امن ترین جای جهان
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، وقتی ما پا بر این عالم خاکی می گذاریم مقدس ترین و امن ترین جای جهان برای همه ما خانواده است. خانواده است که به ما هویت و عشق و زندگی می بخشد. از این رو اسلام نیز بیشترین سفارش و تاکیدات خود را به تشکیل و حفظ این نهاد مقدس کرده است. اما امروزه متاسفانه شاهد رواج سوغات فرنگ یعنی همان فرهنگ غلط غربی هستیم از جمله اینکه با ترویج سیاهترین نوع ازدواج که همان ازدواج سفید است، این کانون مقدس را نشانه گرفته اند.
تعریف خانواده از دیدگاه قرآن
در قرآن کریم از واژه «الاسرة» که در زبان فارسی، «خانواده» معنا می شود، یاد نشده است، ولی یکی از واژه هایی که در آیات قرآن بسیار به کار رفته و در برخی موارد معنای خانواده را دارد، واژه «اهل» است. هرگاه این واژه به نام افراد نسبت داده شود یا به ضمیری اضافه شود که به اشخاص بازمی گردد، به معنای خانواده خواهد بود.
بنابراین، با در نظر گرفتن کاربرد «اهل» در آیات قرآن، می توان به تعریف خانواده از دیدگاه وحی دست یافت. با بررسی این آیات مشخص می شود:
- همسر، یکی از اعضای خانواده است و به مردی که تنها زندگی می کند، خانواده نمی گویند؛ زیرا در برخی از آیات، همسر از حکمی که درباره خانواده آمده، استثنا شده است.
خداوند در آیه 33 سوره عنکبوت می فرماید: «ما تو و خانواده ات را نجات خواهیم داد، جز همسرت.» در این آیه، همسر لوط(ع) جزو خانواده نجات یافته ایشان نیست.
- زن و مردی که با یکدیگر زندگی می کنند، ولی از نظر شرعی، زن و شوهر نیستند، خانواده نامیده نمی شوند. «وَأَهْلَکَ إِلَّا امْرَأَتَکَ» در آیات قرآن، «امراة» به زنی گفته می شود که به صورت شرعی به عقد مردی درآمده باشد.
- فرزندان خانواده نیز در شمار افراد خانواده قرار می گیرند؛ زیرا نوح(ع) پسر خود را اهل خویش خواند: «إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی».
- همسران فرزندان نیز جزو خانواده اند. حضرت نوح(ع) سه عروس خود را سوار بر کشتی کرد. «احْمِلْ فِیهَا مِن کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَ أَهْلَکَ».
- برادران و خواهران نیز از افراد خانواده اند؛ زیرا موسی(ع) خواهان تعیین وزیری از خانواده خویش می شود و خداوند نیز هارون را که برادر او بود، وزیر موسی(ع) معرفی می کند: «و وزیری از خاندانم برای من قرار ده، برادرم، هارون را».
جایگاه خانواده از دیدگاه قرآن
خانواده در دیدگاه قرآنی خشت بنای اجتماع است و از همین رو، آن را در عرصه های مختلف بررسی کرده است.
جایگاه فرهنگی خانواده: در فرهنگ قرآنی، خانواده همچون دژی مستحکم است و هرگونه روابط نامشروع محکوم شده است. فحشا نیز نوعی تجاوز به حقوق افراد جامعه به شمار می رود: «هریک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید و نباید گذشت نسبت به آن دو، شما را از اجرای حکم الهی باز دارد...».
در همین زمینه در قرآن به مبانی فرهنگی، قوانین ازدواج، امنیت خانواده و مانند آن پرداخته شده است.
جایگاه ارزشی خانواده: یکی از آیاتی که آشکارا، به جایگاه ارزشی خانواده پرداخته، آیه نخست از سوره نساء است که می فرماید: «ای مردم! از [مخالفت] پروردگارتان بپرهیزید؛ همان کسی که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را [نیز] از جنس او خلق کرد...».
علامه طباطبایی ذیل آیه 223 سوره مبارکه بقره می فرماید:
نسبت زنان به جامعه انسانی، نسبت کشتزار است به انسان کشت کار. همان طوری که کشتزار برای بذر لازم است و اگر نباشد، بذرها به کلی نابود می شود و دیگر غذایی برای حفظ حیات و ابقای آن باقی نمی ماند، همچنین است اگر زنان نباشند، نوع و نسل انسانی دوام نمی یابد و قطع می شود. لذا خداوند از طریق رحمت و مودت، این پیوند را مستحکم و جایگاه ارزشی آن را حفظ نموده است.(تفسیر المیزان، ترجمه: محمدباقر موسوی همدانی، ج 1، ص 318)
خداوند در قرآن، ارتباط زن و مرد را به پیراهن تشبیه و با این تشبیه، اوج جایگاه ارزشی خانواده را بیان می کند: «آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها [هر دو زینت هم و عامل حفظ یکدیگر]».
مهم ترین کارکردهای زن و مرد از نظر اسلام
در حقوق اسلام کارکردهای زن در خانواده به دو دسته ی کلی تقسیم می شود: نخست؛ اوردن فرزند و تولید نسل که جبری و طبیعی است، ولی بشر توانسته است در روند ان دخالت کند و هرگاه که ان را نخواسته باشد از ان جلوگیری کند. دوم؛ کارکردهایی که بیش تر به نظر اختیاری می رسند تا قهری و از روی جبر طبیعت. از دیدگاه اسلام همه ی کارکردهای دسته ی دوم برای زن اختیاری است و زن حتی می تواند در مقابل همه ی خدماتی که برای شوهر و فرزندان انجام می دهد، حتی دادن شیر به فرزند خود، دست مزد بگیرد؛ ولی در کارکرد نخستین، حق داشتن فرزند، یک حق مشترک بین زن و شوهر است و باید رضایت و اراده ی هر دو طرف وجود داشته باشد.
اسلام برای مرد نیز همین کارکردها را پذیرفته، ولی صراحت و روشنی بیش تری به ان داده است؛ بنابراین مهم ترین کارکردهای مرد عبارت است از: اداره ی اقتصادی خانواده، امنیت خانواده، اجتماعی کردن و تربیت کودک، و اداره ی اجتماع.
فرزندان و حقوق آن ها
فرزند میوه ی درخت زندگی خانوادگی است. با ورود فرزند به دایره ی خانواده، همواره حقوقی به وجود می اید و تکالیف و کارکردهای جدیدی برای پدر و مادر نیز ایجاد می شود؛ مانند حراست از تن، جان، بهداشت و سلامت کودک و پرورش روانی و فکری او در اموری از قبیل تعلیم و تربیت، تزکیه، اداب زندگی خانوادگی و اجتماعی و از همه مهم تر اشناکردن فرزندان با دین و ایین الهی. از نظر اسلام، والدین در قبال فرزندان وظایف دیگری نیز دارند که دارای ظرافت های بسیار است.
کارکرد خانواده در نظام اسلام
خانواده دارای کارکردهای فراوانی است که برخی از ان ها به میل و تشخیص بشر به وجود امده و برخی بر مبنای جبر طبیعت بوده است. مهم ترین کارکردهای خانواده را به این ترتیب می توان برشمرد: حفظ نسل، انتقال تجربه، پرورش روحی و فکری فرزندان، انتقال فرهنگ و زبان، ایجاد ارامش روانی، ساختن جامعه ای سالم و نیرومند، هدایت غریزی و نیاز جنسی، عزت و احترام و محبت نسبت به والدین در خانواده ی اسلامی، توسعه روابط در پرتو صله ی ارحام در روابط خانوادگی و دیگر کارکردهای خانواده.
برای خانواده در برخی جوامع، کارکردهای دیگری نیز متصور است؛ از ان جمله، کارکرد و نقش اقتصادی خانواده است. حداقل دخالت اسلام در این نقش خانواده، جلوگیری از هدررفتن ثروت های ملی، ایجاد نوعی تعادل اقتصادی به وسیله ی (قناعت) و (صرفه جویی) و پیش گیری از (اسراف) و (تبذیر) است. کارکردهای خانواده و اثار ان را تا جایی می توان برتری بخشید که ان را در برقراری صلح و عدالت اجتماعی و جهانی ـ و حتی بالاتر از ان ـ در تغییر و تحولات اجتماعی و تاریخی موثر دانست.
آسیب های خانواده در نظام اسلام
خانواده مانند هر پدیده ی دیگر می تواند دارای اوصافی هم چون زیبا و زشت؛ خوش بخت و بدبخت؛ سالم و بیمار و اسیب دیده و سالم باشد. عوامل گوناگونی می تواند به خانواده اسیب برساند و یا مانند طلاق ان را به کلی از هم فرو پاشد.
برخی اسیب های خانواده در جامعه ی مدرن: انواع اعتیاد به الکل و موادمخدر، ارتکاب جرم و جنایت و داشتن مشاغل ممنوع و مجرمانه، به خانواده اسیب های شدیدی می رساند. برخی پدیده های به ظاهر عادی مانند صنعتی شدن، و گاه وجود رسانه های گروهی مثل تلویزیون و نیز مسایلی چون شهرنشینی روستاییان یا اقامت در خارج از کشور، هسته ای شدن خانواده و دورشدن فرزندان از والدین و خانواده ی گسترده ی خود، فرزند نیاوردن زن یا شوهر، کم بود عواطف بین همسران و برخی بحران های روحی می تواند سبب جدایی روحی میان اعضای خانواده و در نتیجه سستی جاذبه های جمعی خانواده و نابه سامانی ان یا حتی جدایی زن و شوهر و فرزندان از یک دیگر شود.
سوغات فرنگ برای خانواده
علیرغم داشتن تاکیدات فراوان در اسلام در ارتباط با جایگاه مقدس خانواده و ازدواج، امروزه متاسفانه در بین جوانان شاهد رواج ازدواج سفید هستیم. پدیدهای که بدون شک سوغات غرب و مربوط به سبک زندگی غیر دینی است. منظور از ازدواج سفید زندگی مشترک زن و مرد بدون ازدواج رسمی است، به گونه ای که زن و مرد بدون اجرای خطبه عقد، زندگی مشترک را رقم می زنند. منشأ این گونه ارتباط به غرب برمی گردد که با اهداف مختلف امروزه تلاش در عادی جلوه دادن ان در جوامع اسلامی می کنند. ازدواج سفید در تضادّ با دین و ستیز با سبک زندگی اسلامی و جوامع اسلامی بوده و سیاه ترین نوع زندگی بشمار می آید. این نوع ارتباط پیامدها و آسیب های فراون فردی و اجتماعی و غرق شدن در منجلاب فساد فرهنگی جوامع انسانی و اسلامی به دنبال دارد. از جهت شرعی نیز فقهاء و مراجع تقلید ازدواج سفید را جایز ندانسته و نوعی هنجارشکنی و منشأ فروپاشی استحکام خانواده می دانند. جامعه اسلامی، مسؤلین دست اندرکار، متولیان دینی و فرهنگی، و جوانان مسلمان باید نسبت به پدیده شوم ازدواج سفید و ارتباط مشکوک، وظیفه اطلاع رسانی، اقدام پیشگیرانه، افزایش آگاهی و شناخت و...را نسبت به جامعه و خانواده جدّی بگیرند. و با تقویت ایمان و اعتقاد دینی و تعهد به ارزش ها و با شناخت به پیامد های آن می بایست اهتمام و توجه بیشتری در مسیر حق و حقیقت گام بردارند.
پیامدهای شوم ازدواج سفید
ازدواج سفید «ازدواج بی قاعده» ای است که افراد متمایل به این نوع روابط شده که بی بند و باری از وجود و ظاهر آنان مشهود است. مبتلایان به آن تمایلی به پذیرش قواعد فردی و اجتماعی حاکم بر ازدواج رسمی ندارند. این نوع ازدواج هیچ گونه ثبت رسمی و حضور شهودی در آن دیده نمی شود و اثبات اصل و نَسَب معضلی پیچیده است. مرد و زن وظیفه و تعهد نسبت به یکدیگر ندارند و هر زمان اراده کنند از یکدیگر جدا می شوند و فرزندشان را ترک می کنند. در این نوع زندگی هر کسی سهم خودش را دارد و در صورت جدایی طرفین می توانند اموال خود را برداشته و آواز رفتن نمایند. از دیگر پیامدها می توان به خشونت، اضطراب، مخفی کاری، پرخاشگری، عدم تعادل روحی و روانی، شیوع بیماری ایدز، تعارض و تنش جای خود را به عشق وعلاقه زود گذر می دهد. عده ای معتقدند بیش از 30 درصد از این نوع ازدواج ها که در ابتدا از نوع سفید بوده و سپس به صورت رسمی ازدواج نموده اند و صاحب فرزند شدند، در معرض آسیب و خطر گرفتند و عدم موفقیتشان بیشتر از افرادی است که ازدواج قانونی و شرعی داشته اند.
در کشورهای غربی و شاید اکثر کشورهای جهان دو نوع ازدواج امکان زندگی زناشویی را فراهم می کند، یکی از آنها ازدواج رسمی و دیگری ازدواجی است که زن و مرد بر اساس علاقه و یا تفاهم، زندگی را بدون ازدواج رسمی آغاز می کنند. در چنین مواردی خطبه ازدواج و جاری شدن عقدی که منجر به حلال شدن بر یکدیگر یافت نمی شود. قانون شرع به صورت شفاف بیان شده که نماینگر پویایی دین و مذهب است. روابط نامشروعِ همخانگی یا ازدواج سفید نامشروع در صورت اثبات در حکم «زنا» خواهد بود و فرزند حاصل از این رابطه نامشروع تلقی میشود که مشکلات و مسائل خاص خود را به دنبال دارد. رابطه نامشروع در صورت اثبات جرم زنا سبب تعزیر و شلاق به عنوان مجازات قانونی تعیین شده است. طرفداران ازدواج سفید باید بدانند که قانون مجازات اسلامی با استناد به شرع هرگونه رابطه غیرشرعی بین زن و مرد، اعم از زنا و غیر زنا را ممنوع و برای آن مجازات تعیین کرده است.