۰۶ مهر ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۶
کد خبر: ۷۲۰۲۶۲
یادداشت؛

بهانه‌های استکباری و بعثی برای تجاوز به ایران

بهانه‌های استکباری و بعثی برای تجاوز به ایران
در این مقاله، به مهم‌ترین شرایط و بهانه‌های استکباری برای تجاوز به خاک مقدس جمهوری اسلامی پرداخته می‌شود؛ بهانه‌هایی که تاکنون نیز دستاویزی برای مشکل‌تراشی شده است.

تجاوز حزب بعث عراقی به کمک قدرت‌های خارجی به خاک مقدس جمهوری اسلامی فاقد هر دلیل عقلی، منطقی و شرعی است؛ اما دشمن بعثی با تحریک استکبار و صهیونیست، با ایجاد شرایط و بهانه‌های واهی و سست، حمله خود به قلمرو نظام اسلامی را برای خود جایز شمرد.

در این مقاله، به مهم‌ترین شرایط و بهانه‌های استکباری برای تجاوز به خاک مقدس جمهوری اسلامی پرداخته می‌شود؛ بهانه‌هایی که تاکنون نیز دستاویزی برای دشمنی و مشکل‌تراشی برای نظام اسلامی شده است؛ مشکلاتی که البته امرزه جنس آن به‌مرات از گذشته متفاوت‌تر، پیچیده‌تر و سخت‌تر شده است.

در جنگ تحمیلی، محور شرارت‌ها غالباً در میدان کارزار و جنگ سخت‌افزاری پیاده و تمام می‌شد؛ برخلاف عصر کنونی، که شرارت‌ها با قدرت بیشتر و در قالب سه جنگ سخت‌افزاری، نرم‌افزاری و شناختی علیه نظام اسلامی سامان‌دهی می‌شود.

شرایط و بهانه‌های داخلی

پس از پیروزی جمهوری اسلامی دشمنان اسلام و انقلاب نتوانستند این پیروزی را برتابند و آن را ضربه‌ای به آبروی خود در جهان برشمردند؛ تا جایی که اسحاق رابین، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، از دست دادن ایران برای غرب را پس از جنگ جهانی دوم، بزرگترین ضربه دانست.[1]

ازاین‌رو با ایجاد اختلاف و تفرقه بین نهادها و نیروهای انقلاب و لیبرال‌ها، تقویت و تحریک گروه‌های ضد انقلابی در بخش‌های مختلفی کشور، به تضعیف دولت مرکزی پرداختند و اسباب ناامنی و آشوب‌های خیابانی را شکل دادند. در کنار این اختلافات، مشکلاتی را نیز برای کشور ایجاد کردند که می‌توان از قطع منابع تسلیحاتی یاد کرد.

علاوه بر این مشکلات، انقلاب چون تازه وارد مبادلات سیاسی شده بود، از وضعیت نظامی قابل توجهی برای مقابله‌گری با دشمنان برخوردار نبود؛ زیرا از یک طرف وضعیت نیروهای ارتش - به سبب وجود برخی عناصر و دست‌نشانده‌های آمریکایی و شاهنشاهی - مطلوب نبود و از طرف دیگر، انقلاب هنوز از یک هویت نظامی بسیج مردمی برخوردار نشده بود.[2]

البته نفت ایران و مخازن نفتی نیز عاملی بود تا استکبار، چشم طمع به این کشور داشته باشد؛ چنان‌که امام خمینی‌رحمه‌الله در این باره می‌فرماید: «خطر آمریکا برای این کشور همچنان وجود دارد. آمریکا باز چشمش به ایران است و به این زودی نمی‌تواند اغماض کند و دست از سر ما بر نمی‌دارد و در صدد هستند که نقاط ضعفی در ما پیدا بشود، از آن نقاط ضعف ما را بکوبند».[3]

شرایط و بهانه‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی تحولی عظیم در منطقه به جا گذاشت و توانست فرهنگ ظلم‌ستیزی و مقاومت را در منطقه احیا کند؛ مقاومتی که اسرائیل و سردمداران این رژیم منحوس را به شدت نگران ساخت؛ تا جایی که موشه‌دایان، وزیر خارجه وقت اسرائیل، پیامدهای انقلاب اسلامی را به زلزله‌ای تشبیه کرد که آثار آن بعدها بر اسرائیل وارد خواهد آمد.[4]

از طرفی برخی کشورها مانند عربستان به سبب برخی حوادثی که در سال 1979 میلادی در مسجدالحرام اتفاق افتاد، این حوادث را برگرفته و الهام گرفته از انقلاب اسلامی برشمردند و آن را بهانه‌ای برای حمله و کمک به حزب بعثی علیه نظام اسلامی قرار داد.[5]

صدام نیز آسیب‌پذیری عراق از نظام اسلامی را بهانه قرار داد[6] و در نتیجه موجب شد تا تدابیر امنیتی مشترکی برای رویارویی با عوامل احتمالی انقلاب اسلامی در دستور کار کنفرانس عالمی کشورهای خلیج فارس قرار گیرد [و نتیجه به رأی جنگ با ایران ختم شود].[7]

شرایط و بهانه‌های فرامنطقه‌ای

یا سقوط دولت پهلوی، امریکا و صهیونیست، یکی از دست‌نشانده‌های خود را در منطقه از دست دادند. نابودی پهلوی سبب شد تا انقلاب اسلامی با سیاست استقلال‌جویانه و ماهیت دینی و اسلامی خود، بر نفی سلطه شرق و غرب در منطقه اصرار ورزید و به مرور زمان منافع بین‌المللی آمریکا را به خطر انداخت؛ تا جایی که با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران، آن را به معارضه‌ جهانی با استکبار تبدیل کرد؛ معارضه‌ای که برای انقلاب، هزینه‌های زیادی را به دنبال داشت.

از جمله این دشمنی‌ها برای جبران آبروی از دست رفته می‌توان به عملیات سرّی طبس و کودتای نوژه یاد کرد. آمریکا در این دو فتنه، اول به شکست مفتضحانه‌ای رسید و در نهایت، جنگ هشت ساله هوایی، دریایی و زمینی به راه انداخت و در آن نیز با شکست حزب بعثی، از ابهتش در منطقه و جهان کاسته شد.[8] لذا وارد جنگ جدید علیه نظام اسلامی شد.

تحریم اقتصادی، ایجاد جنگ روانی و بین‌المللی، جنگ نرم، جنگ شناختی، گسترش آشوب‌های خیابانی و اغتشاشات، بخشی از اقدامات خصمانه استکبار علیه نظام اسلامی است که تاکنون ادامه دارد.

نویسنده: زاهدی مقدم محمد

پی‌نوشت:

[1]. روز شمار جنگ ایران و عراق، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، ج1، ص 115.

[2]. تیموری، نگاهی به دفاع مقدس، سخن گستر، سال 86، ص 86.

[3]. امام خمینی، صحیفه نور، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، سال 61، ج6، ص 39.

[4]. روزنامه اطلاعات، 25 / 11 / 1357، ص 8؛ نخعی، یکتا، روز شمار جنگ ایران و عراق، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، ج1، ص 115.

[5]. درودیان، اجتناب ناپذیری جنگ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 203.

[6]. روزنامه کیهان، 14 / 1 / 59؛ تیموری، همان، ص 88.

[7]. نخعی - یکتا، همان، ج 1، ص 76.

[8]. همان، اجتناب ناپذیری جنگ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 250 - 251؛ تیموری، همان، ص 89.

ارسال نظرات