اگر مردم کنار بروند همه شکست میخوریم/ قانون؛ نه یک قدم کم نه یک قدم زیاد
امام خمینی(ره) در سخنان خود همواره به نقش و اهمیت جایگاه شورای نگهبان تاکید کردهاند. از سوی دیگر امام حفظ جایگاه شورا را در گرو عملکرد اعضای آن شورا دانستهاند و از این رهگذر توصیهها و تذکراتی را خطاب به فقها و حقوقدانهای شورای نگهبان داشتهاند.
به مناسبت سالروز تاسیس شورای نگهبان در ادامه بیانات مهم امام خمینی در جمع اعضای آن شورا از نظر میگذرد.
صیانت شورای نگهبان در گِرو عملکرد اعضای آن
من با نهاد شورای نگهبان صددرصد موافقم و عقیدهام هست که باید قوی و همیشگی باشد، ولی حفظ شورا مقداری به دست خود شماست. برخورد شما باید به صورتی باشد که در آینده هم به این شورا صدمه نخورد. شما نباید فقط به فکر حالا باشید و بگویید آینده هر چه شد، باشد. شیاطین بتدریج کار میکنند. امریکا برای پنجاه سال آینده خود نقشه دارد. شما باید طوری فکر کنید که این شورا برای همیشه محفوظ بماند. رفتار شما باید به صورتی باشد که انتزاع نشود که شما در مقابل مجلس و دولت ایستادهاید. اینکه شما یکی و مجلس یکی، شما یکی و دولت یکی، ضرر میزند. شما روی مواضع اسلام قاطع بایستید، ولی به صورتی نباشد که انتزاع شود شما در همه جا دخالت میکنید. صحبتهای شما باید به صورتی باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونی خودتان عمل میکنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم. در همان محل قانونی وقوف کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف. گاهی ملاحظه میکنید که مصالح اسلامی اقتضا میکند که به عناوین ثانوی عمل کنید. به آن عمل کنید گاهی میبینید که باید نخستوزیر در کاری دخالت کند که اگر دخالت نکند به ضرر اسلام است، به او اجازه دهید عمل کند. ضرورت اقتضا میکند که نخستوزیر فلان کار را انجام دهد که از کس دیگری بر نمیآید. شما باید سعی کنید که نگویند میخواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتی در مسائل اجرایی. البته خود این مسائل را میدانید و عمل میکنید، ولی من تذکر می دهم. شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این می شود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود. و آن کسانی که علمایی را که قبلاً کار شورای نگهبان را میکردند، کنار گذاشتند، به این خاطر بود، که کمکم آنها را مخالف خود احساس کردند و کنار گذاشتند و بتدریج این شیطنت صورت گرفت. پس همه ما باید بیدار باشیم.
به فکر مردم بودن و سخت گیری نکردن
مسئله دیگر رفتار نهادها با مردم است. باید حرکت ما به صورتی باشد که مردم بفهمند که اسلام برای درست کردن زندگانی دنیا و آخرت ما آمده است تا ملت احساس آرامش کند. اینکه آمده است: «الاسْلامُ یَجُبُّ ماقَبْلَهُ» این یک امر سیاسی است. اسلام دیده است اگر بخواهد با کسانی که تازه مسلمان شدهاند سختگیری کند، هیچ کس به اسلام رو نمیآورد. «جُبّ ماقَبل» کرده است و از آنچه در قبل کردهاند گذشته است. در جایی دیدم کمیته صنفی گفته است تمام اصنافی که از چند سال قبل از انقلاب گرانفروشی کردهاند باید بیایند و مجازات شوند. این بر خلاف اسلام و رضای خداست. ما باید این قدر سخت نگیریم و به فکر مردم باشیم. مردم ما خیلی زحمت کشیدهاند. مردم عادی غیر از طبقه مرفه هستند. مردم عادی ما اسلام را پیاده کردهاند و تمام زحمات حکومت را متحمل میشوند. پس ما باید بسیار به فکر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم که از صحنه خارج شوند. البته فاسدین را رها نکنیم، اما اینکه این فرد با کی عکس انداخته است یا اسمش در کجاست و یا به استقبال چه کسی رفته است، نباید به این سببها برای مردم ناراحتی درست کرد. در قرآن هم کارها بتدریج انجام گرفته است. ما چهل و چند میلیون هستیم که اگر با هم باشیم، مطمئناً نه شوروی و نه امریکا هیچ کاری نمیتوانند بکنند. پس باید مردم را حفظ کرد. مجلس، دولت، شورای نگهبان و بقیه باید دست در دست یکدیگر بگذاریم تا ایران و این جمهوری را حفظ کنیم.[1]
معنای عدول از فتوا در بین فقها
آنچه مهم است این است که ما میخواهیم مطابق شرع اسلام مسائل را پیاده کنیم. پس اگر قبلاً اشتباه کرده باشیم باید صریحاً بگوییم اشتباه نمودهایم. و عدول در بین فقها از فتوایی به فتوای دیگر درست همین معنا را دارد. وقتی فقیهی از فتوای خود برمیگردد یعنی من در این مسئله اشتباه نمودهام و به اشتباهم اقرار میکنم. فقهای شورای نگهبان و اعضای شورایعالی قضائی هم باید این طور باشند که اگر در مسئلهای اشتباه کردند صریحاً بگویند اشتباه کردیم و حرف خود را پس بگیرند، ما که معصوم نیستیم. پیش از انقلاب من خیال میکردم وقتی انقلاب پیروز شد افراد صالحی هستند که کارها را طبق اسلام عمل کنند، لذا بارها گفتم روحانیون میروند کارهای خودشان را انجام میدهند. بعد دیدم خیر، اکثر آنها افراد ناصالحی بودند و دیدم حرفی که زدهام درست نبوده است، آمدم صریحاً اعلام کردم من اشتباه کردهام. این برای این است که ما میخواهیم اسلام را پیاده کنیم. پس در این رابطه ممکن است من دیروز حرفی را زده باشم و امروز حرف دیگری را و فردا حرف دیگری را، این معنا ندارد که من بگویم چون دیروز حرفی زدهام باید روی همان حرف باقی بمانم امروز میگویم مادام که احکام اسلام پیاده نشده است و افراد صالحی نداشتیم تا طبق اسلام عمل کنند، علما باید مشغول به کارهایشان باشند. این شأنی برای علما نیست که ریاستجمهوری و یا پست دیگری را داشته باشند. چون وظیفه است به این کارها میپردازند. خلاصه یک چیز را نباید فراموش کنیم که همه می خواهیم اسلام پیاده شود.
نگرانی از تکرار مشروطه
من حالا هیچ نگرانی ندارم چون اکثر افراد را میشناسم و میدانم که اکثراً متعهد و متدین هستند، بلکه نگرانی من از این است که نکند سستی کنیم و در پیاده کردن اسلام دقت لازم را ننماییم بعداً اشکال پیش بیاید. نکند مثل مشروطه شود که آقایان تلاش کردند و مشروطه را بنا گذاشتند، آن وقت چند نفر از سیاسیون مستبد، مشروطهخواه شدند و حکومت را گرفتند و هر دوره مجلس را بدتر از دوره قبل تشکیل دادند. امروز من هیچ ترسی ندارم، ولی ترسم از آن است که مبادا ما مسائل را به صورتی محکم تحویل دستۀ بعد ندهیم، ترسم از آن است که مبادا از حرفهای خارجیها بترسیم و در پیاده کردن احکام خدا سستی کنیم. ما باید همه چیز را به همان قوّتی که امروز دارد، تحویل دستۀ بعد دهیم، و آنها هم کوشش کنند که به همان قوّت تحویل دستۀ بعد دهند. ما باید بنیان را محکم کنیم و به دستۀ بعد دهیم تا پیش خدا مقصر نباشیم. باید هیچ سستی نکنیم و از این ترس نداشته باشیم که فلان رادیو یا دولت خارجی چه میگوید، رادیوها باید به ما فحش بدهند. آن روزی را که امریکا از ما تعریف کند باید عزا گرفت. آن روز که کارتر و ریگان از ما تعریف کنند معلوم میشود در ما اشکالی پیدا شده است، آنها باید فحش دهند و ما هم باید محکم کارمان را انجام دهیم. شورای نگهبان بدون ملاحظه از هیچ کس فقط و فقط خدا را در نظر بگیرند. احکام اولیه باید جاری شود و آن روز هم که اضطراری پیش آمد، احکام ثانویه که آن هم حکم خداست را باید جاری نمایند. باید بنیان از امروز محکم شود.
جلوگیری از دخالت زورگویان در انتخابات
شورای نگهبان و شورایعالی قضایی و مجلس و دولت باید به گونهای عمل کنند که بنیان محکمی را پایهگذاری نمایند. اگر بخواهیم به اسلام پایبند باشیم، باید آینده را در نظر گرفته و درست نماییم. سعی کنید مثل مشروطه سستی نشود. الحمدلله امروز مثل زمان مشروطه نیست که خوبها در اقلیت بودند بلکه شما در اکثریت هستید و قلیلی هستند که انحراف دارند. و من قبلاً در مورد انتخابات گفتم که همه چیز ما باید روی موازین اسلامی باشد. افرادی که تعیین میشوند باید کسانی باشند که به درد اسلام و جمهوری اسلامی بخورند، و عقیدهشان هم این باشد که اسلام خوب است. نه فقط اظهار کنند ولی عقیده نداشته باشند، کما اینکه در اول انقلاب خیلیها اظهار اسلام میکردند. البته اقلیتهای رسمی غیرمسلمان قانوناً انتخاب میشوند پس مردم، افرادی را که تعیین میکنند باید سعی در شناسایی آنها نموده و قبل و بعد از انقلابشان را در نظر بگیرند و بعد رأی دهند. پس مسئله خوب بودن خود شخص است نه اینکه از یک دستۀ خاصی باشد، نه اینکه اهل علم باشد، حزبی باشد، بازاری باشد، اینها دیگر شرط نیست، عمده موازین است که قانون و اسلام تعیین کرده است. ما باید مجلس را نگه داریم.
دوره اول مجلس در مشروطه بد نبود و شاید هم خوب بود، ولی بعدها کم کم رسید به جایی که خودشان افرادی را انتخاب می کردند. پس ما باید سعی کنیم مرتبۀ دوم بهتر از اول باشد، مردم بهتر شرکت کنند، مردم در صحنه حاضر باشند و تحت تأثیر کسی واقع نشوند. مردم با علما و اشخاص مورد اعتمادشان مشورت کنند، بعد به هر کس که خواستند رأی دهند. مردم نباید کنار بروند، اگر مردم کنار بروند همه شکست میخوریم. خود مردم نگذارند قلدرها دخالت کنند، افراد نالایق دخالت کنند. اگرعدهای جمع شدند و افراد نالایق را انتخاب کردند، مردم به آنها رأی ندهند، اگر مردم هم متوجه نشدند. مجلس آنها را قبول نکند. تمام مردم موظفند که در انتخابات حاضر باشند و تحت تأثیر هیچ کس قرار نگیرند. بعد از اینکه مشورت کردند که برای اسلام مفید است رأی دهند. اگر کسی مورد شک بود و یا اگر کسانی منحرف، خودشان را معرفی کردند، به آنها رأی ندهند. ما باید مجلسمان را نگه داریم و کاری کنیم که برای دولتی خوب اساس باشد. مردم اگر از من گِله دارند، از اسلام سرد نشوند. من خلاف کردهام، به اسلام چه. مردم اگر اسلام را، استقلال و آزادی را، نبودن تحت اسارت شرق و غرب را میخواهند، همه در انتخابات شرکت کنند و در صحنه حاضر باشند. اگر یک ظالم خلاف کرد، اسلام که نکرده است. پس باید کاری کنیم که ظلم نباشد و ظالم از بین برود. اگر دیدیم در این دوره خلاف شده و به افرادی ظلم شده باید تلاشمان را بیشتر کنیم تا خلاف و ظلم را از بین ببریم نه اینکه کنار رویم و از صحنه خارج شویم. زیرا اگر از صحنه خارج شویم ظلم بیشتر میشود. پس باید اجتماعمان را بیشتر کنیم و بیشتر در صحنه حاضر باشیم. خداوند به شما قدرت و سعادت عنایت فرماید.[2]
پینوشت:
1. بیانات امام خمینی در 11 شهریور 1363
2. بیانات امام خمینی در 20 آذر 1362