ناگفتههایی از عملیات کمونیستها برای تصرف آمل
طرح عملیاتی سربداران جهت تصرف شهر آمل توسط یکی از اعضاء کادر رهبری اتحادیه به نام "شهاب" (سیامک زعیم) ارائه شده بود که به «اسب تروا» معروف بود. بر این اساس، جمعبندی شورای فرماندهی و فرماندهی عملیات (کاک اسماعیل) در طرح حمله به آمل سربداران با تصرف پنج نقطهی مهم شهر را انتخاب نمودند و شورای فرماندهی 92 نفر از نیروهای خود را به پنج تیم متوسط بیست نفره تقسیم و برای هر یک فرماندهی مستقل برگزید. در شب شش بهمن، «رمز عملیات» با شلیک یک آر.پی. جی به ساختمان بسیج توسط فرامرز فرزاد از گروه پویا به عنوان اعلام حمله آغاز شد. این رمز عملیات سربداران بود تا بقیهی گروهها همزمان عملیات خود را شروع کنند. این شلیک دقیقاً ساعت 23:30 دقیقه شب صورت گرفت.
طرح عملیاتی سربداران جهت تصرف شهر آمل توسط یکی از اعضاء کادر رهبری اتحادیه به نام "شهاب" (سیامک زعیم) ارائه شده بود که به «اسب تروا» معروف بود. وی معتقد بود:«که ما باید مخفیانه و با استفاده از اصل غافلگیری و با لباسهای نظامی وارد شهر شده و مراکز حساس شهر را تصرف نموده و با همکاری مردم شهر را آزاد کنیم».
بر این اساس، جمعبندی شورای فرماندهی و فرماندهی کل عملیات (کاک اسماعیل) در طرح حمله به شهر آمل سربداران با تصرف پنج نقطهی مهم شهر را انتخاب نمودند و شورای فرماندهی 92 نفر از نیروهای خود را به پنج تیم متوسط بیست نفره تقسیم و برای هریک فرماندهی مستقل برگزید:
1. تیم الف، به فرماندهی کاک محمد به استعداد 16 نفر متشکل از گروه "بهنام" و گروه "وریا" با هدف حمله، محاصره و تصرف ستاد اصلی سپاه آمل و استقرار در میدان و فلکه (17 شهریور) و جلوگیری از ورود پاسداران به داخل شهر.
2. تیم ب، به فرماندهی فرامرز فرزاد به استعداد 24 نفر با هدف حمله به ساختمان مرکزی بسیج که کاک اسماعیل فرمانده این گروه با ترکیبی از جسورترین، جوانترین و با دل و جرأتترین نیروهای سربدارانِ مهاجم برای تصرف بسیج سازماندهی شده بودند.
3. تیم ج، به فرماندهی کاک اسماعیل و با جانشینِ فرماندهی بهنام "مراد" (غلامعباس درخشان) به استعداد 17 نفر مأموریت حمله به دادگاه انقلاب (محل نگهداری زندانیان سیاسی) و بستن جادهی هراز و سهراهی نرسیده به دادگاه انقلاب را یافت. همچنین کاک اسماعیل فرماندهی کل عملیات حمله به شهر را نیز به عهده داشت.
4. تیم د، یعنی گروه امین اسدی با فرماندهی "حسین میر ریاحی "معروف به ناصر بزرگ و جانشین وی "امین اسدی" به استعداد 18 نفر با هدف محاصره و ضربهزدن به ساختمان معاونت اطلاعات سپاه (ساختمان سابق روابط عمومی) و پاکسازی قادیمحله و کمین جاده محمودآباد مأموریت داشت.
5. تیم ه، به فرماندهی کاک رشید و جانشین فرماندهی رفیق سهیل سهیلی (یوسف گرجی) به استعداد 21 نفر با هدف تصرف و پاکسازی محلهی اسپهکلا و محلهی رضوانیه و خیابان طالقانی و بیمارستان شیرخورشید (17 شهریور)
کلیهی نیروهای رزمی اتحادیهی کمونیستها (سربداران) با استعداد 96 تا 104 نفر،48 ساعت قبل از حمله به شهر از منطقهی عالی کیاسلطان (غرب رودخانهی هراز) به شرق رودخانه در گاوسرایی در محلهی چالهسر منتقل شده و 24 ساعت قبل از حمله، در منطقهی ورودی شهر آمل در محلهی اسپهکلا در خانهی مادر محمدرضا سپرغمی (یل محمد) در محلهی اسپهکلا همهی گروه مهاجم وارد شده و مدت 24 ساعت استراحت کردند.
«ما تمام روز در شهر بودیم. خانهای که در آن مستقر بودیم، خانهای محقر و دارای دو اتاق بسیار کوچک بود. ما به سختی آن هم در حالت چمباتمه در آنجا میشدیم. برخی از رفقا مانند غلامعباس درخشان (مراد) و حسین ریاحی و چند نفر دیگر از گروه پزشکی سریعاً به خانهای دیگر در قادیمحله منتقل شدند تا برخی امور تدارکاتی را پیش ببرند. ما تا عصر اینگونه استراحت کردیم، حوالی غروب رفیق مراد با وانتی پر از مواد غذایی، شیرینی و میوه و مقداری فشنگ که از تهران رسیده بود، به خانه آمد. قرار شد هرگروه با وانت به نزدیکی محلهای عملیاتی خود بروند».
طبق اعترافات سربداران پس از ورود به شهر در خانهی مادر محمدرضا سپرغمی تجمع نموده و پس از استراحت، بار دیگر شناسایی منطقه را به منظور اطمینان از جو مساعد برای حمله به شهر انجام دادند. پس از حدود 14 ساعت استراحت (حدود ساعت 20) و تجدید سازماندهی و بازبینی و بررسی مجدد طرح و نقشهی عملیات، گروههای عملیاتی توسط یک دستگاه اتومبیل وانت به رنگ قرمز (مزدا 1600) که توسط چادر استتار شده بود، به نقطهی عملیات و محل استقرار خویش رهسپار شدند.
«قرار شد با همان وانتی که برای حمل غذا از آن استفاده شد نیروهای هر واحد عملیاتی به محلهای مورد نظر که از قبل شناسایی شده بود، منتقل شوند. حوالی ساعت هشت و نیم شب انتقال قوا آغاز شد. گروه عملیاتی بسیج اولین گروه بود. رهنمود رفیق مراد این بود که اگر پاسداری ایست داد با ماشین به سمتش برویم و زیرش بگیریم. ما با هیچ مشکلی در رابطه با انتقال و استقرار گروههای نظامی به محلهای مورد نظر روبهرو نشدیم».
«حساسترین بخش انتقال و استقرار قوا، مربوط به گروه عملیاتی بسیج بود. چرا که رفقا میبایست از خیابانهای مرکزی و منطقهی تجاری شهر عبور میکردند و تا چند متری بسیج میرفتند. رفقای گروه بسیج در پارک کوچکی در کنار کمربندی طالقانی از وانت پیاده شدند. از کوچه و پسکوچههای محلهی اسپهکلا رد شدند و به ستون یک وارد خیابانهای اصلی شهر شدند. ضمن عبور از خیابانهای شهر، هر تیمی در محلهای مورد نظر مستقر میشدند و سنگر میگرفتند. رفقای گروه بسیج دقیقاً طبق نقشه در محل های خود مستقر شدند. حوالی ساعت یازده و نیم شب، گروه بسیج کاملاً آمادهی شروع عملیات بود و قرار بود رفقای این گروه آغازگر کل عملیات باشند.
در شب شش بهمن، «رمز عملیات» با شلیک یک موشک آر.پی. جی به ساختمان بسیج توسط فرامرز فرزاد از گروه پویا به عنوان اعلام حملهی سراسری سربداران به ساختمان مرکزی بسیج آغاز شد. این رمز عملیات سربداران بود تا بقیهی گروهها همزمان عملیات خود را شروع کنند. این شلیک آر. پی. چی به ساختمان بسیج، دقیقاً ساعت 23:30 دقیقه شب صورت گرفت.
بنابراین پس از سازماندهی مجدد، طبق طرح عملیاتی شهاب، تیمهای عملیاتی تشکیل و با سازماندهی از اول شب 6 بهمن با پوششهای مختلف (لباس نظامی) پیاده و سواره به نقاط ازپیشتعیینشده در شهر منتقل شدند.
بنا به اظهارات رفیق ضیا عبدمنافی «طبق طرحریزی» قرار شد عملیات رأس ساعت 11:30 دقیقه شب انجام شود که:
هدف تیم (الف): با فرماندهی «کاک محمد» قرار بود با شروع عملیات، با استقرار در ساختمانهای اطراف ستاد فرماندهی، سپاه را محاصره و تصرف نماید. سپس با تصرف میدان و فلکهی 17 شهریور و از طریق درگیری با نیروهای سپاه از ورود پاسداران به داخل شهر جلوگیری نمایند.
هدف تیم (ب): با فرماندهی فرامرز فرزاد و متشکل از گروه «پویا» مهمترین مأموریتش تصرف ساختمان مرکزی بسیج بود و در واقع بهترین و زبدهترین نیروهای سربدار به این مأموریت اعزام شده بودند. قرار بود عناصر تیم ناصر بزرگ با انفجار یک دیگ انفجاری در مجاورت ساختمان مرکزی بسیج به عنوان «رمزعملیات»، حملهی سراسری را شروع نمایند.
هدف تیم (ج): گروه عملیاتی کاک اسماعیل که قرار بود پس از شلیک آر. پی. چی به ساختمان بسیج، تیم عملیاتی (ج) به ساختمان دادگاه انقلاب حمله و آنجا را تصرف کند. سپس زندانیان را آزاد و مسلح نماید و زندانیان را به تیمهای عملیاتی خود ملحق کند.
هدف تیم (د): با فرماندهی غلامعباس درخشان "مراد" نیز قرار بود با شنیدن رمز عملیات سریعاً وارد عمل شده و با بستن جادهی هراز در مدخل ورودی شهر، یک گروه با لباس نظامی به فرماندهی"فرخ" تیم شهید "اکبر اصفهانی" را به طرف پاسگاه پلیس راه اعزام و آنجا را تصرف نمایند و بالاخره؛ تیم (ه) با فرماندهی "کاک رشید" با کمک دو نفر از افراد محلی، به نامهای مجتبی و محمود، مأموریت جذب آحاد مردم دو محلهی اسپهکلا و رضوانیه را با راهاندازی تظاهرات مردمی، داشتند و قرار بود که با همکاری دیگر اعضای تیم به منازل افرادی که میشناختند رفته و از مردم درخواست همکاری کنند. برآورد رهبران اتحادیه این بود که در محلهی اسپهکلا و رضوانیه مردم باید بیشترین زمینهی همکاری جمعیتی را با رهبران اتحادیه را داشته باشند و سپس آن محلهها را پاکسازی و اقدام به برپایی تظاهرات گسترده نمایند. پس از آن با گسترش تظاهرات به سایر محلهای شهر، پلاکاردهای از پیش تهیهشده را در جاهای مناسب نصب و شعارهایی بر علیه حکومت و به نفع اتحادیه به در و دیوار شهر بنویسند و هرکس بر علیه آنها وارد عمل شد به رگبار گلوله ببندند.»
*دخالت آمریکا در جنگ جنگل آمل
سردار کساییان از مدافعان شهر آمل در حماسه ششم بهمن در سال 1360 در گفتگو با "تسنیم" به درگیری با کومله دموکرات ها در سال 60 و در جنگلهای آمل و سال های ابتدایی انقلاب نوپای اسلامی اشاره کرد و اظهار داشت: ما قرارگاه جنگل را شکل دادیم. در حماسه ششم بهمن 170 شهید در بحث جنگل داشتیم. بهمن سال 60 با حمله نظامی چریکهای خلق در آمل ما از کردستان به مازندران آمدیم و با استقرار در جنگل به صورت مستقیم نبرد میان نیروهای مردمی و سپاه با ضدانقلاب در گرفت.
وی با تجلیل از شهدای شاخص آمل از جمله خانم طاهره هاشمی و فرمانده عملیاتی بابل خاطرنشان کرد: زنان در دفاع از شهر آمل نقش بیبدیلی داشتند و با معرفی مکان تیمی ضدانقلاب سبب میشدند در شناسایی آنها ورود دقیقتری داشته باشیم.
کساییان به تشکیل حزب توده در واپسین سالهای انقلاب در اثر تحصیل برخی از جوانان در خارج اشاره کرد و یادآور شد:متاسفانه خلا دینی و مذهبی در روشنفکران تئوری مسلک سبب شده بود.
وی در روایتی از حماسه 6 بهمن آمل تصریح کرد: ضدانقلاب با شکستن شیشههای مردم ،بیاحترامی به مسجد در قائمشهر و برخی تحرکات در دیگر شهرها شروع به اغتشاشات کرده بود.کومله و دمکرات در گوشه گوشه کشور با تشکیل هستههای مختلف منافقان کتابهایی را منتشر میکردند.
وی به انتشار کتابهای مختلف عقیدتی در میان مردم برای تفرق اذهان در شهرها و نقاط متعدد عربنشین،کردنشین، ترکنشین و ترکمننشین اشاره کرد و یادآور شد: این بحرانها در سال 60 رخ داد.
سردار کساییان خاطرنشان کرد: با تقسیم مسئولیتها، جنگلهای شمال برای ایجاد حمله نظامی انتخاب شد. دشمن به دنبال ایجاد رعب و وحشت در شهرها بود و این استراتژی در سال 60 دنبال شد.منافقین با آشوب در آمل به دنبال ضربه به انقلاب اسلامی بودند که این فتنه با ورود همه نیروها و استقامت مردمی در میدان هزار سنگر خنثی شد.
کساییان یادآوری کرد: تبلیغات روسای کمونیستها پیش از انقلاب پیادهسازی تفکر مائو در ایران بوده است، اما این مسئله با مخالفت مردم روبهرو شد.
کساییان تشریح کرد: در قائمشهر کیوسکهایی با روزنامههای متعدد در زمان شاه وجود داشت و بحثهای متعددی در آن سالها مطرح بود و بسیاری از عقاید ضدانقلاب و حزب توده در خصوص وجود خدا از نظر مردم مورد استقبال قرار نمیگرفت و کارگران نساجی با اعتراض نسبت به عقایدی که در کمونیست مطرح میشد عقاید آنان را پس میزدند.
وی با اشاره به برخی تحرکات دهه 60 منافقین در گنبد، مناطق سنینشین، انزلی و آمل اظهار کرد: تحرکات مختلفی را منافقین انجام دادند و همواره کشتهسازی یکی از رویکردهایشان بود. علیرغم شعاری که کمونیستها میدادند، تودهایها وابستگی به غرب داشتند و همه شعارهای آنان درباره شعارهای ضدامپریالیسم حقیقت نداشت.
وی با تاکید بر اینکه امام راحل بارها فرمایش داشتند که حامی "اغتشاشگران جنگل" آمریکاست خاطرنشان کرد: پیشینه مذهبی که در آمل وجود داشت و با توجه به اینکه پایگاه علویان بود مانع از نفوذ ضدانقلاب و کومله میشد. چریکی که پایگاه مردمی نداشته باشد محکوم به شکست است و به دلیل نداشتن پایگاه مردمی ارعاب در آمل هدفگذاری شد.
سردار کساییان اظهار داشت: کمیته جنگل شکل گرفته و سندسازی در خصوص وقایع آن سال صورت میگیرد و با وجودیکه منافقین نیز در قالبهای متعدد جان باختگان آن حادثه را بزرگنمایی میکنند، گفت: با جمعآوری اسناد جنگل در دانشگاه امام حسین علیه السلام کمیته جنگل تشکیل شد و در موضوعات متعدد برای محققان سندسازی میشود.
سردار مهری دیگر مدافع شهر آمل در سال 60 با نقل خاطراتی از آن روزها اظهار داشت: روایتهای متعدد در واقعه 6 بهمن آمل وجود دارد که لازم است به نسل جوان منتقل شود.
مهری با اشاره به نقش مردم در ختم به خیر کردن فتنه جنگل حماسه ششم بهمن را آوردگاهی در اتحاد نیروهای مردمی، سپاه و ژاندارمری وقت دانست و بیان کرد: شناسایی گروهکهای ضد انقلاب و ورود خودجوش مردم به صحنه سبب شد از کیان انقلاب اسلامی دفاع شود.
وی اضافه کرد: در جنگلهای غرب آمل گردان یاسر با سازماندهی سپاه استقرار یافت که در حمله به گروهکها شماری از مردم مظلوم به شهادت رسیدند.
مهری حماسه مردم آمل را حماسهای ماندگار و تاریخی بیان کرد و افزود: انقلاب اسلامی همواره در طول 40 سال گذشته با توطئه آمریکا روبهرو بوده و با راهاندازی گروههای کمونیستی خلق در مناطق بلوچنشین، ایجادخلق عرب در خوزستان، فعالسازی خلق ترکمن در منطقه گنبدضدانقلاب به صحنه آمدند.
مهری یادآور شد: با دستگیریهایی که در آمل داشتیم بسیاری از منافقین اعتراف کردند با حمایت مالی و نظامی آمریکا اقدام تخریبگرانه داشتهاند و امام راحل این فتنه را برخلاف انتساب توده به شوروی حاصل فعالیت آمریکا میدانستند.
وی به شباهت فتنه سال 60 و فتنه و اغتشاش 1401 اشاره کرد و افزود:در فتنه چند ماه اخیر نیز با حمایت آمریکا اقدام به فعالیت علیه جمهوری اسلامی کردند.
وی بر لزوم فرهنگ سازی در نسل جوان تاکید کرد و خاطرنشان ساخت: ضد انقلاب را باید به جوانان معرفی کنیم و حماسه مردم آمل برگ زرین انقلاب است.
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس مازندران نیز در گفتگویی با تسنیم اظهار داشت: معرفی حماسه ششم بهمن آمل به مردم مازندران اهمیت داردو درموضوع جنگ جنگل 10 عنوان کتاب نوشته شد.
عبدالله ملکی به نقش بی بدیل مردم مازندران در جنگ تحمیلی اشاره کرد و یادآور شد:بیش از 600 ساعت مصاحبه از سرداران جنگل را تدوین کرده ایم که این آثار می تواند خوراک پژوهشی در تولید برنانه های فرهنگی فاخر برای نسل های آینده باشد.
سردار ملکی افزود:کتاب کارنامه جنگل نیز یکی دیگر از آثار نوشته شده است.
سردار ملکی با انتقاد از کم کاری ها در حوزه فرهنگی و نشر آثار و ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس یادآور شد:جوانان علاقمند بسیاری در بخش های فرهنگی سپاه،صدا و سیما و ...همکاری می کند اما عدم تامین منابع مالی در ترغیب و تشویق و اشتغال آنان سبب شده است نیروسازی انقلابی هم با چالش هایی همراه باشد.