۲۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۰
کد خبر: ۷۱۲۶۰۹
یادداشت؛

جایگاه فقه در نظام‌سازی از منظر شهید صدر

جایگاه فقه در نظام‌سازی از منظر شهید صدر
شهید صدر معتقد است تنها حق واصلی که می‌تواند بشر را به سرمنزل مقصود رهنمون سازد، دانش «فقه» است.

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در جهان کنونی که بشر با بن‌بست‌های نظری مختلفی در عرصه اداره امور بشر روبه‌رو شده است تنها روبه‌رو شدن با وجاهت علمی اسلام است که می‌تواند آن‌ها را از ورطه پوچی و انحراف نجات دهد. شهید صدر معتقد است اسلام به‌مثابه یک آیینه بازتاب‌دهنده شریعت توحیدی برای جهانیان در عرصه اداره امور بشر است. اگر این ظرفیت به پویایی لازم نرسد، اسلام به‌عنوان یک شریعت همچنان در طاقچه‌ها باقی می‌ماند و بشر امروزی نیز بر لب پرتگاه است. خود امت اسلام نیز جزئی از این جهان در حال سقوط است و با این سقوط همراهی می‌کند. دراین‌ بین باید به دنبال یک نقطه وصل بود تا اسلام را به جهانیان معرفی نموده و آن‌ها را از ظلمات موجود نجات دهد. شهید صدر معتقد است تنها حق واصلی[1] که می‌تواند این مأموریت حیاتی و بزرگ را انجام داده و بشر را به سرمنزل مقصود رهنمون سازد، دانش «فقه» است. مشکلات و قضایای مختلف زندگی بشر در جامعیت فقه و تنقیح احکام و مفاهیم اسلام از طریق این دانش به سامان می‌رسند. در کارنامه حیات این دانش است که می‌توان ثمرات شریعت و قوانین آن را برای بشر ارزیابی نمود لذا هرقدر این معرف فراگیرتر و دقیق‌تر باشد اسلام بازتاب بهتری خواهد داشت.

مرحوم شهید صدر معتقد است در این وظیفه و رسالتی که فقه بر عهده دارد، از نظر کیفی پیشرفت داشته است ولیکن از لحاظ کمی به آزادسازی ظرفیت‌های خود کما هو حقه نپرداخته است. پیشرفت کیفی فقه از جهت توسعه روش‌های استنباط و تعمیق و تدقیق فرآیند استنباط است که این دانش را در ژرف‌نگری مسائل و پرداختن تام به گستره موضوعات خود در مقابل دیگر دانش‌ها بی‌بدیل نموده است. لیکن فقدان پیشرفت و توسعه کمی بدین جهت است که فقه نتوانسته ابواب و مسائل خود را با تحولات عصری و دگرگونی موضوعات، تغییر و تحول بخشد. فقه امروز چارچوب مسائل و موضوعات هزار یا صدها سال پیش را مطمح نظر قرار داده و دانش‌پژوه مبتدی خود را نیز در عنفوان فقه­آموزی با چنین افقی روبه‌رو می‌سازد. تالی فاسد این پدیده نیز در ارائه راهکارها و راه‌حل‌های درمانی برای مسائل امروزی بشر است که افقی فراتر از مسائل قرون گذشته‌ و صاحبان آثار و تراث اصلی فقهی، بیش نیست.

مسائلی که امروز با پیچیدگی‌ها و آمیختگی‌های عصر مدرن همراه است، نمی‌تواند به تحلیل‌ها و پاسخ‌های فقهی با افق هزار سال گذشته روی خوش نشان دهد. لذا شهید صدر معتقد است: «پیشرفت در فقه عمودی بوده است، نه افقی، کیفی بوده است، نه کمی؛ یعنی فقه به شکل عمودی عمق پیدا کرده، اما در افق گسترشی نداشته است. تا زمانی که فقه از لحاظ کمی توسعه پیدا نکند و به‌طور افقی گسترش نیابد، نمی‌تواند دین اسلام را با همه جامعیت و فراگیری آن به ظهور برساند و قادر نیست ویژگی‌ها، غنا و قدرت و ظرفیت اسلام را برای حل مشکلات امروز بشر نشان دهد، نمی‌تواند اسلام را در چهره‌ای به نمایش بگذارد که توجه امت را به خود جلب کند»[2]

بر این اساس بایسته است که جنبه‌های کمی فقه نیز هم‌تراز جنبه‌های کیفی آن رشد نماید تا بتوان تناسب صورت و ظاهر با دین مطابق و هماهنگ شود. این مهم نیز با تغییرات سطحی و روبنایی در فرآیند استنباط میسر نخواهد شد «بلکه باید خود ساختار و ساختمان فقهی را عوض کنیم، باید فرایند تحول در ساختمان فقه را آغاز کنیم، باید این ساختمان را گسترش افقی بدهیم. باید انقباض موجود در ابعاد فقه را از بین ببریم…»[3] تغییراتی که در نهایت بتواند به کارآمدی و کارایی دانش فقه و بالطبع دین منجر شود. چنین غایتی نیز محقق نمی‌شود مگر این‌که دانش فقه «در سطح نیازهای این جهان باشد، در سطحی باشد که حل مشکلات این جهان، اقتضای آن را دارد، در سطح مسائل فراوانی باشد که امروز برای بشر مطرح است و مکاتب فاسد بشری برای این مسائل، راه‌حل‌هایی مختلف و متضاد ارائه کرده‌اند».

 

[1] . شهید صدر فقه را وصل کننده اسلام و حیات امروزی می­داند به همین خاطر تعبیر واصل آورده شده است.

[2] . صدر، محمدباقر (۱۳۹۴) بارقه‌ها، ترجمه سید امید مؤذنی، قم: انتشارات دارالشهید صدر (پژوهشگاه علمی – تخصصی شهید صدر)، صص  ۴۱۷-۴۱۸.

[3] . همان، ص ۴۱۸.

ارسال نظرات