ستارههای پوشالی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سلبریتی به معنی شخص مشهور یا ستاره (به انگلیسی: Celebrity) به افرادی گفته می شود که در زمینه های مختلف از جمله: رسانه، موسیقی، ورزش، سیاست، مدلینگ و … مورد توجه رسانه ها و همچنین مردم قرار می گیرند. این افراد در بین اجتماع مشهور شده اند و برخی از این طریق کسب درآمد می کنند که همین موضوع از ویژگی های بارز این افراد می باشد.
سلبریتی در تعریف تخصصی یعنی افرادی که به دلیل فعالیتها یا دستاوردهای ورزشی یا صنایع سرگرمی بسیار قابل مشاهده از طریق رسانهها هستند.
عطش پیگیری سلبریتی ها
در همه جای دنیا عطش عجیبی برای پیگیری سلبریتیها وجود دارد. در واقع میتوان گفت مردم با دیدن آنان می توانند رویایی از آن چه را ندارند، در سر بپرورانند. به همین خاطر است که با بررسی سلبریتی های هر جامعه می توان به فرهنگ توده ای و شکاف های اصلی آن جامعه در یک دوره مشخص پی برد. چرا که فرهنگ شهرت چیزی فراتر از علاقه به آدم های مشهور، انعکاسی از ارزش های جمعی و نمایش رابطه پیچیده میان انتظارات اجتماعی و واقعیت های اجتماعی- اقتصادی است. از نگاه هارتلی سلبریتیها در جوامعی به وجود میآیند که در آن هویت یک مسئله اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است.
این ویژگی اغلب جوامع امروزی است که در آنها صنایع سرگرمی در دهههای اخیر رشد قابلتوجهی داشته است.
سلبریتی، رسانه ها و فضای مجازی
رسانه ها بیشتر به عنوان پلی بین زندگی شخصی و جهان اجتماعی عمل میکنند و عاملی قدرتمند در جامعه پذیری ما هستند. ما خودمان و جایگاه مان در جامعه را از طریق رسانه ها فهم میکنیم و به همین علت ، برای ایفای وظایف و کارکردهای اجتماعیمان در جامعه، ناگزیر از توجه به رسانه ها و درک محتوای آن ها هستیم. یعنی همه ما نحوه رفتار در موقعیت های خاص اجتماعی و انتظارات نقش ها در جامعه را یاد میگیریم. بنابراین، رسانه ها به طور متناوب تصاویر و الگوهای رفتاری درباره زندگی را به مخاطبان عرضه میکنند.
از همین حیث نقش رسانهها و بالاخص رسانه ملی در توجه به سلبریتی ها بسیار حائز اهمیت است و گاهی متاسفانه میبینیم که در رسانه ملی نیز توجه بیش از اندازه و بی جهت به سلبریتیها زمینه ساز توجه عمومی به آنها میشود که باید به این موضوع توجه ویژه داشت.
همچنین مفهوم سلبریتی ارتباط تنگاتنگی با فضای مجازی دارد. شبکههای اجتماعی مانند تریبون یا رسانهای شخصی است که فرد با استفاده از آن میتواند درباره موضوعات مختلف اظهار نظر کند و حتی درآمدزایی داشته باشد. سلبریتیها معروفیتشان را مدیون رسانهها هستند. رسانهها با شناساندن ستارگان به مردم مخاطبان بیشتری جذب میکنند و ستارگان که سوژه رسانهها هستند هم به شهرت بیشتری میرسند.
چندی پیش ویدئوی یکی از برنامه سازان در فضای مجازی با واکنشهای متفاوتی از سوی صاحب نظران حوزه جامعه شناسی و روانشناسی مواجه شد. ویدئویی که در آن از نوجوانان دختر و پسر خواسته می شد جهان بدون حضور سلبریتی مورد علاقه شان را تصور و سپس احساس خود را بیان کنند.
از گریه های دختران حاضر در این ویدئو بخاطر تصور دنیای بدون آن شخص خاص که دنیایی «طاقت فرسا» است و نمی توان در آن دنیا «دوام» آورد، گرفته تا دنیایی که بدون حضور آن فرد به عنوان یک الگو، «تمام» می شود و تصورش هم آدم را «افسرده» و «بی انگیزه» می کند؛ تمام پاسخها تامل برانگیز بود اما در اغلب پاسخ ها جمله مشترکی تکرار می شد؛ «تصوررش سخت است؛ ایشون نباشند من هم نیستم».
بگذریم از چرایی ساخت چنین برنامه ای که بی توجه به احساسات پاک دوره نوجوانی با دست مایه قرار دادن وابستگی عاطفی نوجوانان به یک سلبریتی خاص از آنها می خواهد احساسات خود را بیان کنند که به گفته صاحب نظران بزرگ کردن این احساسات منجر به تشدید وابستگی عاطفی نوجوانان می شود، اما آنچه حائز اهمیت است واکنش والدینی است که با تماشای این ویدئو نگرانیشان نسبت به وابستگی های عاطفی نوجوانشان نسبت به یک سلبریتی بیشتر شد.
نوجوانی و فوران احساسات
به گفته روانشناسان دوره نوجوانی دوره فوران احساسات و وابستگی های عاطفی مقطعی است. وابستگی هایی که بعضا با تعصب همراه اند و با چسباندن پوستر آن سلبریتی به روی دیوار، دنبال کردن صفحات مجازی او، حضور در اکران فیلم ها و یا کنسرت ها و یا مسابقات او و ... نمایان می شود. احساساتی که لازم است والدین آنها را پذیرفته و با نوجوان خود همراهی کنند.
اغلب این احساسات و وابستگی ها مقطعی بوده و در صورت واکنش درست والدین و اطرافیان از بین خواهد رفت اما در برخی موارد و در صورت کمبود مسائل عقیدتی و هویتی این وابستگی ها تشدید شده و به جایی می رسد که نوجوان بین بودنش در این جهان یا بودن آن سلبریتی، حضور سلبریتی را انتخاب می کند.
سندروم پرستش سلبریتی
شاید تا چند وقت پیش توجه به سلبریتی ها را تنها معطوف به نوجوانان میدانستیم اما با اتفاقات اخیر و خبر ازدواج یکی از سلبریتی ها و جنجالی که پیرامون این خبر در سطح فضای مجازی شکل گرفت و حتی عده ای را راهی بیمارستان کرد در واقع میتوان گفت این پدیده را باید بیشتر از حیث سندرم پرستش سلبریتی ها بررسی کرد.
چرا که به تازگی وجه آسیب شناختی و بیمارگونه طرفداری را به عنوان «سندروم پرستش سلبریتی» (Celebrity Worship Syndrome) مطرح کرده اند. در مواردی شدت این طرفداری و وقت گذاشتن بیش از حد برای آن در فضای مجازی به افت کارکرد عادی زندگی فرد منجر میشود و حتی ممکن است برخی مشخصههای هذیان و تفکر غیرواقعی درباره ارتباط طرفدار با فرد محبوب هم شکل بگیرد.
البته تمایز بین دوستداشتن یک فرد محبوب با هواخواهی بیمارگونه باید درنظر گرفته شود. بیشتر افراد ممکن است از کاراکتر یا هنر یک فرد استقبال و کارهای او را دنبال کنند اما افراد دچار سندروم پرستش سلبریتی، به شکلی افراطی روزانه بیش از یک ساعت از وقتشان را صرف پیگیری و حمایت از سلبریتی محبوبشان میکنند که این کار امروزه درقالب فن پیجها صورت میگیرد.
اگرچه ممکن است برخی از این فن پیجها به پیشنهاد خود فرد مشهور یا با دغدغه تبلیغات و کارهای مالی ایجاد شده باشند اما در این میان تعداد افراد واجد شیفتگی وسواسی به افراد سلبریتی هم کم نیست. افراد مشمول طرفداری اختلال گونه، بدون انتظار هیچ گونه حمایت مالی، کارکرد روزمره خود را تحت تاثیر فرایند طرفداری قرار میدهند و ممکن است در این راه حتی شغل و تحصیلات خود را از دست بدهند.
البته بدون تردید این مسئله را باید پذیرفت که هواخواهی در نوجوانی و ابتدای سنین جوانی بسیار برجستهتر است چراکه در این سنین افراد در مرحله هویتیابی قرار دارند و در جستوجوی پاسخی برای سوال «من کیستم؟» هستند. اگر در این فرایند الگویابی و هویتیابی، فرد به طور وسواسی شیفته یک سلبریتی شود، ممکن است فرایند طرفداری با شدت بیشتری ادامه یابد و هویت فرد در قالب هواخواهی از یک فرد سلبریتی شکل بگیرد.
گریز از واقعیت و پناه بردن به خیال
حال سوالی که پیش میآید این است که افراد دربرابر هواداری چه چیزی به دست میآورند که هزینههایش را به جان میخرند. در این باره تحلیلهای مختلفی وجود دارد؛ یکی از آنها سازوکار «جبران» است. برخی اوقات طرفدارها با شناختی که از زندگی سلبریتی محبوب خود دارند، آرزوهای دست نیافتنی و دور از دسترس خود را در زندگی فرد محبوبشان دنبال میکنند.
در واقع این آمال را در فضایی خیالی جستوجو میکنند و از دیدن و اجابت شدن آنها در زندگی سلبریتی خوشحال اند به طوری که گویی برای خودشان رخ داده است؛ درواقع میشود گفت نوعی گریز از واقعیت نسبی و پناه بردن به خیالپردازی.
در مواردی شاهد این هستیم که افراد با ویژگیهای شخصیت خودشیفته و دارای حالات نمایشی و وسواسی بیشتر وارد این فضاها میشوند چراکه بستری برایشان فراهم میشود تا به طور موقت برخی از نیازها ازجمله نیاز به دیده شدن، اهمیت بیش ازحد و حس قدرت ناشی از وصل بودن به یک فرد مشهور را برآورده کنند. مسئله دیگر در طرفداری، حس تعلق به گروه است که میتواند برای افراد تقویت کننده باشد چراکه اعضای گروه از همدیگر حمایت و مرز خود را از گروههای دیگر جدا میکنند و این حس حمایت القایی ممکن است در شکلگیری طرفداری تاثیر داشته باشد.
برای مثال طرفداران یک تیم یا بازیگر دربرابر گروه رقیب، با کریخوانی، نیاز به تعلق به یک گروه اجتماعی را ارضا میکنند. متاسفانه تحقیقات حاکی از آن است که اگر فرایند طرفداری به بیماری تبدیل شود، ممکن است با پیامدهای منفی مانند اعتیاد، اعتیاد اینترنتی، وسواس، افسردگی، اضطراب و فرار از واقعیت شدید همراه باشد.