خیر کثیر
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، چندین بار نوشتم و پاک کردم، از هر دری وارد شدم دیدم حق مطلب ادا نمیشود و توصیفش سخت است. اکنون به وضوح معنای کوثر را درک میکنم که یک نفر با این همه محدودیت مادی چگونه میتواند خیر کثیر باشد. مگر چند نفر در طول تاریخ وجود دارد که شخصیتی مؤثر در سرتاسر جهان داشته باشد و دشمن از پیکر بیجان او، تصویر و حتی صدایش وحشت کند؟! بله! این است معنای احیاء عند ربهم یرزقون.
انقلاب اسلامی پر است از جمع اضداد، رشدها و پیشرفتهایی که اگر نگوییم بینظیر، قطعا کمنظیر است. فردی عادی از یک روستای دورافتاده برمیخیزد، تلاش میکند، مجاهدت میکند، خودسازی میکند و در نهایت به چهره درخشان و قهرمان امّت اسلامی تبدیل میشود؛ او نمونه برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب روح الله بود. قاسم سلیمانی تنها با شهادتش حادثهی بزرگی را رقم زد، انقلابی پدید آورد که دنیا را تکان داد و متحول کرد؛ نه فقط حال را بلکه تاریخ را و مسیر تاریخ جهان را تغییر داد که بعدها قضاوت خواهد شد.
قَالَ اللهُ تَعَالَى: أعْدَدْتُ لِعِبَادِي الصَّالِحِينَ مَا لا عَيْنٌ رَأَتْ، وَلا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ؛ هیچ کسی به مخیلهاش خطور نمیکرد رفتن یک نفر اینگونه جهان را از شرق تا غرب به هم بریزد. اگر ما با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درسآموز به ایشان نگاه کنیم، آن وقت اهمیت این قضیّه روشن خواهد شد و همچنین سپاه قدس را نباید به عنوان یک مجموعه و سازمان اداری ببینیم؛ بلکه به عنوان یک نهاد انسانی و دارای انگیزههای بزرگ و روشن انسانی مشاهده کنیم.
شهید سلیمانی خطرناک تر از سردار سلیمانی است
شهادت او، زنده بودن انقلاب در کشور ما را به رخ همهی دنیا کشید. عدّهای میخواستند وانمود کنند که انقلاب در ایران از بین رفته و مرده است امّا شهادت او و تشییعش نشان داد که انقلاب زنده است. شهید سلیمانی چشمهای غبارگرفته را باز کرد و دشمنان در مقابل عظمت ملّت ایران احساس خضوع کردند و این تشییع، ژنرالهای جنگ نرم استکبار را متحیّر کرد؛ کسانی که در جنگ نرمِ استکبار برجستهاند متحیّر ماندند که چگونه ممکن است شهادت چند نفر چنین موجی را ایجاد کند و مردمی که بعضا شاید دل در گرو انقلاب هم نداشته باشند را به میدان بیاورد.
شهید سلیمانی با کارها و بالاخره با شهادت خود به اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام بدل شد به گونهای که اکنون در جهان اسلام و هر جایی که بنای مقاومت در مقابل زورگویی استکبار وجود داشته باشد، اسم رمز خود را نام، یاد و شخصیت شهید سلیمانی میدانند. رهبری در سال 98 و در دیدار با مردم قم تصریح کردند که: در مقابل او من تعظیم میکنم؛ کار بزرگی انجام شد، قیامتی به پا کرد. معنویّت او، شهادت او را این جور برجسته کرد؛ این بدرقههای ایرانی و آن بدرقههای عراقی؛ در کاظمین، در بغداد، در نجف، در کربلا چه کردند با این پیکر اِرباًاِربا! از روح مطهّر او، از اعماق دل تشکّر میکنیم.
در نتیجه برکت خون وی را نمیشود شمرد ولی بی شک از جمله برکات آن پایان یافتن حضور فسادانگیز آمریکا در منطقه جنوب غرب آسیا است؛ آنها در این منطقه جنگ را به ارمغان آوردند و حضور آنها چیزی جز اختلاف، فتنه، ویرانی، خرابی، تجاوز و... به همراه نداشت. شاید پس از صدام که آمریکا بر عراق مسلط شد عدهای خشحال شدند ولی نمیدانستند که از چاله در آمده و درون چاه افتادند. پس از شهادت این سرداران بر کل منطقه مسجل شد که راهی جز خروج آمریکا از منطقه وجود ندارد.
ویژگیهای مکتب سلیمانی
شهید سلیمانی شجاعت را از امیرالمومنین علیه السلام به ارث برده بود. همچنین در کنار این شجاعت باتدبیر و مدبر هم بود؛ بعضی افراد شجاعند اما تدبیر و عقل لازم را برای به کار بردن این شجاعت ندارند و برخی اهل تدبیرند، اما اهل اقدام و عمل نیستند و به اصطلاح، دل و جگر کار را ندارند ولی ایشان هر دو بال را با هم داشت. تدبیر ایشان و تیزهوشی او به گونهای بود که به اذعان مقام معظم رهبری، مسأله بروز یک جریان بظاهر مذهبی متمایل به یکی از فرقهها علیه جبهه مقاومت را مدتها قبل پیشبینی کرد و بعد از مدّتی، داعش به وجود آمد که همه اینها نشان از بادرایتی و باهوشی ایشان بود.
در ابتدای مطلب بیان شد که هرچه از اوصاف ایشان بگوییم کم است ولی از شاخصترین ویژگیهایش این بود که برای خود سبک و سیاق خاصی برای جنگ داشت و صاحب مکتب بود. این صاحب مکتب بودن به علت توأمان بودن مهارت فکری_فرهنگی و مهارت نظامی بود که نرمافزار مقاومت و الگوی مبارزه را به ملتها تعلیم داد. حال ما برای اینکه سیلی سختتری به دشمنان و قاتلین ایشان بزنیم باید نرمافزاری را روی دست هیمنه پوچ استکبار بیاوریم و این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده شود. حضرت آیت الله خامنهای تأکید کردند که «بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنهی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند.»
در نهایت باید به ویژگی اصلی این شهید اشاره کرد که رهبری نیز در سخنان خود بدان تأکید ویژهای داشتند که اگر بخواهیم «مکتب سلیمانی» را در یک یا دو جمله کوتاه تبیین کنیم، باید بگوییم این مکتب عبارت است از «صدق» و «اخلاص». تنها چیزی که سبب شد این شهید بدین جایگاه برسد خالص بودنش بود و حقیقتا به دنبال دیده شدن نبود و از همین رو، وقتی شهید شد خداوند او را به همه نشان داد.
الگو بگیریم
مناسبات اجتماعی باید برای ما درس آموز باشد و ما به درسهای گرفته شده خود عمل کنیم. اولین و روشنترین عبرتی که ما از قضیه شهادت حاج قاسم میگیریم این است که آمریکا همچنان هم شیطان بزرگ است و پس از این اگر کسی هنوز هم چشم امیدش به آمریکا باشد، باید چشمش را کور کرد. مسأله دیگری که مورد تأکید رهبری نیز واقع شد فضای مجازی بود که حتی اجازه انتشار عکس سردار را نمیدهد و ما هنوز که هنوز است هم از جانب مردم و هم از جانب مسئولین اقدامی برای درست کردن این مسأله ندیدهایم.
در ادامه باید از شخص شهید درس گرفت و آن کار خستگی ناپذیر و با اخلاص بود. به اذعان رهبری شهید سلیمانی برخی روزها نوزده ساعت فعالیت و کار میکرد و چشم داشتی هم نداشت. درست است که زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست لیکن زنده نگه داشتن یاد شهدا صرفا به انتشار عکس و فیلم و پوسترشان نیست بلکه خلق و خو و رفتار آنان است که باید بین مردم رایج باشد.
رهبری در بیانات خود در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی در سال 99 وظیفه مردم را مشخص میکنند و میگویند: در برابر این دشمنی و این جبهه، این ملّت عزیز و پایدارِ ما نیاز دارند به اینکه هویّت خود را مستحکم کنند... آنچه به یک ملّت و یک نهضت هویّت میدهد و قدرت میدهد چیست؟ اوّلاً دارا بودن یک زیربنای فکری مستحکم است... امّا در مقام عمل هم یک چیزهایی لازم است، یعنی صِرف وجود این زیربنا کافی نیست. در مقام عمل چه لازم است؟ نترسیدن، خسته نشدن، ناامید نشدن، تنبلی نکردن، ندانسته در نقشهی دشمن وارد نشدن و به او کمک نکردن... مثل شهید سلیمانی که جانش را کف دستش گرفته بود و وارد میدانهای گوناگون [میشد] ... البتّه ملّت ایران خوشبختانه از این خصوصیّات برخوردارند؛ انصافاً ملّت ایران خسته نشدند، که خب شما نمونههایش را در این تشییع جنازهی عجیب شهید سلیمانی... و در قضایای گوناگون دیگر دیدهاید.