ولایت فقیه در راس ارزش های انقلابی است / حوزه انقلابی هیچ گونه تنافی با وزانت علمی ندارد
اشاره: رهبر انقلاب اسلامی ایران بارها نسبت به تضعیف تفکر انقلابی در حوزه علمیه هشدار دادند و تأکید کردند که حوزه علمیه قم باید انقلابی بماند. ایشان تأکید کردند که اگر بخواهیم نظام اسلامی همچنان «اسلامی و انقلابی» بماند باید حوزه علمیه، «انقلابی» بماند زیرا اگر حوزه علمیه انقلابی نماند، نظام در خطر «انحراف از انقلاب» قرار خواهد گرفت لذا باید از هرگونه تلاشی برای «انقلاب زدایی» از حوزه های علمیه احساس خطر کرد و با فکر و تدبیر و برنامه ریزی حکمت آمیز، با این خطر مقابله کرد تا حوزه علمیه قم همواره یک حوزه انقلابی و مهد انقلاب باقی بماند و بینش و حرکت انقلابی در آن توسعه یابد.
از همین رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا در مصاحبه ای با آیت الله علی اکبر سیفی مازندارانی به تبیین حوزه انقلابی پرداخته که متن آن به این شرح است.
رسا- برای شروع سخن اگر قدری درباره تعریف حوزه انقلابی نکاتی را مطرح بفرمایید ممنون می شویم.
اگر بخواهیم حوزه انقلابی را بشناسیم ابتدا باید ارزش های انقلابی را بشناسیم و قضاوت اینکه آیا حوزه توانسته ارزش های انقلابی را در آموزش، پژوهش و تدریس و سایر فعالیت هایش لحاظ کند یا خیر را باید به اهل نظر و منصفان واگذار کرد؛ اما امامین انقلاب بارها به ارزش های انقلابی گوشزد کرده اند و ما نیز در درس ها و مصاحبه ها مکرر بیان کرده ایم که در رأس این ارزش های انقلابی در درجه اول مسأله ولایت فقیه است یعنی همان ولایتی که پیامبر و ائمه معصومین (ع) بر شیعه و امت اسلام در امر حکومت دارند همان ولایت برای فقیه ثابت است بنابراین آنچکه از دستورات صادر می شود و یا خط مشی هایی که از رهبری مشخص میشود و توصیهها و سفارشهایی که در امور مختلف سرنوشتساز نظام به ملت دارند، همه اینها در حقیقت یک روش لازم و دستور میشوند و انجام این امور لازم است، در واقع حوزه انقلابی حوزهای است که خود را در جهت خط مشی رهبری و انجام دستورات و نظراتشان وفق دهد و برای پیاده کردن آن در حوزه؛ این معیار است.
طبعاً ارزشهای دیگر هم همینطور است؛ مانند مسأله کفر ستیزی و استکبار ستیزی و یا در آن آیه شریفه که می فرماید««لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا» میدانید که این عهدنامهها و پیماننامهها و چیزهایی که نظام اسلامی و دولت اسلامی با کشورهای خارج دارد را مشخص می کند و این وظیفه حوزه انقلابی امروزی است که بیاید این مسأله را گوشزد کند، با استدلال به آیات و روایات که این عهدنامهها باید مسؤولان امور خارجه مراقب باشند که منجر به غلبه آنها یا دور زدن آنها و سوء استفاده از آنها نشود، به گونهای که بخواهند به نفع خود تمام کنند و هراز چند گاهی یک بند از این بندها را به نفع خودشان بر علیه نظام اسلامی بگیرند، حوزه میباید در این گونه موارد اعلام موضع کند.
رسا- حوزه انقلابی در مقابل جریانات و اتفاقات چگونه باید موضع بگیرد؟
حوزه انقلابی حوزهای است که با استدلال به آیات شریفه و خطبهها و نامههای مختلف امیرالمؤمنین (ع) و رسول مکرم اسلام و سایر ائمه، مستدل، مبرهن نسل جوان و حوزههای علمیه سراسر کشور و دانشگاهیان و سایر قشرهای فرهیخته و تحصیل کرده را آگاهی بدهند که موضع حوزه چیست؟ دلیلش چیست؟
وقتی حوزه موضع میگیرد باید استدلال داشته باشد و مشهود و روشن مواضعش دانسته شود؛ تبلیغات، صدا و سیما هم که در اختیارشان است؛ اینکه بخواهند به بعضی از این سمینارها یا برخی از جلساتی که در آنجا صحبتهای تشریفاتی میشود بسنده کنند و به این مسائل مهم پرداخته نشود، نمیشود اسم این را حوزه انقلابی گذاشت، همچنین مسأله مردمداری و رسیدن به محرومان و مستضعفان، از حوزه انقلابی باید اعلان موضع روشن باشد.
اعلان موضع حوزه انقلابی در اینگونه موارد غیر از اعلان موضع سایر نهادها، مؤسسات و مسئولان است؛ فرق ماهوی دارد؛ فرق ماهوی آن این است که آنها فقط اعلان موضع سیاسی میکنند، با یک، دو کلمه چند جمله بیان متعارف، رایج، شایع و معمول می کنند لکن وظیفه و رسالت حوزه علمیه است که اینها را با استدلال به آیات و روایات مبرهن کند و سوال اینجاست آیا مهم محقق شده است یا خیر؟ خودتان میتوانید در این باره قضاوت داشته باشید که آیا بوده است یا نه؟ بنابراین حوزه انقلابی آن است که در راستای ارزشهای انقلابی حرکت مشروع داشته باشد، جریان حوزه را با مواضع انقلابی هدایت کند.
متصدیان حوزه، مسئولان حوزه، اگر خودشان بخواهند اشرافیگری داشته باشند، این شخص نمیتواند انقلابی باشد و این شخص شایستگی تصدی امور حوزه را ندارد؛ اینگونه افراد برای حوزه مخرب هستند و طلاب و فضلا را تخریب و جریحهدار میکنند و دائماً و لایزال با اعتراض عموم فضلا و طلاب مواجه هستند؛ این مسأله مهم است، مگر مقام معظم رهبری بارها نگفت که اشرافیگری و انقلابیگری با هم در تضاد است؛ با هم نمیسازد، این قضیه خیلی مهم است؛ مسأله عدالت در خود حوزه این هم خودش موضوعی است که باید به آن توجه کرد.
انتظار است متولیان و مسؤولان حوزه با نظارت میدانی و حضور در صحنه روند فعالیت مؤسسات، نهادها و مراکز حوزویر ا رصد کنند و متناسب با خروجی و دستاوردهای شان به آنها توجه کنند. نه این که صرفا به آمارهای ارسال شده توجه شود. همانطور که آقای رئیسی و مسئولان دولت در کارخانهها میآیند و حضور میدانی دارند و خروجی و نقایص اینها را بررسی می کنند، وظیفه مدیران حوزه هم این است که میدانی بیایید و ببینید؛ خودتان خروجی اینها را مشهود ببینید؛ آن هم کسانی ببینند که اهل آن باشند، خروجی هر مؤسسه به اهل آن بستگی دارد؛ اگر مؤسسه فقهی است، آن کسی که میخواهد بررسی کند خودش باید در حد کارشناس فقهی باشد؛ اگر فلسفلی است یا رجالی و یا اصولی و یا تفسیری است و سایر اقسام، هر کدام باید به وسیله هیأتی با آن تخصص تشخیص دهد که خروجی آن مؤسسه چه بوده است؟
دولتهای قبلی به خاطر اینکه آماردهی را در نظر داشتند، اما در میدان اطلاعی نداشتند و فقط به آمار و ارقام اکتفا میکردند، اما خودشان حضور نداشتند، برایشان مشهود نبود، بعد از مدتی معلوم شد که این آمارها اکثراً بر خلاف واقعیت میدانی بوده است، این درست نیست.
در مجموع اول باید ارزشهای انقلابی را بشناسیم آن وقت ببینیم که آیا خود این مسؤولان حوزوی، زندگی و منش و همچنین برنامهریزی هایشان در حوزه و همچنین توزیع بودجه و همچنین مساعدت با سایر مؤسسات و رسیدگی به اساتید با حوزه انقلابی مطابق است یا خیر؟ این را دیگر بنده قضاوت نمیکنم، این را شما هم میتوانید میدانی ملاحظه بفرمایید.
رسا- با توجه به اینکه فرمودید ولایت فقیه در رأس امور کشور است و حوزه انقلابی هم بر همین اساس موضعگیری میکند و مواضع رهبری را تبیین میکند، بفرمایید کار حوزه انقلابی فقط موضع گرفتن و تبیین مسائل است یا در نظریهپردازی و تولید علم دینی بویژه فقه حکومتی چه وظیفهای دارد؟ و اساساً حوزه انقلابی چه نقشی را باید در جامعه اسلامی به عهده بگیرد؟
حوزه انقلابی جهات مختلف دارد؛ یعنی خروجی و رسالت و کارکرد حوزه، عملکرد حوزه، یکی مسأله تبلیغ است که فضلای حوزه باید مسأله تبلیغ را جدی بگیرند، تبلیغ به روشهای مختلف مؤثر باید برای اقشار مختلف برنامهریزی شود، و سپس اعزام شوند، در زمان قبل از انقلاب، هر مرجع تقلیدی تعداد زیادی از فضلا و علما که در بیتش بودند در ماه مبارک رمضان و محرم و در اوقات مناسب برای تبلیغ سرازیر میشدند و شاهد بودیم که در استانها و شهرستانها واقعاً آن زمانی که برای تبلیغ میرفتند، حقیقتاً در آن ایام در مردم تحولی ایجاد میکردند.
الان شاید این کیفیت میسور نباشد، اما از آنجا که صدا و سیما در اختیار حوزه هم هست و کانالهای مختلفی در اختیار است، همچنین روشهای جدید تبلیغی هم در اختیار حوزه است، باید از فضلای بزرگوار در جهت تبلیغ استفاده و آنها را شناسایی کنند، آنهایی که خودشان در مقام عمل اسوه و الگو هستند، علاوه بر اینکه باید بر مبانی و ارزشهای انقلاب تسلط داشته باشند، استدلالی و گویا، برای تبلیغ بروند؛ این یک مسأله مهمی است که باید سازماندهی شود؛ مسأله دیگر، مسأله تألیف است؛ باید کتابهایی که مؤسسات و مؤلفان مختلف تألیف میکنند، مدیریت حوزه باید اینها را شناسایی کند و ببیند که این آثار علمی چه مقدار از وزانت علمی و فقهی و تفسیری و اصولی و استدلالی برخوردار است، همچنین آن آثار علمی که در جهت ارزشهای انقلاب، تحکیم مبانی نظام مقدس جمهوری اسلامی نوشته شده است و با استدلال هست، شناسایی شود و به این مؤلفان که با انواع مشکلات مواجه هستند کمک شود.
مسأله تحقیق و تدریس هم است که درسهایی که گفته میشود از چه وزانت علمی برخوردار است و آیا این درسها به مبانی نظام هم پرداخته میشود؟ یا نمیشود؟ چه کسانی به این قضیه تعرض دارند؟ اینها دارای سطحهای مختلف علمی هستند؛ آنهایی که در سطح قوی و اجتهاد به حمل شایع هستند و به این امور میپردازند به اینها باید عنایت ویژهای شود و در حقیقت باید مقدمات کار اینها فراهم شود و موانع اینها برطرف کرد؛ همه اینها به عهده مدیریت حوزه است و من در مجموع میگویم که بنده تا به حال چنین چیزی را در این قضایا از مدیریت حوزه مشاهده نکردهام؛ حالا این باید برای ما مهم و اصل باشد.
در فقه حکومتی هم همین مقوله و مطالبی که گفتم در آنجا هم میآید؛ چه در مقام تحقیق و چه در مقام آموزش و تعلیم، تدریس و تبلیغ، همه این مطالبی که گفتم در رأس آن ارزشهای انقلابی خود مسأله سیاست و حکومت هست که باید به این پرداخته شود، در هر عرصهای از عرصههای تبلیغ، تحقیق، آموزش و تدریس باید در رأس آن موضوعاتی که از ارزشهای انقلابی است، شورای مدیریت مسئولیت دارد، مسأله فقه حکومتی است.
رسا- به ضمیمه این سئوال مطرح کنم که مطالبه فقه حکومتی از سمت مقام معظم رهبری مطرح شد و حوزه ورود کرد؛ اینکه حوزه علمیه در فضای فقه حکومتی و در اعتلای اهداف انقلاب اسلامی تا به امروز موفق بوده است یا خیر؟
آنچه را که میتوانیم یقیناً در آن باره سخن بگوییم و قضاوت داشته باشیم آن چیزی که مربوط به بنده و این مؤسسه میشود چیزی است و اینکه حوزه در این راستا عمل کرده است یا نه، آن مقوله دیگری است.
بنده خودم در این مؤسسه تا به حال کتابهای متعدد به گونههای مختلف با روشهای مختلف و با موضوعات مختلف در مسائل فقه حکومتی ورود کردیم، از سالهای دور و قبل، از خود ولایت فقیه باشد که دو کتاب خیلی معروف و مهمی مستقل نوشتیم و این را هم دفتر نشر و هم دفتر تبلیغات چاپ کردهاند، کتاب الفقاهه در حکومه و سیاسه» و همچنین تحریر الوسیله در حکومت و ولایت فقیه» درباره ولایت فقیه و دهها موضوع دیگر درباره حکومت و سیاست جداگانه در همین کتاب «ازواع» آوردیم و نوشتیم؛ دو جلد مستقل از « فقاهه» دو جلد مانند کتابهای دیگر البته به عربی است، در مسائل مختلف حکومت و سیاست نوشتیم. دهها موضوع مربوط به حکومت و سیاست بود و دو جلد مستقل شده است؛ علاوه بر قضا و جزا که اقتصاد و حقوق و رشتههای دیگر هست، ویژه حکومت و سیاست دو جلد نوشته شده است و اینجا جلسات ما و استفتائات ما، تدریس و درسهای ما، بخش مشهودی را مسأله حکومت و سیاست گرفته است.
قواعد سیاسی را که قواعد فقهی است که در بخش حکومت و سیاست به کار میآید جداگانه بحث کرده است و تألیف جدایی دارد؛ غیر از آن دو جلد است و جلد یازدهم از بحث مبانی فقه فعال که در شرف چاپ هست، نهایی شده است که با عنوان «قواعد السیاسیه» قواعد سیاسی که مستقل است.
اما اینکه حوزه چه مقدار در این قضیه همکاری داشته است، با ما که تا به حال در این مؤسسه همکاری نداشته است، این یقینی است، اما آیا با مؤسسات دیگر در عرصههای دیگر چه همکاری داشته است و چه کاری انجام داده است؟ من اطلاع ندارم.
رسا-در مؤسسه تحت اشراف شما و گوشه کنار حوزه دیدهایم که تحولاتی در بحث فقه حکومتی ایجاد شده است، اما برخی در گوشه و کنار حوزه هستند که انتقاد میکنند که حوزه علمیه قم بعد از انقلاب متحول نشده و رسالت خود را تغییر داده است و منتقد وضعیت حوزه علمیه قم و در پی اصلاح حوزههای علمیه هستند. در گوشه کنار هم بحثهایی مطرح میشود که کسی در پی حوزه انقلابی باشد علمیت پیدا نمیکند و حوزه غیر انقلابی حوزه علمی واقعی است، چون ممحض در فضای فقه و علمی است. این را تبیین بفرمایید، حوزه علمیه انقلابی، آیا واقعاً حوزه فقهی و اصولی هست؟ و آیا میتواند به تقویت جامعه اسلامی کمک کند یا نه؟
اساساً حوزه انقلابی هیچ گونه تنافی با تحقیق و رتبههای بالای علمی، اجتهاد پویا، اجتهاد قوی، فقه جواهری و وزانت علمی ندارد و این توهم، این فکر، فکر خلاف واقع است و با واقعیت تطبیق ندارد.
ما به عنوان نمونه کتابهایی که در مسائل حکومت و سیاست و در مسائل ولایت فقیه تنظیم کردیم، حتی مخالفین ولایت فقیه اعتراف و اذعان کردهاند که اگر یک کتاب علمی و استدلالی درباره ولایت فقیه پیدا شود این کتابها است؛ کسانی که مخالف ولایت فقیه هستند و معروف هستند و مصاحبههایشان هم همه جا پخش شده است، حالا این را این آقا چه زمانی گفته است؟ این را حدود پانزده سال قبل گفته است؛ حالا از آن موقع تا الان که عرصهها بسیار بسیار بیشتر شده است.
اتفاقاً علمیترین و دقیقترین کتاب در مسائل فقه معاصر و فقه مستحدث، اعم از فقه حکومت و سیاست، قضا و جزا و در قسمت بهداشت و درمان، فقه الطب، اقتصاد حقوق، فرهنگ و هنر و فقه خانواده، دقیقترین و علمیترین کتابهای فقهی در این محل نوشته شده است، با جلسات علمی و لجنههایی که داشتیم و تحقیقاتی که شده است.
من به شما بگویم که این به تعبیر برخی از فقهای صاحب رساله معروف فعلی، وقتی این کتابها را دیدهاند گفتهاند که تنه به تنه کتابهای فقهای بزرگ میزند، اسم بردهاند؛ این مسأله وجدانی برای ما است که هیچگونه منافاتی ندارد و دیگران هم در این حوزه هستند که در عرصههای حکومت و سیاست ورود کردهاند و مطالبی تحقیق کردهاند و نوشتهاند. هیچ گونه منافاتی نیست و این فکر از اساس فکر درستی نیست.
رسا- نگاه حضرتعالی به جریانهای حوزوی چیست؟ اعم از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نشست اساتید، یا مجمع محققین یا مؤسسه امام خمینی(ره) آیتالله مصباح، به صورت کلی نگاهتان به این جریانات حوزوی و تبیین تان درباره حوزه انقلابی در نگاه آقایان چیست؟
وجود نظرات و گرایشات مختلف سیاسی در چارچوب اصول نظام بسیار مفید است، اما در توصیف انقلابی بودن هر مجموعه باید تعهد به ارزشهای انقلاب و وفاداری به آرمانهای امام و رهبری را میزان قرار داد.
من در ابتدای سخن عرض کردم که قضاوت اینکه آیا این لجنهها، مؤسسات، جامعه ها و مجمع ها و تشکلها و نشست ها بر اساس ارزشهای انقلابی و در جهت تبیین تقویت و حفظ و حراست و پاسداری از ارزشهای اسلامی و انقلابی، هست یا خیر؟ بنده که تحقیق میدانی در این باره نکردهام.
اما در مجموع بنده نگاه چندان مثبتی به برخی از مجموعه ها ندارم، البته و در عین حالی که معتقد هستم که حوزه بعد از انقلاب بسیار بسیار نسبت به قبل انقلاب تحول پیدا کرده است، اما در ذهنم این است که با تحول متوقع، بسیار فاصله دارد؛ این حاصل نگاه بنده است.
البته موسسه امام خمینی قدس سره در زمان آیت الله مصباح رضوان الله تعالی علیه تا حدی که بنده مطلعم، موفقیت های چشمگیری در توسعه و تعمیق مباحث علوم انسانی داشته است.
رسا- نظرتان را درباره اندیشه سکولاری که در حوزههای علمیه وجود دارد جویا شوم که این اندیشه در حوزه علمیه قم وجود دارد یا خیر؟ و اگر هست، به صرف بصیرتافزایی و تبیین این مسأله که طلاب متوجه این جریانها شوند، این را تبیین بفرمایید مشخصههای فکری و رفتاری این افراد چیست؟
فکر سکولار در حوزه به نظر بنده آن طور که تا به حال مطلع شدهام، ریشه عمیقی ندارد؛ فقط در حد شعار و حرف از بعضی از افرادی است که اینها هم در حوزه وجهه و سابقه علمی ندارند، بیشتر سابقه دانشگاهی دارند، تا اینکه حوزوی باشند.
ازاینرو اساتید به حمل شایع حوزه چنین فکری در ذهن ندارند و عمده مراجع، حتی اساتید سطح عالی و اساتید خارج بویژه، اساتید جوان خارج، عمدتاً برای حوزه سکولار قیمت و ارزشی قائل نیستند، خلاف آموزههای اسلامی میدانند و برای آن در حوزه جایی نمیبینند.
من معتقد هستم که این طیف اصلاً جایگاه خود را در حوزه پیدا نکرده است؛ یک حرفی گاهی بعضی در یک سمیناری میزنند و ما هم در اولین فرصت پاسخ متقن دادهایم و اینها پخش شده است و اینها خیلی در انزوا هستند و معامله علمی که با اینها شده است، با استدلال کتابهایی که نوشته شده است، صحبتهایی که شده است، در درسها بویژه درس خارج، اینها در حوزه حالت انزوا پیدا کردهاند و این فکر در حوزه مشهود نیست.
رسا- بالاخره که اینها در حوزه علمیه قم هستند ولو اندک باشند؛ و محافل غیر انقلابی را درون حوزه تشکیل دادهاند؛ نظرتان در این باره چیست که با این محافل و جریانات ولو اندک ولو کوچک باید چگونه برخورد کرد که آزادی و حریت اندیشه حوزههای علمیه خدشهدار نشود.
به نظرم راه صحیحش این است که عدهای از فضلا در این باره به صورت میزگرد و مصاحبه و جلسه در حضور استادی زبردست و ماهر و اهل فن، سئوالات را مطرح کنند، به صورت نقد وار و آن بزرگوار هم با استدلال اینها را پاسخ بدهد و کسی باشد که در این قضیه به صورت کامل تسلط داشته باشد.
اگر این با جلسه و حضور بعضی از اساتید سطح عالی باشد که آنها نقاد باشند و در این قضا شناخته شده باشند و اشکالات متعدد را نقد کنند و حرف بزنند و این بزرگوار بتواند خوب جواب بدهد، این پخش شود، منتشر شود، هم به نحو مجلهای و هم کلیپ و هم در صدا و سیما گذاشته شود، اگر این شود، این مؤثرترین راه برای بیداری حوزه، بصیرت حوزه و دفع این افکار خواهد بود؛ این راه بسیار مؤثری است و ما هم از مسئولان حوزه و هر کس که میتواند این جلسات را فراهم کند، در این باره چنین جلساتی مطرح شود؛ تریبون یک طرفه که شخصی مطلبی بگوید تأثیر چندانی ندارد؛ اما به این کیفیتی که عرض کردم باشد خیلی تأثیر زیادی دارد، چون همه سئوالات ممکن در آنجا میشود و جوابهای متین و قوی هم داده میشود و این پایه محکمی برای این قضیه خواهد شد.
رسا- بحث فقه حکومتی شد، خواستم این سؤال را بپرسم که فقه حکومتی در تراز حوزه انقلابی، که بخواهد به انقلاب اسلامی کمک کند، باید چه ویژگیهایی داشته باشد و اساسا فقه حکومتی چگونه میتواند در نظامسازی اسلامی ورود پیدا کند و میتوان این سئوال را هم ضمیمه کرد که اصلاً رابطه متقابل نظام اسلامی با حوزه علمیه قم باید چگونه باشد؟
آنچکه رسالت اصلی حوزه علمیه تبیین مبرهن استدلالی و مستدل به آیات شریفه قران و آراء فقهای بزرگ شیعه و ادله روایات ما است، این رسالت مستقیم حوزه است، لکن نظام رسالتی در این باره دارد، و ما غافل نشویم که نظام در همکاری با حوزه مسئولیت دارد و متأسفانه تا به حال انجام نشده است؛ و مسئولیت نظام چیست؟ این است که این وزارت ارشاد، و یا سازمان تبلیغات، یا اینها که از دولت بودجهای برای امور تبلیغات دریافت میکنند و این جهاد کبیر که رهبری توصیه کرده است که جهاد تبیین و کبیر که در آیه شریفه آمده است؛ اینها وظیفه دارند که حلقه وصلی بین به مرحله اجرا کشاندن مبانی فقه حکومتی و بین آن تبیینی که رسالت اصلی است.
یعنی وقتی چنین مؤسسهای مانند اینجا نظریهپردازی میکند و با استدلال مبانی فقه حکومتی را در ابعاد مختلف به دهها و صدها موضوع میپردازد و به آیات شریفه و انظار فقها میپردازد، خوب بیان میکند، اینها بیایند و اینها را به صورت طرح اجرایی در آورند که این تبیین و بیان و استدلال و فتوا و کتاب فقهی و این مقاله و این رساله فقهی که اینها به صورت تبیینی مبانی فقه حکومتی را عرضه میکند، آنها این را به طرح اجرایی تبدیل کنند.
الان شما یک فیلم سینمایی که درست میشود، در اصل یک نوشته است، فیلمنامه است، این نوشته به صورت فیلم در آوردند و این را به صورتی که قابلیت نمایش داشته باشد، کار گروه دیگری است؛ ممکن است کتاب داستانی را، مانند داستان حضرت یوسف، قضیه حضرت امیر (ع)، مختارنامه و مانند اینها کتاب بودهاند؛ این کتاب را چطور به صورت فیلم در آوردهاند؟ نظام هم موظف است که بیاید افرادی که طرح اجرایی نویس هستند و مسلط هستند، کتابها را با ترجمه فارسی در اختیار اینها قرار دهد و اینها به صورت طرح اجرایی در آورند.
پس بنابراین باید چنین پیوندی بین حوزه و نظام اسلامی باشد تا اینکه کارایی فقه حکومتی حوزه برای نظام مشهود باشد.
رسا- ممنون می شوم اگر قدری هم درباره سیره حکمرانی مقام معظم رهبری در طول این سالیان زعامت شان بفرمایید؛ بالاخره یک فقیه رأس امور هستند نظرتان چیست؟
آنچه در فکرم هست و آنچه برداشت صمیمی و واقعی بنده از قبل بود و هست و اعتقاد راسخ به این دارم و هرگز هم از آن عدول نمیکنم و واقعاً این را یک وجدان خارجی میبینم که مبانی ایشان بر اساس ارزشهای انقلابی است؛ لکن با حکمت و درایت و تدبیر در منصه اجرا توأم هست؛ ممکن است کسی عقیده و فکر انقلابی از مسئولان فعلی و قبلی داشته باشد لکن در مقام اجرا نتواند بر اساس حکمت آن ارزشهای انقلابی را پیدا کند. ولی ایشان بر اساس حکمت.
هر رئیس جمهوری آمده است، سازی زده است و ایشان به گونهای با حکمت و تدبیر برخورد میکرد که ضمن حفظ ارزشهای انقلابی در ضمن بیان اعتراض و اشکال.
بعضی از رئیس جمهورهای اخیر داشتیم که «ما من نکتة ثوریه» یک مطلب انقلابی را رهبری بیان نمیکرد مگر اینکه اینها در مقابل آن موضع میگرفتند؛ اما با کمال درایت، حکمت و بردباری، حلم رهبری موضع میگرفت بدون اینکه تنش ایجاد شود، به تدریج و آرامش و با حکمت و درایت ارزشهای انقلابی را در این نظام حفظ کردند و میکنند
منتهای مراتب نیاز به مساعدت علمی و استدلالی حوزه انقلابی دارند که این مبانی را در ضمن موضعگیریها و بیان ارائه میدهند، به وقت آن
خداوند مرحوم آقای یزدی را رحمت کند که رئیس جامعه مدرسین بود و یک بار که خدمت ایشان بودم، بزرگوار دیگری هم بود، جلسه خصوصی بود؛ گفتم شما باید مجله علمی فقهی داشته باشید که هر گاه مقام معظم رهبری هر موضعی میگیرد این را به استدلال بیاورید و به فقهای محقق حوزه و مدرسین خارج جوان حوزه، به آنها که قدرت دارند بدهید که اینها را تحلیل علمی کنند و به جامعه عرضه کنند، یک چنین مجلهای جامعه مدرسین باید داشته باشد که هر فرهیختهای از حوزه و دانشگاه بفهمد و بداند که موقف علمی و استدلالی حوزه علمیه قم و جامعه مدرسین نسبت به مواضعی که رهبری میگیرد چیست؟
یا اینکه بخواهد ریشه فقهی و تفسیری و روایی کتاب سنت مواضع رهبری را پیدا کند، آدرس آن را در مجله شما پیدا کند؛ یک چنین جامعه مدرسینی میتواند جامعه مدرسین انقلابی باشد.
رسا- درباره تفاوت حوزه علمیه قم و حوزه علمیه نجف مطلبی بفرمایید؛ چون حالا بعضی امروز میگویند که حوزه علمیه نجف حوزه استقلالی است و مهد آزاد اندیشی است و اعتبار دارد که به حوزه نجف بر میگردد؛ تفاوت حوزه علمیه قم و حوزه علمیه نجف را بفرمایید.
در مجموع از نظر بنده حوزه نجف حالا اگر ما اسم آن را حوزه انقلابی نگذاریم، حوزهای در جهت فقه جواهری است؛ حوزهای در جهت فقه امام راحل است؛ حوزهای در جهت ارزشهای انقلابی است، با این تفاوت از حوزه علمیه قم که توجه علمای نجف و مراجع نجف و محققان نجف به روایات اهل بیت (ع) و تفسیر آیات شریفه و با استفاده از روایات و تبیین مبانی ارزشهای اسلامی، ارزشهای انقلابی است؛ اینها گرایش زیادی به روایات دارند؛ یعنی از دیدگاه روایات غافل نیستند، یعنی در استدلال به روایات، مبانی استدلالی و فقهیشان، حتی اصولی و اخلاقیشان، سیاسی و اجتماعیشان، کتابها و تألیفاتی که دارند، سفرهایی که به آنجا داشتیم و فکر و اندیشه فقهی اینها بیشتر بر اساس روایات اهل بیت گره خورده است و بنده این را یک روش و ارزش و امتیاز مثبتی برای نجف میدانم. ازاینرو بنده حوزه علمیه نجف را حوزه موفقی میدانم.
حوزه علمیه قم هم البته ارزشهای انقلابی را بیش از اندازه نجف اعتنا و اهتمام میکند، اما بیشتر گرایشهای عقلانی و تحریرهای فقهی فنی یا تفسیری یا فلسفی دارد، اما آن مقدار که حوزه نجف به روایات اهل بیت اهتمام دارد، حوزه نجف، حوزه قم ندارد متأسفانه و حوزه علمیه قم باید خود را به یک جهت برساند و در این جهت قرار دهد و هر دو حوزه موفق هستند.
رسا- به لحاظ سیاسی و تأثیرگذاری اجتماعی چطور؟
به لحاظ سیاسی و تأثیرگذاری اجتماعی بدون شک و تردید حوزه علمیه قم در جامعه ایران ما تأثیر بیشتری دارد و از قدیم هم همینطور بوده است، زمان امام راحل هم همینطور بوده است؛ قبل از انقلاب هم همینطور بوده است؛ یعنی یک خصوصیتی است که مخصوص زمان انقلاب نیست، قبل از انقلاب هم تأثیری که حوزه علمیه قم در جامعه خود داشته است، با تأثیر حوزه علمیه نجف در تأثیر در جامعه خودش در آن زمان نبوده است؛ این همه مبلغینی که در دهکورهها و اقصا نقاط ایران میرفتند و فکر حوزه را عرضه میکردند، نجف چنین برنامهای نداشته است؛ چند روضهخوان بودهاند که 90 درصد منبر اینها را روضه تشکیل میداده است.
فکر اسلامی، اندیشه اسلامی و اندیشه فقهی در مبلغین ایران رسم بوده است؛ از قدیم بوده و الان هم هست؛ امثال مطهریها و فلسفیها و مصباحها و امثالهم که واقعاً قدرت تقریر فقهی از مبانی فقهای ما را میآمدند ساده میکردند و بیان میکردند، روایات ما را عرضه میکردند و تحلیل میکردند، تحلیلهای علمی با بیان ساده داشتند، این طور تبلیغ و اینگونه تبلیغ که در همه جا منتشر شود در حوزه نجف نبوده است؛ قبل از انقلاب هم نبوده است.
برای همین نتوانستهاند یک فقیهی که بتواند یک نظام را تغییر دهد داشته باشند؛ چون با مردم پیوند فکری آنچنانی نداشتند؛ ولی در ایران اینطور نبوده است؛ پیوند فکری مراجع مخصوصاً امام راحل عظیمالشأن ما با جامعه به حدی بوده است که وقتی اشاره کردند کل ملت جوشیدند و خروشیدند و نظام طاغوت را بر باد دادند و این از خصوصات حوزه علمیه قم است.
مخصوصاً در آن روایتی که مؤلف تاریخ قم که خودش از اجلای معاصر شیخ صدوق است، روایتی معتبر است که من سند آن را هم نگاه کردم که در بحار آورده است که در آخر الزمان علم از نجف رخت بر میبندد، مانند آنکه مار در سوراخش برود؛ تعبیر روایت این است، و در شهری طلوع میکند به نام قم و در آنجا فقهایی هستند که این فقها ادامه دارند تا قیام حضرت، تا اینکه دین را به حضرت میسپارند و اگر این فقها نباشند، لساحت الارض باهلها که اگر این فقهای قم نبودند زمین عهد خود را فرو خواهد برد که این مسأله مهمی است؛ این روایتی که من دیدم، دهها روایت نظیر این هستند که این روایت سند معتبری دارد.
رسا-از وقتی که در اختیار ما قرار دادید ممنون و سپاسگزاریم.
بنده هم از شما تشکر می کنم؛ ان شاء الله موفق باشید.