۲۸ آبان ۱۴۰۱ - ۱۶:۲۹
کد خبر: ۷۲۳۳۸۱

شماره جدید مجله علمی «مطالعات زبانی و بلاغی»

شماره جدید مجله علمی «مطالعات زبانی و بلاغی»
شماره ۲۹ مجله علمی «مطالعات زبانی و بلاغی» با ۱۳ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره 29 مجله علمی «مطالعات زبانی و بلاغی» به مدیرمسئولی قدرت الله خیاطیان با سردبیری علی محمد موذنی منتشر شد.

این فصلنامه در 13 مقاله و 356 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

نقد زبانی قانون مدنی با تأکید بر فارسی‏‌نویسی

خدابخش اسداللهی؛ لیلا آذرنیوار

چکیده: با توجّه به اینکه کتاب‏های قانون ما برگرفته و متأثّر از فقه و زبان عربی است، اصطلاحات فقهی به عربی در قانون رایج شده ‏است؛ امّا این نفوذ به اندازه‏ای است که کلمه‏های فارسی را نیز تحت ‏تأثیر قرار داده‏ ‏تا جایی‏که قواعد عربی را برای کلمه‏های فارسی نیز به کار برده‏اند. اهمیتی که قانون مدنی در تأمین امنیت و سلامت جامعه برعهده دارد، توجّه به متن و اصول نگارش فارسی و به‌کارگیری واژگان فارسی را ضروری می‌سازد؛ زیرا آنچه به یک متن اعتبار و انسجام‏ می‏بخشد، شیوۀ نگارش و پختگی نثر آن است. بنابراین در پژوهش حاضر با روش توصیفی و کیفی، مبتنی بر مطالعۀ کتابخانه‏ای، همچنین نظرهای دانشجویان، دانش‏آموختگان، استادان رشتۀ حقوق و زبان و ادبیات فارسی، به نقد و بررسی قانون مدنی پرداخته شده ‏است. هدف پژوهش، کاربردی و توجّه به اصلاح زبانی منابع حقوقی و قانون از سوی دست‏اندرکاران در این حوزه با یاری ‏جستن از صاحب‏نظران زبان و ادب فارسی و همچنین پیراستن آن‏ از واژگان‏ عربی است. نتیجه اینکه در بعضی از مادّه‏ها قرار گرفتن واژه‏های عربی در کنار هم باعث پیچیدگی متن قانون شده‏ است. از این‏ رو پیشنهاد می‏شود تا جایی که امکان ‏دارد، در نگارش متون حقوقی به‌ویژه قانون‏‏ها از الفاظ و اصطلاح‏های رایج در زبان فارسی استفاده ‏گردد.

 

نشانِ نامه یا سحای نامه؟ تصحیح بیتی از رودکی

حمید آقاجانی

چکیده: قصیدۀ دندانیه یکی از معدود قصاید رودکی سمرقندی است که خوشبختانه از دستبرد حوادث و فتن محفوظ مانده و در زمرۀ میراث ارزشمند ادب فارسی ثبت شده است. ظاهراً در این قصیدۀ رودکی از نظر شمار ابیات و ضبط لغات، دگرگونی‌های چندان زیادی پدید نیامده است. در مقالۀ حاضر، کوشیده شده بر پایۀ معیارهای سبک‌شناسانه و نیز شواهد گونه‌گون ادب فارسی و گه‌گاه عربی، برای تصحیح بیت: «دلم خزانۀ پرگنج بود و گنج سخن/ نشان نامۀ ما مهر و شعر عنوان بود» پیشنهادهایی مطرح گردد. مصحان و شارحان دیوان رودکی، «مُهر» را در مصرع دوم به صورت «مِهر» حرکت‌گذاری و معنی کرده‌اند، حال آن‌که با توجه به سایر اجزای بیت، «نامه» و «عنوان»، می‌توان دریافت که باید آن را به صورت «مُهر» خواند. البته دلیل این اشتباه شارحان، تلاش برای معنی‌دار کردن مصراع دوم بوده است غافل از این‌که گشتگی و تصحیف «سحای نامه» به «نشانِ نامه» اشکال اصلی‌ای است که در بیت رخ داده است.

 

دلالت‌شناسی و کاربست اصطلاحات صرفی-نحوی و بلاغی-ادبی در ادبیات کردی با تکیه بر شعر نالی

یدالله پشابادی

چکیده:  این جستار با شیوۀ توصیفی-تحلیلی بر آن است که کاربست اصطلاحات زبانی- ادبی یا به بیان دقیق‌تر، اصطلاحات صرفی، نحوی، ادبی و بلاغی را در ادبیات کلاسیک کردی بررسی کند. بدین منظور، جامعۀ آماری پژوهش را بر شعر نالی، از شاعران نامدار ادبیات کلاسیک کردی منحصر کردیم. ملاخدر احمد شاویس میکایلی (1800-1877)، متخلص به نالی، با تسلطّی که بر علوم ادبی و عربی داشته، در موارد بسیاری، این اصطلاحات را در شعر خویش، هنرمندانه به خدمت گرفته است. برآیند پژوهش نشان می‌دهد این شاعر عمدتاً برای مقاصد خاصّی از این تکنیک بهره برده است. غالباً شاعر در کاربرد این‌گونه اصطلاحات، یک ساحت معنایی زیرین را مدّنظر داشته است که اغلب تعبیر از آن به‌صورت آشکارا در ادبیات رسمی معمول نیست؛ بنابراین با این تکنیک، شعر او دو و گاهی سه سطح معنایی پیدا کرده است. همچنین کاربرد این اصطلاحات در بستر تصویر فنّی و بلاغی، منجر به آفرینش صور بیانی متعدّدی از جمله تشبیه، مجاز، استعاره، کنایه، ایهام و پارادوکس شده است.

 

زیبایی‏ شناسی خوانش شعر حافظ در انگلستانِ قرن 19 و 20 (طبق نظریۀ دریافت)

پریسا حبیبی؛ ناصر علیزاده؛ احمد گلی؛ ابوالفضل رمضانی

چکیده: در این مقاله علل گرایش قابل‌ملاحظۀ مخاطبان انگلیسی قرون 19 و 20 به شعر حافظ، طبق نظریۀ خواننده‏محور دریافت بررسی می‌شود. توجّه به شعر حافظ در این مقطع خاصّ زمانی ناگهان اوج گرفت. این رویکرد، علل اجتماعی، فرهنگی و ادبی خاصّی داشت که در نظریۀ دریافت با اصطلاح پارادایم تعریف شده‌اند. با تبیین پارادایم‏های ادبی جامعۀ انگلستان، افق انتظارات ادبی در مقطع مذکور مشخّص می‌شود و از این طریق، علل گرایش انگلیسی‌ها در این مقطع زمانی به شعر حافظ معلوم می‏گردد. افق انتظار مهم‌ترین بحث نظریۀ دریافت است که هانس روبرت یائوس مطرح کرد و منظور از آن، تمامی عوامل اجتماعی و ادبی برانگیزانندۀ مخاطب برای رجوع به یک اثر ادبی است. مخاطب انتظارات خود را از متن در قالب این افق‌ها مشخّص می‏کند. اگر انتظار خواننده از متن برآورده شود، خوانش متن ادامه می‌یابد وگرنه متن مرده تلقّی خواهد شد. نتیجة بررسی نشان می‌دهد دربارة شعر حافظ در زمان و مکان مذکور با پدیدۀ امتزاج افق‏ها و پایایی خوانش مواجه هستیم و دقیقاً در این دوره پارادایم‏های ادبی انگلستان چنان متحوّل شدند که غزلیات حافظ توانست افق انتظار ادبی انگلیسی‌ها را اقناع کند و حتّی از سطح انتظاراتشان فراتر رود و بر شکل‏گیری آثار آنان تأثیر بگذارد.

 

تحلیل بوطیقای تصویر در گفتمان رمانتیک نیما یوشیج

سارا حسینی؛ رحمان ذبیحی؛ علیرضا شوهانی

چکیده: اگرچه رمانتیسم یک مکتب ادبی است، از آن رو که سبب ایجاد شیوۀ خاصّی از نگاه و ایجاد جهان ویژه‌ای در دایرۀ فکری انسان است، می‌تواند به‌عنوان یک گفتمان ادبی نیز مطرح شود. نیما یوشیج از نخستین گروندگان به چنین گفتمانی در شعر معاصر فارسی است. او پایبندی خود را به چنین نگاهی در برخی از اشعارش به‌خوبی نشان داده و تصاویری در آن‌ها پدید آورده است که همراه و همسو با تفکّر غالب بر فضای فکری شعر است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد نیما با شناخت دقیقی که از مکاتب ادبی غرب داشته، به‌صورت خودآگاه به سرودن اشعاری پرداخته است که ویژگی‌های رمانتیسم را به‌روشنی می‌توان در آن‌ها یافت. همچنین تصاویر این اشعار، تصاویری با خصلت‌های طبیعت‌گرایانه، نوستالژیک، فردیت‌محور، متمرکز بر فضای ذهنی و خردستیز هستند که هارمونی و هماهنگی خود را با گفتمان مسلّط بر شعر اعلام می‌کنند.

 

ﺑﺮرﺳﯽ اﻏﺮاض ﺑﻼﻏﯽ ﺧﺒﺮ و اﻧﺸﺎی طلبی در دوبیتی‌های فایز دشتی

سیدنیام الدین حسینی؛ سید محمود سید صادقی؛ شمس الحاجیه اردلانی

چکیده: فایز دشتی (1330-1250ق) از شاعران ترانه‌سرای جنوب و از نمایندگان اشعار فولکلوریک و ادبیات عوام و بومی این منطقه است که در ترانه‌های خـود بـه اندیشـه‌هـای تعلیمی توجّه ویژه دارد. او را با احساس‌ترین شاعر عوام و مردمی خوانده‌اند. با نگاهی کلّی به دوبیتی‌های فایز می‌توان حضور عاطفه و احساس لطیف و ذوق شاعرانۀ او را همراه با عناصر گوناگون بومی دریافت. او در سروده‌ها‌ و عاشقانه‌های غنایی‌ خود به مسائل اخلاقی و تعلیمی اشاره کرده و به شیوۀ مؤثّر از ابزارهای بلاغی، مخصوصاً علم معانی بهره برده است. فایز بـا اسـتفاده از علم معانی و ابزارهای مناسب آن مانند جمله‌های پرسشی، خبری و امری، به شیوه‌ای مـؤثّر در انتقال مفاهیم اخلاقی و تعلیم آن‌ها به مخاطب خود موفّق بوده‌ و در عین ‌حال از این طریق، حضور مخاطب را در لابه‌لای متن برجسته‌تر نشان داده ‌است. نگارندگان در این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه‌ای به بررسی این دسته از جملات و معانی ثانویة آن‌ها پرداخته و نکات برجستۀ سه مبحث از علم معانی، یعنی جملات پرسشی، امری و خبری و نقش و تأثیر آن‌ها در انتقال مؤثّر مضامین تعلیمی شاعر در سرودۀ غنایی و عاشقانه را شرح و تبیین کرده‌اند.

 

نقد و بررسی دو صنعت عقد و حل در متون بلاغی

زینب رضاپور

چکیده: عقد و حل از جمله شگردهای مهم و پرکاربرد بدیعی در متون ادب فارسی‌اند که مانند برخی از صنایع دیگر، سیمای روشنی از آن ‌دو در متون بلاغی، به‌ویژه بدیع فارسی ترسیم ‌نشده ‌است. در این پژوهش، ضمن نقد و بررسی رویکردهای گوناگون بلاغیون به این دو صنعت ادبی، با ذکر شواهد مثال و روش توصیفی- تحلیلی، تعریفی دقیق و کامل‌تر از این دو صنعت بدیعی و اقسام آن‌ها ارائه ‌می‌شود و تفاوت‌های آن ‌دو با برخی صنایع دیگر معلوم ‌می‌گردد. در همین زمینه کارکردها و جایگاه زیبایی‌شناسانه و پیوند این دو صنعت با نظریه‌های ادبی معاصر و نیز شرایطی که این دو صنعت را جزو محسّنات بدیعی یا سرقات ادبی قرار ‌می‌دهد، تبیین‌ می‌شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که صنعت عقد به کلام منظوم و صنعت حل به سخن منثور تعلّق ‌دارد و در هر دو شیوه، شاعر یا نویسنده با اِعمال تغییرات برجسته در بستر اصلی آیات، احادیث، امثال و اقوال یا ذکر برخی لغات مشخّص، مشتقّات و معانی آن‌ها در تنسیق کلام خود، به دخل و تصرّف در عبارت اخذشده می‌پردازد و با ذکر قراین لفظی یا معنوی و ایجاد تغییرات هنری، سخنش را از شائبة سرقت ادبی مصون‌ می‌دارد. صور گوناگون کاربرد این دو صنعت در آثار ادبی، از یک سو موجب ایجاز، تداعی، ابهام و غنای صور خیال شده و از سوی دیگر به‌سبب الهام ‌گرفتن گوینده از آثار پیشین و ایجاد تغییر در آن‌ها برای آفرینش هنری و خلّاق با نظریاتی چون آشنایی‌زدایی، برجسته‌سازی، بینامتنیت و بافت‌گردانی پیوند یافته ‌است.

 

بررسی طرح‌واره‌های حرکتی در اشعار فروغ فرخزاد

مریم سادات فیاضی؛ عطیه احمدپور لختگی

چکیده: طرح‌واره‌ها تصویرهای ذهنی‌ انسان از تجربیات خاصّ بدنمند او هستند که سبب درک مفاهیم انتزاعی می‌شوند. پژوهش حاضر با هدف معرّفی مفهوم طرح‌واره‌های حرکتی، بر آن است نقش طرح‌واره‌های مورد نظر را در انتقال مضامین شعر فروغ فرّخزاد مشخّص سازد. اهمیت انجام پژوهش‌هایی از این دست، استفاده از نظریه‌های مطرح زبان‌شناسی در مطالعات ادبی است. پژوهش درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که در اشعار فروغ چه مفاهیمی از طریق طرح‌واره‌های حرکتی امکان وقوع یافته‌اند. داده‌های پژوهش به روش اسنادی از مجموعة اشعار فروغ فرّخزاد گردآوری شده‌ و به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته‌اند. نتایج تحقیق نشان می‌دهد طرح‌واره‌های حرکتی در شعر فروغ فرّخزاد به مضامین «تنهایی»، «ناامیدی و اندوه»، «اجتناب و پرهیز از گناه»، «توصیف عشق زمینی و مادّی»، «میل به نوجویی و تکاپو»، «توصیف کج‌روی‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی»، «یادآوری و از یاد بردن گذشته» و «مرگ‌اندیشی» دلالت می‌کنند. 

 

تحلیل گفتمان انتقادی رمان رویای تبت بر پایۀ الگوی ون لیوون

ابراهیم کنعانی؛ صفورا انتظاری

چکیده: در پژوهش حاضر، رمان رؤیای تبّت اثر فریبا وفی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره‌گیری از الگوی ون لیوون مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این رمان، بازنمایی کنشگران اجتماعی، بستری برای طرح دیدگاه‌ها و ایدئولوژی‌هایی است که متن در پی تثبیت آن است. هویت کنشگران در ابتدای رمان به‌شکلی طرح شده که خواننده را جهت کشف این هویت با متن همراه می‌کند تا در ارتباط با کنش‌ کنشگران، دلالت‌های ضمنی موجود در متن مورد شناسایی قرار بگیرد. با کاربست مؤلّفه‌های جامعه‌شناختی- معنایی مورد نظر ون لیوون می‌توان رابطۀ بین فرایندهای ایدئولوژیک با ساختارهای گفتمان‌مدار را شناسایی کرد و از ‌این طریق، سازوکار شکل‌گیری جریان قدرت و ایدئولوژی و نقش آن در صراحت و پوشیدگی کنشگران و چگونگی تعامل یا تقابل میان آنان را مورد ارزیابی قرار داد. در پژوهش حاضر سعی شده با روش تحلیل کیفی، نگرش‌های ایدئولوژیکی کنشگران اجتماعی از منظر نظام طبقاتی زنان در ارتباط با مؤلّفه‌های گفتمان‌مدار تبیین گردد. این بررسی نشان می‌هد غالب مؤلّفه‌های جامعه‌شناختی- معنایی به‌ کار ‌گرفته ‌شده در رمان مورد بحث شامل حذف، فعّال‌نمایی، منفعل‌نمایی، نام‌بری و مقوله‌بندی، زمان‌درهمی و نمادین‌شدگی است. این مؤلّفه‌ها در خدمت توصیف سازوکارهای اجتماعی و ایدئولوژیکی حاکم بر نظام اجتماعی زنان است.

 

موتیف تلمیحی یوسف(ع) در غزلیات صائب تبریزی

سارا لطیفیان؛ حسن سلطانی؛ محمدتقی جهانی

چکیده: صائب تبریزی بزرگ‌ترین شاعر غزل‌سرای سبک هندی است. حضور عناصر تکرارشونده یا موتیف‌ها در غزل او می‌تواند حکایتگر ذهنیت شاعر و نیز تصویری از جریان‌های فکری و اندیشگی زمانۀ او باشد. موتیف یوسف با بسامد 937 بار، پرکاربردترین موتیف تلمیحی شعر او محسوب می‌شود. شاعر از این موتیف برای بیان اندیشه‌ها و ذهنیت‌های متعدّدی سود جسته ‌است و برای ملموس‌ کردن هریک از این اندیشه‌ها، قصۀ یوسف و عناصر آن را به کار گرفته ‌است. هدف این پژوهش آن ‌است که کارکردهای عرفانی موتیف یوسف را بررسی و تحلیل کند. جمع‌آوری مطالب در این تحقیق به شیوۀ کتابخانه‌ای و تحلیل‌های آن هم به روش توصیفی-تحلیلی بوده ‌است. بدین منظور، پس از استخراج ابیات مربوط، توضیح و تحلیل معنا و کارکردهای موتیف، عناصر قصۀ یوسف را بر اساس سیر روایت قصّه در قرآن کریم طرح‌ کرده و سپس کارکردهای عرفانی هریک از عناصر را با توجّه به همان سیر روایت قرآن کریم بررسی و تحلیل‌کرده‌‌ایم. از مجموع بررسی و تحلیل چنین برمی‌‎‌آید که شاعر از موتیف تلمیحی قصّۀ یوسف برای بیان مفاهیم و مباحث متعدّد عرفانی از جمله تضاد عقل و عشق، تجلّی، سیر و سلوک عرفانی، ریاضت، صبر، عشق و حُسن استفاده‌ کرده و البته به کارکردهای متناقضی نیز رسیده ‌است؛ به‌خصوص در موضوع عشق و حُسن، ریاضت و غرور و عشق و تجلّی.

 

بررسی تشبیه در شعر نظامی گنجوی (با تکیه بر خسرو و شیرین)

زینب نصیری

چکیده: بررسی صور خیال شاعرانه، از راه‌های شناخت شباهت‌ها و تفاوت‌های آثار ادبی است که سبک و ارزش هنری اثر را روشن می‌سازد و میزان قدرت نوآوری و بهره‌گیری شاعر را از میراث گذشتگان مشخّص می‌کند. همچنین جذّابیت آثار هنری، ناشی از چگونگی ساختار آن‌هاست و این ساختار است که وجه تمایز و برتری آن‌ها را نسبت به دیگر آثار ادبی نشان می‌دهد. دستگاه بلاغی مهم‌ترین دستگاه زبان ادبی است که روند آفرینش ادبی در آن برجسته‌تر از سایر دستگاه‌های زبان است. تشبیه اساسی‌ترین رکن این دستگاه است که اجزای دیگر، مانند استعاره، تشخیص، مجاز و کنایه از آن ناشی می‌شوند. با بررسی ساختار تشبیه به‌صورت دقیق می‌توان تحوّلات سبکی دستگاه بلاغی را نیز نشان داد. در این تحقیق، انواع تشبیهات «خسرو و شیرین» از وجوه مختلف بلاغی، وجه شبه، ادات، حسّی و عقلی بودن، مفرد و مرکّب بودن، ساختار ظاهری و شکلی و بسامد به‌کارگیری تشبیه بررسی و دسته‌بندی شده و سپس تحلیلی علمی و آماری از آن ارائه گردیده است. این پژوهش کاملاً جنبة علمی دارد؛ یعنی تمام تشبیهات خسرو و شیرین مورد بررسی قرار گرفته است. در داستان خسرو و شیرین که ۵۳۰۰ بیت دارد، ۱۰۰۵ تشبیه دیده می‌شود؛ یعنی ۱۹ درصد از کلّ ابیات. توجّه به این آمار، قدرت تصویرگری نظامی و هنر وی را آشکار می‌سازد.

 

کارکرد معنایی و زیباشناختی بروج فلکی در غزل مولوی

فاطمه نظری فر؛ فاطمه کلاهچیان؛ محمّد ابراهیم مالمیر؛ غلامرضا سالمیان

چکیده: عناصر و اصطلاحات نجومی همواره حضوری مؤثّر در معنا و صورت ادبیات ملل، از جمله شعر فارسی داشته‌اند. درک کامل مفهوم بسیاری از اشعار در گرو درک مناسبات معنایی و جزئیات زیباشناختی موضوعات و پدیده‌های نجومی به‌کاررفته در آن‌هاست. بر اساس این اهمیت، هدف مقالۀ حاضر تبیین کارکردهای معنایی و تصویری بروج فلکی به‌عنوان بخشی مهم از مجموعۀ موضوعات نجومی در غزل مولوی است. یافته‌های این تحقیق توصیفی-تحلیلی حاکی از آن است که مولوی 117 بار از نام برج‌ها استفاده کرده است. پرنمودترین بروج در غزل او عبارت‌اند از: حمل (که از مقارنتش با آفتاب، تصویری کلیدی و چشمگیر ایجاد می‌شود)، اسد، ثور و میزان. مهم‌ترین کارکردهای معنایی و موضوعی القاشده توسّط نام برج‌ها عبارت‌اند از: مفاهیم مرتبط با احیای معنوی، تقرّب، عشق عارفانه، طلب، بهره‌مندی از محضر راهبر، نکوهش تعلّقات نفسانی و دنیای مذموم. با توجّه به استفادۀ عرفانی- بلاغی مولوی از نام همۀ برج‌ها و کاربرد آن‌ها در بیت‌هایی که محمل چند تصویرند، تعداد کارکرد تصویری نام بروج، متعدّدتر و با بسامد 139 است که برجسته‌ترین آن‌ها در قالب نماد، ایهام، کنایه و تشبیه عرضه شده‌اند‌. یکی از نکات قابل‌توجّه، تلفیق تصاویر با یکدیگر است؛ مثل تشبیهات نمادین، کنایه-نماد و تشبیه-کنایه. مولوی از کارکرد نماد در ضمن تصاویر دیگر هم بهره می‌گیرد و بر کنایه نیز تأکیدی قابل‌تأمّل دارد. نام بعضی از برج‌ها نیز در ساختار ایهامی، به‌ویژه از نوع تناسب به ‌کار گرفته می‌شود.

 

زیبایی‌شناسی مبتنی بر عناصر بیانی در قرآن کریم

سید مصطفی احمدپناه؛ لیلا قاسمی؛ طاهره چالدره؛ کتایون فلاحی

چکیده: زیبایی‌شناسی از مباحث بنیادین و اساسی است که پیدایش آن به زمان افلاطون و پیش از او بازمی‌گردد و تا امروز نیز با آرای متفکران و صاحب‌نظران معاصر غربی و اسلامی، به حیات خود ادامه داده است. وجه تمایز قرآن کریم به‌عنوان متنی فراگیر و درهم‌تنیده، شیوة بلاغی اعجازآمیز آن است. این وجه تمایز را در هر سوره از قرآن و نیز هر آیة آن که هریک سبک بلاغی اعجاب‌برانگیز خود را دارد، آشکارا مشاهده می‌کنیم. هدف این مقاله بررسی عناصر بیانی از حیث زیبایی‌شناسی در قرآن کریم است؛ زیرا عناصر بیانی، این امکان را به ما می‌دهد که تجربه کنیم و تجربیاتمان را مستند سازیم. روش انجام این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. نتایج بهدست‌آمده نشان می‌دهد عناصر بیانی در تمامی سوره‌های قرآن کریم از هم جدایی‌ناپذیرند و همة سوره‌ها در یک پیکر قرار گرفته‌اند و برای تبیین اندیشه و پیام‏ های سوره‌های قرآن، باید ویژگی‏ های هنری - ادبی را در کنار ویژگی‏های موضوعی- فکری مدّنظر داشت.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره مجله علمی«مطالعات زبانی و بلاغی» می توانند به نشانی سمنان- دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی- دفتر مجله مطالعات زبانی و بلاغی یا با شماره تلفن 31532155-023 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس   rhetorical.semnan.ac.ir مراجعه کنند یا تماس بگیرند.

ارسال نظرات