۰۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۶
کد خبر: ۷۲۲۷۰۹

شماره ۴۷ دوفصلنامه علمی «انسان پژوهی دینی» منتشر شد

شماره ۴۷ دوفصلنامه علمی «انسان پژوهی دینی» منتشر شد
شماره ۴۷ دوفصلنامه علمی «انسان پژوهی دینی» با ۱۲ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، چهل و هفتمین شماره دوفصلنامه علمی«انسان پژوهی دینی» صاحب امتیازی مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی با مدیرمسئولی زین العابدین نجفی و سردبیری اسحاق طاهری منتشر شد.

این فصلنامه در 12 مقاله و 264 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

تأثیـر مبانی خـداشناسی حکمت متعـالیه بر انسـان شناسـی ملاصـدرا

محمد سعیدی مهر؛ صدرالدین طاهری؛ هاجر زارع

چکیده: در بررسی نسبت انسان­شناسی و خداشناسی حکمت متعالیه دو رویکرد می­توان اتخاذ نمود؛ بررسی لوازم انسان­شناختی مسائل خداشناسی و یا پیگیری عناصر خداشناسی به کار رفته در انسان­شناسی. این پژوهش بر اساس رویکرد دوم با بیان اصول انسان­شناسی صدرایی، یعنی شناخت انسان در مقام ذات، صفات و افعال، نقش عناصر خداشناسی حاضر در انسان شناسی صدرایی را، هرچه بیشتر و بهتر تبیین می­کند. طبق مبانی ملاصدرا، انسان رقیقه­ای از حقیقت الهی است که در ذات، صفات و افعال، مثال خداوند است، زمانی که از کلمه مثال استفاده می­شود و نه مثل، بدین معنا است که انسان کامل وجوب ذاتی ندارد و در صفات نیز مطلق نیست و ظل باری تعالی بوده و وجوب و اطلاق ظلی ندارد نه اصیل و بدین طریق ملاصدرا هم شباهت انسان کامل و باری تعالی را درنظر می­گیرد و هم تفاوت آن دو را. بنابراین شناخت اصول خداشناسی حکمت متعالیه، به شناخت ابعاد وجودی انسان و ظرفیت­ها و توانمندی­های وجودی او منجر می­شود، که نتیجه این ارتباط تنگاتنگ در نظریه «انسان کامل» بسیار روشن و واضح است؛ چراکه، انسان کامل به­عنوان ظل باری تعالی و خلیفه او می­تواند شبیه خداوند باشد و حاوی تمامی اسماء و صفات الهی گردد.

خوانش آنری کربن از آخرت شناسی ملاصدرا

یوسف شفیعی پناه درآباد؛ موسی اکرمی؛ انشاءالله رحمتی

چکیده: آنری کربن با التزام به گونه‌ای تفسیر معنوی متأثر از عرفان ابن­عربی و حکمه‌الاشراق سهروردی و الهیات شیعی از انسان و جهان، روش هرمنوتیک هایدگری را به مثابه کلیدی در تحلیل آخرت‌شناسی ملاصدرا که ادامۀ هستی‌شناسی او در تبیین ساحت‌های متعالی هستی آدمی است به کار می‌گیرد. کربن که عمیقاً تحت تأثیر هستی‌شناسی و پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر است نظریه سطوح هرمنوتیک او را به سطوح متعالی هستی و مراتب بالاتر حضور گسترش می‌دهد. در این نوشتار ضمن توجه و التزام به متن‌های ملاصدرا و بیان موجز اصول بنیادین فلسفه و معرفت‌شناسی و روش‌شناسی هایدگر، چگونگی تأثیر آن‌ها بر رویکرد کربن در آخرت‌شناسی به تحلیل نگرش کربن به آخرت‌شناسی و سپس به بررسی نگرش هستی‌شناسانه کربن به اتّصال و پیوستگی نحوه‌های گوناگون حضور در مابعدالطبیعه وجودی ملاصدرا - در پرتو هرمنوتیک مورد نظر کربن، که کشف حجاب از انحاء حضور است - می‌پردازیم. در این بررسی بر «وجود معطوف به آن سوی مرگ» در برابر «وجود معطوف به مرگ» هایدگر تأکید خاص خواهیم داشت.

پاسخ به منتقدان ملاصدرا درباره معاد جسمانی: ردّ ادعای تعارض با شریعت و حصر آن در معاد روحانی

سید عباس ذهبی؛ سید علی رضی زاده

چکیده: نظریه­ ی معاد جسمانی ملاصدرا، علاوه بر هماهنگی با مبانی دینی، بر اصول و مبانی فلسفی و عقلی ابتنا دارد. ملاصدرا چون ناظر به اشکالات متکلمین خصوصاً فخررازی بود، بر آن شد تا برای اجتناب از اشکالات ایشان، برای نخستین بار به اثبات عقلی معاد جسمانی بپردازد. لذا در صورت­بندی این نظریه از اصول فلسفی نوین مکتب خود بهره برد. او با ردّ معاد جسمانی عنصری و نیز اعتقاد به معاد جسمانی اخروی، در مقابل دیدگاه اکثر متکلمین - یعنی بازگشت اجزای متفرق مادی عنصری در آخرت که دار تجرد است - ایستاد. همچنین او به عینیت فرد مُعاد با فردی که در دنیا بوده معتقد شد تا راه را بر منتقدینی که مدعی تعارض نظریه او با شریعت بودند، مسدود سازد.
در مقابل انتقادات و ابهامات متنوعی بر این نظریه مطرح شد. برخی منتقدین آن را نظریه­ای فلسفی و متعارض با شریعت دانسته، برخی با ابعادی از آن همراه شده و آن را تحسین نمودند. اما مفسرینی هم متعرض ناسازگاری این نظریه با شریعت نشده و با آن موافقت نمودند. در مجموع عدم بررسی همه­جانبه­ی این نظریه توسط منتقدین، موجب ایجاد این تردیدها گردید. ملاصدرا با طرح نشئات سه گانه (طبیعی، عالم مثال و عالم عقلی) و نیز سه گونه انسان (حسی، نفسی و عقلی)، معاد­هایی فراتر از معاد مثالی و همچنین معاد برای سایر موجودات را اثبات نمود. نهایتاً ملاصدرا با ارائه دیدگاه ابتکاری، شناخت مسئله معاد را در گرو طریق معرفت نفس و معرفت قوا می­داند.

بررسی و نقد طبیعت گرایی انسان شناختی، با تاکید بر فیزیکالیسم حذفی

حمیدرضا شاکرین

چکیده: طبیعت گرایی انسان­ شناختی از جمله مبانی مهم الحاد جدید است و بر اساس آن شماری از عقاید و آموزه­های دینی مورد مخالفت قرار می­گیرد. این قسم از طبیعت­گرایی در فلسفه علوم انسانی نیز مورد توجه قرار گرفته و شماری از علوم انسانی، مانند روان­شناسی تکاملی و غیر آن بدان متکی است. بدین‌روی هم باحثان مباحث الهیاتی و هم کاوشگران فلسفه علوم انسانی و متعاطیان علوم انسانی- اجتماعی نیازمند تحقیق و تدقیق در این مسئله‌اند. از جمله رویکردهای طبیعتگرایانه جدید  فیزیکالیسم حذفی است که تعارض آن با عقاید دینی آشکارتر و متعصبانه­تر است و در بحث پیش­رو چالشهای جدیدی را در پی دارد. بدین‌روی تحقیق حاضر بر آن است که ضمن بررسی و نقد طبیعتگرایی انسان­شناختی به طور کلی، نگاهی هم به فیزیکالیسم حذفی افکنده و آن را در معرض سنجش قرار دهد. روش گردآوری در این تحقیق اسنادی و روش داوری عقلی - تحلیلی خواهد بود. نتیجه تحقیق نیز مردود­انگاری طبیعتگرایی انسان­شناختی در همه اشکال آن، بویژه فیزیکالیسم و تثبیت دوگانه‌انگاری جوهری با کاربست شماری از روشهای معهود در علم النفس اسلامی و فلسفه ذهن و دفع چالش نوپدید فیزیکالیسم حذفی است.

آرزوی مرگ از دیدگاه تفسیری ملاصدرا

ناصر محمدی

چکیده: صدرالمتألهین از طریق بررسی و تفسیر اخلاق‌محورانه آیات تمنای موت نشان داده است که محب کامل و صادق خدا به دلایلی چون ولایت کامله خدا و برای وصول به سعادت اخروی و هم نجات از دنیای دنیّ و نیز به دلیل عرفان و شناخت خدا، آرزومند مرگ است. او تنها در صورتی که متقاضی استکمال بیشتر باشد، می‌تواند با تحمّل دوری محبوب، تقاضای دوام و بقای در دنیا را داشته باشد. موت ارادی و گونه عمل و زندگی این افراد نشان از آرزوی اصیل مرگ است که در نهاد آن‌هاست. محبت خود و دنیا و محبت خدا در طیفی ذومراتب و به شدت و ضعف در مؤمنین وجود دارد. محبت خدا چون به کمال برسد و محبت دنیا میل به صفر کند. تعبیر دیگرش، ولایت و عشق است و برانگیزاننده شوق و آرزوی مرگ است. اما آرزوی مرگ از شور زندگی نمی‌کاهد و ولیّ کامل تا در دنیا است به فکر تعمیر قلوب مردم و تکامل ایشان است. آرزوی مرگ اقدام برای مرگ نیست؛ بلکه مرگ ارادی و انقطاع از این دنیا و اشتغال به محبوب است تا زمانی که مرگ حقیقی رخ دهد و لقای کامل در دنیایی با ظرفیت بیشتر حاصل شود.

 

بررسی رعشه اعضاء بدنی در پرتو رابطه نفس و بدن از دیدگاه ابن سینا و مقایسه اجمالی آن با دیدگاه ملاصدرا

محمود صیدی؛ محمد رضا فرهمندکیا

چکیده: تعلق نفس ناطقه به بدن و رابطه این دو با هم از مهم­ترین مسائل در حکمت سینوی و متعالیه است که مباحث بسیاری را تحت­الشعاع خویش قرار می­دهد. یکی از این موارد، حدوث رعشه در عضو یا اعضاء بدنی می­باشد. به هنگام رعشه مقتضای حرکت ارادی نفس ناطقه با مقتضای طبیعت عضو بدنی ناسازگار می­گردد. بدین صورت که مثلاً نفس ناطقه حرکت دست به سوی چپ یا سکون را اراده می­نماید ولی طبیعت این عضو در تعارض با آن قرار دارد و به­گونه دیگری حرکت می­کند. ابن­سینا عواملی را در مورد چگونگی حدوث رعشه بیان می­دارد که مهم­ترین آنها عبارت­اند­از: ضعیف گشتن اعضاء بدنی به جهت عوامل نفسانی، سست شدن اعصاب در اعضاء بدنی و اختلال حرکتی اعضاء بدنی به دلیل عوامل مادی خارجی. ملاصدرا نیز عروض رعشه را به دلیل اختلال در کارکرد قوای بدنی و مادی می­داند. در پژوهش حاضر اثبات گردید که همه این عوامل مورد نظر ابن­سینا در پرتو رابطه نفس ناطقه با بدن قابل تحلیل و بررسی هستند و لذا مهم­ترین عامل حدوث رعشه، اختلال در این رابطه می­ باشد.  

بازخوانی موردی مطالعات بدن پژوهی در حـوزه الهیـات؛ رویکـردها و چالـش ها

احمد شه گلی

چکیده: ساحت جسمی انسان یکی از مهم­ترین ابعاد وجود آدمی است که در ارتباط با افراد و اجتماع و شکل­گیری هویت انسان، نقش ایفا می­کند. با وجود اهمیت این جنبه، در پژوهش­ها کمتر به این موضوع توجه می­شود. علی­رغم اهمیت ساحت جسمی و تأثیر آن در شکل­گیری هویت انسان، همچنان این موضوع در مباحث علم­النفس و انسان­شناسی جایگاه شایسته­ای ندارد. عظمت روح، نگرش سلبی نسبت به بدن، تلقی ابزاری از بدن، خارج بودن از حقیقت انسان و دوگانه انگاری حداکثری، از جمله عوالمی است که در کم توجهی به مباحث بدن مؤثر بوده است. بدن در تفکر برخی از اندیشمندان اسلامی، امری منفی، دشمن انسان، حجاب نفس، امری ظلمانی و راهزن در کمال است. درباره این رویکردها ملاحظاتی وجود دارد. در این پژوهش ضمن تبیین و نقد این دیدگاه­ها به تبیین رویکرد مبتنی بر حکمت و اندیشه اسلامی می­پردازیم. طبق این دیدگاه بدن کالبد قدسی، مرکب کمال انسان و محلی برای پذیرش افاضه روح است. بازسازی این رویکرد، بستری برای تبیین چهارچوب نظری جایگاه بدن در ساختار وجود انسان و مواجهه عملی با بدن را فراهم می­آورد.

ناکارآمدی «معرفت عرفانی منهای شریعت» از نگاه انسان شناسی اسلامی

کاوس روحی برندق؛ ابراهیم فرجی؛ سید محمد باقر عبادی

چکیده: برخی از عارف نمایان، پایبندی به احکام و آداب و مناسک خاصّ را در نیل به کمالات عرفانی غیرضروری برشمرده، بلکه با استناد به برخی آیات قرآنی به مخالفت با لزوم شریعت برخاسته است، پژوهش حاضر  در مقام از دفاع از عرفان راستین و با استناد به دلایل عقلی برون دینی و دلایل نقلی و آیات قرآنی به نقد عرفان منهای شرعت پرداخته و به این نتیجه رسیده است که برای رسیدن به معرفت عرفانی، التزام به شرایع عملی ضروری بوده و دلایل مورد استناد مدعیان عرفان‌های شریعت گریز، سست  و نادرست است. روش این نوشتار  در گردآوری داده‌ها، کتابخانه‌ای و در تجزیه‌وتحلیل مطالب، شیوه تحلیلی انتقادی است.

کنکاشی در کرامت اولیا به عنوان انسان های برتر

علیرضا میرزایی

چکیده: انسان موجود چند بعدی و دارای توانمندی­های بالقوه فراوانی است که با شناخت و اکتشاف و فعلیت دادن به‌ آنها، توانمندی­های پنهان و باطنی انسان رخ می‌نماید و موجب اعجاب می‌شود. بندگی خدا و نزاهت نفس و کنترل ابعاد مادی تحت سیطره و قیادت  ابعاد روحی و معنوی، توانایی­های شگرف و محیرالعقولی را از انسان نمایان می‌کند و ابعاد الهی نهفته انسان متعبد را جلوه‌گر می‌سازد. در مسیر تکامل معنوی با ریسمان بندگی انسان عروج یافته و رنگ خدایی گرفته و انانیت نفاسی او شکسته و غایب می‌شود و بّعد ربانی او طلوع می‌کند و با ارتقای وجود در عالم خلقت، کارهای خدایی انجام می‌دهد که صدور کرامت از آن جمله است. سیر استکمالی انسان در عبودیت به‌مقام منیع ولایت منتهی می‌گردد. در مقام سرسپردگی کامل به‌حق، افعال انسان تحت مدیریت الهی و ربانی قرار گرفته و تفویض طرفینی محقق می‌شود. انسان امور خود را به‌حق می‌سپارد و خود را تحت تدبیر او قرار می‌دهد و به‌دنبال این امر خداوند با فضل و کرم، قدرت خلاقه و تکوینی در خارج از عالم نفس به‌او عطا می‌کند. این خلاقیت در عرف عرفا به‌کرامت اولیا و معجزات انبیا تعبیر می‌شود. کرامت و صدور افعال غیر‌عادی از اولیا مورد تایید نصوص معتبر دینی و اندیشمندان اسلامی است. در مقاله پیش­رو ضمن اعتباربخشی به‌این بعد انسانی با استناد به‌نصوص و متون دینی و قرآنی، نحوه و ساز و کار صدور کرامت بیان شده است و از کلمات بزرگان  تعلیم یافته در مکتب وحی استشهاداتی ذکر گردیده است.

الگوی رفتار ارتباطی مبتنی بر تقوای اجتماعی با رویکرد تحلیل محتوای آیات ناظر به تقوا

علیرضا نوبری؛ سیده فیروزه نورالدینی

چکیده: تقوا از واژگان کلیدی قرآن کریم است که گستره کارکرد آن علاوه بر سعادت فردی، رشد و کمال جامعه را نیز دربرمی­گیرد. تقوای اجتماعی، به این معنا که تعداد کثیری از آحاد جامعه عامل به تقوا باشند تا اندازه‌ای که عمومیت رفتار جامعه نشانگر رعایت تقوا در سطوح مختلف خانواده، اجتماع و سیاست باشد، بخش قابل ملاحظه­ای از این مفهوم قرآنی را به خود اختصاص داده است. این پژوهش به دنبال ارایه پاسخی روشمند به این پرسش است که از نگاه قرآن، تقوای اجتماعی چه الگوی رفتاری را در روابط میان فردی به جامعه پیشنهاد می­کند؟ بررسی بیش از دویست آیه ناظر به تقوا در فرایندی روش ­محور نشان داد قرآن کریم در کلیت طرح مباحث تقوامحور خود، به دنبال ارایه الگوی رفتاری خاصی در ارتباطات اجتماعی افراد است. این پژوهش برای دست­یابی به این الگو از روش تحلیل محتوا در دو سطح کمی و کیفی استفاده کرده است. بر اساس تحلیل­های انجام شده از آیات ناظر به تقوا، این آیات در سه دسته ی اصلی عوامل بسترساز(%19)، نتایج(%49) و پیامدها(%32) قرار گرفت که با تقسیم هر کدام از این دسته­ها به موضوعات فرعی، در پایان، مدل مفهومی رفتار میان­فردی مبتنی بر تقوای اجتماعی در چهار مرحله­ی عوامل زمینه­ساز تقوا، شکل­ گیری تقوا، نتایج عملیاتی نمودن تقوا و پیامدهای رفتارهای تقوابنیان طراحی گردید که دو مرحله­ی اول به عنوان مقدمه و مرحله ی آخر به عنوان مؤخره در نظر گرفته شده است .

چگونگی ترابط عرفان و سیاست در سبک زندگی قرآنی و سبک زندگی مدرن

محمد بهزاد؛ مهدی شوشتری؛ علی سفیدیان

چکیده: سبک زندگی ناظر بر سلوک فردی و اجتماعی افراد یک جامعه و بسته به نوع ایدئولوژی و جهان­بینی مکتب، متفاوت است. عرفان و سیاست اسلامی نیز درهم آمیختگی شدیدی دارند که در سبک زندگی فردی و اجتماعی افراد بروز می­کند. پژوهش پیش­رو با هدف کشف چگونگی ترابط عرفان و سیاست در سبک زندگی قرآنی و سبک زندگی "انسان مدرن"  در نظریه عقلانیت و معنویت، پس از تبیین مفاهیم نظری پژوهش و ابعاد عرفانی سیاسی و ویژگی­های سبک زندگی مؤمنانه به شیوه توصیفی و تحلیلی و با بهره­گیری از آیات قرآنی به این نتیجه رسیده است که سبک زندگی قرآنی تداعی کننده پیوند عرفان و سیاست با حفظ هم­طرازی تعبد و تعقل، عقل معاد و معاش و نیز معنویت و مدیریت در متن زندگی مؤمنان است. اما در سبک زندگی "انسان مدرن" مصطفی ملکیان، سکولاریسم مجالی برای جولان اجتماعی عرفان و معنویت باقی نمی­گذارد. در واقع صاحب نظریه "عقلانیت و معنویت"  با فروکاست عرفان به معنویتی فردگرا، شریعت گریز و غیر تعبدی، سعی بر سازوار نمودن این دو بظاهر متعارض دارد. در واقع این نظریه تلاشی است در جهت آرامش بخشی، امیدواری، شادی آفرینی و محروم نماندن انسان مدرن از عرفان و معنویت اما به قیمت ذبح تدین و تعبد به پای عقل معاش، که امکان پیوند عرفان و سیاست ناب را در سبک زندگی منتفی می­سازد.

واکاوی رفتار مجرمانه ناشی از انتقال بیماری کرونا

محمدابراهیم شمس ناتری؛ امیر باقرزاده گان؛ محمد مظفری

چکیده: در حال حاضر بیماری کرونا که ناشی از ویروسی نوظهور و واگیردار است، در حال افزایش بوده و باعث مرگ تعداد قابل توجهی از افراد شده است. در این میان، تحلیل رفتار فرد ناقل و بررسی مسئولیت وی مدت­هاست مورد توجه دولت­ها، جوامع، رسانه­ها و حقوقدانان است. آنچه که به این توجه دامن می­زند عوارض سنگین انتقال ویروس و نبود راه درمان مشخص است. به خاطر همین عوارض، سیاستمداران در کشورهای مختلف بر آن هستند تا با برخوردهای قهری و سختگیرانه جلوی پیشرفت این پاندمی را بگیرند، که یکی از اقدامات مؤثر، واکنش کیفری در مقابله با ناقلین کرونا می­باشد، که برای نیل به این مقصود توجه به رفتار فرد ناقل و تحلیل آن و در نهایت تطبیق آن با قوانین کیفری موجود، جهت اقدام به هنگام ضروری می­نماید. در این مقاله سعی بر تعیین مسئولیت فرد در صورت انتقال ویروس کرونا بوده و با بررسی جرایم مختلف در این حوزه سعی بر ارائه دیدگاهی مبسوط در تحلیل رفتار و پیامدهای آن در اثر انتقال ویروس خواهد بود. البته در این میان توجه به ویژگی­های ویروس به ویژه کشنده بودن آن نیز، جای دقت دارد، که سعی خواهد شد، به تناسب به آن­ها پرداخته شود.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی«انسان پژوهی دینی» می توانند به نشانی قم، بلوار غدیر، بعد از دانشگاه قم، مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی با شماره تلفن 02531125163 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس  http://raj.smc.ac.ir/ مراجعه کنند یا تماس بگیرند.

ارسال نظرات