حضور مردم ارکان اندیشه سیاسی امامین انقلاب است
اشاره: امامین انقلاب معتقدند مردمسالاری دینی بر اساس اصول و مبانی اسلامی و شریعتی است که از تعالیم دینی منشأ گرفته و در نظام اسلامی امامان و رهبران دینی مسئولیت پیگیری اجرای اصولدینی و رعایت حقوق الهی را بر عهده دارند، مردم نیز باید از طریق شوراها و انتخابات مردمی در تصمیمگیریهای مهم شرکت کنند؛ ولی در مقابل نظریه، دموکراسی غربی بر اساس اصول لائیک و تفکرات انسانی بنا شده و مردمسالاری در این سیستم بر اساس انتخابات و رأیگیری انجام میشود، قدرت و مسئولیت تصمیمگیری در اختیار مردم است و دین و مذهب بهعنوان جزء اصلی تصمیمگیریها موردتوجه قرار نمیگیرد؛ تفاوت اصلی مردمسالاری دینی با دموکراسی غربی در اساس و منشأ اصول و ارزشهایی است که بر آنها تأکید شده و مردمسالاری دینی، اصول و ارزشهای دینی و شریعتی را محور تصمیمگیریها قرار داده در حالیه در دموکراسی غربی، اصول لائیک و انسانی بر اساس اصول دموکراتیک بهعنوان مبنای تصمیمگیریها موردتوجه قرار گرفته شده است.
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در راستای تبیین توأمان بودن جمهوریت و اسلامیت در نظریه سیاسی امام خمینی رضوانالله تعالی علیه و رهبر معظم انقلاب با دکتر غلامرضا مهربان استاد حوزه و دانشگاه گفتوگویی انجام داده است که در ادامه خواهد آمد:
رسا ـ مردم چه جایگاهی در اندیشه امامین انقلاب دارند؟
امامین انقلاب یکی از ارکان انقلاب را در تمامی عرصههای قبل و بعد از انقلاب اسلامی، مردم میدانستند، یعنی یکی از ویژگیهای انقلاب امام رضوان الله تعالی علیه از سال ۴۲ این بود که با حرکتهای مسلحانه موافق نبودند و معتقد بودند که باید مردم آگاه و در صحنه باشند و انقلاب مردمی باشد؛ بعد از پیروزی انقلاب در هر عرصهای غیر از دفاع مقدس امام (ره) نظرشان این بود که مردم در عرصه مشارکت غیر مسلحانه و گسترده داشته باشند.
انتخابات یکی از مصادیق اصلی حضور مردم است
یکی از مصادیق اصلی حضور مردم انتخابات است، امامین انقلاب همیشه بر حضور حداکثری مردم در انتخابات تاکید داشتند و اینکه یک روز انتخاباتهای بعد انقلاب تعطیل نشده نشان دهنده این است که ارکان اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری حضور مردم میدان در همه عرصهها به ویژه انتخابات است.
رسا ـ مردم سالاری دینی از منظر امامین انقلاب چه تفاوت ماهوی با دموکراسی غربی دارد؟
دموکراسی غربی بر روی مردم به ظاهر تاکید میکند و مردم سالاری یکی از ارکانش حضور مردم است ولی تفاوت اساسی دموکراسی با مردم سالاری دینی به لحاظ اعتقادی و مبانی فلسفه سیاسی است؛ غرییها بر اساس دیدگاه لیبرالیسم یا مادی گرایی دموکراسی را بنا کردند و مردم را جدا از خداوند و دین میخواهند و در عرصه حضور دین در جامعه یک دین سکولار و حداقلی و مردمی جدا از خدا و معنویت را میخواهند.
غربیها مردم را برای شرکت در انتخابات میخواهند و بقیه کارها را خود در دست میگیرند و دیگر به مردم کاری ندارند، مردم سالاری دینی در اندیشه امامین انقلاب به لحاظ ماهوی اینگونه است که مردم را در طول فرامین و دستورات الهی و خداوند میخواهند؛ یعنی مردم را جدا از خداوند نمیخواهند و امام(ره) هرجا که بحث مردم مطرح میکند بحث دین، خدا باوری و توحید را نیز مطرح میکند، توجه به این موضوعات اساس مردم سالاری دینی است؛ یعنی مردمی که در طول خدا و در راستای تبعیت از فرامین الهی باشند و مردم فقط برای انتخابات خواسته نشوند.
معیار عدالت در انتخاب نامزد ریاست جمهوری
مردم سالاری دینی، مردم را برای انتخابات و نظارت میخواهد در بحث مرجع تقلید که یک امر دینی تاکید شده که مرجع تقلید باید عادل باشد و اگر عدالت از بین رفت مرجعیت منتفی است و مردم باید به عدالت مرجع تقلید نظارت داشته باشند و در رهبران سیاسی نیز عدالت باید وجود داشته باشد.
رسا ـ در اندیشه امامین انقلاب جمهوریت و اسلامیت چه نسبتی دارند و چگونه هر دو به صورت تو امان در انقلاب اسلامی عینیت یافته است؟
بعضیها میگویند قالب و ساختار جمهوریت و محتوا اسلامیت است که باهم جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند، اما در اندیشههای امامین انقلاب مردم در اسلامیت و شکل ظاهری جمهوریت نقش اساسی دارند؛ اسلامیت ضمانتی برای حضور و احقاق حق مردم است، شاید بعضیها بگویند جمهوری اسلامی سکهای است که روی آن مردم و روی دیگر آن اسلام است، ولی اگر دقیقتر بگوییم جمهوری اسلامی سکهای است که آلیاژش دو جز اساسی اسلامیت و جمهوریت است و این دو جزء قابل تفکیک نیست.
مردم در جمهوری اسلامی ضامن اسلامیت است و اسلام ضامن احقاق حق مردم است؛ لذا در اندیشه امام و رهبری جمهوریت و اسلامیت در در هم تنیده است و جایگاه ویژه مردم در جمهوریت و حضور به شکل حکومت و در اسلامیت نظام مردم سالاری دینی کاملا مشخص و مهم است.
رسا ـ نظام مردمسالاری دینی چگونه جدول تنظیم شده سلطهگران در دنیای جدید را بر هم زد؟
قبل از انقلاب اسلامی مدلهای حکومت، مدل های کلان حکومت نیروهای چپ مارکسیستی بود و مدل اشتراکی بودن، دولت متمرکز را دموکراسی را دنبال میکردند و گل سرسبد شیوههای حکمرانی برای دست یافتن به مدینه فاضله لیبرالیسم بود که بر آزادی فردی تاکید میکرد و کمونیستها به برابری، عدالت مارکسیستی، نوعی و اشتراکی تاکید داشت؛ انقلاب اسلامی در این بین مدل و الگوی جدیدی به نام جمهوری اسلامی یا مردم سالاری دینی ارائه کرد که تفاوت زیادی با مکتب غربی و مکتب شرعی داشت و انقلاب اسلامی با پیروزی و مخصوصاً بعد از دفاع مقدس با ایثارگری شهدا، جانبازان و ایثارگران تثبیت شد و یک مدل جدید را ارائه کرد.
مدل جمهوری اسلامی الگوی آزادی خواهان دنیا
مرحوم شهید فتحی شقاقی از مبارزین فلسطینی بعد انقلاب شد مدل جمهوری اسلامی را مطالعه کرد یک کتابی به نام "الخمینی الحل الإسلامی و البدیل" را نوشت؛ به دلیل اینکه مکتب امام خمینی (ره) را راه حل اسلامی و بدیل اندیشههای غربی و مارکسیستی و یک مدل جدید حکومتی دانست که قابل الگوگیری است.
انقلاب اسلامی به لحاظ معنایی و به لحاظ ترویج مردم سالاری دینی چیزی را به جهانیان ارائه کرد که شکر خدا در منطقه و فراتر از منطقه منتشر شده و تاثیرگذار است و اکنون انقلاب اسلامی آن غربت اول را ندارد و این تاثیرگذاری انقلاب اسلامی محاسبات غرب و شرق را بر هم زده است.
اردوگاه غرب بعد از اینکه مارکسیسم فروپاشید اعتقاد داشت که جهان دهکده شده و ما کدخدا هستیم و لیبرال دموکراسی حاکم بر نظام سیاسی کشورها خواهد بود؛ مردم سالاری دینی یک الگوی متفاوت را ارائه داد و بر اساس مبانی دینی و اندیشههای اسلامی و با حضور مردم محاسبات غربیها را به هم ریخت؛ شاید در ظاهر هنوز آمریکا و غربیها قدرتهای دارند ولی به لحاظ مبانی فلسفی و فلسفه سیاسی شکست خوردند و مدل مردم سالاری دینی توانسته است در عرصه فکری و اندیشهای و حتی در عرصه خارجی، عرصه را برای آنها تنگ کند و محاسباتشان را به هم بریزد.
رسا ـ چرا از منظر رهبر معظم انقلاب رای صرفا حق شخص نیت بلکه حق الناس است؟ این حق الناس بودن رای به چه معناست؟
رأی دادن حقی است که مربوط به همه است؛ یعنی حق مردم است و ضایع کردن این حق به دیگران ضربه میزند؛ بعضی مسائل که حق الناس است شاید به افراد محدودی ضربه بزند. مثلاً من مالی را که عدهای در آن شراکت دارند مصرف کنم حق آن افراد ضایع میشود و حق الناس متعلق به چند نفر است، ولی یک رای که ما میدهیم با توجه به مکانیزم انتخابات میتواند سرنوشت ساز باشد؛ انتخاباتهای ریاست جمهوری پنجاه درصد آراء به علاوه یک تعیین کننده رئیس جمهور است و آن یک رأی رئیس جمهور، نماینده مجلس، شورای شهر و یا خبرگان رهبری را انتخاب می کند.
کسی که انتخاب شد فقط منتخب من نیست و برای مردم، ناموس، اموال سرنوشت کشور تصمیم گیری میکند؛ لذا تصمیمات فرد منتخب روی همه روی آحاد جامعه مخصوصاً ریاست جمهوری تاثیرگذار است و ما باید در انتخاب و رای دادن دقت لازم را داشته باشیم.