بخش چهارم/ شورای تهذیب و تربیت، فضایی برای انتقال تجارب
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین محمد عالم زاده نوری معاون تهذیب و تربیت حوزه های علمیه در سلسله مباحثی با عنوان «الگوی اهتمام جمعی در مدیریت تربیتی» به تبیین مسئله تزکیه و تعلیم انسان پرداخته است که بخش سوم آن تقدیم خوانندگان گرامی شد و در بخش چهارم به «فلسفه و ثمرات شورای تهذیب و تربیت» می پردازیم.
از شورای تهذیب، میتوان تقریر خشک و بخشنامهای ارایه داد. نیز میتوان با تقریر عمیق از فلسفه و ماهیت این شورا، روح و باطن آن را درک کرد. اگر حقیقت این شورا و سختهستة ماهوی آن درک نشود قالب ظاهری آن چندان مفید نیست. مانند کارمندی که روح قانون را نفهمیده است یا نمازگزاری که فقط ظاهر نماز را ادا میکند. کسانی که حقیقت و فلسفه شورای تهذیب و تربیت را به خوبی درک کردهاند، این شورا را یک شورای نمایشی وقتگذران نمیبینند و در روش اجرا نیز چندان به آموزش نیاز ندارند؛ البته آموزش آن و استفاده از تجربة کسانی که سابقة برگزاری موفق و مؤثر این شورا را دارند همواره مفید است.
مدیر مدرسة علمیه اگر درک کاملی از بهرههای شورای تهذیب داشته باشد خود را به داشتن آن مضطر میبیند نه اینکه صرفاً به خاطر یک دستور بالاسری و از باب رفع تکلیف شورای تهذیب و تربیت تشکیل دهد.
در اینجا به بیان اهداف و ثمرات این شورا میپردازیم.
۱. همراهی در تربیت طلبه
غرض از شورای تهذیب و تربیت این است که دست و مغز در کار تربیتی زیاد باشد. علاوه بر مدیر مدرسة علمیه و معاون تهذیب که متولیان اصلی هستند، دیگران هم به این میدان ورود میکنند تا این کار به خوبی انجام گیرد.
با فعالیت معاون تهذیب در مدرسه این شیب لغزنده وجود دارد که متصدیان بخشهای دیگر و حتی اساتید محترم گمان کنند تربیت و تهذیب طلبه، مسئول و متصدی دارد و آنان میتوانند نسبت به این امر فارغالبال و بیمسئولیت باشند. برای رفع این تصور غلط، سخنرانی و تذکر کافی نیست. با تشکیل شورای تهذیب آنها سر در موضوع و دست اندرکار تربیت خواهند شد و عملاً احساس مسئولیت میکنند. با برگزاری شورای تربیت، دغدغهمندان امر تهذیب و تربیت تکثیر میشوند.
۲. همفکری و امکان دستیابی به ایدههای برتر
اولین وظیفة شورای تهذیب و تربیت، همفکری است. همفکری در قالب مباحثه مسایل تربیتی و کشف راهکارهای آن. مباحثه، یک اجتماع علمی است که دست خدا بالای آن است و در آن جهش فکری اتفاق میافتد: «فإنّ یدَ اللهِ مع الجماعة».[1] این جرقههای ذهنی به کشف ایدههای جدید میانجامد و با این فکرهای تازه میتوان اقدامات مؤثری انجام داد. مدیر یا معاون تهذیب مدرسه هرچند خوشفکر و ذکاوتمند باشند به تنهایی چنین دستاوردی ندارند. تنها در اجتماع و مباحثه است که این همه دقت و خلاقیت تولید میشود.
مدیر مدرسه حق ندارد برای حل و فصل مسایل تربیتی به فکر خود اکتفا کند و امر مهم تربیت طلبه را با چند دقیقه یا چند ساعت تأمل فردی پیش برد. حتماً باید از حاصل فکر و تأمل دیگران خصوصاً در یک بستر جمعی بهره گیرد: «اضْرِبُوا بَعْضَ الرَّأْيِ بِبَعْضٍ يَتَوَلَّدُ مِنْهُ الصَّوَابُ».[2]
در شورای تهذیب و تربیت، بارش فکری و توفان مغزی رخ میدهد و تجربیات انباشته در وجود اعضا، اثاره میشود. همچنین با مباحثه و همفکری، مطالب در ذهن، تثبیت و پایدار میشود؛ بنابراین این شورا، کانون عقلانیت و تولید فکر برای مدرسه و بازوی فکری برای مدیر است. علاوه بر اینکه اگر این یافتهها و تأملاث ثبت شود دانش تربیت نیز ارتقا مییابد.
البته دبیر جلسه موظف است با پرسشهای زیبا و تأملبرانگیز، قدرت فکری دیگران را به میدان آورد و از توان آنان به خوبی استفاده کند: «حُسْنُ السُّؤَالِ نِصْفُ الْعِلْمِ».[3]
۳. همدلی و ایجاد شور تربیتی بیشتر
وقتی مدیر یا معاون تهذیب مدرسه در انجام وظیفة تربیتی، احساس تنهایی میکند به مرور انگیزهاش کم و همتش کوتاه میشود و شور و حرارت و نشاط خود را از دست میدهد؛ اما با شورای تهذیب و تربیت، احساس حمایت و پشتیبانی میکند، به کار تربیت طلبه، دلگرم میشود و با شور و قدرت بیشتری وظیفة خود را دنبال میکند و با همراهی این شورا همت بلندتری خواهد یافت.
۴. همزبانی و همنوایی
در شورای تهذیب و تربیت، میان مدیر، کادر مدرسه، اساتید و متولیان تربیت و تهذیب، همزبانی پدید میآید. گاهی در پاسخ به سؤالات طلبه مانند سؤال از زمان ازدواج یا ارتقایی خواندن، معمم شدن، و... استاد مدرسه یک نظر میدهد. مشاور مدرسه نظر دیگری دارد و مدیر مدرسه نظر دیگری! در اینجا طلبه به سرگردانی میافتد و تلاشهای تربیتی، دائم خنثی میشود. علاج این تشتت آرا و تضاد ارشادات در شورای تهذیب و تربیت است. در این شورا با گفتگو و مباحثه، آهنگ واحد پدید میآید و مدرسه و طلبه از رهنمودهای متعارض نجات پیدا میکنند.
در یکی از مدارس علمیه استاد اخلاق توصیة اکید به رعایت واجب و حرام کرده بود و مستحبات و مکروهات را پیشکش شمرده بود. هفته بعد در همان مدرسه و بر فراز همان منبر، استاد دیگری گفته بود: طلبه باید نماز شب بخواند و نماز شب اگر برای تودة مردم مستحب است برای طلبه واجب است. این تناقض کجا باید حل شود و راه جمع این دو سخن چگونه باید برای طلبه تبیین شود؟ شورای تهذیب و تربیت، صدای واحد توصیههای تربیتی را تولید میکند.
۵. ایجاد دغدغه فعال
مدیر مدرسه بیش از آنکه به «مدرسهگردانی» میاندیشد باید به «طلبهپروری» فکر کند. بیش از آنکه به غذای جسمی طلاب، ایزوگام بام مدرسه، نقاشی ساختمان و تجهیز امکانات اهتمام میورزد، نسبت به غذای روحی و تربیت جامع طلبه باید اهمیت دهد. این موضوعی است که همگان بدان معترفاند و کسی در آن تردید ندارد، اما چرا این امر بدیهی در خارج کمتر محقق میشود؟
این موضوع را با توصیه و درخواست نمیتوان محقق ساخت و با ابلاغ بخشنامه و دستورالعمل نمیتوان پیش برد. شورای تهذیب و تربیت مدرسه سازهای است که به این ضرورت یاری میرساند. این شورا، مسایل تربیتی و اخلاقی را اولویت اول مسئولان میکند و نسبت به آن حساسیت و ذهنیت فعال ایجاد میکند. روشن است که تا موضوعی دغدغة درونی مدیران نشود به جریان نمیافتد. برای ایجاد این دغدغهمندی هم نمیتوان منتظر معجزه نشست. باید آن را پدید آورد. این شورا، دغدغة تهذیب و تربیت را زنده نگاه میدارد و اولویت تهذیب و تربیت را همیشه بالا میآورد.
برجستهترین و موفقترین مدیران مدارس علمیة قم در سال ۸۹ و پس از سفر مقام رهبری یک جلسة هفتگی به هدف همافزایی پدید آوردند تا بر روی مسایل مورد نیاز و تربیت جامع و انقلابی طلبه بحث کنند. این جلسه بیش از هشت سال استمرار یافت. این مدیران از سر فراغت و بیکاری یا به هدف گعده و خوشگذرانی دور هم نیامده بودند؛ همه معترف بودند که از این جلسه بهره میگیرند و راز موفقیت آنان نیز همین گفتگوها و بررسیها بوده است.
اگر تهذیب و تربیت طلبه مهمترین است باید در بارهاش فکر و گفتگو کنیم و برایش انرژی صرف کنیم. هیچ توجیهی برای از دست دادن این فرصت نمیتوان یافت. بیتردید باید از ظرفیت منحصر به فرد جمع در این مهم استفاده کرد.
۶. ارتقای جایگاه تهذیب
ارتقای جایگاه تهذیب، با سخنرانی و شعار و بخشنامه رخ نمیدهد و با التماس و ناله و شکواییه محقق نمیشود. به سازهکار و اقدام مؤثر نیاز دارد. با تشکیل منظم شورای تهذیب و تربیت، جایگاه تهذیب و تربیت در مدرسه ارتقا خواهد یافت و فکر و ذکر و همّ و غمّ و هوش و حواسّ مسئولان از تمرکز بر مسایل آموزشی یا رفاهی طلبه به سوی تربیت جامع خواهد رفت. سطح تصمیمگیریهای تربیتی، غلظت توجهات تربیتی و حساسیت نسبت به مسایل تربیت بالا میرود و ماهیت تربیتی حوزههای علمیه به جایگاه اصیل خود بازمیگردد.
۷. استقلال در کار تربیت
مهمترین هنر ستاد مدیریتی این است که مدارس علمیه را به رشد رساند نه اینکه از آنان انتظار داشته باشد که صرفاً مانند یک ربات بیاراده و ماشین بیاختیار، اجراکنندة دستورات ابلاغی باشند و سمعاً و طاعه بگوید. ستاد باید به جای پیمانکاری، تصدیگری مستقیم، عملیات مباشر تهذیبی و ورود بیواسطة تربیتی در سطح مدارس، صفآرایی کند و مباشران و مسئولان مستقیم را به استقلال رساند. مدارس علمیه باید در مسألهشناسی تربیتی، اولویتبندی و حل و فصل مسایل به مرور مستقل شوند و دائم چشمانتظار ابلاغیهها و بخشنامههای ستادی نمانند. اگر مدیر مدرسه قدرت و اهمیت شورای تهذیب را درک کند و به برگزاری مستمر و مؤثر آن اهتمام داشته باشد ظرفیت حساسیت، خلاقیت و ایدهپردازی تربیتی مدرسه را بالا میبرد و منتظر قانون بالادستی نمیماند؛ بلکه با شور و ابتکار بیشتر به گونهای حرکت میکند که ستاد مرکزی از نوآوریها و دستاوردهای او استفاده کند؛ اما اگر مدیر یا معاون تهذیب مدرسه دستتنها مانده و شورای تربیت نداشته باشند هرچه طرح و آییننامه ابلاغ شود را یا محترمانه بایگانی میکند یا مایة کلافگی و موی دماغ میبیند و با آن درمیافتد یا اینکه در بهترین حالت پوستش را جهت ارائة گزارش، اجرا میکنند و مغز و روحش را وامیگذارد. مدیر و مسئول مدرسة علمیه باید خود را در امر تربیت، صاحب عزا و بازیگر اصلی بداند نه تماشاچی خارج از گود، و به گونهای عمل کند که اگر هیچ ستادی نمیبود و دستوری از بالا نمیرسید عمل میکرد. اگر فرض کنیم همة متولیان ستادی در کار خود کوتاهی میکنند و وظایف خود را انجام نمیدهند، باز هم مدیر مدرسة علمیه موظف است در تربیت طلبه سنگ تمام بگذارد و از هیچ تلاشی دریغ نورزد. البته روشن است که این بیان، هرگز به معنای رفع مسئولیت ستاد و مجوز دادن به کوتاهیهای او در انجام وظایف نیست؛ مراد اصلی این است که ستاد وظیفه دارد مدارس علمیه را تقویت کند و به نوعی استقلال رساند.
متولی امر تربیت، مدیر است؛ به همین جهت، هم میتواند جلوتر از بخشنامهها و قوانین ستادی پیش رود و آنها را اعتلا بخشد و هم میتواند این آییننامه و دستورات بالاسری را با اجرای بد نابود کند و به سخره بگیرد.
به شکل طبیعی زمانی که مدارس در طراحی و برنامهریزی نیز حضور داشته باشند، هم درک بهتری از طرحهای ابلاغی صورت خواهد گرفت، هم اقتضاءات بومی بیشتر لحاظ خواهد شد و هم انگیزه و اهتمام بیشتری برای اجرای آن پدید خواهد آمد.
با تشکیل شورای تهذیب و تربیت، مدارس علمیه از دو چیز رها خواهند شد؛ یکی تحمیل و تکلیف سازمانی که آنان را به مجری بیاختیار قانون و اپراتور بیارادة تحقق ارادههای دیگران تبدیل میکند و دوم سرگردانی و بیتدبیری و ضعف رأی[4] که آنان را در مقام عمل، به توقف و تحیر میکشاند.
۸. دستیابی به قدرت اقناع
با رشد فکری و عقلانی جوانان در دنیای معاصر و اطلاعات انبوه آنان به راحتی نمیتوان طلبه را ارشاد کرد. جوان دنیای امروز کمتر زیر بار نصیحت میرود و به سهولت قانع نمیشود. برای اینکه حرفهای درست و درشت و توصیههای محکم و قانعکننده به طلبه داشته باشیم و زبان گویایی برای تبیین مطالب به دست آوریم نیاز به مباحثه و گفتگو داریم. بدون شورای تهذیب این مهم معمولاً امکانپذیر نیست.
ما برای پاسخگویی به ابهامات طلاب و اثرگذاری کامل بر آنان به آمادگی پیشین نیاز داریم. بدون پیشینه و ارتجالی نمیتوان از پس مسایل جوانان برآمد. برای محکمتر شدن سخن و پیدا کردن بیان گویا، جامع و بلیغ، این شورا نیاز است.
۹. آموزش و تربیت نیرو
مدیر مدرسه همان گونه که وظیفة تربیت طلبه را بر عهده دارد وظیفة ارتقای کادر خود را هم دارد و باید دانش و تجربه اساتید و سایر پرسنل مدرسه را بالا ببرد. شورای تهذیب و تربیت، فضایی برای انتقال تجارب است و یک دورة آموزشی غیررسمی اما اثرگذار برای دانشافزایی و مهارتافزایی اعضا به شمار میرود.
به بیان دیگر شورای تهذیب هم موضوعیت دارد و هم طریقیت. هم پایگاه حل مسأله و کانون طرح و تدبیر است و هم طریقی برای تربیت نیروی کارآمد.
فایدة کوتاه مدت و آشکار این شورا، حل مسایل تربیتی و تهذیبی مدرسه، دستیابی به پاسخهای عالمانه و جامع و کشف راهکارهای اقدام و عمل است؛ اما بهرة درازمدت و پنهان این شورا که بسی از بهرة ظاهری و آشکار آن مهمتر و بیشتر است این است که در این شورا آرامآرام، نیروی اخلاق و تربیت، تربیت میشود. کسانی که در طول زمان و به شکل هفتگی دردهای تربیتی را مرور و مباحثه کردهاند به تدریج در این کار صاحبنظر و عالم و توانا خواهند شد.
اینها برخی از فواید و برکات تشکیل شورای تهذیب و تربیت است. مدیران مدارس علمیه با توجه به این بهرهها، نسبت به این شورا احساس اضطرار خواهند کرد نه احساس تحمیل و تکلیف زاید و خود را سخت بدان محتاج و مشتاق خواهند دید.
در بخش پنجم به ماهیت شورای تهذیب خواهیم پرداخت.
[1] نهج البلاغه؛ خطبه ۱۲۷.
[2] تصنیف غرر الحکم و درر الکلم؛ حدیث ۱۰۰۶۳.
[3] . کنزالفوائد، ج2، ص189.
[4] در وصایای امام صادق علیه السلام آمده است: «ثَلَاثٌ يَحْجُزْنَ الْمَرْءَ عَنْ طَلَبِ الْمَعَالِي؛ قَصْرُ الْهِمَّةِ وَ قِلَّةُ الْحِيلَةِ وَ ضَعْفُ الرَّأْي؛ سه چیز است که انسان را از پیجویی امور بلند باز میدارد: یکی کوتاهی همت، دوم نداشتن طرح و تدبیر و سوم ضعف اندیشه» (تحف العقول، ص۳۱۸).