تحلیل هفته
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در گذشته سلاح و زور پیروز نبرد را مشخص میکرد؛ با گذشت زمان درگیری از سخت به نیمه سخت و سپس به نرم تغییر حالت داد و امروز جهان در گیرودار جنگ هیبریدی و ترکیبی با ابزار شناخت است. شناخت، یعنی چارچوب اندیشهای فرد و جهانیان، برای پیروزی در نبرد با بهره گیری ترکیبی از جنگهای مختلف به دنبال تسخیر قلوب و اذهان هستند؛ این یعنی جنگ ترکیبی با ابزار شناختی. از جمله مهم ترین ابزار مؤثر در تغییر شناخت افراد رسانه است و کار رسانه نیز در بیان روایت خلاصه میشود؛ یعنی روایت هرکه غالب شد، پیروز نبرد اوست حتی اگر ظالم و متجاوز باشد.
کشور ما به عنوان یکی از کشورهایی که ادعای حکومت بر جهان را دارد و همچنین دستش از نرم افزار نیز خالی نیست، از این درگیری بی نصیب نمانده و در هر مسأله از سوی معاندین داخلی و خارجی مورد هجوم قرار میگیرد و یکی از مهم ترین مسائل خلع سلاح کردن دشمن در فضای مجازی است. متأسفانه این کشور از ولنگاری فضای مجازی کم ضربه نخورده و همچنین سازندگان و رهبران اصلی فضای مجازی، یا به تعبیر بهتر فضای سایبر نیز بهترین بهره برداری را از بی در و پیکر بودن این فضا برده اند؛ حالا که عدهای دلسوز دست به نوشتن املائی نانوشته دارند تا این فضا را افسار بزنند، ضرر کنندگان در این بین با استفاده از همین ولنگاری دست به شایعه پردازی علیه طرح صیانت از فضای مجازی که اخیرا به «طرح نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی» تغییر نام یافته است، زده اند.
رئیس مجلس در تأیید طرح مذکور گفت: «اما در کجای دنیا فضای مجازی بی قانون است؟ الان اگر کسی در این پلتفرمها کلاهبرداری کرد قوه قضاییه باید چطور به مسئله ورود کند؟ ما میخواهیم امنیت اجتماعی و اقتصادی را فراهم کنیم که کسب وکار مطمئنی آنجا اتفاق بیفتد»؛ اینگونه سخنان لازم است و باید از سوی مسئولان امر بیان شود تا اقناع سازی صورت پذیرد. ایرادی که در مطالب گذشته نیز مطرح شد این بود که دولت، مجلس و قوه قضائیه جدید باید اهتمام بیشتری به رسانه داشته باشند و به قدرت رسانه ایمان بیاورند؛ زیرا فقط از این طریق است که شناخت مردم را میتوان اصلاح کرد و اگر این خلاء توسط خودیها پر نشود، ناخودیهای داخلی و خارجی قطعا از طریق رسانه شناخت مردم ما را در دست میگیرند همانگونه که نسبت به طرح صیانت چنین شده و انقدر شناخت مردم نسبت به این طرح منفی است که احتمال اعتراض نیز وجود دارد.
نقش رسانه در جنگ
همانطور که بیان شد، رسانه است که میتواند پیروز جنگ را مشخص کند و جای جلاد و شهید را تغییر دهد. این مورد را ما در قضیه مدافعان حرم تجربه کردیم که اگر برکت خون شهدا نبود، قطعا سیاست خارجی ما نسبت به سوریه توسط رسانههای معاند تخریب میشد و امروز به جای مدافعان حرم، به راستی در اذهان از آن بزرگواران با نام مدافعان اسد یاد میشد! در جنگ 33 روزه، تجاوزات اسرائیل به فلسطین، حمله آمریکا به عراق و افغانستان و همچنین حمله عربستان به یمن نیز میتوانیم اهمیت رسانه را ببینیم و تأثیر غلبه روایت را درک کنیم. همانطور که سید مقاومت، سید حسن نصرالله درباره تأثیر رسانه بر جنگ 33 روزه میگوید: لولا المنار لضاع الانتصار، اگر رسانه «المنار» نبود، پیروزی از دست میرفت.
امروز نیز در مسأله اوکراین به وضوح میتوان نقش رسانه و اهمیت روایت سازی را دریافت. غرب پرستان برای اینکه آمریکا و کشورهای عضو ناتو را مظلوم جلوه دهند، توپخانه خود را به سمت روسیه و پوتین نشانه گرفته و سیاستهای جمهوری اسلامی را پیرامون روسیه تخطئه میکنند؛ همانگونه که در مسأله طالبان جمهوری اسلامی را متهم به همکاری با طالبان کردند. در صورتی که آنها از فرار آمریکاییها از افغانستان عصبانی بودند و دلشان برای مردم افغانستان که طالبان بر آنها حاکم شده نسوخته بود. البته باید گفت در این سوی نیز عدهای دست به تطهیر طالبان زده و اکنون نیز در باره اوکراین، عدهای از پوتین دفاع میکنند و برخی از اوکراین در صورتی که سیاست جمهوری اسلامی پرهیز از تنش و حمایت از ملت هاست.
حالا آنچه در تحلیل پیش گفته شد دوباره لازم است تکرار شود. اسرائیل، اوکراین و تایوان برای آمریکا بسیار مهم هستند زیرا در کنار سه ابر قدرت یعنی ایران (خاور میانه)، روسیه و چین قرار دارد. از این سو آمریکا هر کاری میکند تا از این کشورها حمایت کند، ولی وقتی یکی از این کشورها که مشخصا اوکراین باشد درگیر جنگ شد، آمریکا دو راه بیشتر ندارد؛ یکی اینکه با تمام قوا در برابر روسیه دفاع کند که آن دو مرکز دیگر، یعنی اسرائیل و تایوان سست میشود یا اوکراین را واگذار کند و ظاهرا تا کنون نیز راه حل دوم را برگزیده است.
سفر به قطر
این سفر به دعوت از امیر قطر و با دو هدف روابط دوجانبه ما و کشور همسایه مان قطر و شرکت در مجمع کشورهای تولید کننده و صادر کننده گاز در جهان انجام شد. این سفر گامی در جهت فعال شدن دیپلماسی همسایگی به ویژه با کشورهای حاشیه خلیج فارس و استفاده از ظرفیتهای این کشورها در جهت توسعه روابط سیاسی و اقتصادی بود و از جمله اقداماتی که در این سفر صورت گرفت، ارتباطات در حوزههای اقتصادی و انرژی بود که بسیار قابل توجه است. مجمع کشورهای صادرکننده گاز یا اوپک گازی که به اختصار (GECF) نامیده میشود، سازمان تازهبنیانی است که توسط ایران، روسیه، قطر و تعدادی از دیگر کشورهای صادرکننده گاز تشکیل شده که این دیدار همچنین در راستای تقویت این مجمع مؤثر بود.
همچنین سفر رییس جمهور به قطر اقدام مهمی است که اگر با توافقات مؤثر همراه شود، میتواند مدلی برای گسترش روابط با همسایگان و خنثی کردن سیاست ایران هراسی باشد. جمهوری اسلامی ایران دوستِ دوران سختیها برای همسایگان بوده و اکنون وقت آن رسیده که آثار عملی این راهبرد اصولی، نمایان شود و متحد شدن منطقه قطعا بر روی روند اسرائیل در منطقه تأثیر منفی خواهد گذاشت و در راستای جبهه مقاومت خواهد بود. البته مشروط به اینکه حواسمان باشد کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از طرفی با ما راه نیایند و از آن طرف بخواهند آمریکا و اسرائیل را نیز از خود راضی نگه دارند زیرا در این میان ما اتلاف انرژی کردهایم و قطعا نمیتوانیم به اهداف خود برسیم.
نامه رهبری به مجلس
کمیسیون تلفیق بودجه 1401 مصوبهای را در خصوص تکالیف شبکه بانکی مطرح کرده بود که رییس بانک مرکزی آن را نادرست میدانست و رهبری درباه این مسأله در نامهای به رییس مجلس تذکر داد که قالیباف به صورت اجمالی درباه آن نامه گفته بود: به دنبال نامه رییس کل بانک مرکزی به رهبر معظم انقلاب درباره تکالیف مازاد بر شبکه بانکی در مصوبات کمیسیون تلفیق بودجه، حضرت آقا روز گذشته نیز در نامهای به بنده و سایر نمایندگان به صورت مکتوب هشدار دادند که تکلیف مالایطاقی به بانکها داده نشود.
اما ظاهرا سوء تفاهمی شده بود و برخی وی را متهم به تحریف و یا درست مطرح نکردن سخن رهبری کردند و قالیباف نیز در جلسه بعد، متن نامه را قرائت کرد. سید احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد نیز در یادداشتی نوشته بود: «افزایش حدود هزار هزار میلیارد تومان بر تسهیلات تکلیفی بانکهای دولتی که غالباً خود دچار مشکل ترازنامه هستند یا به معنای عدمتحقق تکالیف بودجه از روز نخست تلقی میشود یا بر دامنه مشکلات شبکه بانکی خواهد افزود. بنده بهعنوان کسی که مدافع نظریه «هدایت اعتبار» هستم و از ایفای نقش بانکها در زمینه اهداف توسعه اقتصاد ملی حمایت میکنم این شیوه از تسهیلات تکلیفی را مفید به حال اقتصاد ایران نمیدانم.»