن و چه مخالف، بهزبان خوش سخن بگویید. مؤمن، بههم مذهبان، روى خوش نشان مىدهد و با مخالفان، با مدارا سخن مى گوید تا بهایمان، جذب شوند و حتّى اگر نشدند، با این رفتار، از بدىهاى آنان در حقّ خود و برادران مؤمنش، پیشگیرى كرده است.»(فى تفسیر قوله تعالى «وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا» قالَ: قُولُوالِلنّاسِ كُلِّهُمْ حُسْنا مُؤمِنِهُمْ وَ مُخالِفِهُمْ، أمّا المؤمِنونَ فَیَبْسُطُ لَهُمْ وَجْهَهُ وَ أمّاالْمُخالِفونَ فَیُكَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ اِلىَ الاْیمانِ. فَاِنِ استَتَرَ مِنْ ذلِكَ بِكفِّشُرورِهمْ عَنْ نَفْسِهِ وَ عَنْ اِخْوانِهِ المُؤمِنینَ(مستدرك الوسائل، ج 12، ص 261)). همانطور که میبینیم امام (ع) همزیستی مؤمنانه را در جامعه شیعی امری مسلم و مفروغٌعنه دانسته و دال مرکزی بیان خود را بر همزیستی ایمانمحور با «الْمُخالِفونَ» قرار دادهاند.
بنابراین قدم اول و اصلی در تحقق تمدن اسلامی، وجود الگوی زیست اجتماعی مؤمنانه در جامعه شیعی است. از منظر امام عسکری (ع) این الگوی زیست اجتماعی را یکی از مهمترین و اصلیترین عوامل تقرب الهی میدانند و تصریح میفرمایند: «کسی كه بهحقوق برادران خود آشناتر و در رعایت كردن آنها كوشاتر باشد، نزد خداوند ارجمندتر است»(أعْرَفُ النّاسِ بحُقوقِ إخْوانِهِ وأشَدُّهُم قَضاءً لَها أعْظَمُهُم عِند اللّهِ شَأناً(الاحتجاج، ج2، ص517)).
بعد از این اصل و قدم اساسی در تحقق تمدن اسلامی، امام (ع) بهجامعه شیعه چنین توصیه میفرمایند: «در میان مخالفین حضور یابید، با آنها نماز بخوانید، در تشییع جنازههایشان، شركت ورزید، از بیمارانشان، عیادت كنید، حقوق آنان را بگزارید»(صَلّوا فی عَشائِرِهِم، وَ اشهَدوا جَنائِزَهُم، و عودوا مَرضاهُم، و أدّوا حُقوقَهُم(تحف العقول، ص487)). ایشان فلسفه این کار را جلوهنمایی و برجستهسازی مکتب اسلام ناب معرفی میفرمایند: «مایه آراستگى ما باشید، نه باعث ننگ و زشتى، هرگونه دوستى را براى ما جلب كنید و هرگونه زشتى را از ما دور سازید»(كُونوا زَینًا وَ لا تَكونوا شَینًا، جُرّوا إلَینا كُلَّ مَوَدَّةٍ وَادفَعوا عَنّا كُلَّ قَبیحٍ(همان)).
لوازم زیست تمدنی
امام عسکری(ع) در تبیین الگوی نفی فردگرایی و تقویت حداکثری پیوندهای اجتماعی در راستای تحقق زیست تمدنی، بهچگونگی تکوین و تکون این نوع زیستن اشاره میفرمایند و آن را حول محور سجایا و فضائل اخلاقی بیان مینمایند. آنحضرت در این رابطه چنین خاطرنشان شدهاند: «کسی که پارسایى خوى او، كرم سرشت او و بردبارى صفتش باشد، دوستش زیاد و ستایشش بسیار گردد و در برابر دشمنانش، ستایش نیكوى دیگران یارىاش مىدهد»(مَن كانَ الوَرَعُ سَجِیَّتَهُ وَالكَرَمُ طَبیعَتَهُ وَالحِلمُ خَلَّتَهُ، كَثُرَ صَدیقُهُ وَالثَّناءُ عَلَیهِ، وَانتَصَرَ مِن أعدائِهِ بِحُسنِ الثَّناءِ عَلَیهِ(أعلام الدین، ص314)).
همچنین آنحضرت در تبیین حلمورزی، این مهارت بسیار مهم را یادآور میگردند: «بهترینِ برادرانت، كسى است كه خطایت را فراموش كند و از نیكوكارىات در حقّ خودش یاد كند»(خَیرُ إخوانِكَ مَن نَسِیَ ذَنبَكَ، وذَكَرَ إحسانَكَ إلَیهِ(همان، ص313)./9314/ی703/
هادي رحيمي كوهستان
صلوات
...
التماس دعا دارم
خداحافظ