۱۳ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۸
کد خبر: ۷۱۱۱۷۸

ساده زیستی در سیره عملی امام خمینی

ساده زیستی در سیره عملی امام خمینی
امام راحل (ره) اهتمام ویژه‌ای به ساده‌زیستی در زندگی شخصی و اجتماعی خویش داشت و در سیره ایشان زهد و دوری از اشرافیگری به وفور و به صورت چشمگیر دیده می‌شود.

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، ساده زیستی یکی از موضوعاتی است که تأثیر بسیار چشمگیری بر زندگی فردی، اجتماعی، مادی و معنوی انسان‌ها دارد و در واقع، ساده‌زیستی پاسخ انسان‌های دانا به زندگی ناپایدار دنیا است که در پرتو آن، آرامش درونی و بیرونی برای انسان حاصل می‌شود؛ آرامشی که با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگی دنیا ارتباط تنگاتنگی دارد.

از منظر اسلام ساده‌زیستی به معنای عدم دل‌بستگی به مظاهر دنیایی و رهایی از تجملات و تشریفات زایدِ زندگی و بی‌پیرایه بودن است که مقابل آن، تجمل‌گرایی و رفاه‌زدگی است؛ البته اسلام و آموزه های آن، با ساده زیستی افراطی و تفریطی مخالف است و برداشت های ناصحیح صوفی گری را - که به دلیل عدم شناخت کامل از آموزه های دینی، نعمت ها را بر خود حرام کرده و با پوشیدن لباس های پشمینه، برای خود ظاهری ژولیده، بی نزاکت، ژنده پوش و خشم آلود درست کرده اند – نفی کرده و این طریق را نمی پسندد؛ چیزی که متأسفانه در هیاهوی مدرنیته امروزی و عصر تکنولوژی کمتر به این امر توجه می شود.

م/

از نظر اسلام، ساده‌زیستی ارزشی معنوی است و پیشوایان دینی ما ساده‌زیستی و قناعت را ارزشی والا می‌دانستند و افراد ساده‌زیست را بسیار ‌می ستودند؛ چنانکه امیرالمومنین(علیه‌السلام) در مورد یکی از یاران خود به نام «صعصعة بن صوحان» فرموده است: «اِنّک ما عَلمتُ حَسَنُ المَعونة خَفیف المؤونة. (همانا تو تا آن جا که دانسته‌ام، یاوری نیکو و کم هزینه‌ای).[1] همچنین آن حضرت در توصیف «زید بن صوحان» که در جنگ جمل به شهادت رسید فرمود: «خداوند تو را رحمت کند‌ ای زید که به راستی کم‌هزینه و پر‌کار بودی».[2]

درباره اهمیت و ارزش‌ ساده زیستی همین بس است که همه پیامبران الهی از حضرت آدم تا پیامبر خاتم(ص) به آن متّصف بوده‌اند. امام خمینی(ره) نیز به عنوان ادامه دهنده راه انبیاء و اولیای الهی، رهبری مذهبی، متکی بر آموزه‌های دینی است که بر همان آموزه‌ها باقی مانده است. در بینش عرفانی امام، یکی از موانع اصلی فهم درست و حجاب‌های دریافت حقیقت، دنیادوستی و خودبینی و خودخواهی است. امام راحل از جمله رهبران بی‌مانندی است که در اوج کمال شخصیت، با فروتنی از ادبیاتی متواضعانه برای اشاره به خود، استفاده می‌کند؛ چنانکه در ابتدای وصیت‌نامه خویش، از خود با عنوان «طلبه‌ حقیر»[3] یاد می‌کند و همواره به شدت بر ضرورت نفی خودپرستی، خودبزرگ‌بینی و حب جاه و مقام و نفس، پافشاری می‌کند.

م/

سیره ساده زیستی امام خمینی(ره) در منزل و حسینیه جماران که همه دیده اند و می‌دانند چیزی نیست که بشود آن را پنهان کرد، حتی در پاریس و نجف هم که مدتی مستقر بودند، با ساده زیستی و بدون اشرافیت زندگی می کردند و به این نوع زندگی نیز اهتمام و جدیت ویژه ای داشتند.

ساده‌زیستی امام راحل بزرگ ترین نقش آفرینی را در جلب قلوب تشنگان جهان اسلام داشت. وقتی در نجف عده‌ای به دیدار امام رفته بودند، در بین ملاقات کنندگان تازه مسلمانی آمریکایی بود که زودتر از ورود امام راحل، در داخل خانه امام حاضر می شوند؛ تصور این شخص این بوده است که محل زندگی امام خمینی(ره) به عنوان رهبر عظیم الشأن جهان تشیع حتماً باید بزرگ و دارای کاخ، باغ و تشریفات آنچنانی باشد؛ اما وقتی به منزل امام می‌رسد و می‌بیند که خانه‌ای بسیار کوچک و محقر است که بیرون و اندرون آن شاید به ۲۰۰ متر هم نرسد، شروع به گریه کردن می کند و می پرسد: آیا خانه امام خمینی(ره) همین است؟ وقتی جواب بله می شنود تا آمدن امام به منزل گریه می کند.

امام راحل(ره) اهتمام ویژه ای به زهد و ساده‌زیستی داشت و در سیره ایشان زهد و ساده‌زیستی به وفور و به صورت چشمگیر دیده می شود. ایشان تا آخرین لحظه عمر خویش، بر ساده‌زیستی و دوری از اشرافیگری اسرار و تعمد داشت و قلباً نیز به ساده‌زیستی دینی و عمل به سیره نبوی، علوی و فاطمی پایبند بود.

م/

امام خمینی(ره) چنانکه خود، در گفتار و کردار به ساده زیستی و زهد توصیه و عمل می نمود، مردم و مسئولین را نیز از دچار شدن به رفاه زدگی و تجمل گرایی برحذر می داشت و آنان را به ساده زیستی دعوت می کرد و می فرمود: ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزداییم.[4] اکثر این خوی های فاسد، از طبقه مرفه به مردم دیگر صادر شده است. طبع کاخ نشینی منافات با تربیت صحیح دارد. منافات با اختراع، تصنیف، تالیف و زحمت دارد.[5]

امام خمینی(ره) درباره دوری مسئولان و روحانیون از تحمل گرایی و لزوم اتخاذ روش ساده زیستی در زندگی می فرماید: «من متواضعانه و به ‌عنوان یک پدر پیر از همه‌ فرزندان و عزیزان روحانی خود می‌خواهم که در زمانی‌که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره‌ کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیاء را به آنان محول فرموده است، از زیّ روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا، که دون شان روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و بر حذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان، بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست.»[6]

 امام خمینی(ره) عظمت انسان ها را در زندگی ساده آنها می دانست و با توصیه به الگوگیری از زندگی بی آلایش انبیاء و پیامبران الهی می فرمود: عظمت انسان به لباس و کلاه و اتومبیل و امثال ذلک نیست. انسان یک حقیقتی است که آن حقیقت اگر بروز کند؛ شرافتمند است؛ عظمت دارد که بزرگ ترین افراد بشر انبیاء بودند و ساده ترین از همه آنها بودند. در عین حالی که بزرگ تر از همه بودند و همه آنها را به بزرگی می شناختند؛ در عین حال ساده ترین افراد بودند. در وضع زندگی شان، تمام انبیاء این طور بودند و تاریخ همه آنها را نشان می دهد که با وضع بسیار ساده ای عمل می کردند.[7]

م/

زندگی و معشیت امام خمینی(ره) نمونه کاملی از زهد، قناعت و ساده زیستی بود و اهتمام به ساده زیستی و دوری از تجمل گرایی ایشان چیزی نبود که تنها در دوران بعد از مرجعیت و رهبری ایشان باشد؛ بلکه در دوران قبل از مرجعیت و رهبری ایشان نیز زندگی امام راحل همواره همسان زندگی معمولی ترین اقشار جامعه بود.

امام خمینی(ره) از آغاز تشکیل خانواده، اجاره نشین بودند و پس از چندین سال منزل ساده ای از اموال همسر خویش در قم تهیه نمودند.[8] پس از تبعید به عراق نیز خانه ای در یکی از خیابان های نجف اجاره کردند. فرش های بیرونی منزل امام در آنجا ناقص بود و بخشی از اتاق خالی مانده بود. یکی از یاران ایشان عرض می کند: اجازه بدهید که یک فرش برای اینجا تهیه شود؟ امام می فرمایند: آن طرف هست. آن فرد می گوید آنجا گلیم است و با اینجا جور در نمی آید. امام راحل می گویند: مگر منزل صدراعظم است. می گوید: بالاتر از صدراعظم است، منزل امام زمان(عج) است. امام می فرمایند: امام زمان خودش هم معلوم نیست در منزلش چی افتاده است.[9]

در نجف علی رغم هوای گرم، امام یخچال و کولر نداشتند و تا شروع نهضت در منزل تلفن نداشتند و در جواب اعتراض شهرستانی هایی که نیاز به ارتباط ایشان داشتند؛ می فرمودند: پول بیت المال خرج رساله من و تلفن نشود... سرانجام یک نفر بازاری تلفنی به نام ایشان خریداری و نصب کرد.[10]

م/

ساده‌زیستی، رمز ایستادگی در مقابل ابرقدرت ها

اگر بخواهید بی‌خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاح‌های پیشرفته‌ آنان و شیاطین و توطئه‌های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که در خدمت‌های بزرگ برای ملت‌های خود کرده‌اند، اکثر ساده‌زیست و بی علاقه به زخارف دنیا بوده‌اند. آنها که اسیر هواهای پست نفسانی و حیوانی بوده و هستند، برای حفظ یا رسیدن به آن تن به هر ذلت و خواری می‌دهند؛ و در مقابل زور و قدرت‌های شیطانی خاضع، و نسبت به توده‌های ضعیف ستمکار و زورگو هستند. ولی وارستگان به خلاف آنانند؛ چراکه با زندگانی اشرافی و مصرفی نمی‌توان ارزش‌های انسانی- اسلامی را حفظ کرد. جوانان ایران و زنان و مردان که در زمان طاغوت با تربیت طاغوتی بار آمده بودند. هرگز نتوانستند با قدرت طاغوتی مقابله کنند. ولی آنگاه که به دست توانای حق- جل وعلا- به انسان انقلابی دور از علایق شیطانی متحول شدند، آن قدرت عظیم را سرکوب کردند. دست‌های جنایتکاری که جوانان عزیز را در رژیم سابق به مراکز فساد کشاند و از انسان‌های آزاد، عروسک‌های مصرفی تراشید، انگیزه و نقشه‌شان این بود که هر خیانتی که در کشور واقع می‌شود و هرچه به سر ملت و ذخایر ارزنده‌ آن می‌آید و هر چه زنجیرهای استعمار به دست و پای مردم محکمتر می‌شود، در مقابل بی‌تفاوت باشند یا به حمایت همان رویّه برخیزند. امروز هم قشر فعال در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها همان طبقات محروم ساده‌زیست هستند. و در بین آنان از آن وابستگان و دلبستگان علایق دنیا اثری نمی‌بینید.[11]

رضوان خدا بر روح خدا

[1] . یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰۴، به نقل از:مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی، دفتر اول، ص۳۳۸.   

[2] . طوسی، محمد بن حسن، رجال کشی، ص۶۶، به نقل از:مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی، دفتر اول، ص۳۳۸.

[3] . صحیفه‌ امام خمینی(ره)، ج 21، ص 401.

[4] . صحیفه امام خمینی(ره)، جلد ۱۷، صفحه ۳۷۵.

[5] . همان .

[6] . صحیفه‌ امام خمینی(ره)، ج 20، ص 342.

[7] . صحیفه امام خمینی(ره)، جلد ۱۳، صفحه ۴۸۷.

[8] . رودسری، پرتوی از خورشید، ص 95.

[9] . طب‍اطب‍ای‍ی‌، ی‍ک‌ س‍اغ‍ر از ه‍زار، ص524 .

[10] . همان.

[11] . فرازهایی از بیانات امام خمینی(ره) در جمع نمایندگان مجلس شوراي اسلامي در تاریخ بیست وچهارم مهر 1364.

ارسال نظرات